به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور صبح امروز (چهارشنبه) در حاشیه جلسه هیئت دولت در پاسخ به پرسشی درباره ماجرای پارک پلیس تهرانپارس اظهار کرد: این موضوع در دست بررسی است و نتایج آن اعلام خواهد شد.
طی روزهای گذشته ویدیویی از برخورد پلیس با دختری در فضای مجازی منتشر شد که با واکنشهای مختلفی از سوی مسئولان و افکار عمومی مواجه شد.
در این باره روز گذشته در ابتدا از سوی نیروی انتظامی اعلام شد به دستور رئیس پلیس تهران دو مامور خاطی بازداشت و عزل شده اند، اما ساعاتی بعد اعلام شد که دستور دستور بازداشت و عزل دو مأمور متوقف شده است.
پدری 55 ساله و سرپرست خانواده 6 نفره ساکن یکی از روستاهای شمال غرب کشورمان که از 3 ماه پیش بطور اتفاقی هنگام مراجعه به پزشک محل متوجه می شود که به سرطان مبتلا شده است سپس به مرکز استان محل سکونت خود مراجعه و پس از آزمایشات و س تی اسکن ابتلای ایشان به سرطان مری تایید می شود و از همان ابتدا کار درمان برای ایشان شروع شده و تا امروز که تقریباً 3 ماه از شروع شیمی درمانیش می گذرد تمامی زندگیش را برای تهیه دارو هزینه کرده است . طبق تشخیص و نظر پزشک محترم معالجش حتماً 3 بار دیگر باید مورد شیمی درمانی قرار گیرد تا بتوانند عمل جراحی اش را انجام دهند.
ایشان ساکن روستا بوده و درآمدش کفاف دخل و خرجشان را نمی دهد.
برای تهیه داروی مورد نیاز 3 بار شیمی درمانی حدود 9 میلیون تومان لازم است که بدلیل فقر شدید مالی و از دست دادن تمامی زندگیش بخاطر این بیماری و بیکاری فرزندانش نتوانسته اند تامین و برای دریافت کمک به این موسسه مراجعه نموده اند
حال در نظر داریم با کمک و یاری خداوند متعال و شما بزرگواران مبلغ 9میلیون تومان تهیه و در اختیار این خانواده محترم و آبرودار قرار دهیم
لذا از عموم هموطنان بزرگوار، خیرین ونیکوکاران عزیز تقاضامندیم جهت کمک به درمان و جراحی این پدر بیمار نیازمند و آبرومند ، نسبت به واریز مبالغ کمک های نقدی خود به شماره کارت 5022291900030667 نزد بانک پاسارگاد بنام موسسه خیریه حامیان مهرحکیم تهران (آذری سابق) و یا با شماره گیری کد #26*2*0*724* مستقیماً اقدام نمایند .
«زن جوان با روپوش سفیدرنگی که به تن کرده با خونسردی وارد بخش نوزادان میشود، بدون اینکه کسی سر از کارش در بیاورد همه جا را ورانداز میکند و یکراست میرود به اتاقی که مادر زائو نوزادش را بتازگی به دنیا آورده است. زن غریبه خودش را در نقش یک پرستار با تجربه جا میزند و به بهانه معاینه تخصصی، نوزاد را در آغوش میگیرد و بیسر وصدا از بخش خارج میشود و مثل تیری که از چله کمان رها شده بیمارستان را ترک میکند.»
این یک سناریوی تکراری «نوزادربایی» از بیمارستانهاست! شاید برخی تصور کنند این پاراگراف بخشی از یک فیلمنامه باشد ولی چنین نیست. این تصور یا بهتر است بگویم دغدغه برخی از مادران جوان هنگام زایمان در بیمارستانهای شلوغ است. باید به ربوده شدن نوزاد یکروزهای به نام «آراد» اشاره کنم که خبر ربوده شدنش از بیمارستانی در شهریار در رسانهها و خبرگزاریهای رسمی منتشر شد. پلیس آگاهی در تشریح جزئیات این نوزادربایی گفت که «آراد» تنها 18 ساعت بعد از به دنیا آمدنش از سوی زن جوانی که لباس سفید پرستاری به تن داشته ربوده شده است!
با وجود آنکه نزدیک به سه هفته از این نوزادربایی از بخش نوزادان بیمارستان میگذرد اما بنا به دستور دادستان جزئیات تکمیلی این پرونده همچنان فاش نشده است. اما این پایان یک اتفاق نیست و ماجرای ربوده شدن نوزاد تازه متولد شده از بیمارستان نگرانیهایی را در میان کاربران شبکههای اجتماعی ایجاد کرده و به سوژهای مورد بحث تبدیل شده است. برخی از کاربران شبکههای مجازی، کادر بیمارستان و بیتوجهی نگهبانها را علت وقوع چنین اتفاقاتی میدانند و البته در مقابل عدهای نیز نقص قوانین فرزندخواندگی و سختگیریهای بیش از اندازه در اعطای فرزند به زوجهای نابارور را انگیزه نوزادربایی عنوان میکنند.
مرور اخبار مربوط به سرقت نوزادان در سالهای گذشته نشان میدهد شبکههای مافیای فروش نوزادان با سوءاستفاده از نیاز زوجهای جوان نابارور به داشتن فرزند و معضلات ناشی از مسائل اجتماعی همچون فقر و اعتیاد دست به سرقت نوزادان از بیمارستانها میزنند.
در این گزارش سعی شده دلایل و انگیزههای مختلف در بروز چنین حادثههایی واکاوی شود و به ضعف یا نقش بیمارستانها در پیشگیری ازسرقت نوزادان هم اشاره خواهد شد.
«نوزادرباها» چگونه عمل میکنند؟
پیش از پاسخ دادن به این سؤال، باید پرسش دیگری را طرح کنم و اینکه آیا لباس پرستارها واقعاً سفید است؟ جواب این سؤال آنقدرها هم راحت نیست چرا که در برخی بیمارستانها روپوش پرستاران سفید است ، برخی سبز، بعضی جاها سرمهای و بیمارستانهای خصوصی هم ، لباس و رنگ دیگری طراحی میکنند و باید گفت لباس متحدالشکلی در این رابطه وجود ندارد. شاید یکی از خلأهای امنیتی برای ورود نوزادرباها همین موضوع باشد.
در پرونده ربوده شدن نوزاد یکروزه بررسیها حاکی از این است که رباینده با روپوش سفید و در نقش پرستار وارد بخش نوزادان شده است. در پرونده مشابهی که سال گذشته در یکی از بیمارستانهای همدان رخ داد، زن جوانی که به دلیل ناتوانی در بچهدار شدن با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخش نوزادان میشود و خود را به یکی از اتاقها میرساند و نوزادی را از مادرش به بهانه اینکه مشکل بینایی دارد و برای معاینه باید پیش پزشک متخصص ببرد، میرباید.
«محمد شریفی مقدم» دبیر کل خانه پرستاری درمصاحبه با «ایران» در این باره میگوید: «نوزادرباها سناریوهای مختلفی را برای دزدی طراحی میکنند برای مثال برای اینکه بخواهند وارد بیمارستان شوند روپوش سفید به تن میکنند همانطور که سارقان منازل با لباس پستچی، مأمور برق و گاز به در خانهها مراجعه و نقشه خود را عملی میکنند.»
شریفی مقدم در پاسخ به این سؤال که سارقان چگونه میتوانند با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخش نوزادان شوند، عنوان میکند: «واقعیت این است که در مراکز درمانی تعداد پرستار به نسبت بیمار کم است و این کمبود در بخش نوزادان شدت بیشتری دارد. هم اینک در بخش نوزادان به ازای هر 25 نوزاد یا بیمار دو پرستار خدمت ارائه میکنند به عبارتی از ساعت 5 صبح تا 11 شب در یک بخش با 25 تا 30 تخت نوزاد دو پرستار مشغول به کار است و از 11 شب تا 5 صبح این تعداد نوزاد توسط یک پرستار مراقبت میشوند. در واقع در ساعاتی که شیفتها تغییر میکند 25 نوزاد به دست یک پرستار سپرده میشود.»
او با اشاره به اینکه استاندارد نسبت پرستار به بیمار در ایران «یکدوم» حداقل استاندارد جهانی است در ادامه میافزاید: «در کشورهای اروپایی در بخش تختهای ویژه به ازای هر بیمار یک پرستار وجود دارد و در بخش نوزادان به ازای هر 2 تا 3 نوزاد یک پرستار مسئول مراقبت و رسیدگی به نوزادان است. در ایران به ازای 7 نوزاد یک پرستار وجود دارد در شیفت شب این عدد برای هر 25 نوزاد یک پرستار است در شرایطی که تعداد پرستار کم است پر واضح است که با چنین مشکلاتی روبهرو میشویم.
پرستار شیفت همزمان با مراقبت از نوزادان کارهایی غیر از وظایفش انجام میدهد. آنها شرح حال مادر و نوزاد را ثبت و داروهای بیماران را وارد سیستم بیمارستان میکنند، دستورالعملهای پزشک را وارد پرونده بیمار میکنند. همین کارها موجب میشود آنها از کار اصلی که مراقبت از نوزاد است غافل شوند. در واقع تعداد پرستاران نسبت به بیماران در حدی نیست که مردم مراقبت ایمن بگیرند. اگر طبق استاندارد هر پرستار از 4 نوزاد مراقبت کند نظارتها هم دقیق میشود. بنابراین دلیل اصلی ربوده شدن نوزادان از بخشهای نوزاد کمبود کادر پرستاری است. اگرچه سیستم نظارت بر بیماران را مدیریت بیمارستان اعمال میکند اما در هر حال چاره افزایش نظارتها و مراقبت از بیماران اضافه شدن کادر پرستاری به بخشهای بیمارستانی است.»
دزدی در لباس پرستاری
یکی از مشکلاتی که کادر بیمارستانها به آن اشاره میکنند نبود لباس فرم متحدالشکل کادر درمانی است. اگر گذرتان به بیمارستانهای سطح شهر بیفتد حتماً خواهید دید هر بیمارستان و حتی هر بخش هر بیمارستان برای پرستاران خود یک نوع لباس تعریف کرده و در بسیاری از مراکز نمیتوان پزشک، پرستار، کمک پرستار و نیروهای خدمه را از هم شناسایی کرد. با این حال کادر بیمارستان و پرستارها معمولاً پیش از آنکه وارد بخش شوند لباس رسمی خود را میپوشند، لیبل میزنند و سپس ساعت حضور خود را ثبت میکنند. سارقان بیمارستانی معمولاً در ساعت ملاقات با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخش میشوند و از خلأهای قابل پیشگیری سوءاستفاده میکنند.
یکی از سوپروایزرهای بخش داخلی بیمارستانی در مرکز تهران مثالهای متعددی از پرستارنماها میزند: «چند سال پیش مردی با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخشها میشد و خودش را بازرس بیمه جا میزد و از بیماران اخاذی میکرد که در نهایت از سوی سوپروایزر بخش شناسایی شد.
سارقان بیمارستانی معمولاً وسایل گرانقیمت و تجهیزات پزشکی را از بیمارستان میدزدند، شیرهای توالتها را بازمی کنند، سی دیهای آموزشی شرکتهای معروف را کپیرایت میکنند و میفروشند اما اینها هیچیک به گوش کسی نمیرسد. نمیتوان هم تقصیرها را گردن واحد نگهبانی بیمارستان انداخت آنها که دزدیاب ندارند. قطعاً دزدی که با لباس پرستاری وارد بخش میشود موقع خروج از بیمارستان پوشش خودش را تغییر میدهد.»
«شریفی مقدم» درباره برنامه متحدالشکل شدن لباس پرستاری از سوی معاونت پرستاری وزارت بهداشت اینگونه توضیح میدهد: «از 10 سال پیش نظام پرستاری و معاونت پرستاری وزارت بهداشت جلسات مختلفی را به منظور متحدالشکل کردن لباسهای پرستارها برگزار میکنند و هنوز نتیجهای در پی نداشته است. یونیفرم پرستارها در بیمارستانهای مختلف متفاوت است برخی رنگ سرمهای، عدهای لباس سفید و در بخشهای ویژه لباس سبز و آبی میپوشند.»
به گفته او، بیماران به مسائل حقوقیشان آگاه نیستند، در بخشهای بستری پرستار موظف است بیمار را نسبت به حقوقش آشنا کند. برای مثال به محض اینکه بیمار وارد بخش میشود سرپرستار باید پرستارش را به او معرفی کند.
«شریفی مقدم» با اشاره به اینکه سازمان برنامه و بودجه علت استخدام نکردن کادر پرستاری را مربوط به بودجه میداند، میگوید: «در کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان به ازای هر 1000 نفر جمعیت 5پرستار ارائه خدمت میکنند در کشور ما به ازای هر 1000 نفر جمعیت 1.6 نیروی پرستار وجود دارد که نتیجه آن چنین اتفاقاتی است. در بخش نوزادان نیز به ازای 25 تا 30 بیمار دو پرستار فعالیت میکند. در یک کلام کمبود کادر پرستاری جان و سلامت مردم را نشانه گرفته است.»
انگشت اتهام در بروز چنین حوادثی متوجه بیمارستان بهخصوص مأموران حراست و پرستاران بخش میشود. «زیبا ایلخانی» که بتازگی نوزادش را در یکی از بیمارستانهای دولتی به دنیا آورده است درباره احساس امنیت در بیمارستان چنین میگوید: «نمیدانم چرا موضوع «نوزاد دزدی» سال گذشته همدان یکدفعه توی سرم آمد و ذهنم را بدجور مشغول کرد. مدام ترس داشتم نکند بچه مرا بدزدند. هر بار که پرستاری به اتاقم میآمد بچه را دو دستی میگرفتم از ترس. پیش خودم میگفتم نکند دزدی باشد در لباس پرستاری و میخواهد به هر بهانهای بچهام را بدزدد. این اصلاً حس خوبی نیست و باور کنید در شلوغی بیمارستان و مخصوصاً بخش نوزادان که شلوغترین بخش است این اتفاق قابل تصور است. من هنوز نمیدانم آنهایی که لباس سفید میپوشند با لباس سرمهایها و لباس کرم رنگها چه تفاوتی دارند از بس که لباسها متفاوت است.»
از دکتر «مریم حضرتی» معاونت پرستاری وزارت بهداشت نیز هم درباره این ناهماهنگی میپرسم. «بیمارستان حراست و نگهبانی دارد. بنابراین سرقت در هر لباسی که باشد مسئول آن، حراست بیمارستان است.»
«حضرتی» این را هم میگوید: مگر هر کسی در بیمارستان لباس سفید بپوشد پرستار است؟ چرا وقتی یک آدم خلافکار با لباس سفید وارد بیمارستان میشود میگوییم در نقش پرستار وارد بیمارستان شده؟ یونیفرم پرستارها مشخص است اگرچه متحدالشکل نیستند و ما این ایراد را میپذیریم اما با این همه پرستار موظف است خودش را به بیمار معرفی کند و بیمار به کسی جز پرستارش اجازه ندهد وارد حیطه مراقبت شود.
او درباره لباس پرستاری هم عنوان میکند: «در دنیا هر بیمارستانی لباس مخصوصی را برای پرستارهایش طراحی میکند ما در معاونت پرستاری به لباس واحدی در این زمینه نرسیدیم طبق دستورالعمل پرسنل بیمارستانها انواع لباسها با رنگهای مختلف میپوشند اما نکته حائز اهمیت آن است که تگ مخصوص اسم و مشخصات باید در معرض دید مردم باشد.»
معاون پرستاری وزارت بهداشت معتقد است که سرقت از بیمارستانها به کمبود کادر پرستاری ربطی ندارد اما قطعاً کمبود پرستار خطاهای دارویی، پزشکی و حوادث را بالا میبرد. به گفته او، بزودی جذب 9 هزار پرستار، تکنیسین اتاق عمل و بیهوشی در بیمارستانهای کشور محقق میشود.
دکتر حضرتی در پاسخ به اینکه چه خلأ قانونی موجب میشود که سارقان خودشان را پرستار معرفی کنند، میگوید: «خلأ قانونی نداریم ما به همه بیمارستانها ابلاغ کردیم که پرستارها باید اسم و مشخصاتشان را از طریق تگهای مخصوص روی لباسشان نصب کنند. آنها با کارتهای شناسایی معتبر دارای نشان مهر بیمارستان وارد بخش میشوند. علاوه بر این در مراقبت موردی هر بیمار یک پرستار مشخص دارد که اول هر شیفت باید خودش را به بیمار معرفی کند. همچنین اسم پرستار باید همراه اسم پزشک بالای تخت بیمارستان نوشته شود تا همانطور که بیمار پزشکش را میشناسد پرستار و سرپرستار را هم بشناسد.»
انگیزه نوزادرباها
یک مقام مسئول در وزارت بهداشت درباره ربوده شدن نوزاد یک روزه در بیمارستان شهریار مدعی است که اختلافات خانوادگی دلیل اصلی این ربایش است. این ادعا هنوز از سوی پلیس و مقامات قضایی تأیید یا رد نشده است ولی بررسی پروندههای گذشته نشان میدهد یکی از دلایل اصلی ربودن نوزادان از بیمارستان ناباروری زنان و مردان است. معمولاً زنانی که به این دلیل در رنج و عذاب هستند و از طرفی با مشکل سرپرستی از کودکان تحت حمایت بهزیستی روبهرو هستند چارهای پیدا نمیکنند که دست به خطرناکترین و بیرحمانهترین اقدام بزنند و نوزادی از بیمارستان بربایند.
البته در این بین کسانی هم هستند که برای فروش نوزادان به افرادی که بچهدار نمیشوند یا اینکه نوزادان را به افراد دیگری که قصد سوءاستفاده از نوزادان برای تکدیگری و استفاده ابزاری از آنها را دارند، دست به سرقت میزنند.
دکتر حمید گورابی عضو هیأت علمی پژوهشگاه رویان، درباره این موضوع عنوان میکند: «سختگیریهای مربوط به قوانین فرزندخواندگی، زوجین نابارور را ناامید میکند بنابراین آنها برای اینکه صاحب فرزند شوند به روشهای دیگری متوسل میشوند. برای مثال با خانوادههای پرجمعیت مذاکره میکنند که یکی از فرزندان شان را به آنها واگذار کند. گاهی افراد خلافکار نوزادان دزدی را به این زوجها واگذار میکنند بدون آنکه مطلع باشند بچهای که میخرند از کجا آمده است. بنابراین اگر بهزیستی قوانین فرزندخواندگی را تسهیل کند زوجین نابارور سراغ روشهای غیر قانونی نمیروند.»
بررسیها نشان میدهد آمار ناباروری در ایران نسبت به میانگین جهانی آن تفاوت چندانی ندارد بطور کلی حدود 10 الی 15 درصد زوجهای جوان دچار مشکل باروریاند و در ایران میزان ناباروری نسبت به میزان آمار سازمان بهداشت جهانی کمی بیشتر یعنی حدود 20 درصد است. البته تحقیقاتی هم در نقاط مختلف کشور انجام شده که برخلاف تصور محققان آمار ناباروری در برخی استانها بالا و برخی مناطق پایینتر گزارش شده است.
نتایج تحقیقات مربوط به وضعیت ناباروری در ایران نشان میدهد 30 تا 40 درصد مردان ایرانی نابارور هستند و 50 درصد زنان مشکل باروری دارند. البته 10 الی 15 درصد از زن و شوهرها هر دو نمیتوانند بچهدار شوند. اینها همان گروهی از زوجها هستند که معمولاً از درمانهای نوین باروری پاسخ مثبت نمیگیرند و حتی بررسیهای پزشکی نیز نمیتواند علت ناباروری 10 درصد زوجین را شناسایی کند.
به گفته دکتر گورابی آمارها حاکی از آن است که میزان موفقیت استفاده زوجین از روشهای کمک باروری 30 تا 40 درصد است و این عدد در مورد زنان بالای 37 و 44 سال و بیمارانی که پیش آگهی خوبی ندارند صدق نمیکند. برای مثال پزشک از طریق «بیوپسی» اسپرم (سلول جنسی مردانه) و تخمک(سلول جنسی زنانه) را بر میدارد اما بعد از بررسیهای آزمایشگاهی مشخص میشود اسپرم یا تخمک بالغ نیست بنابراین مردان و زنانی که اسپرم و تخمک بالغ ندارند شانس خوبی برای نتیجهگیری ندارند. این گروه از افراد اولین اقدامی که انجام میدهند اهدای جنین یا تخمک است هر اندازه هم به این زوجین توصیه کنیم از بهزیستی فرزند خوانده بگیرند، نمیپذیرند چرا که بویژه زنان ترجیح میدهند به هر قیمتی که شده حاملگی را تجربه کنند.»
واکنشها به نوزاد ربایی در شبکههای اجتماعی
«ربوده شدن نوزادی از بیمارستان شهریار نخستین و آخرین بچهدزدی نخواهد بود ولی چرا باید یک دزد به راحتی وارد بیمارستان شود؟ یعنی کسی نیست بگوید خانم یا آقا شما چه کسی هستید که لباس فرم کادر بیمارستانی به تن دارید؟» این اظهار نظر یکی از کاربران توئیتر در رابطه با دزدیده شدن «آراد»است. یکی دیگر از کاربران به نام «ندا» در این باره نوشته: «من فکر میکردم دزدیدن نوزاد از بیمارستان فقط توی فیلمهاست مگه میشه به این راحتی با یک روپوش سفید رفت بیمارستان و بچه توی بغل اومد بیرون؟ّ»
کاربر دیگر هم که خود را «امین» معرفی کرده به نوزادربایی سال گذشته در همدان اشاره کرده که چرا سیستم امنیتی بیمارستانها آنقدر ضعیف است که شاهد دزدیهای گوناگون مثل سرقت تجهیزات پزشکی، پرونده بیماران، سرقت دارو و حتی سرقت نوزادان هستیم!
کاربری هم نوشته: «مادری که با صد آرزو آمده بیمارستان و بچهاش را به دنیا آورده چطور میتواند با غم ربوده شدن نوزادش زنده بماند؟ مسئولان بیمارستان چطور میتوانند این مادر را درک کنند؟»
کاربران دیگرهم نظرات مشابهی داشتند ولی آنچه از سوی عمده کاربران شبکههای اجتماعی مطرح است ضعف امنیتی بیمارستانهاست که دغدغه بسیاری از مردم است.
بیش از سه هفته از ربوده شدن آراد میگذرد و هنوز هیچ خبری از پیدا شدن او در دست نیست. پلیس همه سعی و تلاش خود را برای بازگردانده شدن این نوزاد به آغوش خانوادهاش میکند ولی در حال حاضر نتیجهای در پی نداشته است. معلوم نیست این نوزاد در آغوش چه کسی است، کسی که او را به عنوان مادر خود خوانده در آغوش کشیده یا...
بـــرش
لیلا ارشد توضیح می دهد:
سرنوشت نوزادان ربوده شده
چه سرنوشتی در انتظار نوزادان ربوده شده است؟ نگاه خوشبینانه به این اتفاق این است که نوزاد وارد خانهای میشود که پدر و مادر تحمیلی از وی به بهترین شکل مراقبت کرده و او از بهترین امکانات برخوردار خواهد شد. دقیقاً مثل فیلمهای سینمایی که دست کم چندین بار دیدهایم و در نهایت پدر و مادر خوانده وقتی نوزاد به سن جوانی میرسد حقیقت را بیان میکنند و... اما نگاه تلخی هم وجود دارد که از نوزاد به عنوان یک ابزار برای درآمدزایی استفاده میشود. باندهای تکدیگری، کودکان کار و... نمونههایی هستند از این دغدغهها.
لیلا ارشد مددکار اجتماعی و مدیر عامل خانه خورشید درباره سرنوشت بچههایی که بعد از بدنیا آمدن ربوده میشوند، چنین میگوید: «واقعیت تلخ و عجیبی است که به دلیل برخی نقایص در سیستم بهداشت و درمان فردی با پوشش پرستاری وارد بخش و اتاق نوزادان شود.تجربه نشان میدهد کسانی که اقدام به بچه دزدی میکنند انگیزههای متفاوتی دارند از کسانی که بچه را وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر میکنند تا در بهترین و خوشبینانهترین حالت زوجین نابارور بچه را میدزدند.
ما شاهد مواردی بودیم که بچههای دزدی را نقص عضو میکنند تا مسیر مناسبی برای جابهجایی مواد مخدر و کار خلاف باشد به اعتقاد باندهای کودک ربا بچه معلول شرایط را برای عمل خلاف ایمن میکند.»او با اشاره به آسیبهای روانی که بچه دزدی به والدین نوزاد میزند، عنوان میکند: «حتی اگر شرایط بچههایی که دزدیده میشوند خوب باشد انسان همیشه دنبال این است که بداند ریشهاش چه بوده بنابراین سیستم بهداشت و درمان باید آنقدر امن و سالم باشد که این اتفاق تکرار نشود که دزد به راحتی وارد شده و بچه را ببرد.»
ارشد به نکته دیگری هم اشاره میکند: «بچههایی که از طریق صیغه ثبت نشده بدنیا میآیند معمولاً بیشتر در معرض آسیبهای اینچنینی هستند این بچهها به راحتی از سوی کسی که ادعا میکند پدر بچه است از بیمارستان خارج میشوند. هر چند مجلس شورای اسلامی صیغه ثبت نشده را تصویب کرده و از نظر شرعی هم درست است اما آیا راهکار قانونی هم ارائه دادهاند که بیمارستانها جهت پیشگیری از سرقت این نوزادان از سوی افراد متخلف چه اقدامی انجام دهند؟»
ایران /فریبا خان احمدی
به گزارش میزان، خسرو ساکی، رئیس مرکز سنجش دانش آموزان درباره زمان اعلام نتیجه امتحانات نهایی دانش آموزان گفت: امتحانات نهایی خردادماه ۱۳۹۸ با تعداد ۶۷۸، ۹۵۵ دانش آموز (۳۱۰، ۸۵۴ پسر و ۳۶۸، ۱۰۱ دختر) که از این تعداد ۵۴۶، ۸۳۹ نفر پایه دوازدهم نظام جدید (۳+۳+۶) و ۱۳۲، ۱۱۶ نفر پایه سوم متوسطه نظری و فنی حرفهای سالی واحدی و پیش دانشگاهی میباشند برگزار شد.
وی در ادامه گفت: امتحان نهایی در ۴۲۷۳ حوزه اجراء داخل و ۹۵ حوزه اجراء خارج از کشور از تاریخ ۳۱ اردیبهشت تا۲۵ خرداد با نظم، آرامش، امنیت و صحت شایان توجهی برگزار گردید.
رئیس مرکز سنجش در ادامه بیان کرد: در این دوره ۴۳ عنوان ماده درسی برای پایه دوازدهم نظری در چهار رشته، ۴۰ عنوان ماده درسی برای پایه سوم متوسطه سالی واحدی در چهار رشته و ۲۰ عنوان ماده درسی برای پیش دانشگاهی در پنج رشته و ۱۵۵ عنوان ماده درسی برای پایه سوم فنی و حرفهای در ۳۱ رشته به صورت نهایی و ۶۶۲ عنوان ماده درسی برای پایههای اول تا دوازدهم داوطلبان آزاد و آموزش از راه دور خارج از کشور به شکل هماهنگ انجام گرفت.
وی در ادامه درباره زمان نهایی اعلام نتیجه امتحانات نهایی گفت: نتایج امتحانات نهایی امروز ۵ تیر ماه امتحانات نهایی اعلام خواهدشد.
ساکی در ادامه بیان کرد: دانش آموزان از امروز به مدت پنج روز وقت دارند نسبت به اعتراض به نتیجه امتحان نهایی اقدام کنند.
بیتفاوتی را میتوان یکی از بیماریهای بسیار خطرناک جامعه عنوان کرد، چراکه بر اساس مطالعات صورت گرفته هرگاه در جامعه بیتفاوتی افزایش یابد به یقین در آن جامعه فقر اقتصادی و فرهنگی و در نهایت آسیبهای اجتماعی نیز رو به افزایش خواهد رفت. بیتفاوتی خود میتواند نشان از نادیده گرفتن و یا کم اهمیت شمردن قوانین ، مقررات و یا هنجارهای اجتماعی ، فرهنگی و یا سیاسی باشد که این خود میتواند سرآغاز بروز مشکلات جدی در حوزههای اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی شود.
عاملی به نام شهرنشینی
جامعه شناسان بر این باورند که شهرنشینی را میتوان بهعنوان یکی از اصلیترین عوامل بروز بیتفاوتیهای اجتماعی عنوان کرد، چراکه تحقیقات نشان میدهد در سایه افزایش شهرنشینی و در نهایت کاهش کنترل و نظارت اجتماعی مردم دیگر خود را چندان مقید به انجام و پیروی از هنجارها قوانین و یا فرهنگهای حاکم بر جامعه نمیدانند که این خود میتواند مشکلات عدیدهای را برای مردم و در نهایت جامعه بهدنبال داشته باشد.
به عبارت سادهتر هرگاه در جامعهای ، شهرنشینی بدون برنامهریزی و پیش بینی به سرعت رو به افزایش رود به یقین میتوان انتظار داشت که در آن جامعه بیاعتنایی اجتماعی نیز با سرعت قابل ملاحظهای رو به افزایش خواهد رفت اتفاقی که امروزه متاسفانه در سایه کاهش چشمگیر جمعیت روستاها در کشور در حال وقوع است اما در مقابل متاسفانه مسئولان تا به امروز نتوانستهاند برنامهریزیهای مناسبی را برای جلوگیری از مشکلات پیش روی افزایش آمار بیرویه شهرنشینی ارائه دهند که این خود میتواند با پیامدهای منفی بسیاری همراه باشد.
باید در نظر داشت که فرد گرایی نیز خود میتواند تاثیر بسزایی در افزایش بیتفاوتیهای اجتماعی داشته باشد به عبارت سادهتر هرگاه در جامعه گروه و یا مشارکتهای اجتماعی از معنی اصلی خود باز بماند یا به بیان بهتر اگر گروه با جمعگرایی دیگر کارکرد گذشته خود را نداشته باشد به یقین فردگرایی در آن جامعه رو به افزایش خواهد رفت که این مهم خود میتواند سرآغاز بروز مشکلات جدی و عدیده در جامعه و به خصوص در خانواده نیز شود مشکلاتی که شاید پیامدهای منفی بسیار زیادی را بهدنبال داشته باشد. هر چند در این مجال باید متذکر شد که افزایش بیرویه جمعیت و همچنین استفاده بیش از اندازه از فضای مجازی نیز خود میتواند در افزایش بیتفاوتیهای اجتماعی تاثیرگذار باشد اتفاقی که شاید بتوان آن را محصول فرهنگ مدرن دانست.
دلایل رشد بیتفاوتی اجتماعی
یک پژوهشگر اجتماعی اظهار کرد: بسیاری از بیتفاوتیهای اجتماعی در جامعه امروزی از سبک زندگیهایی نشأت میگیرد که به سبک زندگی جهان غرب تمایل پیدا کرده است. علیزاده در خصوص علل و آسیبهای بیتفاوتی اجتماعی به ایسنا گفت: عدم وجود مسئول دقیق و متولی اجتماعی در کشور یکی از مهمترین دلایل رشد بیتفاوتی اجتماعی است، بهطوری که این موضوع متولی و مسئول انگیزشی خاصی ندارد. وی همچنین در ادامه افزود: بیتوجهی به موضوعات پیشگیرانه در حوزههای مختلف اجتماعی مهم ترین عامل رشد بیتفاوتی اجتماعی در جامعه کنونی است، بهطوری که تا سالهای قبل هیچ راهبرد و برنامه منسجمی در این حوزه وجود نداشته است.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به جنگ نرم از طریق رسانههای نوین، اظهار کرد: بسیاری از بیتفاوتیهای اجتماعی در جامعه امروزی از سبک زندگیهایی نشأت میگیرد که از طریق جنگ نرم پایهریزی شدهاند، بهطوری که سبک زندگی ایرانی و اسلامی به سبک زندگی جهان غرب سوق پیدا کرده است. وی همچنین در ادامه اضافه کرد: تربیت خانوادگی، مهاجرت به شهرهای بزرگ و فضای آموزشی نامطلوب از جمله موارد و موضوعات داخلی هستند که نرخ رشد بیتفاوتیهای اجتماعی را در کشور افزایش می دهند.
علیزاده با اشاره به تفاوت شهر و روستا در موضوع بیتفاوتی اجتماعی، توضیح داد: بدون شک محیط یک روستا بسیار به ندرت و در مواقع کمتری دچار بیتفاوتی اجتماعی میشود، برای مثال وضعیت بهبود و بررسی یک فرد معتاد در شهر بزرگی مانند تهران و یک روستا می تواند نرخ بروز بیتفاوتی اجتماعی را در این دو محیط مجزا مشخص کند. وی همچنین در ادامه افزود: موضوعات و معضلات مختلف موجود در کلانشهرها همواره میتواند بر رشد نرخ بیتفاوتی اجتماعی موثر باشد، در حالی که مهاجرپذیری کلانشهرها نیز در بروز این آسیب بسیار موثر است.
کاهش مشارکتها در سایه بیتفاوتی اجتماعی
آنچه مسلم است یکی از مهمترین پیامدهای منفی بیتفاوتی اجتماعی را کاهش میزان مشارکت مردم در فعالیتهای اجتماعی ، فرهنگی و یا سیاسی میتوان عنوان کرد، مشارکتهایی که در صورت کاهش آمار شرکتکننده در آن ،خود میتواند باعث بروز مشکلات جدی برای جامعه شود به عبارت سادهتر هرگاه مردم در مشارکتهای اجتماعی شرکت کمتری داشته باشند به یقین میتوان انتظار داشت که در درجه اول فقر افزایش یابد و از سوی دیگر نیز دیگر همدلی و تعاون میان مردم وجود نداشته باشد که این خود به تنهایی بسیار مشکلساز خواهد بود، چرا که تجربه ثابت کرده است که افزایش مشارکتهای اجتماعی خود میتواند باعث پیشرفت و توسعه هر کشوری باشد، بهگونهای که در سایه مشارکتهای اجتماعی به راحتی میتوان از مشکلات اقتصادی نیز عبور کرد.
از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که یکی دیگر از معایب افزایش بیتفاوتی اجتماعی عدم مسئولیت پذیری افراد میباشد، به عبارت سادهتر بیتفاوتی اجتماعی باعث میشود که مردم دیگر خود را در قبال هم مسئول ندانند و تنها به فکر منافع شخصی باشند که این خود میتواند باعث افزایش هرج و مرجهای اجتماعی نیز شود اتفاقی که خود زمینه ساز بروز افزایش آسیبهای اجتماعی نیز خواهد شد.
پر واضح است که عدم دستیابی به توسعه پایدار یکی دیگر از نشانههای افزایش بیتفاوتی اجتماعی میباشد، چراکه باید به خاطر داشت لازمه دستیابی به توسعه پایدار افزایش مشارکت و همکاری میان مردم جامعه میباشد، هرچند در این مجال باید اذعان داشت که برای تحقق توسعه پایدار فاکتورهای دیگر نیز حائز اهمیت است، اما مشارکتهای مردمی و نقش مردم در دستیابی به توسعه پایدار اصلی انکار ناپذیر تلقی میشود.
افزایش مشکلات و نابسامانیهای خانوادگی را نیز میتوان در زمره دیگر معایب بیتفاوتی اجتماعی عنوان کرد، چراکه مطالعات نشان میدهد هرگاه افراد جامعه به بیتفاوتی مبتلا شوند به یقین در خانواده خود نیز این رفتارها را بروز میدهند رفتارهایی که خود میتواند مشکلات عدیدهای را در خانواده مانند افزایش طلاقهای عاطفی افزایش خشونت و یا کاهش ارتباط مناسب و موثر میان اعضای خانواده شود و چه بسا که علت اصلی افزایش بیاعتمادی در جامعه در خانوادهها شکل نگرفته باشد.
ایجاد نابرابریهای اجتماعی
شایان ذکر است که جامعهشناسان یکی دیگر از مهمترین آسیبهای ناشی از افزایش بیتفاوتیهای اجتماعی را ایجاد نابرابریها در جوامع عنوان میکنند، چراکه در جامعهای که مردم نسبت به یکدیگر بیتفاوت هستند بهطور حتم میتوان انتظار داشت که در آن جامعه نابرابریها و یا تبعیضها نیز رو به افزایش برود که این خود میتواند عاملی برای کاهش اعتماد اجتماعی نیز باشد اتفاقی که خود زنگ خطری جدی برای سلامت جامعه از نظر اجتماعی و یا سیاسی خواهد بود. در پایان باید خاطرنشان کرد که تاثیر بیتفاوتی اجتماعی در میان قشر مرفه و ضعیف جامعه متفاوت خواهد بود بدین معنا که در قشر مرفه جامعه بیتفاوتی خود میتواند باعث رفاهطلبی هرچه بیشتر و یا خودخواهی افراطی شود اما این درحالی است که این مهم در میان قشر ضعیف جامعه خود میتواند عاملی برای هنجارشکنی و یا قانونگریزی شود اتفاقی که خود در هر شرایط با پیامدهای منفی متعددی همراه خواهد بود بنابراین انتظار میرود با ارائه راهکارهای مناسب فرهنگسازی و همچنین افزایش اعتماد اجتماعی شاهد کاهش چشمگیر بیتفاوتیهای اجتماعی نیز باشیم.
آرمان