بیتفاوتی را میتوان یکی از بیماریهای بسیار خطرناک جامعه عنوان کرد، چراکه بر اساس مطالعات صورت گرفته هرگاه در جامعه بیتفاوتی افزایش یابد به یقین در آن جامعه فقر اقتصادی و فرهنگی و در نهایت آسیبهای اجتماعی نیز رو به افزایش خواهد رفت. بیتفاوتی خود میتواند نشان از نادیده گرفتن و یا کم اهمیت شمردن قوانین ، مقررات و یا هنجارهای اجتماعی ، فرهنگی و یا سیاسی باشد که این خود میتواند سرآغاز بروز مشکلات جدی در حوزههای اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی شود.
عاملی به نام شهرنشینی
جامعه شناسان بر این باورند که شهرنشینی را میتوان بهعنوان یکی از اصلیترین عوامل بروز بیتفاوتیهای اجتماعی عنوان کرد، چراکه تحقیقات نشان میدهد در سایه افزایش شهرنشینی و در نهایت کاهش کنترل و نظارت اجتماعی مردم دیگر خود را چندان مقید به انجام و پیروی از هنجارها قوانین و یا فرهنگهای حاکم بر جامعه نمیدانند که این خود میتواند مشکلات عدیدهای را برای مردم و در نهایت جامعه بهدنبال داشته باشد.
به عبارت سادهتر هرگاه در جامعهای ، شهرنشینی بدون برنامهریزی و پیش بینی به سرعت رو به افزایش رود به یقین میتوان انتظار داشت که در آن جامعه بیاعتنایی اجتماعی نیز با سرعت قابل ملاحظهای رو به افزایش خواهد رفت اتفاقی که امروزه متاسفانه در سایه کاهش چشمگیر جمعیت روستاها در کشور در حال وقوع است اما در مقابل متاسفانه مسئولان تا به امروز نتوانستهاند برنامهریزیهای مناسبی را برای جلوگیری از مشکلات پیش روی افزایش آمار بیرویه شهرنشینی ارائه دهند که این خود میتواند با پیامدهای منفی بسیاری همراه باشد.
باید در نظر داشت که فرد گرایی نیز خود میتواند تاثیر بسزایی در افزایش بیتفاوتیهای اجتماعی داشته باشد به عبارت سادهتر هرگاه در جامعه گروه و یا مشارکتهای اجتماعی از معنی اصلی خود باز بماند یا به بیان بهتر اگر گروه با جمعگرایی دیگر کارکرد گذشته خود را نداشته باشد به یقین فردگرایی در آن جامعه رو به افزایش خواهد رفت که این مهم خود میتواند سرآغاز بروز مشکلات جدی و عدیده در جامعه و به خصوص در خانواده نیز شود مشکلاتی که شاید پیامدهای منفی بسیار زیادی را بهدنبال داشته باشد. هر چند در این مجال باید متذکر شد که افزایش بیرویه جمعیت و همچنین استفاده بیش از اندازه از فضای مجازی نیز خود میتواند در افزایش بیتفاوتیهای اجتماعی تاثیرگذار باشد اتفاقی که شاید بتوان آن را محصول فرهنگ مدرن دانست.
دلایل رشد بیتفاوتی اجتماعی
یک پژوهشگر اجتماعی اظهار کرد: بسیاری از بیتفاوتیهای اجتماعی در جامعه امروزی از سبک زندگیهایی نشأت میگیرد که به سبک زندگی جهان غرب تمایل پیدا کرده است. علیزاده در خصوص علل و آسیبهای بیتفاوتی اجتماعی به ایسنا گفت: عدم وجود مسئول دقیق و متولی اجتماعی در کشور یکی از مهمترین دلایل رشد بیتفاوتی اجتماعی است، بهطوری که این موضوع متولی و مسئول انگیزشی خاصی ندارد. وی همچنین در ادامه افزود: بیتوجهی به موضوعات پیشگیرانه در حوزههای مختلف اجتماعی مهم ترین عامل رشد بیتفاوتی اجتماعی در جامعه کنونی است، بهطوری که تا سالهای قبل هیچ راهبرد و برنامه منسجمی در این حوزه وجود نداشته است.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به جنگ نرم از طریق رسانههای نوین، اظهار کرد: بسیاری از بیتفاوتیهای اجتماعی در جامعه امروزی از سبک زندگیهایی نشأت میگیرد که از طریق جنگ نرم پایهریزی شدهاند، بهطوری که سبک زندگی ایرانی و اسلامی به سبک زندگی جهان غرب سوق پیدا کرده است. وی همچنین در ادامه اضافه کرد: تربیت خانوادگی، مهاجرت به شهرهای بزرگ و فضای آموزشی نامطلوب از جمله موارد و موضوعات داخلی هستند که نرخ رشد بیتفاوتیهای اجتماعی را در کشور افزایش می دهند.
علیزاده با اشاره به تفاوت شهر و روستا در موضوع بیتفاوتی اجتماعی، توضیح داد: بدون شک محیط یک روستا بسیار به ندرت و در مواقع کمتری دچار بیتفاوتی اجتماعی میشود، برای مثال وضعیت بهبود و بررسی یک فرد معتاد در شهر بزرگی مانند تهران و یک روستا می تواند نرخ بروز بیتفاوتی اجتماعی را در این دو محیط مجزا مشخص کند. وی همچنین در ادامه افزود: موضوعات و معضلات مختلف موجود در کلانشهرها همواره میتواند بر رشد نرخ بیتفاوتی اجتماعی موثر باشد، در حالی که مهاجرپذیری کلانشهرها نیز در بروز این آسیب بسیار موثر است.
کاهش مشارکتها در سایه بیتفاوتی اجتماعی
آنچه مسلم است یکی از مهمترین پیامدهای منفی بیتفاوتی اجتماعی را کاهش میزان مشارکت مردم در فعالیتهای اجتماعی ، فرهنگی و یا سیاسی میتوان عنوان کرد، مشارکتهایی که در صورت کاهش آمار شرکتکننده در آن ،خود میتواند باعث بروز مشکلات جدی برای جامعه شود به عبارت سادهتر هرگاه مردم در مشارکتهای اجتماعی شرکت کمتری داشته باشند به یقین میتوان انتظار داشت که در درجه اول فقر افزایش یابد و از سوی دیگر نیز دیگر همدلی و تعاون میان مردم وجود نداشته باشد که این خود به تنهایی بسیار مشکلساز خواهد بود، چرا که تجربه ثابت کرده است که افزایش مشارکتهای اجتماعی خود میتواند باعث پیشرفت و توسعه هر کشوری باشد، بهگونهای که در سایه مشارکتهای اجتماعی به راحتی میتوان از مشکلات اقتصادی نیز عبور کرد.
از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که یکی دیگر از معایب افزایش بیتفاوتی اجتماعی عدم مسئولیت پذیری افراد میباشد، به عبارت سادهتر بیتفاوتی اجتماعی باعث میشود که مردم دیگر خود را در قبال هم مسئول ندانند و تنها به فکر منافع شخصی باشند که این خود میتواند باعث افزایش هرج و مرجهای اجتماعی نیز شود اتفاقی که خود زمینه ساز بروز افزایش آسیبهای اجتماعی نیز خواهد شد.
پر واضح است که عدم دستیابی به توسعه پایدار یکی دیگر از نشانههای افزایش بیتفاوتی اجتماعی میباشد، چراکه باید به خاطر داشت لازمه دستیابی به توسعه پایدار افزایش مشارکت و همکاری میان مردم جامعه میباشد، هرچند در این مجال باید اذعان داشت که برای تحقق توسعه پایدار فاکتورهای دیگر نیز حائز اهمیت است، اما مشارکتهای مردمی و نقش مردم در دستیابی به توسعه پایدار اصلی انکار ناپذیر تلقی میشود.
افزایش مشکلات و نابسامانیهای خانوادگی را نیز میتوان در زمره دیگر معایب بیتفاوتی اجتماعی عنوان کرد، چراکه مطالعات نشان میدهد هرگاه افراد جامعه به بیتفاوتی مبتلا شوند به یقین در خانواده خود نیز این رفتارها را بروز میدهند رفتارهایی که خود میتواند مشکلات عدیدهای را در خانواده مانند افزایش طلاقهای عاطفی افزایش خشونت و یا کاهش ارتباط مناسب و موثر میان اعضای خانواده شود و چه بسا که علت اصلی افزایش بیاعتمادی در جامعه در خانوادهها شکل نگرفته باشد.
ایجاد نابرابریهای اجتماعی
شایان ذکر است که جامعهشناسان یکی دیگر از مهمترین آسیبهای ناشی از افزایش بیتفاوتیهای اجتماعی را ایجاد نابرابریها در جوامع عنوان میکنند، چراکه در جامعهای که مردم نسبت به یکدیگر بیتفاوت هستند بهطور حتم میتوان انتظار داشت که در آن جامعه نابرابریها و یا تبعیضها نیز رو به افزایش برود که این خود میتواند عاملی برای کاهش اعتماد اجتماعی نیز باشد اتفاقی که خود زنگ خطری جدی برای سلامت جامعه از نظر اجتماعی و یا سیاسی خواهد بود. در پایان باید خاطرنشان کرد که تاثیر بیتفاوتی اجتماعی در میان قشر مرفه و ضعیف جامعه متفاوت خواهد بود بدین معنا که در قشر مرفه جامعه بیتفاوتی خود میتواند باعث رفاهطلبی هرچه بیشتر و یا خودخواهی افراطی شود اما این درحالی است که این مهم در میان قشر ضعیف جامعه خود میتواند عاملی برای هنجارشکنی و یا قانونگریزی شود اتفاقی که خود در هر شرایط با پیامدهای منفی متعددی همراه خواهد بود بنابراین انتظار میرود با ارائه راهکارهای مناسب فرهنگسازی و همچنین افزایش اعتماد اجتماعی شاهد کاهش چشمگیر بیتفاوتیهای اجتماعی نیز باشیم.
آرمان