ظاهرا عدهای بهخاطر مخالفت با آیتا... سیدحسن خمینی به فرزند ایشان هجمه میکنند. سیدحسن سالهاست که مورد هجمه مخالفان قرار دارد و هرازچندگاهی اتهاماتی را روانه او میکنند. روزی به مراسم ازدواج او ایراد میگیرند، روزی ایراد میگیرند که چرا درصف نخست نماز عید فطر قرار دارد و... چندی قبل که یک فعال سیاسی اصولگرا با حضور در شبکه 3 درمخالفت با حجتالاسلام احمد خمینی سخن گفت.
استفاده برابر از صداوسیما
سیداحمد خمینی در اینستاگرامش چنین نوشت: «دیروز یکی از دوستان، قسمتی از مصاحبه یکی از فعالان سیاسی با شبکه ۳ را برایم فرستاد که در آن بنده را نواخته بودند. دوستمان میگفت که باید اعتراض کرد و چنین و چنان کرد و به شبکه فخیمه ۳ اعتراض کرد و... البته حتما دوستان رویه و خلق و خوی من را میدانند که از کنار این سخنان میگذرم، چرا که اساسا نه از همه آنها مطلع میشوم تا بخواهم جواب دهم و نه امکان پاسخ به همه آنها را دارم و لذا به لطف خدا و فهم عمومی مردم اتکا میکنم.
اما این بار به دو جهت لازم دیدم چند جملهای با دوستان در میان بگذارم. اول اینکه من اصلا از اینکه صداوسیما به نقد امثال من بپردازد ناراحت نیستم و اگر انتقادی وارد است آن است که چرا از این رسانه ملی برای نقد همه استفاده نمیشود؟ شایسته است در این زمینه عدالت رعایت شود تا هم پاسخها مطرح شود و هم اگر کسانی به بخشهای دیگر و افراد دیگر هم نقد دارند، بتوانند مطرح کنند. دوم اینکه سخنان این مصاحبه کننده را مقداری غیر منصفانه میدانم.
البته اینکه جناب ایشان از من یا امثال من ناراحت باشند و یا گله داشته باشند و حتی بالاتر از آن را حق ایشان میدانم ولی اینکه در میان صحبت ناگهان به موضوع اسب سواری نقل سخن کنند و آن را ملاک اشرافیت بگیرند، البته بیانصافی است.
یک بار دیگر هم نوشتهام که من تنها یک بار در عمرم سوار اسب شدهام و نه اسبی دارم و نه به این ورزش اشتغال دارم و یا اینکه بگویند که بنده ژست اپوزیسیون میگیرم هم خلاف است. من همواره سعی دارم که یک لحظه از فکر اعتلای اسلام و امام و جمهوری اسلامی غافل نباشم. البته ممکن است تعریف من از جمهوری اسلامی و یاران و دوستان آن، با آنچه این مصاحبه کننده و یا همفکران ایشان در نظر دارند، تفاوت کند ولی این به معنای خروج از جمهوری اسلامی نیست.
بیتکلف عرض کنم که من با تفکر جامد و خشکی که همه نیروهای انقلاب را با چوب نفرت طرد میکند، مخالفم و با آن تا سر حدّ توان مخالفت میکنم و از اینکه در راه دفاع از امام راستین، آماج تهمت قرار گیرم نه تنها ناراحت نمیشوم، بلکه خیلی هم از آن بدم نمیآید. حالا اینکه دفاع از مظلومی که ده سال است حق دفاع از خود ندارد، در نظر کسی ژست اپوزیسیون باشد، البته به شخص ایشان مربوط است.
20 سالگی معمم شدم نه 18 سالگی
ایشان در جای دیگر نیز به کنایه، به معمّم شدن من در ۱۸ سالگی هم اشاره کردهاند و سخت بر آن تاختهاند. البته من در ۱۴ سالگی به حوزه علمیه قم رفتم و در بیست سالگی معمم شدم. نمیدانم آیا این هم از منظر ایشان جرم است؟ خدا را شکر که جرائم ما در همین حدود است و الّا با این دل سخت و نامهربان و این جان سختگیر و پر غیظ چه بر سر ما میآمد! در مورد نماز عید فطر هم شاید بیمناسبت نباشد که مطلبی را به عرض دوستان برسانم. بر خلاف آنچه یکی از خبرنگاران صداوسیما نوشته بودند، آن روز بنده توسط اعضای محترم دفتر رهبر انقلاب به زیر جایگاه راهنمایی شدم و دقایقی بعد از پدر، به همان جایی که دوست توئیت نویس آن را «سیایپی» نامیده بودند، وارد شدم؛ ابتدا خدمت رهبر انقلاب رسیدم و ایشان مطابق معمول ابراز محبت کردند و بعد هم همان گروه از متصدیان دفتر رهبری، بنده را به صف نماز راهنمایی کردند. نه تشری در کار بود و نه توقعی. شنیدم محتوای توئیت آن خبرنگار محترم هم، بعدا توسط برخی متصدیان دفتر رهبری تکذیب شده است.
حالا اینکه چرا گروهی از هر چه میخواهند حاشیه بسازند، البته بحث خود را میطلبد. این را هم بگویم اصلا دلم نمیخواستم کام گروهی را در روز عید تلخ کنم و شاید اگر میدانستم که برخی، اگرچه به ناحق، از حضور من دل چرکین میشوند، چه بسا نمیرفتم. الحمدا... وجود این دوستان و برخی دیگر که با ذرهبین و امثال ذلک هر ایراد مرا وارسی میکنند، مانعی است بر بسیاری از لغزشها. و باز الحمدا... که نهایت جرم من در دادگاه آنها، یک بار سوار شدن بر اسب و یک بار حضور در صف اول نماز عید است. و هزار شکر که خداوند عیبهای روحی ما را بر ملا نکرده است که فرمود «و کنت انت الرقیب علیّ من ورائهم» القصه. پدر بزرگم، مرحوم حاج احمدآقا همیشه خطاب به مردم میگفتهاند «من نوکر شمایم». بگذارید من هم همان را با افتخار تکرار کنم. وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم، که در طریقت ما کافری است رنجیدن. پ ن. ببینیم عزیزان صداوسیما این جوابیه را آیا به قول خودشان پوشش میدهند؟ امیدوارم.
آرمان
دماسنج سهام روز گذشته در روندی رفت و برگشتی در نهایت بیش از هزار واحد عقب نشست. چرخش قیمتها که از مشخصههای بارز معاملات این هفته بود، در جریان دادوستدهای دیروز شدت گرفت و بیشترین افت شاخص کل بورس تهران را طی سه هفته گذشته در پی داشت. برخلاف افتهای قبلی که متاثر از عوامل منفی مشخصی چون شوک بازار جهانی یا بروز تنشهای سیاسی رقم میخورد، طی روز گذشته عمدتا فعالان سهام در جستوجوی بهانههایی برای اصلاح قیمت و پیوستن به موج شناسایی سود بودند.
شاخص کل بورس تهران در جریان معاملات دیروز هم نتوانست روند باثباتی را در مقیاس روزانه تجربه کند. نماگر اصلی سهام در این روز نوسان قابل توجه ۲ هزار واحدی را از بازه مثبت تا منفی طی کرد و در نهایت ۴/ ۰ درصد (معادل ۱۰۱۲ واحد) عقب نشست. صعود ناکام و برگشت شاخص از سقف روزانه در شرایطی صورت گرفت که تالار شیشهای چه در مقیاس کلان و چه از منظر خرد تحت فشار عامل بیرونی قرار نداشت.
این در حالی بود که افتهای جدی یک فصل اخیر غالبا متاثر از عامل بنیادی نظیر کاهش شدید قیمتهای جهانی یا بروز ریسکهای سیاسی در منطقه صورت گرفت. اما روز گذشته مسیر صعودی شاخص در شرایطی که بازار در آرامش خبری قرار داشت، منفی شد و بسیاری از سهمها نیز در پایان معاملات با صفهای فروش نسبتا پرحجم به کار خود پایان دادند. انگیزه قوی اهالی سهام برای شناسایی سود کسب شده طی این دوره نسبتا کوتاه را میتوان مهمترین عامل فشار بر قیمتها عنوان کرد که در کمبود تقاضای موثر به یگانه نیروی تعیینکننده در معاملات دیروز تبدیل شد. در این میان، به نظر میرسد وقایعی خاص نظیر اجرای مرحله سوم دستورالعمل مدیریت ریسک کارگزاران، پیوستن نماد تازهوارد به تابلوی صنعت پتروشیمی و همچنین انتشار اخباری از حوزه سیاسی در جلب توجه شمار زیادی از اهالی سهام موثر بوده و جو عمومی بازار را تحتالشعاع خود قرار داده است.
صعود ناتمام در نیمه نخست
بازار سهام معاملات دیروز را در محیطی نسبتا آرام با صعود نماگرهای اصلی آغاز کرد. در این روز، برتری تقاضا در عموم سهمها طی نیمه نخست معاملات شاخص کل را با رشد ۹۶۲ واحد همراه و زمینه را برای ورود مقطعی این نماگر به کانال ۲۳۹ هزار واحد فراهم کرد. با وجود این، آغاز مثبت بورس تهران سرانجام معکوسی داشت و تقاضایی که در ساعت اولیه معاملات موجب ارتقای هر دو نماگر اصلی بازار (شاخص کل و هموزن) شده بود، در ادامه تحلیل رفت و توامان با فشار عرضه شاخص در مسیر نزولی قرار گرفت و در پایان کار حدود ۱۰۱۲ واحد (۵/ ۰ درصد) کاهش یافت. شروع نسبتا قوی از جانب تقاضا و سپس برخورد با عرضههای نیرومندتر و در نهایت، عقبنشینی قیمتها وجه غالب معاملات این هفته بود که در دادوستدهای روز گذشته نیز نمود پیدا کرد. البته شدت افت شاخص کل طی روز گذشته با عقبنشینی تقاضا در گروه پتروپالایشی شدت بیشتری پیدا کرد.
در این میان، سهام پالایشی در روند دستهجمعی برخلاف روزهای یکشنبه و دوشنبه تحت فشار عرضه افت متوسط بیش از ۲ درصدی را تجربه کردند. ضمن اینکه اقبال قابل توجه به سهام گروه پتروشیمی نیز طی روز گذشته تکرار نشد. سایر گروههای بزرگ نیز روند نسبتا مشابهی را تجربه کردند. هر چند پایداری تقاضا در برخی از نمادهای بزرگ منجر به ادامه صعود قیمتها شد اما وسعت محدود آن حاکی از فقدان انگیزه قوی برای معامله در قیمتهای بالاتر بود.
موعد برداشت سود
اغلب تحلیلگران بر این امر اتفاق نظر دارند که رشد سریع قیمتها در بازه زمانی کوتاه لزوما به استراحت نیاز دارد. به نظر میرسد کسب بازدهیهای ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی در عموم سهمها در بازهای تقریبا یکماهه توانسته انگیزه فروشندگان بالقوه را برای خروج از جریان معاملات و شناسایی سود کسب شده تقویت کند.
این را میشود در اصلاح جدیتر سهامی که طی این مدت بازدهیهای به مراتب بیشتری از متوسط داشتهاند، دید. برای مثال میتوان به وسعت و عمق عرضهها در گروههایی نظیر قطعهسازان خودرویی و شرکتهای دارویی اشاره کرد که معاملات روز گذشته را عموما با صف فروش به پایان رساندند. این دو گروه نیز مانند سایر صنایع کوچک و متوسط از ابتدای سال جاری رشدهای فراتر از میانگین را تجربه کرده بودند. در این میان، غولهای خودروساز با وجود زیانهای سهمگین روی موج جدید تقاضا بازدهیهای ۲۰ تا ۲۵ درصدی را طی کمتر از یک ماه اخیر تجربه کرده بودند.
بنابراین، طبیعی بود که سهامداران به خصوص در این گروهها به خیل فروشندگان بپیوندند و قیمتها را به سطوح پایینتری تنزل دهند.از طرف دیگر، چنان که میدانیم ثبت این میزان بازدهی نتیجه انتظارات معاملهگران از تحولاتی بود که در جهش نرخهای فروش شرکتهای متعلق به صنایع مصرفی نظیر غذا، دارو، قطعهسازی، لاستیک و سایر گروههای کوچکتر بازار روی داد. حال پیشخور شدن این تحولات و انتظار برای نحوه تاثیر واقعی آن در میزان سودآوری شرکتها بهعنوان مهمترین ملاک تصمیمگیری موضوعی است که اکنون توجه طیف زیادی از اهالی سهام را به خود معطوف کرده و طبیعتا تقاضا را به عقب رانده است.
مغناطیس منفی سامانه پایش ریسک
افزون بر عوامل فوق به نظر میرسد اجرای مرحله سوم دستورالعمل سامانه مدیریت ریسک کارگزاران بورس تهران نیز در معاملات دیروز، دستکم از لحاظ روانی، بیتاثیر نبوده است. راهاندازی این سامانه از دهم بهمن سال گذشته بهصورت مرحلهای آغاز شد.
مدت زمان اجرای رسمی این سامانه در مرحله نخست، ۱۵ دقیقه و از ساعت آغاز پیشگشایش معاملات در ساعت۸:۳۰ صبح و تا ۸:۴۵دقیقه در هر روز معاملاتی بود. پس از دریافت مجوز بازخورد اجرای مرحله نخست، مدت زمان اجرای آن بهصورت پلکانی افزایش یافت و زمان آن طی روز گذشته در سومین مرحله از اجرا به سه ساعت (یعنی از آغاز سفارشگذاری در ساعت ۸:۳۰ دقیقه تا ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه) افزایش یافت. به گفته مسوولان هدف از اجرای این سامانه پایش ریسک اعتباردهی بانکها به کارگزاریها و متعاقبا کارگزاریها به مشتریان خود بوده است. از این منظر، اجرای دستورالعمل فوق را میتوان تلاش برای مدیریت مشکلاتی دانست که در دو سطح، یعنی رابطه سازمان بورس با کارگزاریها و رابطه کارگزاریها با مشتریان ایجاد میشد. ضریب اهرمی دریافت اعتبار میتواند ریسکهایی چون ریسک افزایش زیان، ریسک نیاز به نقدینگی و همچنین ریسک عدم پوشش هزینه را به دنبال داشته باشد.
در چنین وضعیتی نهاد ناظر تصمیم گرفت تا ریسک کارگزاریهایی را که بیش از حد قانونی، اقدام به اعتباردهی میکردند یا این مبالغ را به برخی مشتریان خود تخصیص میدادند، با اجرای مرحلهای سامانه پایش ریسک کاهش دهد. هر چند راهاندازی این سامانه در جهت منتظم کردن نحوه اعتباردهی کارگزاران ارزیابی میشود اما اجرای سومین مرحله آن در روز گذشته موجی از نگرانی را میان فعالان بازار در پی داشت؛ بهطوریکه بسیاری از اهالی بورسی چرخش قیمتها و فشار عرضه در نیمه دوم معاملات را نتیجه راهاندازی چنین سامانهای و در نهایت کاهش اعتبارات عنوان کردند. اطلاعات بیشتر در این خصوص را میتوانید در گزارش صفحه ۱۰ مطالعه کنید.
اصلاح قیمت در سکوت تحلیلگران
معاملات روزهای اخیر در شرایطی دنبال شد که قیمتها به ویژه در صنایع کوچک در مسیر اصلاحی قرار داشت. با وجود این، برخی از تحلیلگران عموما انگشت تاکید را روی ظرفیتهای سهام گذاشتند و در سکوتی تحلیلی از صعود دستهجمعی اخیر استقبال کردند. اما واقعیت این است که روندهای دستهجمعی بهطور ضمنی نشاندهنده انحراف بازار از ارزش ذاتی سهمها و یکسانگرفتن زمینههای بنیادی آنهاست. هر چند نمیتوان تاثیر گسترده متغیرهای کلانی چون تورم را بر ارزش اسمی بازار سهام انکار کرد اما این را نباید در توجیه روند یکدست قیمتها عنوان کرد و مانند برخی از تحلیلگران ذینفع در برابر موجهای دستهجمعی و غیرتحلیلی سکوت کرد.
دو وجه ناهمگون گزارشهای «کدالی»
سامانه «کدال» در روزهای اخیر میزبان اطلاعات مالی مهمی برای فعالان بورس تهران بوده است. این جریان اطلاعاتی بیش از سایر گروهها برای سهامداران گروه بانکی اهمیت دارد که مدتها چشم به راه گزارش شناسایی سود از محل تسعیر داراییهای ارزی با نرخهای نیمایی دلار بودند. علاوه بر تحولات ساختار عملیاتی بانکها طی این مدت سود به دست آمده از تراز مثبت ارز یکی از محرکهایی بود که طی این مدت قیمت سهام وابسته را ارتقا بخشید و همچنان نیز عامل تعیینکننده در معادلات حاکم بر این صنعت بورسی به شمار میرود.
از روز دوشنبه در ادامه سریال انتشار گزارشهای «تسعیری» این گروه، بانک ملت و بانک پاسارگارد اطلاعات مهمی را منتشر کردند. در همین راستا، نماد بانک ملت به دلیل شفافسازی درخصوص نحوه تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی متوقف شد و اعلام کرد که مبنای تسعیر اقلام بدهی و دارایی در صورتهای مالی سال گذشته با توجه به میانگین نرخ ارز در سامانه نیما عدد ۷۵۰۰ تومان برای هر دلار تعیین شده است.
«وبملت» همچنین در ادامه گزارشهای «تسعیری» خود از شناسایی سود ۲۴۷ تومانی به ازای هر سهم خبر داد. از طرف دیگر، در همین گروه بانک پاسارگاد صورتهای مالی خود را با تحقق ۵۴ تومان به ازای هر سهم منتشر کرد. انتشار این اطلاعات راه نمادهای بانکی را طی روز گذشته از هم جدا کرد. در واقع در شرایطی که نماد بانک ملت متوقف باقی ماند، صف طویل خرید سهام بانک پاسارگاد نشان داد که تحقق سود ۵۴ تومانی این بانک برای سال گذشته فراتر از انتظار سهامداران بوده است که در بازاری با ضعف عمومی تقاضا توانسته از رشد حداکثری قیمت برخوردار شود. این در حالی بود که انتشار صورتهای مالی غول فولادساز بازار در جو کاهشی روز گذشته چندان از سوی سهامداران مورد توجه قرار نگرفت. به نظر میرسد اهالی بازار پس از رشدهای اخیر بیشتر منتظر انتشار گزارش عملکرد شرکتها در ماهانه و فصلی هستند که از هفته آینده در بازار اوج میگیرد و میتواند در جهتدهی به قیمت نقش بسیار موثری ایفا کند.
دنیای اقتصاد
محمود احمدینژاد در گفت و گو با خبرگزاری اسپوتنیک روسیه گفت: دوره دولت کنونی هرچه زودتر به پایان برسد به نفع کشور است.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
ارزیابی شما از توافق هسته ای چیست؟ پس از امضاء توافقنامه ، ایالات متحده آمریکا از آن خارج شد و ایران هم واکنش نشان داد. اگر شما رئیس جمهور ایران بودید، آیا توافق هسته ای را امضا و قبول می کردید و به این توافق ادامه می دادید؟
* این توافق را باید با مواضع دولت و شرایط بین الملل در زمان انعقاد آن بررسی کنیم. قطعا اگر آن شرایط تغییر می کرد، این توافق هم به گونه دیگری می شد. توافقی که به تایید مراجع قانونی ما رسیده و مسیر خود را طی کرده باشد، علی القاعده برای همه محترم است، اما باید همه جوانب و ابعاد آن مدنظر قرار گیرد. قطعا اگر سال 92 دوستان ما رای می آوردند، شرایط به نحو دیگری رقم می خورد. اگر هم بنا بود توافق شود، طور دیگری می شد. اما حالا فعلا این است دیگر…
دیدگاه شما درباره ترامپ چیست و سیاست های فعلی او را با کشورهای منطقه مخصوصا با ایران و عربستان چگونه ارزیابی می کنید؟
* ترامپ هم همانند سایر روسای جمهور آمریکاست. این کشور سیاست های کلانی در رابطه با حاکمیت خود بر دنیا دارد. هر رئیس جمهوری می آید، متناسب با شرایط، ماموریت خود را انجام می دهد. یعنی او دارد همان کاری را تکمیل می کند که آقای اوباما شروع کرد و قبل از او آقای بوش، و پیشتر آقای کلینتون و بوش پدر بودند. آنها همه یک مسیر را دنبال می کنند. آنها می خواهند سلطه آمریکا بر جهان پایدار بماند و منافع اقتصادی و نامشروع آمریکا تضمین شود. آقای ترامپ هم همین را دنبال می کند. او نه دوست ایران و نه دوست عربستان است. او دوست هیچ کس نیست. او فقط دوست خودش و جیبش است، دوست پول و ثروت است. خود او هم این را به صراحت می گوید. او دوست کسی نیست. او نمی خواهد عربستان، ایران،ترکیه و روسیه وجود داشته باشند. هیچ کس نباشد یا همه ضعیف باشند تا او بتواند حکمرانی کند. از ادبیات و رفتارش مشخص است. او از هر کس بتواند، استفاده می کند. او می خواهد بین کشورهای منطقه درگیری باشد تا همه ضعیف باشند. آنها که عاشق چشم و ابروی مقامات عربستان نیستند، 400 میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی بسته اند. 400 میلیارد دلار سلاح… خوب این باید یک جا مصرف شود، پس باید یک درگیری ایجاد کنند تا مصرف بشود تا دوباره سلاحهای جدید جایگزین کنند.
مقامات نظامی ایالات متحده آمریکا می گویند که احتمال جنگ نظامی میان ایران و آمریکا کاهش یافته است اما مقامات دولت ترامپ تاکید می کنند که سیاست فشار حداکثری برای تغییر رفتار نظام جمهوری اسلامی در برنامه موشکی ادامه خواهد یافت. از نظر شما اگر آمریکا به برجام برگردد و تحریم های اقتصادی را لغو کند، ایرانی ها درباره برنامه موشکی با آمریکا گفت و گو خواهند کرد؟
* مگر لغو تحریم ها یک امتیاز برای ایرانی ها تلقی می شود که در مقابل آن بخواهند چیزی دریافت کنند؟ یک آدم و دولت زورگویی آمده کار خلاف قانونی کرده و بعد حالا می گوید من این را برمی دارم، به جای آن یک امتیاز به من بده! مگر از خودش یا جیبش مایه ای گذاشته است؟
برخی مقامات ایران می گویند شاید با مواضع دیگری صحبت کنیم….
* من از موضع مقامات ایران صحبت نمی کنم. من از موضع خودم و مردم صحبت می کنم. برای مثال زمانی هست که می گوید من به شما 500 میلیارد دلار داده ام، شما در ازای آن به من نفت یا امتیاز دیگری بدهید. آمریکا که چیزی به ما نداده است! خودش آمده به زور تحریم کرده، حالا می گوید من تحریم ها را برمی دارم، به من امتیاز بدهید. این زورگویی است. هر کس این را بپذیرد، یعنی پذیرفته است که جهان پرتنش، پرتلاطم و همراه با جنگ و نزاع باشد. دولت آمریکا در طول چندین دهه نشان داده است که با ارزان ترین روش ممکن به دنبال تامین منافع خودش است. این معلوم است. اگر اقتضا کند، جنگ هم می کند. منتهی از جیب دیگران و نه از جیب خودش. الان خودش به عربستان و امارات سلاح داده و پولش را هم گرفته است.
روابط ایران و امریکا پس از به قدرت رسیدن دولت ترامپ تیره تر شده است. رئیس جمهور آمریکا ایران را به برهم زدن ثبات در منطقه و حمایت از تروریسم جهانی متهم می کند. مقامات ایران در پاسخ ضمن رد این اتهامات، اظهار داشتند در برابر فشار واشنگتن تسلیم نشده و به خط مشی سیاسی مستقل خود ادامه می دهند. آیا دوستان ایران، یعنی روسیه و چین، در این زمینه کمک کرده اند؟ و تا چه حد کمک روسیه و چین در این زمینه بر مقاومت ایران تاثیرگذار بوده است؟
* اصل این است که هر انسان و ملتی روی پای خودش بایستد، خودش تدبیر و طراحی کند و به توانمندی های خودش متکی باشد. این مهم است. ایران خودش بسیار توانمند است. ایران هم ثروتمند و هم توانمند است. متاسفانه الان از ثروت و توانمندی ایران در این معادلات استفاده نمی شود و یا بسیار کم استفاده می شود. اگر به قدرت مردم و ثروت ملی ایران تکیه کنیم، اصلا تحریم معنی ندارد و جایی برای فشار آمریکا باقی نمی ماند. آمریکا می آید روی نقطه ضعف های ما فشار وارد می کند. اگر آن نقطه ضعف ها را برطرف کنیم، دیگر روی چه چیزی می خواهد فشار بیاورد؟ انتظار این است که در شرایط سخت و یا تحمیلی از ناحیه بدخواهان، دوستان کنار هم بایستند و همراهی کنند. این انتظار طبیعی است، اما معنایش این نیست که راهبرد اداره کشور و دفاع از منافع ملی به دیگران متکی شود. باید با همه دنیا دوست باشیم و همکاری کنیم، به خصوص در روسیه دوستان خوبی داریم. اما راهبرد باید تکیه بر منابع بومی، قدرت ملی، مردم، ثروت ملی و توانمندی های بومی باشد.
وزیر خارجه ژاپن اعلام کرد که کشورش از موقعیت خود به عنوان دوست دو کشور آمریکا و ایران برای کمک به کاهش تنش های بین واشنگتن و تهران استفاده خواهد کرد. آیا ژاپن می تواند میان این دو کشور میانجی گری کند؟ و تا چه اندازه ای بر روی تنش میان ایران و آمریکا تاثیر خواهد داشت؟
* همه می توانند این کار را بکنند. البته رابطه ایران و ژاپن همواره خوب بوده است. منتهی اگر کسی بخواهد بین ایران و آمریکا تعادلی برقرار کند، باید قدرت تاثیرگذاری بر روی سیاست های آمریکا را داشته باشد. و اگر نه، در حد پیغام آوردن و بردن است. باید دید ژاپن تا چه حد قدرت تاثیرگذاری بر روی سیاست های آمریکا را دارد؟ به میزانی که دارای تاثیرگذاری باشد می تواند موثر شود. البته هر کشوری از جمله ژاپن اگر واقعا روی حق و عدالت بایستد، می تواند بسیار موثر باشد. اما اگر فقط قصد، تسهیل سیاست های اجرایی باشد، ممکن است در کوتاه مدت چنین اتفاقی بیفتد، اما مطمئنا به تعادل، توافق و صلح پایدار بین کشورها منجر نمی شود.
ارزیابی شما از روابط روسیه و ایران چیست؟ روس ها و ایرانی ها اذغان دارند که روابط خوب و در حال پیشرفت است، اما رسانه ها می گویند که در خصوص سوریه، یمن و چندین کشور دیگر، اختلاف نظر وجود دارد. آیا روسیه یک شریک قوی و متحد با ایران است؟ و یا شریکی موقت است؟ آیا برخورد کنونی ایران با روسیه صحیح است؟ و این معامله منافع ایران را تضمین می کند؟
* این که دوست هستیم، به این معنا نیست که تمامی نظرات صد در صد مثل هم باشد. ما باید درباره راهبردهای کلان مشترک، با یکدیگر همکاری کنیم. برای صلح جهان، برای عدالت جهانی، برای تامین منافع ملت ها، جلوگیری از غارت و چپاول منافع ملت ها، برای جلوگیری از یک جانبه گرایی در جهان. زمینه های خوب بسیاری وجود دارد. حالا در روابط دو جانبه نیز، فرصت های اقتصادی و فرهنگی فراوانی بین ایران و روسیه وجود دارد که می تواند مورد استفاده قرار گیرد. زمینه های بسیار خوبی وجود دارد، اما به این معنا نیست که نباید هیچ کجا اختلاف نظری وجود داشته باشد، دو برادر و یا زن و شوهر هم که با هم زندگی می کنند، می توانند در بعضی مسائل اختلاف نظر پیدا کنند. اما در راهبردها باهم مشترک هستند و کار می کنند.
در سوریه و یمن و به ویژه در سوریه می گویند که اختلاف نظراتی (میان ایران و روسیه) وجود دارد…
* طبیعی است که سیاست ها صد در صد نمی تواند بر هم منطبق باشد. راهبردهای اصلی روسیه در سوریه یک چیز و در ایران چیز دیگری است. اما من فکر می کنم در یک مسئله کلان ما می توانیم خیلی خوب با هم کار کنیم، آن هم اینکه تلاش کنیم اراده مردم سوریه حاکم باشد و کسی دخالت نکند و چیزی را بر ملت سوریه تحمیل ننماید. تلاش نکنند سوریه را بیش از این ویران کنند و بین مردم درگیری و کینه و نقاق درست کنند. این یک هدف مقدس انسانی است که ایران، روسیه و هر کس دیگری که واقعا دلسوز مردم سوریه است می تواند در آن مشارکت کند.
شما مدارک خود را برای شرکت در آخرین دوره ریاست جمهوری ارسال کردید اما شرکت نکردید. اگر مشارکت می کردید، چه نتیجه ای در انتخابات حاصل می شد؟ آیا در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کنید؟
* قطعا اگر در دور قبل تعداد کاندیداها بیشتر می شد و یا ترکیب آنها عوض می شد، نتیجه هم تغییر می کرد و این را همه می دانند. اگر بعضی افراد درآن لیست شش نفره بودند، نتایج چیز دیگری می شد. برای آینده هم باید صبر کنیم. ما می خواهیم آنچه خواسته مردم است، حاکم شود. این مهم است که آنچه مردم می خواهند، اتفاق بیفتد. ما هم تابع خواست مردم هستیم.
خواستار انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری بودید. آیا واقعا امروز ایران به انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری احتیاج دارد؟
* هر جا مشکلی پیدا می شود که راه حل سختی دارد و در محدوده سیاسی قابل حل و اصلاح نیست، تنها راه، مراجعه به نظر مردم است و راه دیگری وجود ندارد. البته من آن پیشنهاد را یک سال و سه ماه قبل دادم. الان شرایط عوض شده و دولت کنونی به پایان دوره خود نزدیک می شود. من فکر می کنم هر چه زودتر این اتفاق بیفتد، به نفع کشور است.
عملکرد دولت روحانی را در سیاست داخلی و خارجی چگونه ارزیابی می کنید؟ سیاست فعلی ایران را در منطقه چطور می بینید؟ برای مثال عملکرد ایران در سوریه چگونه است و چگونه می توان این عملکرد را بهبود بخشید؟ آیا حضور ایران در سوریه باعث بحران اقتصادی در ایران شده است؟
* بحران اقتصادی نمی تواند تنها تابع یک عامل باشد. بحران اقتصادی اول تابع برنامه ها و مدیریت داخلی است، و بعد تحریم و مسائل منطقه ای. این نیست که یک پدیده ما را دچار بحران اقتصادی کند. مشکل عمده این است که برنامه روشنی در حال حاضر در اقتصاد وجود ندارد. اما در سوریه و سایر نقاط ما باید اصول ثابتی داشته باشیم و برای همه ملت ها در تمام دنیا از این اصول پیروی کنیم. کمک ما به سوریه این است که تلاش کنیم تا وحدت ایجاد شود و مردم با نظر خودشان کشورشان را اداره نمایند و استقلال خود را حفظ کنند و به عمران و آبادی بپردازند. کمک کنیم کینه و نفاق و اختلافی نباشد. در هر جای دیگر هم این اصل قابلیت اجرا دارد. چون ما معتقدیم حق تعیین سرنوشت متعلق به تک تک مردم و ملت ها است. در آمریکا هم همین است. اگر روزی ما در داخل آمریکا بتوانیم تاثیر گذار باشیم، باید تلاش کنیم که خواست واقعی مردم امریکا به کرسی بنشیند و حاکم شود. هر چه که مردم آمریکا می خواهند همان تحقق یابد.
عملکرد دولت روحانی در سیاست خارجی و داخلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
* هر چه مردم می گویند، ما هم همان نظر را داریم.
بحران های واقعی ایران امروز چیست و چگونه می تواند حل شود؟ شما به عنوان رئیس جمهور پیشین ایران مثلا چگونه با بحران اقتصادی ایران برخورد می کنید و از نظر شما راه حل آن چیست؟
* ایران به لحاظ اقتصادی از بنیه ای بسیار قوی برخوردار است. ثروت طبیعی بی پایان و ثروت انسانی بسیار برجسته ای داریم. بهترین دانشگاه ها، بهترین متخصصین، بهترین جوان های فعال، بهترین فن آوران و اصحاب فکر و اندیشه. ایران یک تاریخ و یک فرهنگ است. هم ثروت طبیعی و هم نیروی انسانی دارد. مدیریت یعنی این ها به هم وصل شود که نیروی انسانی بتواند از این ثروت طبیعی برای پیشبرد کشور استفاده کند. هم اکنون این رابطه بسیار ضعیف است و برنامه های اقتصادی ای که طراحی می شود اصلا به این مسئله نگاه نمی کند و توجه ندارد که این ثروت عظیم قابل استفاده است. اگر فقط بخشی از آن نقد شود و در اختیار مردم قرار بگیرد، ایران خیلی زود در همه زمینه ها شکوفا می شود. متاسفانه راهبردی وجود ندارد و یک اشکالاتی در اینجا است. آمریکایی ها هم این را می دانند و از همین دارند حداکثر استفاده را می کنند. تحریم را علیه کشوری اجرا می کنند که ضعیف باشد. اگر کشوری قوی باشد، آیا هدف تحریم قرار می گیرد؟ اگر کشوری قوی باشد، آیا آمریکا با او مواجهه می کند؟ آمریکا اصولا ضعیف کش است. سعی می کند ابتدا ضعیف کند و بعد آن را از پای در بیاورد. این سیاستشان است. می خواهند اقتصاد ما را آنقدر ضعیف کنند که با یک تلنگری بشود کشور را فروپاشاند.
در حال حاضر به نظر شما میان ایران و آمریکا احتمال جنگ وجود دارد؟
* الان بزرگترین جنگ، جنگ اقتصادی و سیاسی است. به نظرم دلیلی وجود ندارد آمریکا با ایران بجنگد، فشار های اقتصادی را دارد وارد می کند و اهداف خود را محقق می سازد. آمریکا جز اسلحه و دلار چه دارد؟ آنها به دنبال سلطه دلار هستند و این کار را با چاپ دلار دنبال می کنند. دست خودشان است که چقدر چاپ کنند. بیست و دو هزار میلیارد دلار بدهی آمریکا به خزانه داری است. یعنی بیست و دو هزار میلیارد دلار به اقتصاد آمریکا تزریق کرده اند. از کجا؟ از جیب بقیه ملتها. این سلطه دلار است. یعنی همین الان که اینجا نشسته ایم، بدون اینکه خودمان متوجه شویم از جیب ما خارج و به جیب آمریکایی ها ریخته می شود. در مکانیزم اقتصاد جهان و نظام بانکی جهانی ، دلار حاکمیت دارد. اگر حاکمیت دلار و زرادخانه عظیم تسلیحاتی از آمریکا گرفته شود، نابود خواهد شد. آیا آمریکا منادی یک فرهنگ پیشرفته و یا ارزش های انسانی است؟ اسلحه می دهد تا مردم را بکشند. جنگ راه می اندازد تا اسلحه بفروشد.
پس درآینده نزدیک شاید جنگ بشود؟
* آمریکایی ها دنبال آن هستند، اما ایران هم قوی است. شرایط اقتصادی ایران عوض خواهد شد. شرایط سیاسی و اقتصادی تغییر خواهد کرد. مدیران جا به جا می شوند. اقتصاد ما اگرکمی از این وضعیت خارج شود، آمریکا دیگر چه می خواهد بگوید؟ اگر ما به لحاظ منابع طبیعی و ثروت انسانی، کشور فقیری بودیم، راه چاره ای وجود نداشت. اگر ایران بخشی از ثروت های خود را فعال کند، اصلا دیگر نیازی به نفت ندارد. ثروت هایی بیشتر از نفت داریم. این ها راه دارد، مطالعه و طراحی شده است. با مردم در میان می گذاریم و به وقتش جدی تر گفته خواهد شد. به محض استفاده از اینها، شاهد یک اقتصاد پررونق خواهیم بود و دیگر تحریم و فشار در آن جایی ندارد. اگر مردم وضعشان خوب باشد و پولدار باشند، زندگی شان بچرخد، صنعت و بازار بچرخد، دیگر آمریکا چه می خواهد بکند؟
یعنی ایرانی ها باید منتظر تغییر مدیریت باشند؟
* امیدوارم همین ها که هستند، خودشان راهبردها را تغییر دهند، درست عمل کنند و از این ثروت به نفع مردم استفاده نمایند اما اگر هم انجام ندهند، حتما تغییرات انجام می شود و مردم ایران متوقف نخواهند ماند. هیچ کس نمی تواند بر ملت ایران سلطه پیدا کند و این یک اصل است. این ملت چند هزار سال سابقه دارد و از بانیان تمدن و فرهنگ جهانی است، در پایه گذاری علم و صنعت جهان نقش مهم و اصلی را داشته است. همین الان صنعت ما صنعت بسیار گسترده و پیشرفته ای است. کشاورزی، دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی ما بسیار پیشرفته است. چندین هزار مرکز تحقیقاتی داریم و نیروهای مسلط و با درجه علمی بسیار بالا داریم. اگر مقداری هماهنگ شوند و همه انرژی آنها در یک مسیر قرار گیرد، خیلی زود شرایط عوض می شود. به نظر من مهمترین کاری که دولت امریکا کرده، این است که دولت ایران را به خصوص در حوزه اقتصاد به بی تصمیمی رسانده است. در غیر این صورت چند تصمیم گرفته شود و یا یک گوشه اقتصاد را بگشائیم، مردم فوری فعال می شوند و شرایط را تغییر می دهند.
روابط ایران و عربستان را چگونه ارزیابی می کنید؟ ایران چگونه می تواند با محیط اطراف خود هماهنگی و روابط خوبی داشته باشد؟ آیا راه حل، قطع روابط است؟ و یا حساسیت ها و تنش ها را افزایش می دهد؟ آیا ایران در برخورد با کشورهای همسایه اشتباه کرده است؟ از نظر شما این روابط اصلاح پذیر است؟
* برای اصلاح وضعیتی که مورد قبول نیست، نباید به دنبال مقصر گشت، چرا که در آن صورت همه یکدیگر را متهم خواهند کرد و مسئله حل نخواهد شد، بلکه باید بر روی اصول قطعی به تفاهم برسیم. من معتقدم درگیری بین کشورهای منطقه برنده ندارد و همه آن به نفع نظام سلطه است. اختلاف نظر و سلیقه با یکدیگر وجود دارد، اما درگیری بین ما برنده ندارد و به ضرر هر دو خواهد بود. هر کدام از کشورهای منطقه با هم درگیر شوند، به ضرر هر دو و کل منطقه خواهد بود. اگر ایران، عربستان، ترکیه، عراق، مصر، سوریه، عمارات، کویت، قطر، بحرین، عمان، پاکستان، افغانستان و آذربایجان با هم باشیم، چه اتفاقی می افتد؟ با تکیه بر ثروت طبیعی، موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک، ثروت انسانی، تاریخ، تمدن و فرهنگ خودی به بزرگترین قدرت برای اصلاح وضع جهان و برای برقراری عدالت، آزادی و صلح واقعی در جهان تبدیل خواهیم شد. درگیری ها سر مسائل بسیار ابتدایی است. آرمان، عقاید، اصول و ماموریت های الهی بسیار عظیم و مشترک را کنار گذاشته ایم و بر سر مسائل جزئی که چه کسی نماینده مجلس، فرماندار و استاندار بشود. اختلافات برسر اینها است. بگذاریم خود مردم انتخاب کنند…. قبلا هم بارها گفته ام درگیری بین کشورهای منطقه برنده ندارد.
ایران دارد اشتباه می کند؟
* دنبال مقصر نباشیم. هر دو باید کنار هم بشینیم و شرایط را درک کنیم. قطعا آقای ترامپ دلسوز عربستان و ایران و هیچ کس دیگری نیست. آنها دلسوز جیبشان هستند و خودشان هم رسما این را می گویند که دنبال پول هستند. پول بده، همه کار برایت می کنند. خوب ما باید چطور فکر کنیم؟ عواملی هستند که تفرقه می اندازند، کینه درست می کنند و بد عمل می کنند. باید هر دو طرف و هر چند طرف مراقب باشیم. الان شرایط منطقه به نفع کیست؟ به نفع صهیونیست هاست. چه کسی جز صهیونیست ها از شرایطی که در سوریه و یمن به وجود آمده است منتفع می شود؟ نیروی انسانی و ثروت چه کسی دارد از بین می رود؟ چندین سال پیش آقای بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا، به امارات آمد. به بالای برجی رفت و از آبادانی آنجا حیرت کرد. جمله مبهمی گفت که گویا اینها زیادی است و باید از بین برود. امریکایی ها باید پول مردم را بگیرند اسلحه بدهند، جنگ درست کنند خراب کنند و بعد دوباره پول بگیرند و بیایند بسازند. اقتصادشان از همین راه می چرخد. تمام کشورهای منطقه باید در امنیت و آبادانی منطقه مشارکت کنند. اگر ما دست به دست هم دهیم اتفاقات بسیار مهمی در دنیا می افتد.
یعنی امکان متحد شدن ایران و کشورهای منطقه وجود دارد؟
* بله، اگر ما بخواهیم می شود. من در دوره ریاست جمهوری به جلسه شورای همکاری خلیج فارس (مجلس التعاون) رفتم و با تمام برادران دست دوستی دادم. 12 پیشنهاد برای همکاری مطرح کردم که به نفع همه بود و در آن یکجانبه گرایی و یا منافع خاص نبود. هر اتفاقی بیفتد، در نهایت ما باید با هم زندگی کنیم. همسایگی و جغرافیا را که نمی توان از بین برد. هر اتفاقی هم که بیفتند، بالاخره باید با هم زندگی کنیم. بهترین حالت این است که دست به دست هم بدهیم و با یکدیگر مشارکت کنیم. اگر در بخش اقتصادی تمام منابع خود را در کنار هم قرار دهیم، کشورهای منطقه می توانند پیشرفته ترین کشورهای جهان باشند.
آیا ایران در حال حاضر پیشنهادی در این راستا دارد؟
* من همین پیشنهاد را دارم می دهم. باید همه کوتاه بیایند و منتظر نباشند دیگری اول کوتاه بیایند. بخاطر منافع ملی، مردم و منافع حقیقی هر کس می تواند، باید گذشته را کنار بگذارد و دوباره شروع کند. آمریکا آمده و به این و آن اسلحه می دهد و هر روز در اختلافات می دمد. آیا دولت آمریکا دلسوز مردم منطقه است؟ خود آمریکا پنجاه میلیون فقیر و چند میلیون کارتن خواب دارد. اگر خیلی دلسوز است برود و برای همان ها کار کند و به آنها برسد. معلوم است که دل آنها برای نفت مفت می سوزد و می خواهند انرژی مفت در دستشان باشد و بر منطقه ما مسلط باشند. این را باید تمام سیاستمداران منطقه بفهمند و حواسشان باشد. ما برادر و همسایه هستیم و اختلاف نظرهایی داریم. باید با هم خوب زندگی کنیم و راهی جز خوب زندگی کردن نداریم. هر شیوه ای به غیر از خوب زندگی کردن با هم، به ضرر همه است. این منطق، خیلی روشن است و همه باید بپذیرند.
آیا در زمان ریاست جمهوری شما روابط کشورهای منطقه نسبت به وضعیت فعلی بهتر بود…
* الان به نظرم مداخله بیگانه و سلطه گران بسیار زیاد شده است. هر کس به اندازه مسئولیت خودش نباید اجازه بدهد. لازم است در کنار هم بنشینیم و با هم گفتگو کنیم، همدیگر را در آغوش بگیریم. چه خبر است؟ بعدها خدا، پیامبر و همین مردم از ما حساب کشی خواهند کرد که شما چه کردید؟ بیگانه را بر کشورهای منطقه مسلط کردید! باید کنار هم بنشینیم و باهم تفاهم کنیم. به نظر من زمینه های تفاهم بسیار بیشتر از زمینه های اختلاف است. اما خوب باید از آن استفاده کرد. مطمئنم آینده بسیار خوب خواهد شد.
بهار نیوز
به گزارش تسنیم، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عصر امروز در مراسم آیین ملی گرامیداشت استاد تراز انقلاب اسلامی طی سخنانی اظهار داشت:شاید هیچ جز خود شهید چمران و اندیشه ها و ایمان وی قادر نباشد تا از این شخصیت تجلیل کند.
وی افزود: هرگز جاذبه ظاهری امپراطوری ها وی. ا مذکور خود نکرد و شکوه مادی تمدن غرب او را مرعپب نکرد و آن عالم عاملی شد که از دانشگاه به میدان جهاد هجرت کرد و طیف گسترده شخصیت او عظمتی بیکرانه ساخت و انسانیت در او به تمامی تجلی پیدا کرده بود.
فرمانده کل سپاه گفت: در کنار این شهید چمران از یک شخصیت مانند حدید برخوردار بود که در مقابل کفر به شدت می ایستاد. ترکیب اندیشه و روح جهاد از او انسانی جاودانه ساخته بود که هرگز زمان قادر نیست بر سیرت معنوی او غبار کهنگی بنشاند.
سردار سلامی ادامه داد: بذرهای جهادی که او در دل کودکان لبنان کاشت بعدها ب شجره طیبه حزب الله منجر شد که امروز شاخسار این درخت تناور در شرق مدیترانه می درخشد.
وی تصریح کرد: امروز جغرافیای ذهن ها به جای جغرافیای سرزمین ها نشان دهنده بزرگی یک ملت است. مساحت ذهنی و میدان تاثیر یک اندیشه است که در جه بزرگی یکملت را معرفی می کند. ملت ها برای رشید شدن و رسیدن به رشد یافتگی به منابع هویت پایدار نیاز دارند.
فرمانده سپاه عنوان کرد: هیچ چیز به عنوان منابع پایدار هویت نمی تواند به عنوان منابع قدرت معرفی شود. پیش از انقلاب ملت ما بدون یک شناسنامه هویتی قدرتمند و کاملا وابسته بود زیرا آن روز ها منابع تولید این هویت اجازه و امکان انجام رسالت خود را نمی یافت اما همین که ولایت بر این سرزمین حاکم شد منابع تولید قدرت ما بی اندازه شد و ما قدرت گرفتیم.
سرلشکر سلامی گفت: خود آمریکایی ها در توصیف بزرگترین ضعفشان می گویند که بزرگترین ضعف آمریکا فقدان یک رهبری روحانی است. شخصیتی که امروز در آمریکا رهبری میکند شخصیتی مانند ترامپ است و هویت موجود ملت آمریکا را بر باد می دهد چون هیچ یک از پارامتر های یک انسان متعادل را ندارد و چنین حکومتی فاقد تدبیر و روح و عقل سیاسی است.
وی ادامه داد: آنچه که محور قدرت یک ملت است کرامت و هویت او است و در جهان امروز این معانی به زیبایی عمل می کند. گاهی آنقدر فاصله ما با دشمن کم است که شماره سلاح آنها را می خوانیم پس درک ما از قدرت دشمن یک تحلیل ذهنی نیست.
فرمانده سپاه گفت: اساتید بسیجی سازندگان اصلی بنایی هستند که می خواهد در دنیا تمدن ایجاد کند. 12 سال پیش دنبال راهی برای پایان دادن سیطره ناوهای هواپیمابر در دریا بودیم. اکر بتوانید به داشتان ناوهای هواپیمابر پایان دهید توازن بر قرار شده است. ما باید با موشک های بالستیک این کار را می کردیم زیرا موشک های بالستیک با چند برابر سرعت صورت به هدف برخورد می کنند. مقابله با این موشک ها کار سختی است و می توان با ترکیب تکنیک های و تاکتیک ها می توان عملکرد موشک های ضد موشک را غیر ممکن کرد.
سرلشکر سلامی ادامه داد: 15 سال پیش این فناوری یک رویا بود. وقتی این اتفاق بیافتدیعنی اینکه می توان این ناو ها در هر نقطه با دقت 100 درصد مورد اصابت قرار داد. یک روز ما صفحه ای را در ابعاد دو سوم یک ناو را در دریا قرار دادیم تا موشک دقیقا به هدف اصابت کرد و آن روز توانستیم توازن قدرت را تغییر بدهیم. این تاثیر علم و تفکر با روحیه جهادی است. امروز موشک های نقطه زن که هدف های متحرک را می زنند بسیار پیشرفته تر شده اند.
فرمانده کل سپاه اظهار داشت: ما می خواهیم در گام دوم انقلاب اسلامی در مرجعیت علمی عالم بایستیم به شرط اینکه ما بخواهیم. ما برای عبور از چالش های سخت در مقابل هیچ بن بستی زانو نزده ایم. از آن روز جنگ با ما بر سر الگو شدن آغاز شد و اصل تقابل با ما بر این بود که ایران نباید به یک نظام ولایی قدرتمند تبدیل شود و ما هم ایستاده بودیم تا به جهان ثابت کنیم که با الگوی حکومت اسلامی می توان قدرتمند شد و آسیب هم ندید.
وی ادامه داد: دشمن تمام عناصر قدرت خود را علیه ما در حد اشباع تهدید به کار گرفت اما ما قدرتمند تر شدیم چون منبع قدرت ما به گونه ای بود که پایان نمی یافت. تمام آرزوی دشمن خلع سلاح بخشی از توان دفاعی ما است. ما امروز در گام دوم در جای خوبی ایستاده ایم. ما دیگر جهل سال قبل نیستیم و دشمنان ما هم به اندازه کافی شکست خورده و رو به زوال هستند زیر ا آمریکا در فلسفه سیاسی خود شکست خورده است.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه فلسفه سیاسی آمریکا بر مبنای غارت ملت های است عنوان کرد: به همین دلیل آنها در فلسفه سیاسی خود شکست خورده اند و این فلسفه دشمن آفرین است. امروز آمریکا قادر نیست به انتخاب های سیاسی درست دست بزند. ساز و کار تبدیل قدرت نظامی به قدرت سیاسی از کار افتاده است این یعنی بک برآیند منفی از قدرت و این عامل اصلی شکست آمریکا است.
فرمانده کل سپاه تصریح کرد: امروز قلب سیاست در عراق از منطق انقلاب اسلامی تاثیر می پذیرد. هیچ سازگاری بین منابع قدرت آنها و میدان عمل وجود ندارد. ما خشکیده شدن آمریکا در جهان اسلام را می بینیم. آنها نتواستند با سختی ها ملت ایران را تسلیم کنند زیرا ملت ایران به فراخوان های آنان پاسخ نداد.
وی عنوان کرد: ما در منطق سیاسی پیروزیم. منطق ما آفرینشگر قدرت است زیرا با فطرت ملت ها سازگار است. باید برای شکستن قدرت های بزرگ باید قدرت تای بزرگ ایجاد کرد و ما برای نفوذ اعتقادی دارای منطق هستیم. امروز مقاومت راهکار و منطق ما است. دشمن می خواهد در مذاکره ما را تسلیم کند. ما تا زمانیکه از نفت و دشمنانمان مستقل نشویم موفق نمی شویم. ما اثر تحریم ها با مقاومت از بین می بریم. وقتی از مقاومت روی می آورید این نشان عقب نشینی است و موقتی دشمن چنین وضعیتی را در ما ببیند تحریم ها را تشدید می کند. ما دشمنانمان را در رفتار و تفکر می شناسیم و مدل رفتار آنها را آزموده ایم. مذاکره آنها برای این است که ما قدرت بازدارندگی مان را از دست بدهیم آنها ما را می زنند. امروز ما گزینه عملیات نظامی دشمن را خنثی کرده ایم ودشمن تنها منطق قدرت را می شناسد. دیپلماسی بدون قدرت شناخته شده نیست. ما وقتی قدرتمندیم امن هستیم.
فرمانده کل سپاه گفت: ایستادگی ما بر اساس منطق است پشت سر منطق مذاکره جنگ و تخلیه شدن از قدرت و تسلیم نهفته است. ما به پیروزی نزدیک هستیم و تنها راه حل ما مقاومت است مه بر مصلحت ملی و انقلابی ما منطبق است.
سرلشکر سلامی در پایان اذعان کرد: دشمنان ما سست وخسته شده اند و از درون در حال پوک شدن هستند و دیگر عصر آمریکا پایان یافته است.
به گزارش تسنیم، اسحاق جهانگیری امروز در جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی استان زنجان اظهار داشت: هدف آمریکا از هم پاشاندن اقتصاد ایران این بود که زندگی مردم را سخت کند تا مردم دست به حرکات اعتصابی بزنند و به تعبیر خود نظام را از داخل از هم متلاشی کنند.
وی بیان کرد: اصلیترین منبع درآمد کشور اتکا به نفت است و بودجه کشور از نظر ریالی حدود 30 درصد به نفت وابسته است.
معاون اول رئیس جمهور در خصوص میزان بودجه عمومی کشور عنوان کرد: 440 هزار میلیارد تومان بودجه عمومی کشور هست که از این مقدار حدود 140 هزار میلیارد تومان درآمد ناشی از فروش نفت در آن پیش بینی شده که در حقیقت ارز مورد نیاز کشور از طریق نفت تامین میشده است.
وی در ارتباط با صادرات کشور گفت: در پتروشیمی حدود 12 میلیارد دلار و گاهی تا 15 میلیارد دلار، بخش فلزات و صنایع معدنی حدود 10 میلیارد دلار و میعانات گازی در حد بالایی صادرات صورت گرفته است.
جهانگیری با اشاره به اینکه پیش از برگزاری این جلسه مراسمی جهت افتتاح سه طرح صنعتی اجرا شد، افزود: این واحدهای صنعتی که در بخش شوینده و بخش ماشین آلات مدرن تولید میکنند تولیدات بسیار با کیفیتی دارند و میتواند برای عرضه در بازار داخل یا حتی بینالملل به رقابت بپردازد.
وی در خصوص اهمیت حمایتهای مردمی عنوان کرد: هر زمان که لازم باشد با دشمنان جدی و گردن کلفت از موضعی قوی صحبت کنیم این امر به پشتوانه چنین مردمی صورت میگیرد.
معاون اول رئیس جمهور ضمن خطاب کردن مردم زنجان به عنوان مردم ولایتمدار و عاشق اهل بیت به ویژه حضرت اباعبداللهالحسین(ع) گفت: چنین مردمی هستند که صبوری میکنند تا مشکلات مملکت حل شود و واقعا باید قدردان و دست بوس چنین مردمی بود.
وی با بیان اینکه افتخار نوکری مردم افتخاری بس بزرگ است، افزود: این سخن به هیچ وجه تبلیغاتی نیست بلکه این توفیقی است که خدا به مسئولان داده است.
جهانگیری تصریح کرد: باید جدی وارد صحنه شد و اقدام کرد چرا که شرایط کشور شرایطی بسیار ویژه است و باید شرایط در این جلسه جهت آگاهی مدیران تشریح شود.
وی در زمینه مشکلات و حل آنها در کشور عنوان کرد: همه مسئولین در جریان مشکلات هستند و اطلاعات کافی در این زمینهها دارند اما گاهی در حل این مشکلات نیاز به اخذ تصمیماتی است که در آنها پیش نیازهایی مطرح است.
معاون اول رئیس جمهور خطاب به مسئولین استان زنجان در زمینه اداره استان گفت: شما اداره استان بزرگی همچون زنجان که بیش از یک میلیون نفر جمعیت را دارا است بر عهده دارید و باید به شرایط کشور کاملا اشراف داشته باشید.
وی در ارتباط با جریانهای اخیر مرتبط با آمریکا بیان کرد: دولت ایران در این جریانات اخیر با آمریکا کاملا بیتقصیر است چرا که با آمریکا مذاکره صورت گرفته و توافق شده بود و دولت ایران به تعهدات خود جامعه عمل پوشاند و اقدامات مشخص شده را در اراک و نطنز و جاهای دیگر انجام داد.
جهانگیری افزود: با اینکه از طرف داخل کشور نسبت به اقدامات مذکور که طبق توافق کشورها بود و توسط دولت ایران انجام میشد اعتراضاتی وارد میشد اما همه اقدامات توسط دولت ایران انجام شد.
وی بیان کرد: این همان اوج زور و ظلم است که مذاکره انجام شده باشد و توافق صورت گرفته باشد یک طرف توافق به تعهدات خود عمل کرده باشد و طرف دیگر از توافقنامه خارج میشود.
معاون اول رئیس جمهور خطاب به آمریکا افزود: طبق ادعای آمریکا برجام وسیلهای برای حل مشکلات و مسایل جهانی بود و مشکلات را میتوان با زبان دیپلماسی حل کرد حالا چه اتفاقی افتاده است که کنار کشیدید.
وی با اشاره به اینکه ایران کشوری بزرگ و قدرتمند و با ظرفیتهای فراوان جهت حل مشکلات خود است، افزود: ایران کشوری است که بیهویت و کوچک نیست و در تاریخ هویت و تمدن داشته است حق نیست که این سابقه تاریخی و ایستادگی ملت ایران را تضعیف کرد.