غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه در گفتوگو با فارس، درخصوص آزادی نزار زاکا و وجود اسم این متهم امنیتی در لیست ۶۹۱ نفره عفو شدگان از سوی رهبری گفت: اسم این متهم در این لیست وجود ندارد.
وی گفت: درخواستی از سوی این متهم و مقامات سیاسی لبنان مبنی بر عفو و آزادی این فرد به دست ما رسیده است که در حال بررسی ویژه این درخواست هستیم.
اسماعیلی درخصوص اینکه آیا نزار زاکا با متهمی تبادل شده و یا شروطی برای آزادی وی در نظر گرفته شده است، گفت: موضوع آزادی وی به صورت ویژه در دست بررسی است اما هنوز شروطی برای آزادی وی تعیین نشده است.
سخنگوی قوه قضاییه گفت: به محض اینکه نتیجه بررسی این درخواست مشخص شود به اطلاع همه رسانهها خواهد رسید.
همزمان با انتشار خبر عفو ۶۹۱ نفر از محکومان از سوی رهبر معظم انقلاب به مناسبت عید سعید فطر برخی منابع خبری اعلام کردند که اسم نزار زاکا متهم امنیتی نیز در این لیست وجود داشته و این فرد به زودی آزاد میشود.
محمد جواد ظریف روز یکشنبه در حاشیه برنامه ای با عنوان ” ماموریت من” در مدرسه علامه حلی در جمع خبرنگاران در خصوص سفر قریب الوقوع مقامات خارجی به تهران اظهار داشت: سفر نخست وزیر ژاپن و وزیر امور خارجه آلمان و همچنین سفر آقای روحانی به بیشکک و دوشنبه که در آن فرصت دیدار با رهبران این دو کشور را فراهم می آورد فرصتی برای جمهوری اسلامی ایران در جهت تبیین سیاستهای خود، آینده پیشرو و همچنین پیدا کردن راه حل برای برخورد با سیاست هایی فراهم می آورد که همه دنیا را هدف قرار داده است.
وزیر امور خارجه درباره مذاکرات روز دوشنبه (فردا) هیات آلمانی و ایرانی و این که آیا آلمان جوابی برای بدعهدی های اروپا خواهد داشت یا نه، گفت: اروپایی ها در موقعیتی نیستند که از ایران حتی در حوزه هایی که به برجام ربطی ندارد، انتقاد کنند.
وی با بیان این که سیاست های غرب در منطقه ما جز خسارت چیزی نداشته است، اظهارداشت: برخی کشورها مثل آلمان فروش تسلیحات به عربستان برای بمباران مردم یمن را متوقف کردند اما درمجموع غرب به رژیم های خودکامه اجازه می دهد که جنایت انجام دهند.
ظریف خاطرنشان کرد: وظیفهای که اروپایی ها و بقیه اعضای برجام دارند این است که شرایط روابط اقتصادی ایران عادی سازی شود و اینها باید بگویند تا به حال چقدر این موضوع عادی شده است.در برجام اقدام مهم نیست بلکه نتیجه مهم است. اینکه گفته شود ما تلاش کردیم و نشد، خُب ما هم می توانیم از این به بعد تلاش کنیم و نشود.
وزیر امور خارجه در خصوص ضرب الاجلی که ایران برای اروپایی ها تعیین کرده است،گفت: بحث ضرب الاجل مطرح نیست بلکه بحث برنامه جمهوری اسلامی ایران است. ما برنامه خود را اعلام کردیم و گفتیم در ۶۰ روز اول این اقدام را انجام میدهیم و در ۶۰ روز بعدی اقدامات دیگری انجام خواهیم داد و بعد هم برای اقدامات بعدی تصمیم خواهیم گرفت.
ظریف یادآورشد: لذا بحث ضربالاجل نیست و آنها میتوانند اگر اقدامی انجام می دهند بر اساس وظایف خودشان باشد و ما هم اقدامات خود را یا متوقف میکنیم یا به تناسب اقدامات آنها تصمیم گیری خواهیم داشت.
شفقنا
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم میلاد اکبری، نوشته است: او که سرمایه خود را از قمارخانهداری و کازینوداری به دست آورده و هنوز هم در بین سرمایهداران این صنوف یکی از مطرحترینهای آنها میباشد، یک دوتابعیتی اسرائیلی- امریکایی است.
اکثر هزینههای تبلیغاتی ترامپ در ۲۰۱۶ را نیز همین آدلسون تقبل نمود و ترامپ پیروزی خود را مدیون اوست. شلدون آدلسون، برنارد مارکوس و پاول سینگر سه نفر از کسانی هستند که مبالغ سنگینی بابت هزینههای کمپین انتخاباتی ترامپ پرداخت کردهاند. مارکوس و آدلسون هر دو از اعضای «ائتلاف یهودیان جمهوریخواه» و عضو حزب لیکود هستند. فقط در یک مورد آدلسون و همسرش «میریام» مبلغ ۳۵ میلیون دلار برای هزینههای انتخاباتی ترامپ و ۲۰ میلیون دلار کمک به صندوق رهبری کنگره (نهادی مافوق «کمیته اقدام سیاسی») و سازمانی که در کار جمعآوری کمکهای کمپینهای انتخاباتی از اعضا است، پرداختند. آنها با این کمکها تلاش میکنند اکثریت جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان امریکا را با خود همراه کنند.
در اقدامی دیگر ۳۵ میلیون دلار به صندوق رهبری سنا در انتخابات ۲۰۱۶ کمک کردند. آدلسون طرفدار انجام یک حمله اتمی به ایران به عنوان یک تاکتیک مذاکره و تهدید بوده است. به گفته کینگریچ که او نیز از دریافتکنندگان بزرگ کمک مالی آدلسون در کمپین انتخاباتی ۲۰۱۲ بود «آدلسون برای اسرائیل یک ارزش محوری» محسوب میشود. برنارد مارکوس دومین حامی مالی ترامپ در کمپین انتخاباتی، مبلغ ۷ میلیون دلار به کمیته اقدام سیاسی، ۵۰۰ هزار دلار به صندوق رهبری کنگره (CLF) و دو میلیون دلار به صندوق رهبری سنا (SLF) کمک کرده است.
آدلسون و مارکوس رابطه نزدیکی با «بنیاد دفاع از دموکراسی» (وابسته به جناح عقابها- جمهوریخواهان) دارند. آدلسون مبلغ حداقل یک و نیم میلیون دلار به این بنیاد در سال ۲۰۱۱ (سالی که اوج افزایش تنشها و شایعات در مورد جنگ اسرائیل علیه ایران بوده است) کمک کرده است. مارکوس هم در همان سال مبلغ ۱۰.۷ میلیون دلار به این بنیاد کمک کرده است. پاول سینگر، سومین حامی مالی ترامپ نیز در سال ۲۰۱۱ مبلغ ۳.۶ میلیون دلار به بنیاد دفاع از دموکراسی کمک کرده است. کارکنان مؤسسه «مدیریت الیوت» (Elliott Management) که متعلق به پاول سینگر است، دومین کمک بزرگ مالی را به ستاد انتخاباتی سناتور تام کاتن (Tom Cotton) از جمهوریخواهان (وابسته به جناح عقابها) و مخالف ایران، انجام دادهاند. سینگر نیز به تنهایی مبلغ ۱.۹ میلیون دلار بهCLF و ۶ میلیون دلار به SLF کمک مالی کرده است.
هر سه میلیاردر مذکور مجموعاً بیش از ۴۰ میلیون دلار کمک مالی به شخص ترامپ کردهاند. آنها همچنین در سال ۲۰۱۶، ۴۴ درصد کمکهای مورد نیاز را به CLF و ۴۷ درصد را به SLF پرداخت نمودهاند. اکنون، آدلسون صهیونیست میلیاردر و صاحب کازینو تبدیل به بزرگترین حامی مالی انتخابات فدرال شده است. او طی ماههای گذشته در تلاشی برای حفظ اکثریت جمهوریخواهان در کنگره و سنا مبلغ ۵۵ میلیون دلار پرداخت کرده است. تصمیم جدید او برای اعطای کمک چند ۱۰ میلیون دلاری به جمهوریخواهان؛ نتیجه موفقیتهای او در تأثیرگذاری بر سیاستهای امریکا از زمان روی کارآمدن ترامپ و پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات گذشته بوده است. آدلسون از امکان مکالمه تلفنی مستقیم با ترامپ برخوردار است و به طور مرتب هر یکماه یک مرتبه با ترامپ دیدار خصوصی دارد. آدلسون و همسرش اعتقاد دارند که «کنترل جمهوریخواهان بر مجلس سنا و کنگره امری حیاتی برای حفظ سیاستهای دست راستی و طرفدار صهیونیسم و تأثیر آنها بر واشنگتن و کاخ سفید میباشد.
از جمله سیاستهایی که متأثر از کمکهای آدلسون بودهاند، میتوان به انتقال سفارت امریکا از تلآویو به بیتالمقدس، کنار کشیدن امریکا از برجام و تصمیم اخیر امریکا از عدم کمک به آژانس حمایت از پناهندگان فلسطینی سازمان ملل متحد اشاره کرد. آدلسون یک بار گفته است: «چیزی به عنوان یک فلسطینی وجود ندارد!» به گفته خود آدلسون، در ازای این کمکها فقط از ترامپ ۲ خواسته داشته: ۱- خروج از برجام ۲- بردن سفارت اسرائیل به بیتالمقدس.
نقش دیگر آدلسون، گردهم آوردن سیاستمدارانی است که سالها جزو معتمدین او به شمار آمدهاند از جمله نیکی هیلی (که سالها دریافت کننده کمکهای نقدی آدلسون در کمپینهای انتخاباتی بوده و قبلاً سفیر امریکا در سازمان ملل بود). مایک پمپئو (رئیس سابق سیا که حامی بمباران ایران بوده و اکنون وزیر خارجه امریکاست) و جان بولتون (یار غار آدلسون که اکنون مشاور امنیت ملی امریکاست) آدلسون همچنین در برکناری رکس تیلرسون و مک مستر از پستهای خود نقش اساسی داشته است.
در زمان مذاکرات مربوط به برجام، آدلسون به طور علنی حمایت خود را از یک حمله اتمی (ناگهانی و بدون اطلاع قبلی) به ایران اعلام کرده است. او اعتقاد داشته این حمله باعث میشود امریکا بتواند درخواستهای خود از ایران را از موضع قدرت اعمال کند.
به نظر آدلسون هرگونه اقدام دیپلماتیک با ایران «بدترین تاکتیک مذاکره است که میتوان تصور کرد.» تاکنون ترامپ نشان داده است که قطع نظر از عواقب «توصیههای» (جنگطلبانه) آدلسون، تمایل به برآوردن نظرات او دارد. به نظر میرسد اطاعت از آدلسون اساسیترین گامی است که ترامپ و سایر جمهوریخواهان باید انجام دهند تا در مسند قدرت باقی بمانند.
آدلسون همچنین از حامیان اصلی مالی نتانیاهو است و نقش مهمی به عنوان مالک و بنیانگذار روزنامه عبری زبان پرتیراژ Hayom دارد. بر اساس تحقیقی که در سال ۲۰۱۴ توسط دانشگاه پرینستون انجام شده، بی شک امریکا دارای یک حکومت الیگارشی است که حامی منافع ثروتمندان و صاحبان قدرت است و اکثریت شهروندان این کشور در آن نفعی ندارند.
نکته قابل توجه این است که هم اکنون امریکا تحت کنترل «یک فرد» (شلدون آدلسون) میباشد، مردی که مکرراً نشان داده احترامی برای زندگی انسانها قائل نیست. قدرت او در رسانههای امریکایی به حدی است که میتواند مقالات و اخباری را که علیه خودش منتشر میشود با پول خریداری و از سایتها و رسانهها حذف نماید.در ضمن آدلسون زمینه انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی امریکا را فراهم آورد. آدلسون قبلاً یک بار گفته بود آرزو میکرده به جای ارتش امریکا در ارتش اسرائیل خدمت میکرده است.
غلامحسین کرباسچی در گفتوگو با ایلنا، درباره روند عجیب و جناحی کردن ماجرای پرونده قتل میترا استاد و نحوه برخورد با محمد علی نجفی، گفت: ظاهرا خود آقایان درباره رفتارهای هیجانی که داشتند، متوجه خطایشان شدهاند.
وی افزود: به دلیل اینکه ایشان یک آدم شناخته شده و مشهوری بودند، همه روی این مساله حساسیت داشتند و فکر میکنم خبرنگاران و مسئولان خبری در برخورد با نجفی ملاحظات لازم را نکردند و کارهایشان هیجانی و شاید برخلاف قانون هم بوده است.
کرباسچی در واکنش به جناحی شدن این موضوع گفت: در این گونه قضایا مسائل سیاسی هم آمیخته میشود، به هر صورت ما حوادث مشابه داشتهایم که خیلی برجسته نشده است مثل ماجرای قتلی که به آقای جلالالدین فارسی نسبت داده شد اما این ماجرا بدلیل اینکه در آن یک قتلی اتفاق افتاده، برای مردم تکاندهنده بود و توجه روزنامهنگاران و عموم جامعه را به خود جلب کرد.
دبیرکل حزب کارگزاران افزود: از آن طرف به دلیل اینکه حساسیتی که روی خود آقای نجفی به واسطه جایگاه سیاسی و اجتماعی ایشان وجود دارد، مشهود است که خبرنگاران و صدا و سیما هم با این مساله برخورد حساب شده لازم را نکردند.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر شما این موضوع چه تاثیری در نگاه مردم به جریان اصلاحطلبی دارد، گفت: این ماجراها حتما بیتاثیر نیست، بالاخره این حوادث منهای اینکه چگونه با آن برخورد کنند، حوادث جالبی نیست و تاثیر خودش را در افکار عمومی جامعه و مسائل سیاسی خواهد داشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: متاسفانه در اطلاعرسانی یک شکلی هم برخورد میشود که نتیجه معکوس دارد، آقایان توجه ندارد که برخوردهای سیاسی نهادهایی مثل صدا وسیما و مراکز تبلیغاتی دولتی، بالاخره در افکار عمومی نتیجههای عکس آنچه که میخواهند را دارد.
کرباسجی در واکنش به یاداشتی در یکی از سایتها که علیه حسین مرعشی منتشر شده و او را به علت اصرار برای شهردار شدنش در موضوع نجفی مقصر دانسته، گفت: فکر نمیکنم آقای مرعشی در این مساله نقش تعیینکننده داشته. در انتخاب نجفی بیشتر دولتیها و اعضای شورای شهر نقش داشتند.
کرباسچی در پاسخ به اینکه برخی معتقدند اتفاقی که برای نجفی افتاد پیامد افشای فسادها بوده است، گفت: من خیلی در این زمینه نمیتوانم اظهارنظر کنم چون اطلاعاتی ندارم. واقعیت این است که در ارتباط با مسائل شهرداری پروندههای سنگینی وجود دارد که دادگاه در حال بررسی است و نمیشود راجع به آن اظهارنظر کرد اما اینکه بخواهیم این دو مساله را مرتبط کنیم، بنظرم حدسیات است و مستند نیست.
وی درباره ارتباط میترا استاد با نهادهای امنیتی و شایعه «پرستو» بود او اظهار داشت: خود آقای نجفی هم نگفتند که قطعا ارتباط داشتهاند، گفتند من احتمال میدهم با کسانی در ارتباط بودهاند آن را دادگاه باید مشخص کند و اظهارنظرهایی هم که میشود بیشتر گمانهزنی سیاسی است و کسی در این زمینه اطلاع دقیقی ندارد.