روز پنجشنبه و به دنبال خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش سخنگوی دولت اعلام کرد که سید محمد بطحایی به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده و به همین خاطر حجتالاسلام حسن روحانی، رئیسجمهور نیز پیش از پایان موعد مقرر ثبتنام برای کاندیداتوری مجلس با استعفای وی موافقت کرده است.
علی ربیعی سخنگوی دولت در گفتوگو با خبر شبکه یک سیما جزئیات استعفای سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش را اینگونه تشریح کرد: «ابتدای هفته آقای بطحایی نامه استعفایشان را برای رئیسجمهور نوشتند و اعلام کردند که علت استعفا، حضور در مجلس است. روز سهشنبه، ایشان با دفتر آقای واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور تماس گرفتند و درخواست کردند تا پیش از اتمام مدت زمان قانونی، با استعفایشان موافقت شود که رئیسجمهور هم با استعفای ایشان موافقت کردند.»
سخنگوی دولت درباره گمانهزنیها پیرامون استعفای بطحایی هم گفت: «با توجه به شخصیتی که از آقای بطحایی سراغ دارم، فکر میکنم همان چیزی که در نامه استعفا آمده است، در ذهنشان بوده است. البته گمانهزنیهایی را از طیفهای مختلف مشاهده کردم، اما هرآنچه که در ذهن آقای بطحایی بوده در نامه استعفا نوشته شده است.» (به منظور شرکت در انتخابات مجلس)
اما برخلاف آنچه ربیعی درباره این استعفا به رسانه ها اعلام کرد؛ برخی از کارشناسان و همچنین نمایندگان مجلس در همین رابطه نظر دیگری را بیان می کنند.
محمدمهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در همین خصوص میگوید: «کمتر کسی است که وزیر باشد و استعفا دهد تا نماینده شود و اصلا تاکنون سابقه نداشته است و بنده هم یقین دارم دلیل استعفای آقای بطحایی، نمایندگی مجلس نبوده است.»
وی در ادامه مصاحبه خود با فارس تاکید میکند: «آقای بطحایی تلاش داشت که بحثهای ملی را جمع کند و برای این موضوع، مطالبات جدی از دولت در زمینه حقالتدریسها، سربازمعلمان، پاداش پایان خدمت فرهنگیان، اجرای نظام رتبهبندی، توجه به دانشگاه فرهنگیان و پایین بودن بودجه فرهنگیان داشت.»
زاهدی در ادامه میافزاید: «شاهد بودیم که آقای بطحایی تلاش میکرد این مشکلات را حل کند به خصوص که قبلاً در سازمان برنامه و بودجه بود و حدس بنده این است که به پشتوانه آقای نوبخت، این مسئولیت را قبول کرد و فکر میکرد آقای نوبخت کمک میکند برخی از این مشکلات آموزش و پرورش جمع شود اما معتقدم همراهی لازم از سوی ایشان [نوبخت] صورت نگرفت و دلیل اصلی استعفا، عدم توجه به مسائل و مشکلات آموزش و پرورش از سوی دولتمردان بود.»
جبار کوچکینژاد نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «سید محمد بطحایی وزیر آموزش پرورش به علت عدم همکاری هیئت دولت با ایشان در جهت حل مشکلات فرهنگیان استعفا داد.»
حجتالاسلام مجتبی ذوالنور، نماینده مردم قم هم درباره دلایل استعفای بطحایی می گوید: «آقای بطحایی مدتهاست که برای چند موضوع با مجموعه ریاست جمهوری و دولت چالش دارد.»
ذوالنور بحث معیشت فرهنگیان را یکی از موارد چالشبرانگیز بین بطحایی و دولت میخواند و میافزاید: «متاسفانه در این زمینه دولت همت و همکاری لازم را برای حل مشکل با ایشان نکرد. با توجه به این شرایط و توقعی که در فرهنگیان ایجاد شده بود، که حق مسلم فرهنگیان بود که مشکلشان حل شود، اما چون دولت همراهی لازم را با بطحایی نداشت، احساس میکرد وقتی دولت در حل این مشکلات همراهی نکند، نمیشود کاری کرد، لذا حضور خود را در این جایگاه بیتاثیر میدید.»
بطحایی طی چند ماه گذشته حواشی بسیاری را پشت سر گذاشته است که ماجرای پخش آهنگ ساسی مانکن در مدارس کشور و همچنین انتقادهای بسیاری که مخالفان دولت به دنبال انتشار فیلم رقص دانش آموزان متوجه او و وزارت خانه اش کردند از جمله این موارد بود.
با این وجود، عدم مدیریت جامع و کامل در حوزه آموزش و پروش و همچنین مسایلی مانند دستمزد اندک معلمان، مطالبات معوق و پرداخت نشده، اعتصاب معلمان و بحران معیشتی که با افزایش مشکلات اقتصادی بیش از پیش گریبان معلمان را گرفته را هم می توان از دیگر دلایل فشار بر بطحایی و استعفای او برشمرد.
در لایحه بودجه 1398 کل اعتبارات آموزش و پرورش 45 هزارو 813 میلیارد تومان پیش بینی شده است که از این مقدار حدود 40 هزار و 76 میلیارد تومان آن خرج جبران خدمات کارکنان یا همان حقوق کارمندان و کارکنان آموزش و پرورش در سال جاری خواهد شد.
این در حالی است که بر اساس آمار منتشر شده در سالنامه آماری سال 1396 مرکز آمار ایران تعداد کل کارمندان آموزش و پرورش 990 هزار و 110 نفر اعلام شده است.
با این حساب اگر بودجه حقوق کارکنان این وزارخانه را به کل جمعیت معلمان و، کارمندان و کارکنان آن تقسیم کنیم به هر نفر 3 میلیون و 367 هزارتومان خواهد رسید که به نسبت با خط فقر در کشور و همچنین حقوق برخی کارمندان سایر نهاد های دولتی بسیار اندک به شمار می رود.
اعتراض های به حق معلمان در سال های اخیر نسبت به وضعیت معیشتی آنها یکی از مهمترین چالش هایی بود که سیدمحمد بطحایی سعی داشت با توجه به نزدیکی اش به محمدباقر نوبخت و سازمان برنامه و بودجه آنها را برطرف کند. اما به نظر می رسد این هماهنگی یا لابی با دولت تا اندازه ای پاسخگوی درخواست های بطحایی برای بهبود شرایط موجود بود و در نتیجه؛ او مجبور به استعفا شد.
این در حالی است که با انتخاب بطحایی به عنوان وزیر نزدیک به محمد باقر نوبخت در وزارتخانه آموزش و پرورش این امید را در دل جامعه فرهنگی کشور زنده می کرد تا با واسطه این نزدیکی مشکلات وزارت آموزش و پرورش تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا کند اما روند کاری محمد بطحایی و مطالبه گری او از سازمان برنامه و بودجه باعث شد تا به گفته برخی از نمایندگان مجلس حوصله نوبخت از دست او سر برود و بلافاصله پس از قبول استعفای بطحایی توسط رئیس جمهور مجتی زینی وند عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه و شخصیت مورد وثوق محمد باقر نوبخت به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش معرفی شود.
داستان تکراری که پیش از این در وزارت بهداشت توسط محمد باقر نوبخت اتفاق افتاد. ماجرایی که در آن سید حسن قاضی زاده هاشمی بر سر چانه زنی ردیف بودجه سلامت و اختلاف نظرش با رئیس سازمان برنامه بودجه عطای کرسی وزارت را به لقایش بخشید و نوبخت هم بلافاصله سعید نمکی عضو حزب اعتدال و توسعه و یکی دیگر از شخصیت های نزدیک به خودش را به خیابان سیمای ایران فرستاد
با این اوصاف؛ محمد بطحایی در بهترین حالت مدیری متوسط برای وزارت آموزش و پرورش بحران زده بود. در حالیکه این سازمان در شرایط خاص کنونی به وزیری مقتدر، بانفوذ (شاید از جنس اعتدال و توسعه و نوبخت !!)دارد تا بتواند حرفش را در داخل دولت به کرسی بنشاند.
دیدبان ایران
به گزارش باشگاه خبرنگاران، میدان جادویی سویندون گیجکنندهترین میدان و تقاطع در جهان در سال ۱۹۷۲ در انگلستان ساخته شد و در همان زمان نیز به عنوان گیج کنندهترین میدان لقب گرفت.
این میدان از پنج میدان کوچک مرتب در یک دایره تشکیل شده است، نکته جالب وجود میدان ششمی است که خلاف جهت ساعت است. شاید در نگاه اول عملکرد میدان کاملاً اشتباه به نظر برسد اما وقتی نحوه کار میدان درک شود، آنگاه اهمیت این ایده، برای حل مشکل ترافیکی مشخص خواهد شد.
روش کار این میدان بدین شکل است که حرکت در میدان اول در جهت حرکت عقربههای ساعت و میدان دوم که در داخل میدان اول است برخلاف حرکت عقربههای ساعت کار میکند، وسایل نقلیه میتوانند ورود و خروج خود را از این میدان با کمک پنج میدان درونی تعیین کنند، تابلوهای زیادی برای راهنمایی و رانندگان تعبیه شده است.
گفتنی است؛ میدان سویندون که به میدان سحر و جادو شهرت دارد چهل سال است که فعال است و توانسته با رشد روزافزون ترافیک حتی در زمان اوج به بهترین وجه به کار خود ادامه دهد.
روز پنجشنبه و به دنبال خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش سخنگوی دولت اعلام کرد که سید محمد بطحایی به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده و به همین خاطر حجتالاسلام حسن روحانی، رئیسجمهور نیز پیش از پایان موعد مقرر ثبتنام برای کاندیداتوری مجلس با استعفای وی موافقت کرده است.
علی ربیعی سخنگوی دولت در گفتوگو با خبر شبکه یک سیما جزئیات استعفای سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش را اینگونه تشریح کرد: «ابتدای هفته آقای بطحایی نامه استعفایشان را برای رئیسجمهور نوشتند و اعلام کردند که علت استعفا، حضور در مجلس است. روز سهشنبه، ایشان با دفتر آقای واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور تماس گرفتند و درخواست کردند تا پیش از اتمام مدت زمان قانونی، با استعفایشان موافقت شود که رئیسجمهور هم با استعفای ایشان موافقت کردند.»
سخنگوی دولت درباره گمانهزنیها پیرامون استعفای بطحایی هم گفت: «با توجه به شخصیتی که از آقای بطحایی سراغ دارم، فکر میکنم همان چیزی که در نامه استعفا آمده است، در ذهنشان بوده است. البته گمانهزنیهایی را از طیفهای مختلف مشاهده کردم، اما هرآنچه که در ذهن آقای بطحایی بوده در نامه استعفا نوشته شده است.» (به منظور شرکت در انتخابات مجلس)
اما برخلاف آنچه ربیعی درباره این استعفا به رسانه ها اعلام کرد؛ برخی از کارشناسان و همچنین نمایندگان مجلس در همین رابطه نظر دیگری را بیان می کنند.
محمدمهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در همین خصوص میگوید: «کمتر کسی است که وزیر باشد و استعفا دهد تا نماینده شود و اصلا تاکنون سابقه نداشته است و بنده هم یقین دارم دلیل استعفای آقای بطحایی، نمایندگی مجلس نبوده است.»
وی در ادامه مصاحبه خود با فارس تاکید میکند: «آقای بطحایی تلاش داشت که بحثهای ملی را جمع کند و برای این موضوع، مطالبات جدی از دولت در زمینه حقالتدریسها، سربازمعلمان، پاداش پایان خدمت فرهنگیان، اجرای نظام رتبهبندی، توجه به دانشگاه فرهنگیان و پایین بودن بودجه فرهنگیان داشت.»
زاهدی در ادامه میافزاید: «شاهد بودیم که آقای بطحایی تلاش میکرد این مشکلات را حل کند به خصوص که قبلاً در سازمان برنامه و بودجه بود و حدس بنده این است که به پشتوانه آقای نوبخت، این مسئولیت را قبول کرد و فکر میکرد آقای نوبخت کمک میکند برخی از این مشکلات آموزش و پرورش جمع شود اما معتقدم همراهی لازم از سوی ایشان [نوبخت] صورت نگرفت و دلیل اصلی استعفا، عدم توجه به مسائل و مشکلات آموزش و پرورش از سوی دولتمردان بود.»
جبار کوچکینژاد نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «سید محمد بطحایی وزیر آموزش پرورش به علت عدم همکاری هیئت دولت با ایشان در جهت حل مشکلات فرهنگیان استعفا داد.»
حجتالاسلام مجتبی ذوالنور، نماینده مردم قم هم درباره دلایل استعفای بطحایی می گوید: «آقای بطحایی مدتهاست که برای چند موضوع با مجموعه ریاست جمهوری و دولت چالش دارد.»
ذوالنور بحث معیشت فرهنگیان را یکی از موارد چالشبرانگیز بین بطحایی و دولت میخواند و میافزاید: «متاسفانه در این زمینه دولت همت و همکاری لازم را برای حل مشکل با ایشان نکرد. با توجه به این شرایط و توقعی که در فرهنگیان ایجاد شده بود، که حق مسلم فرهنگیان بود که مشکلشان حل شود، اما چون دولت همراهی لازم را با بطحایی نداشت، احساس میکرد وقتی دولت در حل این مشکلات همراهی نکند، نمیشود کاری کرد، لذا حضور خود را در این جایگاه بیتاثیر میدید.»
بطحایی طی چند ماه گذشته حواشی بسیاری را پشت سر گذاشته است که ماجرای پخش آهنگ ساسی مانکن در مدارس کشور و همچنین انتقادهای بسیاری که مخالفان دولت به دنبال انتشار فیلم رقص دانش آموزان متوجه او و وزارت خانه اش کردند از جمله این موارد بود.
با این وجود، عدم مدیریت جامع و کامل در حوزه آموزش و پروش و همچنین مسایلی مانند دستمزد اندک معلمان، مطالبات معوق و پرداخت نشده، اعتصاب معلمان و بحران معیشتی که با افزایش مشکلات اقتصادی بیش از پیش گریبان معلمان را گرفته را هم می توان از دیگر دلایل فشار بر بطحایی و استعفای او برشمرد.
در لایحه بودجه 1398 کل اعتبارات آموزش و پرورش 45 هزارو 813 میلیارد تومان پیش بینی شده است که از این مقدار حدود 40 هزار و 76 میلیارد تومان آن خرج جبران خدمات کارکنان یا همان حقوق کارمندان و کارکنان آموزش و پرورش در سال جاری خواهد شد.
این در حالی است که بر اساس آمار منتشر شده در سالنامه آماری سال 1396 مرکز آمار ایران تعداد کل کارمندان آموزش و پرورش 990 هزار و 110 نفر اعلام شده است.
با این حساب اگر بودجه حقوق کارکنان این وزارخانه را به کل جمعیت معلمان و، کارمندان و کارکنان آن تقسیم کنیم به هر نفر 3 میلیون و 367 هزارتومان خواهد رسید که به نسبت با خط فقر در کشور و همچنین حقوق برخی کارمندان سایر نهاد های دولتی بسیار اندک به شمار می رود.
اعتراض های به حق معلمان در سال های اخیر نسبت به وضعیت معیشتی آنها یکی از مهمترین چالش هایی بود که سیدمحمد بطحایی سعی داشت با توجه به نزدیکی اش به محمدباقر نوبخت و سازمان برنامه و بودجه آنها را برطرف کند. اما به نظر می رسد این هماهنگی یا لابی با دولت تا اندازه ای پاسخگوی درخواست های بطحایی برای بهبود شرایط موجود بود و در نتیجه؛ او مجبور به استعفا شد.
این در حالی است که با انتخاب بطحایی به عنوان وزیر نزدیک به محمد باقر نوبخت در وزارتخانه آموزش و پرورش این امید را در دل جامعه فرهنگی کشور زنده می کرد تا با واسطه این نزدیکی مشکلات وزارت آموزش و پرورش تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا کند اما روند کاری محمد بطحایی و مطالبه گری او از سازمان برنامه و بودجه باعث شد تا به گفته برخی از نمایندگان مجلس حوصله نوبخت از دست او سر برود و بلافاصله پس از قبول استعفای بطحایی توسط رئیس جمهور مجتی زینی وند عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه و شخصیت مورد وثوق محمد باقر نوبخت به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش معرفی شود.
داستان تکراری که پیش از این در وزارت بهداشت توسط محمد باقر نوبخت اتفاق افتاد. ماجرایی که در آن سید حسن قاضی زاده هاشمی بر سر چانه زنی ردیف بودجه سلامت و اختلاف نظرش با رئیس سازمان برنامه بودجه عطای کرسی وزارت را به لقایش بخشید و نوبخت هم بلافاصله سعید نمکی عضو حزب اعتدال و توسعه و یکی دیگر از شخصیت های نزدیک به خودش را به خیابان سیمای ایران فرستاد
با این اوصاف؛ محمد بطحایی در بهترین حالت مدیری متوسط برای وزارت آموزش و پرورش بحران زده بود. در حالیکه این سازمان در شرایط خاص کنونی به وزیری مقتدر، بانفوذ (شاید از جنس اعتدال و توسعه و نوبخت !!)دارد تا بتواند حرفش را در داخل دولت به کرسی بنشاند.
دیدبان ایران
به گزارش برترین ها، کار سختی نیست که در مشکلات غرق شوید و آرزو کنید که ای کاش میتوانستید به یک جای دورافتاده بروید. اما گاهی اوقات کلید حل مشکلات و خوشبختی واقعی درست در دستان شماست. خوشبختی میتواند به سادگی یک دوش گرفتن باشد! در این مطلب تصاویر افراد و حیواناتی را میبینید که ثابت میکند برای شاد بودن در زندگی به چیز زیادی نیاز ندارید.
«واکنش دخترم بعد از دیدن یک بالرین برای اولین بار»
«وقتی سرش رو ماساژ میدیم»
«برای تولد یک سالگی برادرزادهام یک استخر توپ خریدم»
این سگ ثابت میکنه برای خوشحال بودن نیازی به یک جشن تولد بزرگ و مجلل نیست
«نمیدونستیم پسر اوتیسمی ما چه واکنشی به آتشبازی داره و آیا باعث ناراحتیش میشه یا نه... این واکنش او بود»
«پسر خواهرم ازم خواست او رو بچرخونم، منم گوشیم رو به کمربندم بستم تا از واکنشش عکس بگیرم»
«گوپرو (GoPro) رو کنار مقداری پنیر در باغچه تنظیم کردم»
«واکنش دختر ۴ ساله من به آفتاب»
«وقتی از کسی که دوستش دارین دور هستین، یک تماس ویدئویی هم میتونه شما رو تبدیل به خوشبختترین آدم دنیا کنه»
«فقط یه مقدار آب تو حوضشون ریختم، ببینید چقدر خوشحالن و لذت میبرن!»
بعضیها خیلی زود میفهمن که دوش گرفتن چه نعمت بزرگیه
گاهی یه چیزبرگر تنها چیزیه که نیاز دارین
پیدا کردن همزاد همیشه تجربه هیجان انگیزیه، به خصوص وقتی عضو خانواده سلطنتی باشه
«دوستم با لباس شکارچی روح به جشن تولد این بچه رفت، ببینید چقدر هیجان زده شده»
«من و پدربزرگ ۷۴ سالهام در ترن هوایی.. او مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریوی است»
به گزارش برترینها، پابلو پیکاسو ۱۷ سال پرتره همسرش «اوگا خوخولوا» را نقاشی میکرد. پیکاسو اوایل او را به شیوه واقعگرایانه نقاشی میکرد، اما در اواخر رابطهشان، شروع به استفاده از سبک سورئال کرد، بنابراین به سختی میتوان فهمید که پرترههایی که بعدا کشیده شدند، همان شخص هستند. درست مثل پیکاسو، در آثار بسیاری از هنرمندان بزرگ دیگر هم پرتره زنان به چشم میخورد. اما این زنان در واقعیت چه شکلی بودند؟
در این مطلب تصاویر واقعی زنانی را مشاهده میکنید که مدل هنرمندان مشهور بودند و میتوانید آن را با نقاشیها مقایسه کنید. در برخی موارد تفاوت زیادی بین آنها وجود داد.
آدل بلوخ باوئر، مدل گوستاو کلیمت
آدل بلوخ باوئر در یک خانواده طبقه متوسط و محترم به دنیا آمد. پدرش مدیرعامل اتحادیه بانک وین بود. او در ۱۸ سالگی با فردیناند بلوخ باوئر ازدواج کرد که از او بسیار بزرگتر و عاشق هنر بود. آدل مدل ۴ نقاشی مهم گوستاو کلیمت شد. مشهورترین آنها «پرتره آدل بلوخ باوئر» بود که در تصویر میبینید. این نقاشی «بانوی طلایی» یا «زن طلایی» هم شناخته میشود.
این پرتره ماجرای جالبی دارد: شوهر آدل متوجه شد رابطه عاشقانهای بین آدل و کلیمت وجود دارد و برای اینکه هنرمند را از چشم همسرش بیندازد، به کلیمت دستور داد پرتره او را بکشد. او امیدوار بود آنها با گذشت زمان، از هم خسته میشوند. هنرمند ۴ سال روی نقاشیها کار کرد و ۱۰۰ طرح کشید. حتی اگر رابطه داشتند، در این دوره طولانی حتما سرد میشدند.
ژان هبوترن، مدل آمادئو مودیلیانی
ژان هبوترن در یک مدرسه خصوصی هنر تحصیل میکرد. در آنجا با هنرمند ایتالیایی، آمادئو مودیلیانی آشنا شد که مدلهایش را از میان دانشجویان این آکادمی انتخاب میکرد. آنها خیلی زود با هم وارد وارد رابطه شدند و ازدواج کردند. ژان سوژه اصلی نقاشیهای او شد و آمادئو حدود ۲۵ پرتره از او کشید. آنها صاحب دختری شدند که نام او را هم ژان گذاشتند.
آمادئو به مننژیت سِلیمبتلا شد و در ژانویه ۱۹۲۰ و در ۳۵ سالگی درگذشت. در آن زمان، ژان فرزند دومش را باردار بود و روز بعد از مرگ همسرش خودکشی کرد. خواهر نقاش، دختر آنها را به فرزندی پذیرفت و او را بزرگ کرد.
سوزان والادون مدل آگوستو رنوار، هنری تولوز لوترک و ...
هنرمند فرانسوی، سوزان والادون اولین زنی بود که در اتحادیه هنرمندان فرانسوی پذیرفته شد. او به عنوان مدل برای بسیاری از نقاشهای مشهور از جمله آگوستو رنوار، هنری تولوز لوترک و ادگار دگا کار کرد. آگوستو رنوار در دو اثرش از او نقاشی کرده است: «رقص در بوگیوال» و «رقص در شهر».
اما هنری تولوز لوترک، سوزان را کاملا متفاوت میدید: در پرتره بالا از این هنرمند، او چهرهای ناراحت و تاریک دارد. تولوز لوترک بود که اولین بار آثار سوزان را دید و او را به ادامه نقاشی تشویق کرد. نام واقعی او ماری کلمنتین بود اما نام هنری سوزان را برای خود انتخاب کرد. به هرحال هنر به او فرصت داد به موفقیت مالی دست یابد، حتی زمانی که هنوز زنده بود.
ژان ساماری مدل رنوار
ژان ساماری بازیگر فرانسوی بود. او قبل از ازدواج نزدیک کارگاه پیر آگوست رنوار زندگی میکرد و اغلب مدل او میشد. در سالهای ۱۸۷۷-۱۸۷۸ رنوار چهار پرتره از او کشید. هر یک از آنها از نظر اندازه و ترکیببندی با بقیه متفاوت بودند. یکی از مشهورترین آنها «پرتره ژان ساماری» بود که در مسکو قرار دارد.
جین آوریل، مدل تولوز لوترک
جین آوریل مدل مورد علاقه و دوست تولوز لوترک بود. آوریل بود که رقص کَنکَن را در اواخر قرن نوزدهم در شهرهای بزرگ اروپا محبوب کرد و بیرون از فرانسه هم مشهور و شناخته شده بود. او برای اجرای نمایش به انگلستان، سوئیس و بلژیک هم سفر میکرد. تولوز لوترک ۱۵ طراحی، ۲۰ نقاشی، ۲ پوستر و چاپ سنگی از او ایجاد کرد. نقاشیها نه تنها از رقص، بلکه زندگی روزمره او را هم به تصویر میکشیدند.
سارا برانهارت مدل آلفونس موخا
هنرمند اهل چک، آلفونس موخا به لطف همکاری با سارا برنهارت، بازیگر مشهور فرانسوی، مشهور شد. همه چیز از زمانی آغاز شد که موخا پوستری برای برنهارت و تئاتر رنسانس او طراحی کرد. این پوستر بسیار محبوب شد و سارا آنقدر آن را دوست داشت که یک قرارداد انحصاری شش ساله با موخا امضا کرد.
موخا در این شش سال، پوسترهایی برای مجموعه نمایشهای سارا طراحی میکرد. در این پوستر، موخا از عناصر سبک شخصی خود استفاده کرد، پس زمینه موزائیکی، تزئینات گیاهی، موی زیبای شخصیت اصلی و یک دایره شبیه هاله بالای سر او.
گالا دالی (النا دیاکونوا) همسر و مدل سالوادور دالی
گالا ۱۰ سال بزرگتر از سالوادور دالی بود. آنها در سال ۱۹۱۹ آشنا شدند، در آن زمان گالا با شاعر فرانسوی پل الوار ازدواج کرده بود. گالا بعد از جدایی از الوار با دالی ازدواج کرد و ۵۳ سال تا زمان مرگ گالا درکنار یکدیگر بودند. او همسر و مدل سالوادور دالی بود و امور مالی او را مدیریت میکرد. دالی هم پرترههای بسیاری از او کشید.
سیلوت دیوید، مدل پابلو پیکاسو
در اواسط دهه ۱۹۵۰، پیکاسو در جنوب فرانسه کار و زندگی میکرد. یک بار دختر بلوندی در بالکن کارگاه کناری توجه او را جلب کرد. پیکاسو بدون اینکه دختر متوجه شود، او را نقاشی کرد و بعد نقاشیهای خود را به او نشان داد. نام او سیلوت دیوید بود.
همکاری پیکاسو و سیلوت به مجموعهای از آثار منتهی شد. پیکاسو بیش از ۶۰ نقاشی از سیلوت کشید و یکی از پرترهها را به او هدیه داد. سیلوت با پول فروش آن توانست آپارتمانی در پاریس بخرد.
اولگا خوخولوا، همسر و مدل پیکاسو
اولگا رقاص باله روسی و همسر پیکاسو بود. خوخولوا و پیکاسو پسری به نام پائولو داشتند. آنها بعد از ۱۷ سال زندگی مشترک جدا شدند، اما اولگا ۳۷ سال، یعنی تا روز مرگش همسر پیکاسو ماند. چون پیکاسو راضی نمیشد همه اموال، از جمله نقاشیهایش را تقسیم کند. اما طبق توافق پیش از ازدواجشان، باید این کار را میکرد.
رابطه دشوار بین این زوج در نهایت در نقاشیها منعکس شد: در آغاز ماجرای عشقی آن ها، اولگا واقعیتر به نظر میرسید، اما در پایان رابطه پیکاسو او را سورئال میکشید.
ژاکلین روک، همسر و مدل پیکاسو
ژاکلین همسر دوم پیکاسو بود. در اولین دیدارشان، ژاکلین ۲۶ و پیکاسو ۷۲ ساله بود. آنها شش سال بعد از آشنایی ازدواج کردند. ازدواج آنها ۱۱ سال دوام داشت تا روزی که پیکاسو درگذشت. پیکاسو بیش از ۴۰۰ پرتره از ژاکلین کشید، یعنی بیشتر از همه مدلهایش. ژاکلین بعد از مرگ پیکاسو دوران سختی داشت و ۱۳ سال بعد خودش را کشت.
لیدیا مدل هِنری ماتیس
لیدیا دلکتروسکایا، مترجم روسی و منشی هنرمند فرانسوی هنری ماتیس بود. او بعد از خواندن یک اطلاعیه در ایستگاه اتوبوسی در نیس با ماتیس آشنا شد. در این اطلاعیه گفته شده بود که این هنرمند به دنبال یک دستیار است.
لیدیای ۲۲ساله پرستار مادر ماتیس شد. ماتیس متوجه شد که او میتواند مدل خوبی باشد. لیدیا پرستار، منشی ماتیس و ۳-۴ روز در هفته مدل او بود. ماتیس دو بار در سال نقاشیهایش را به او هدیه میداد تا بتواند زندگی خوبی داشته باشد.
بلا رزنفلد، مدل و همسر مارک شاگال
در تمام مدتی که شاگال کار میکرد، تصویر یک زن در آثارش بود، این زن همسرش بلا شاگال بود. شاگال همیشه میگفت: «وقتی با بلا هستم، راه نمیروم، پرواز میکنم» به همین دلیل اغلب او در حالی میکشید که از زمین اوج گرفته است. تصویر همسرش را میتوانید در صدها اثر او ببینید. وقتی بلا در سال ۱۹۴۴ درگذشت، شاگال نتوانست یک سال سرکار بازگردد و حتی پس از مرگش هم به کشیدن نقاشی بلا ادامه داد.
جین موریس
جین موریس مدل در سال ۱۸۵۷ جین و خواهرش با هم به تئاتر رفتند و مورد توجه هنرمندان دانته گابریل روستی و ادوارد کولی برون جونز قرار گرفتند. هر دو آنها تحت تاثیر زیبایی جین قرار گرفتند و او را قانع کردند که مدل آنها شود. بعدها او برای ویلیام موریس کار کرد که از او خواستگاری کرد و با هم ازدواج کردند. جین قبل از ازدواج، زیاد تحصیل نکرده بود، اما بعد از ازدواج در کلاسهای خصوصی شرکت کرد وزبان ایتالیایی و فرانسوی و نواختن پیانو را یاد گرفت.