به گزارش ایسنا، در جلسه امروز کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، ایزدی رئیس سازمان هدفمند سازی یارانه ها به تشریح عملکرد این سازمان پرداخت.
وی درآمدهای قانونی سازمان هدفمندی در سال گذشته را ۸۷ هزار میلیارد تومان ذکر کرد که ۴۲ هزار میلیارد تومان آن صرف پرداخت یارانه نقدی شده است.
در این جلسه آخرین آمار یارانه بگیران، تعداد ۷۸ میلیون و ۶۸ هزار نفر ذکر و عنوان شد با توجه به آمار فوتی ها و زاد و ولد در کشور، سالیانه یک میلیون نفر به آمار یارانه بگیران، اضافه می شود.
به گزارش ایسنا، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس امروز انتخابات هیئت رئیسه خود را برگزار کرد که در این انتخابات محمد مهدی زاهدی و فاطمه سعیدی کاندیدای ریاست شدند که زاهدی ۱۲ و سعیدی ۹ رأی کسب کرد و در نهایت زاهدی رئیس کمیسیون شد.
سال گذشته محمدرضا عارف رئیس کمیسیون آموزش شد که در سال چهارم مجلس برای ریاست کمیسیون کاندیدا نشد.
حمایت میرزاده در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به انتخاب زاهدی به عنوان رئیس این کمیسیون گفت که محمود نگهبان سلامی و قاسم احمدی لاشکی به عنوان نواب رئیس، فریده اولاد قباد و علیرضا سلیمی به عنوان دبیران و بنده به عنوان سخنگوی کمیسیون انتخاب شدیم.
به گزارش ایسنا، بر اساس اعلام روابط عمومی سازمان انرژی اتمی، در ادامه بازدید نمایندگان رسانههای داخلی از سایت غنی سازی نطنز که ۳۱ اردیبهشت انجام شد، خبرنگاران در جریان آخرین اقدامات سازمان در راستای اجرای تصمیم شورای عالی امنیت ملی برای "کاهش تعهدات هستهای" قرار گرفتند، اکنون در مرحله دوم قرار است روز دوشنبه ۲۷ خرداد نمایندگان رسانهها در جریان آخرین تحولات در روند تولید آب سنگین در کشور قرار بگیرند.
شورای عالی امنیت ملی ایران در تاریخ ۱۸ اردیبهشت با صدور بیانیهای خطاب به کشورهای عضو برجام، تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران در راستای صیانت از امنیت و منافع ملی مردم ایران و در اعمال حقوق خود مندرج در بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، از امروز ۱۸ اردیبهشت ۹۸ برخی اقدامات خود در توافق برجام را متوقف میکند.
در بیانیه شورای عالی امنیت ملی کشورمان که طی نامههای جداگانه نیز از سوی حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی به سران کشورهای عضو برجام اعلام شده، به کشورهای باقیمانده در برجام ۶۰ روز برای اجرای تعهدات خود بویژه در حوزه های بانکی و نفتی فرصت داده شده و تاکید شده است: "در هر زمان که خواسته های ما تامین شود؛ ما نیز به همان میزان اجرای مجدد تعهدات متوقف شده را از سر خواهیم گرفت، اما در غیر این صورت، جمهوری اسلامی ایران مرحله به مرحله تعهدات دیگری را متوقف خواهد کرد."
توقف تعهدات مربوط به سقف تولید اورانیوم غنی شده و همچنین تولید بدون محدودیت آب سنگین در تأسیسات اراک دو اقدامی است که طی ۶۰ روز در گام اول تصمیم اخیر ایران انجام میشود.
ایران همچنین اعلام کرد چنانچه در مرحله اول اقدام درخوری انجام نگیرد، در مرحله دوم رعایت محدودیتهای مربوط به سطح غنی سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرنسازی رآکتور آب سنگین اراک را نیز متوقف خواهد کرد.
حسن روحانی، رییسجمهور کشورمان روز شنبه ۲۵ خرداد ماه در پنجمین نشست سران کنفرانس تعامل و اعتمادسازی در آسیا (سیکا) که در دوشنبه پایتخت تاجیکستان برگزار شد، تاکید کرد: در خصوص برجام، یادآوری میکنم که اجرای کامل تعهدات ایران بارها به تأیید آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسیده و با وجود خروج آمریکا، از سرگیری تحریمهای غیرقانونی یکجانبه این کشور و نیز حمایت ناچیز سایر طرفهای موافقتنامه از آن، همچنان معتقد هستیم که انجام تعهدات پذیرفته شده توسط کلیه طرفهای ذیربط، نقش مهمی در افزایش ثبات منطقهای و جهانی ایفا خواهد کرد.
وی افزود: بدیهی است ایران به صورت یک طرفه نمیتواند تنها طرف متعهد به برجام باقی بماند و سایر کشورها نیز لازم است سهم خود را برای حفظ این توافق مهم بپردازند. اکنون که نهایت حسن نیت و شکیبایی استراتژیک ما از یک سو و قانونشکنی آمریکا از سوی دیگر بر همگان ثابت شده است، جمهوری اسلامی ایران ضمن اعلام آمادگی برای هرگونه تعامل، تصمیم گرفته است تا طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام اجرای تعهداتش را برای بازگرداندن توازن در توافق مزبور کاهش دهد. در صورت عدم دریافت پاسخ مناسب، به ناچار اقدامات بیشتری انجام خواهیم داد.
به گزارش تسنیم، یک سال گذشته، شاید یکی از حساسترین مقاطع زمانی در چند دهه گذشته بود که با خروج آمریکا از توافق برجام آغاز شد و با تصمیم رئیس جمهور ایالات متحده برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران، اقتصاد کشور را هر روز با چالش جدیدی مواجه کرد؛ در این بین انفجار نرخ دلار که بیشترین جهش قیمتی را در طول تاریخ اقتصاد ایران رقم زد باعث شد تا جریان صادرات، تولید و واردات در کشور هم دچار افت و خیزهای پر دامنهای شود و در ادامه، همه اینها در کنار ضعف سیستم توزیع کالا در کشور نیز شرایط را برای مردم سختتر کند.
اما در این بین، خیلیها این انتظار را داشتند که جهش قیمت دلار و افزایش نرخ ارز، تولید را به صرفه و باعث رونق صادرات شود که در نتیجه آن وضعیت اشتغال بهبود خواهد یافت و روند ارزآوری به کشور _حتی علی رغم تحریمهای پولی و بانکی _ روند رو به رشدی پیدا کند ولی آمارهای یکسال گذشته، چیزی متفاوت از این انتظارها را نشان داد.
در طول یکسال گذشته، سیاستهای ارزی، تصمیمات و بخشنامههای مرتبط با صادرات و واردات و سیاستگذاریهای وزارتخانههای مرتبط با این حوزه، بارها تغییر کرد و حالا پس از گذشت یکسال از آن روزها، شاید بهترین فرصت برای بازخوانی اتفاقات ماههای گذشته باشد؛ اتفاقاتی که محمد لاهوتی رئیس کنفدراسیون صادرات ایران و عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، معتقد است سرمنشأ آن در سالهای گذشته و سرکوب دستوری نرخ ارز بوده و در ادامه با سیاستهای غلط دولت در یکسال گذشته، کار را به جایی رساند که امروز شاهدش هستیم.
چرایی انفجار نرخ دلار در سال 97، عدم توجه دولت به هشدارهای مکرر بخش خصوصی در یکسال گذشته، سیاستهای دولت که بجای تشویق تولید و صادرات، مشوقی برای واردات شد و خلاصه تصمیماتی که بزرگترین فرصت تاریخی کشور در شرایط تحریم را نابود کرد، مواردی است که در بخش نخست گفتوگوی مفصل تسنیم، با محمد لاهوتی به آنها اشاره شده است.
جهش نرخ ارز در سال 97 حاصل اشتباه دولت بود/ انفجار دلار نتیجه ثابت نگه داشتن تصنعی نرخ ارز با زور دلار نفتی بود
تعدیل نرخ ارز یکی از مطالبات همیشگی صادرکنندگان بوده، ولی اینکه این افزایش درچه شرایطی اتفاق بیفتد و چه روند افزایشی در نرخ دلار رخ دهد، موضوعی است که کمتر کسی به آن پرداخته است. این یک واقعیت است که برخلاف آنچه برخی ها تصور می کردند، افزایش نرخ جهشی و یکباره ارز که طی یکسال گذشته رخ داد، نه تنها به نفع صادرکنندگان و تولیدکنندگان منتهی نشد بلکه نتیجه ای برعکس داشت.
لاهوتی: افزایش نرخ ارز متناسب با تورم، به صورت مستمر و با شیب ملایم می تواند تولید و صادرات را در رقابت با کالای خارجی حمایت کند. ولی متاسفانه این اتفاق در کشور ما طی سه دهه گذشته به صورت هیجانی رخ داده؛ چرا که دولت ها با فشار بر فنر رخ ارز و پایین نگه داشتن آن بصورت تصنعی و بعد رها شدن این فنر، لطمات جبران ناپذیری را بر پیکره اقتصاد وارد میکنند و به دلیل همین سیاست های اشتباه، همه شاهد اتفاقاتی بودیم که در طول یک سال گذشته در کشور به وقوع پیوست، بودیم و باعت شد علی رغم افزایش نرخ ارز فرصت افزایش صادرات هم از دست برود.
شما نگاه کنید وقتی در دولت یازدهم بیش از 50 درصد تورم تجمیعی داشتیم و در کنار آن نرخ ارز را برخلاف قانون برنامه که تاکید بر متعادل کردن نرخ ارز با نرخ تورم دارد، نرخ ارز را ثابت نگه می داریم، نهایتاً منجر به فشرده شدن فنر نرخ ارز با سوءاستفاده از قدرت ارز نفتی توسط دولت می شود که با تحلیل رفتن این قدرت به دلیل تحریم نفت یا هر چیز دیگری، این فنر فشرده شده به یکباره رها می شود و قیمت دلار یک شبه از حدود 4 هزار تومان به بیش از 5 هزار تومان می رسد و پس از آن 5 هزار تومان با تصمیمات اشتباه و اعلام نرخ غیر واقعی 4200 تومانی به 8000 و در مرحله بعد به 12 هزار تومان می رسد و دومینو افزایش نرخ ارز رقم می خورد. برای همین هم هست که احکام دائمی تاکید داشته که هر ساله باید تفاضل نرخ تورم داخلی با نرخ تورم خارجی محاسبه شده و به نرخ ارز اضافه شود که همیشه مطالبه فعالان اقتصادی هم بوده تا علاوه بر تعدیل نرخ ارز، فشار هم به مردم وارد نشود.
اتاق بازرگانی 54 بار به دولت هشدار داد ولی گوش شنوایی نبود/ سیاست های ارزی دولت به نفع واردات تمام شد نه تولید و صادرات
ولی دولت یازدهم تلاش زیادی برای ثابت نگه داشتن نرخ ارز در بازه زمانی 92 تا 96 داشت؛ درست در جهت عکس خواسته تولیدکنندگان و صادرکنندگان...
لاهوتی: بین سال های 92 تا 97، این موضوع که نرخ ارز باید متناسب با نرخ تورم تعدیل شود 54 بار در هیئت نمایندگان تهران مطرح شد ولی متاسفانه هیچ گوش شنوایی از طرف دولت وجود نداشت؛ این درحالی بود که تجمیع نرخ تورم در دولت یازدهم بین 54 تا 57 درصد بود؛ در مقابل میانگین رشد نرخ ارز در دولت یازدهم 5 درصد بود؛ این یعنی دولت یازدهم زمان تحویل گرفتن دولت، قیمت دلار در بازار آزاد 3700 تومان بود و در طول 4 سالی که کشور تورم 54 درصدی را تجربه کرد، دولت قیمت دلار را تا 3400 تومان در بازار آزاد پایین آورد؛ یعنی بجای آنکه قیمت دلار مطابق با نرخ تورم، تعدیل شود و به حدود 5هزار تومان برسد، نرخ دلار کاهش هم یافت و 5 درصد رشد قیمت دلار هم تنها مربوط به قیمت ارز دولتی و ارقام بودجه بود.
این واقعیت است که متعادل شدن نرخ ارز علاوه بر بصرفه کردن تولید داخل در کشور که به رونق تولید منجر می شود، صرفه صادرات و قدرت رقابت با محصولات خارجی را هم ارتقاء می دهد که متاسفانه در دولت یازدهم، باز هم گرفتار این تجربه ای شدیم که بارها آن را در دولت های قبل به استثنای دولت اصلاحات، تجربه اش کرده بودیم. تجربه تلخی که ما هم در دولت سازندگی، هم در دولت های نهم و دهم اثراتش را دیده بودیم و تنها در یک دولت که سیاست ارز تک نرخی و تشویق صادرات را اتخاذ کرد، توانستیم از این اثرات منفی رها شویم.
شما نگاه کنید وقتی می گوییم در کشور ما 4 سال تورم سالانه بصورت میانگین 15 درصد داشته ایم، یعنی تورم میانگین سالانه در قیمت مواد اولیه، حقوق و دستمزد کارگر، کرایه و همه آنچه که در نهایت به افزایش میانگین 15 درصدی نرخ تولید در کشور و افزایش قیمت تمام شده برای صادرات منجر می شود؛ ولی در مقابل رقیب صادراتی شما با تورم صفر یا نزدیک به یک یا 2 درصد، محصولاتش را تولید و به بازار عرضه می کند؛ این یعنی قیمت کالای رقیب خارجی شما هر ساله 15 درصد ارزانتر برای خریدار داخلی ما تمام می شود.
این یعنی خریدار داخلی ترجیح می دهد حداقل به دلیل قیمت ارزانتر کالای خارجی، به سمت خرید کالای وارداتی کشیده شود نه کالای تولید داخل؛ از آن طرف تولیدکننده هم در چنین شرایطی صرفه ای برای تولید نخواهد داشت. همه این ها یعنی سیاست ها به سمتی پیش می رود که ناخواسته، به سمت تشویق واردات و محدود شدن صادرات حرکت می کنیم.
دستاوردهای 2 ساله «برجام» برای تولید و صادرات/آمریکا نمی تواند اقتصاد کشور را مختل کند/ تحریم ها فقط هزینه ها را بالا برد
یکی از انتقاداتی که به سیاست های ارزی و اقتصادی دولت مطرح می شود این است که دولت نتوانست اثرات تحریمی را بر اقتصاد کم کند و این عدم توانایی دولت، باعث شد تا اقتصاد ایران پس از خروج امریکا از برجام دچار تلاطم سنگینی شود.
لاهوتی: به نظرم دولت یازدهم به استثنای دولت های زمان جنگ، جزو یکی از موفق ترین دولت ها بود چراکه علی رغم صرف وقت 2 ساله برای توافق هسته ای، توانست 2 سال از دستاوردهای این توافق بهره مند شود؛ به این معنی که به عنوان مثال خطوط کشتیرانی ما با جهان دوباره مرتبط شد، هزینه ها صادراتی از جمله هزینه های نقل و انتقال پول حداقل در مراوده با شرکت های کوچک و غیروابسته به دولت های اروپایی کاهش یافت، حتی تک رقمی شدن تورم، افزایش حجم سرمایه گذاری خارجی در کشور، رشد اقتصادی کشور مثبت شد و خلاصه امیدی در دولت یازدهم ایجاد شد که به تسهیل در فضای کسب و کار طی آن 4 سال منجر شد ولی بدلیل توجه بیش از حد به کاهش تورم باعت رکود در تولید گردید و از طرف دیگر با سرکوب نرخ ارز باعت عدم افزایش صادرات که این دو اشتباه باعت شد تا با خروج غیر قانونی برجام و افزایش ناگهانی نرخ ارز همه دست اوردهای قبلی در حوزه اقتصاد دستخوش تحول شود.
علی رغم اینکه قویا ما معتقدیم آمریکا نمی تواند شرایط اقتصادی کشورمان را با اختلال جدی مواجه کند ولی به هرحال تاثیرات منفی آن را نمی شود کتمان کرد؛ تاثیرات منفی که بزرگترین آن افزایش هزینه است و گرنه این اقدامات آمریکا نمی تواند به چیزی بیشتر از افزایش هزینه های اقتصادی منجر شود که البته امروز هم این هزینه ها را در نقل و انتقال پول، در حمل و نقل، در صادرات کالا با نام کشور ثالث و ... این هزینه را پرداخت می کنیم.
ولی نکته حائز اهمیت آنجاست که حاکمیت در کشور به دلیل انسجام خوبی که حول این موضوع وجود دارد، توانسته تصمیمات به نسبت درستی را اتخاذ کند؛ البته من نافی ضعف ها نیستم که شاید بزرگترین آن، تصمیمی بود که 21 فروردین سال گذشته و اعلام نرخ 4200 تومانی برای دلار گرفته شد.
اعلام نرخ 4200 تومانی اشتباه بزرگ دولت در یکسال گذشته/ تصمیمات دولت، بزرگترین فرصت تاریخی در شرایط تحریم را نابود کرد/ برای جبران سیاست دلار 4200 تومانی ماهانه 6 بخشنامه صادر شد
یکی از بزرگترین اشتباهات دولت، اعلام نرخ 4200 تومانی برای دلار بود؛ اگر امروز که بیشتر از یکسال از آن تصمیم می گذرد، سیاست گذاری ارزی دولت را با توجه به تاثیراتش در تولید و صادرات را چطور می شود آسیبب شناسی کرد؟
متاسفانه دولت به اشتباه اولا در شرایطی که در آن به هیچ وجه اقتضای اعلام ارز تک نرخی وجود نداشت، دلار را تک نرخی کرد و در ثانی این نرخ اعلامی بر اساس قیمت واقعی و کارشناسی هم نبود.
علاوه بر این موارد، دولت دوازدهم تجربه شکست خورده دولت نهم را تکرار کرد؛ آن زمان آقای بهمنی نرخ 1226 تومانی را به عنوان قیمت دلار تک نرخی اعلام کرد و وعده داد که با این نرخ، نیاز همه متقاضیان ارز را پاسخ می دهد؛ درست مشابه همان کاری که در سال 97 انجام شد البته با این تفاوت که دولت دهم به دلیل فروش نفت 140 دلاری، دستش به مراتب بازتر از دولت دوازدهم بود؛ به همین دلیل هم بود که مشکلات دولت دوازدهم به مراتب بزرگتر تصمیم ارزی در دولت دهم بود و افزایش نرخ ارز بیش از آن زمان اتفاق افتاد.
بدتر آنجا بود که دولت برای جبرای و اصلاح آن تصمیم نابجا و اشتباه، حداقل تا 6 ماه به صدور بخشنامه هایی رو آورد که مشکلات را بیشتر هم کرد؛ من آمار بخشنامه های صادره از 21 فروردین سال گذشته تا 31 اردیبهشت ماه امسال را نگاه می کردم و جالب اینجا بود که در 13 ماه، 72 بخشنامه در حوزه صادرات و واردات اعلام شده؛ این یعنی به صورت میانگین، ماهانه 6 بخشنامه فقط در حوزه صادرات و واردات از سوی دولت صادر شده است.
این نشان می دهد که دولت در این 13 ماه و برای پیمودن این مسیر یا با آزمون و خطا جلو رفته یا از نظر کارشناسان استفاده نکرده که در نهایت به تصمیمات اشتباهی منجر شده که هر بار برای اصلاح آن مجبور به صادرکردن بخشنامه های جدیدی شده است. خلاصه همه این اتفاقات باعث شد تا ما نتوانیم از افزایش نرخ ارز به نفع صادرات استفاده کنیم؛ این یعنی فرصت بزرگی که در کشور آن هم در اوج تحریم ها به وجود آمده بود، با سیاست گذاری های خودمان یا به نوعی، خود تحریمی سیاستگذارن، از خودمان گرفتیم.
خب در شرایط نابسامان اینچنینی، از مهر و آبان به بعد، تا اندازه ای با شکل گیری کمیته سران قوا و ستاد فرماندهی اقتصادی و همچنین کمیته 5 نفره و سیاست های نسبی بانک مرکزی، اوضاع تا اندازه ای بهتر شد ولی مشکلات در اجرا کماکان وجود داشت؛ شما اگر به بخشنامه های بانک مرکزی از آبان ماه 97 به بعد نگاه کنید می بینید که در هر بخشنامه گام به گام شرایط بهتر شده و موانع کمتر شده است. جالب اینجاست که اگر شما همین امروز، مکاتبات اتاق بازرگانی ایران، اتاق بازرگانی تهران، کنفدراسیون صادرات ایران که در اردیبهشت 97 برای رئیس جمهور، معاون اول و رئیس کل بانک مرکزی ارسال شده نگاه کنید خواهید دید دقیقا تمام این اتفاقات پیش بینی شده بود؛ از فساد ارز 4200 تومانی و کاهش صادرات تا افزایش قیمت ها و رونق صادرکنندگان جدیدالورود؛ ولی متاسفانه گوش شنوایی وجود نداشت.
دولت نسبت به هشدار صادرکنندگان، «گوش شنوا» نداشت یا «اعتماد»؟
خیلی ها معتقدند این نبود گوش شنوا در دولت، خوشبینانه ترین توصیف از کلیت این ماجرا است و واقعیت آن است که دولت به صادرکنندگان و بخش خصوصی اعتماد نکرد. حتی برخی ها معتقدند صادرکنندگان و بخش خصوصی به فکر منافع خودشان هستند و به همین دلیل پیشنهادهای آن ها را نباید جدی گرفت.
لاهوتی: این نگاه کاملا مشهود است و درجلسات مختلف این موضوع مطرح هم می شود. اما به عنوان یک فعال اقتصادی، قطعاً بدنبال فعالیت و سود هستیم ولی در جایگاه اتاق بازرگانی و یا در جایگاه بزرگترین تشکل صادراتی کشور قطعا منافع ملی را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهیم چرا که معتقدیم حتی منافع شخصی ما در گرو تحقق منافع ملی است.
البته این را هم اضافه کنم دولت در فروردین ماه سال 97 با شرایط خاصی روبرو شده بود؛ یعنی تصمیمات بنا بر اقتضای زمان با شتاب و دستپاچگی بود که البته با گذشت زمان و به مرور، شرایط تا اندازه ای اصلاح شد. حالا هم شرایط، شرایط مطلوب صادرکنندگان نیست ولی اگر به یکسال گذشته و وضعیتی که باعث قفل شدن واردات طی چند ماه ابتدایی سال 97 شد و واحدهای تولیدی را با مشکل مواد اولیه مواجه کرده بود نگاه کنیم، وضعیت به مراتب بهتر شده است.
مطالبه دولت از صادرکنندگان برای بازگشت ارز صادراتی بحق است/ در روش های بازگشت ارز اختلاف نظر داریم
یکی از اختلافات جدی بین صادرکنندگان و دولت، بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور است؛ موضوعی که بارها چالش برانگیز بوده و گلایه دو طرف را به دنبال داشت.
مطالبه دولت از صادرکنندگان برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی کشور مطالبه به حقی است و این موضوعی نیست که کسی با آن مخالفت کند؛ بلکه اختلاف نظر ما در روش های بازگشت ارز صادراتی به کشور است.
بانک مرکزی در آخرین بخشنامه اش 4 روش را برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور ارائه کرده است ولی اولاً ما معتقدیم نباید بخشنامه ای که در خرداد ماه صادر می شود به تاریخ اول فروردین 98 تعمیم داده شود و اصطلاحاً عطف به ماسبق شود؛ چراکه در صورت عدم جلوگیری از این قضیه، ممکن است روندهای اینچنینی به رویه ای تبدیل شود که قطعاً باعث بی اعتمادی در فعالان اقتصادی می شود. در ثانی ما اعتقاد داریم با توجه به شرایط امروز و قطع بودن رابطه بانک های ما با خارج از کشور، باید زمینه را برای بازگشت حداکثری ارز صادراتی به کشور مهیا کرد؛ لذا به نظر می رسد باید دست صادرکنندگان را باز گذاشت تا با هریک از 4 روشی که بانک مرکزی ارائه کرده، اقدام به بازگرداندن ارز صادراتی شان به کشور کنند؛ بر همین اساس مکلف کردن صادرکنندگان به اینکه 50 درصد ارزشان را به یک روش وارد کشور کنند و بخشی دیگر را به روش دیگر و مواردی از این دست، منطقی نیست.
اختلاف قیمت بین ارز نیمایی و ارز آزاد باعث رانت واردات می شود/ کدام کالای وارداتی با ارز دولتی و نیمایی با همان قیمت سر سفره مردم آمده؟
این موضوع را در جلسه با رئیس جمهور مطرح کردید ولی آقای روحانی تاکید داشتند، ارز صادراتی باید به نحوی وارد کشور شود و با قیمتی به واردکنندگان داده شود که باعث افزایش قیمت نشود.
بله ولی باید دولت سعی کند با سیاست های ارزی، قیمت ارز را به قیمت نیما برساند تا این مشکل حل شود، ولی وقتی بین ارز نیمایی و ارز آزاد اختلاف قیمت زیادی وجود دارد، به نظر می رسد این انتظار، انتظاری است که چندان عملیاتی نیست؛ ما معتقدیم ارز نیمایی یک رانتی مشابه ارز 4200 تومانی است خوشبختانه به نظر می رسد بانک مرکزی به این نتیجه رسیده است که باید فاصله نرخ ارز نیمایی با بازار آزاد به حداقل ممکن برسد و این باعث شفافیت بیشتر و رانت کمتر می شود.
شما نگاه کنید صادرکننده ای که امروز مواد اولیه اش را با ارز 13000 هزار تومانی از بازار آزاد تهیه می کند، نمی تواند ارز صادراتی اش را با قیمت ارز 9000 تومان نیمایی بفروشد.
آقای رئیس جمهور در آن جلسه اشاره شان به این بود که «ارزان با مردم حساب کنید» ما هم می گوییم «دولت نرخ ارز را بصورت واقعی ارزان کند ما هم خود را با بازار تنظیم میکنیم.»
متاسفانه یک سوء تفاهمی برای دولت وجود دارد که تا برطرف نشود، این مشکلات نیز حل نمی شود؛ این سوءتفاهم نیز به این شکل برطرف می شود که دولت بیاید و بررسی کند کدام کالای وارداتی با ارز نیمایی یا حتی ارز دولتی 4200 تومانی، با قیمت ارز دولتی یا نیمایی سر سفره مردم آمده؟ از کاغذ گرفته تا گوشت.
پیشنهاد صادرکنندگان: ارز نیمایی و دولتی حذف شود، جایش کوپن بیاید
راه حل صادرکنندگان برای این موضوع چیست؟
ما معتقدیم دولت باید نرخ واقعی بازار را بپذیرد و در عین حال رانت ارز نیمایی و ارز دولتی را حذف کند و درآمد آن را صرف یارانه نقدی و کوپن الکترونیکی به اقشار آسیب پذیر کند؛ البته یارانه هدفمندی که فقط جامعه هدف و اقشار آسیب پذیر را شامل شود نه 80 میلیون نفری را که هم دولت برای تامین منابع یارانه ای شان در سختی قرار گرفته و هم سهم 45 هزار تومانی یارانه، که در شرایط امروز دردی را از کسی دوا نمی کند.
بهگزارش ایسنا، در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ تحریمهای آمریکا علیه ایران و همچنین اختلالات موقتی ناشی از جنگ در لیبی و پیشروی نیروهای داعش در شمال عراق، کمک کرد قیمت نفت بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه بماند. عربستان سعودی و سایر اعضای اوپک که دارای ظرفیت مازاد تولید هستند، در واکنش به کندی عمل کرده و اصرار داشتند که عرضه کافی در بازار وجود دارد و قیمتها خیلی بالا نیست. در این بین، صندوقهای سرمایهگذاری روی افزایش قیمت نفت حساب باز کرده و قراردادهای خریدشان را در اواخر ژوئن ۲۰۱۴ به ۶۲۶ میلیون بشکه در مقایسه با ۳۶۷ میلیون بشکه در شش ماه پیش از آن رساندن و باعث شدند رشد قیمتها شتاب بگیرد و مشکلات تولید و قیمتهای بالا، زمینه نهایی را برای رونق حفاری نفت شیل آمریکا فراهم کرد و باعث جهش تولید این صنعت و همزمان رشد مصرف آسیب دید.
طبق اعلام آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا اختلالات غیرمنتظره بدینسان تغییرات اساسی در تعادل بازار را پنهان کردند بنابراین زمانی که این مشکلات برطرف شدند، قیمتها در اواخر سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ سقوط کردند. اکنون هم بازار با تحریمهای آمریکا و جنگ در لیبی و همچنین مشکلات کوچکتر دیگری مواجه است. قیمتهای نسبتاً پایین نفت در سال ۲۰۱۸ دولت آمریکا را تشویق کرد تحریمهایی را علیه صادرات نفت ونزوئلا و ایران وضع کند اما بازار در اواخر سال ۲۰۱۸ بسیار سریعتر از آنچه به نظر میرسید، محدودیت عرضه پیدا کرد.
اختلالات غیرمنتظره کاهش تولیدی که توسط عربستان سعودی و متحدانش در گروه اوپک پلاس برنامهریزی شده بود را مؤثرتر کرد و دورنمای بازار را از اشباع عرضه به کمبود عرضه تغییر داد. در حقیقت، مشکلات تولید غیر داوطلبانه در حدود نیمی از کاهش تولید اوپک سهم داشته است. در واکنش به این امر، صندوقهای سرمایهگذاری قراردادهای خریدشان را از ۲۴۳ میلیون بشکه در ابتدای ژانویه به ۶۰۰ میلیون بشکه افزایش دادند و رشد قیمت معاملات تحویل فوری نفت را تسریع کردند.
آخرین وضعیت قیمت نفت
با وجود جهش بیش از دو درصدی قیمت نفت در معاملات پنجشنبه گذشته، بهای نفت به دلیل تداوم تنشهای تجاری میان آمریکا و چین که انتظارات برای کندی تقاضا برای انرژی در سطح جهانی را بالا برده است، با کاهش هفتگی روبهرو شد. آژانس بینالمللی انرژی در گزارش تازهای پیشبینی خود از رشد تقاضای جهانی برای نفت را کاهش داد و اعلام کرد: عرضه فراوانی برای تأمین رشد تقاضا وجود دارد.
به گفته تایلر ریچی، یکی از دبیران نشریه "سون ریپورت ریسرچ"، ناآرامی ژئوپلتیکی از قیمتهای نفت پشتیبانی کرد و با توجه به رویدادها زمینه را برای رشد چشمگیر قیمتها ایجاد کرد، اما همزمان عوامل عرضه و تقاضا وخامت پیدا کردند. بهای نفت روز چهارشنبه در واکنش به رشد بیش از حد انتظار ذخایر نفت آمریکا افت چشمگیری را متحمل شده بود. نگرانیهای فزاینده نسبت به دورنمای تقاضا برای انرژی به دلیل تشدید تنشهای تجاری میان آمریکا و چین نیز قیمت این کالا را تحت فشارهای کاهشی بیشتری قرار داد.
آژانس بینالمللی انرژی برای دومین ماه متوالی پیشبینی خود از رشد تقاضای جهانی برای نفت را مورد بازنگری قرار داد و کمتر کرد. این آژانس پیشبینی خود از رشد تقاضای جهانی برای نفت را از ۱.۳ میلیون بشکه در روز به ۱.۲ میلیون بشکه در روز کاهش داد. اوپک نیز در آخرین گزارش ماهانه خود نرخ رشد مورد پیشبینی از تقاضای جهانی برای نفت در سال میلادی جاری را کمتر کرد. آژانس بینالمللی انرژی برای سال ۲۰۲۰ پیشبینی کرد تقاضا برای نفت ۱.۴ میلیون بشکه در روز رشد میکند.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا، روز چهارشنبه دومین رشد هفتگی متوالی سطح ذخایر نفت این کشور را گزارش کرده بود. با این حال شرکت خدمات انرژی بیکر هیوز روز جمعه اعلام کرد شمار دکلهای حفاری نفت آمریکا هفته گذشته برای دومین هفته متوالی کاهش پیدا کرده است که از کندی احتمالی فعالیت حفاری حکایت داشت.
در دوره قبلی تحریمهای ایران قیمت نفت افزایش پیدا نکرد
اما در این باره، بیژن زنگنه - وزیر نفت - معتقد است که در دوره قبلی تحریمهای ایران قیمت نفت افزایش پیدا نکرد و در این دوره نیز افزایشی نداشته است، باید گفت که افزایش قیمت نفت در دولت قبلی به دلیل تحریم ایران نبود، بلکه مسائل دیگری وجود داشت که قیمت جهانی نفت در دنیا افزایش یافت، اما در حال حاضر نفت شیل تقویت شده و وضعیت آمریکا با ۱۰ سال قبل تفاوت زیادی دارد.
وی درباره این موضوع که آیا بعد از پشت سر گذاشتن فصل تابستان اگر تحریم نفتی ادامه پیدا کند، قیمت نفت افزایش مییابد؟ گفت: بحثهای سیاسی و روانی یک مساله و فیزیک واقعی بازار نفت مسألهای دیگر است، در حال حاضر نیز وضعیت نگرانکننده است و هر چه به سمت جلوتر حرکت کنیم، اوضاع خوب نمیشود و با کاهش حضور ایران در بازار شرایط بازار بدتر میشود.
به اعتقاد او بحثهای روانی و سیاسی هر دو سبب شدهاند قیمت نفت افزایش نیابد و در واقع رسانههای همسو با سیاستهای آمریکا سعی میکنند تمام اتفاقات را کوچکنمایی کنند و سهم نبودن ایران در بازار را کمرنگ کرده و ذخایر دنیا را زیاد نشان دهند و به دروغ قدرت و ظرفیت مازاد نفت عربستان را بیش از آن که هست، نمایش دهند تا بازار ملتهب نشود و اینها کارهای روانی در بازار است.