ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

جلوی دولت پنهان را نمی‌گیرند



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , محمدرضا خباز

عملکرد دولت در حوزه اقتصاد و معیشت مردم باعث شده تا امروز حسن روحانی در میانه دولت دوم خود نسبت به روسای جمهور قبلی شاهد افت سرمایه اجتماعی باشد. چنانکه برخی ادعا دارند این سرمایه اجتماعی به زیر ۱۰‌درصد تقلیل یافته است، لذا بسیاری از کارشناسان معتقدند برای اینکه دولت بتواند سرمایه اجتماعی خود را بازیابد باید چند حرکت انقلابی در جهت ایجاد رضایتمندی در جامعه انجام دهد.

این در حالی است که برخی اطرافیان رئیس‌جمهور مثل آقای آشنا بیش از اینکه به رئیس‌جمهور مشورت دهند توپ را به زمین دیگران می‌اندازند. در این راستا برای بررسی عملکرد‌های دولت در حوزه‌های مختلف، عدم کارآمدی مدیران، اظهارات اخیر مشاور رئیس‌جمهور و ‌درصد محبوبیت رئیس‌جمهور، «آرمان» با محمدرضا خباز استاندار سابق خراسان شمالی و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

تاکنون بسیار مطرح شده که چرا دولت با برخی هجمه‌ها و تخریب‌ها که جهت‌گیری مشخصی دارند برخورد نکرده یا شفاف‌سازی نمی‌کند، اما بعضا شاهدیم که رئیس‌جمهور و دولت حرکتی در این راستا صورت نمی‌دهند؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

بحث اینکه چرا دولت شفاف‌سازی نمی‌کند و پاسخ افراد مخرب و شایعه پراکن را صریح و روشن با پشت پرده‌های آن بیان نمی‌کند جزء مسائلی است که از سال 92 تاکنون مطرح بوده است.

یعنی از سال 92 که آقای روحانی رأی آورد و از همان زمان که من معاون تقنینی شدم بارها اعلام کردم که دو سه نفر زیرمجموعه روابط عمومی یا شورای اطلاع‌رسانی در دولت تعیین شوند که انتقادات بی‌اساس، تخریبی و شایعاتی که علیه دولت مطرح می‌کنند را اینها خیلی صریح و روشن پاسخ دهند تا هم صدا وسیما مجبور به پخش آن شود و هم در مجلس اگر کسی به دولت اتهامی زد طبق قانون پاسخ دولت خوانده شود و خلاصه اجازه ندهند که به دولت تاخته شود. چرا که از سویی با دشمن خارجی مواجهیم که اساسا هدف خود را در تخریب نظام و دولت تعریف کرده؛ خیر خواه نیست و کمر به نابودی ما بسته است و از طرف دیگر دولت نیز به‌دلیل اینکه پاسخ شبهه‌افکنان و تخریب‌کنندگان را نمی‌دهد متاسفانه جری‌تر می‌شوند و روزبه‌روز و قدم‌به‌قدم جلوتر می‌آیند. تا جایی که به خود آقای رئیس‌جمهور نیز تهمت‌های ناروایی را نسبت می‌دهند که متاسفانه دفاع نیز نمی‌شود.

گرچه من به شخصه بارها در مصاحبه‌های مختلف خطاب به دولت از لزوم وجود افرادی برای پاسخگویی به این شبهه‌افکنی‌ها و اتهام‌زنی‌ها گفتم، اما اینکه تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده معلوم می‌شود که در دولت نیز کسی این مصاحبه‌ها را نمی‌خواند. چرا که حداقل به بنده که ظرف این 6سال اقلا 60؛ 70 مصاحبه در حمایت از دولت داشتم و نظرات خود را دادم حتی یک نفر نیز تماس نگرفته که بگوید فلان جای کار شما ایراد داشت. ما قدردانی نمی‌خواهیم چون وظیفه خود را بر مبنای تکلیف انجام می‌دهیم، ما خود را مدیون نظام می‌دانیم، اما بعد از اینهمه گفت‌وگو یک نفر از دولت زنگ نزد که بگوید مصاحبه شما کجایش ایراد داشت. این مساله نشان می‌دهد که در دولت کسی نیست که نظر موافقان را بخواند و اگر ایرادی وجود دارد بگوید، چه رسد به مخالفان!

با توجه به در پیش‌بودن انتخابات رویکردهای مجلس کنونی در قبال دولت و هماهنگی بین قوا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اکنون به‌ویژه هرچه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم هجمه‌ها علیه دولت بیشتر می‌شود تا بتوانند مجلسی در مقابل دولت ایجاد کنند. اگر چه این مجلس نیز آن انتظاری که مردم و ما اصلاح‌طلبان داشتیم را برآورده نکرد و در حمایت از دولت کاملا به صحنه نیامد، اما در عین حال همین 100 نفری که در مجموعه فراکسیون امید هستند برای جلوگیری از برخی تخریب‌های شدید‌تر و تصمیماتی که قرار بود علیه دولت گرفته شود نوعی دلگرمی بود که اجازه ندادند منویات مخالفین دولت به اجرا بنشیند. گرچه انتظار می‌رفت که مجلس به چند خواسته دولت پاسخ دهد. دولت بیش از 2 سال است که لایحه‌ای را با قید فوریت فرستاده که مسئولان وزارت «صمت» به‌دلیل گستردگی نمی‌رسند وظایف خود را به انحو احسن انجام دهند.

لذا ما می‌خواهیم بازار را کنترل کنیم، اما وزیر و مدیران زیر مجموعه وزارتخانه توان این حجم از کار را ندارند. از این رو انتظار می‌رفت مجلس وزارت صنعت و معدن را از وزارت بازرگانی تفکیک کند تا دولت بتواند در این شرایط بازار را بهتر کنترل کرده و جلوی سوءاستفاده را بگیرد، اما مجلس همکاری لازم را انجام نداد. بنابر این مخالفین یا دولت پنهان از هم اکنون در بوق و کرنا کرده‌اند که باید مجلسی را بیاورند تا در 2 سال باقی مانده از عمر دولت بیشتر بتوانند دولت را تضعیف کنند. از طرف دیگر دوستان و همراهان نیز از دولت حمایت نمی‌کنند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند که چندی است دولت در برخورد با مسائل و مشکلات نوعی انفعال از خود به‌خرج می‌دهد و آن انسجام و راندمان بالا در میان مدیران دولتی وجود ندارد، با این گزاره موافقید؟

بله؛ من هم معتقدم این مساله درست است که در برخی از دستگاه‌ها نوعی بی‌خیالی، عدم تصمیم، دیر تصمیمی یا بد تصمیمی حاکم است. لذا یا اساسا تصمیم نمی‌گیرند یا تصمیمات مورد نظر را دیر‌تر اتخاذ می‌کنند یا کلا تصمیمات بدی می‌گیرند. به‌عنوان مثال شما وقتی می‌دانید که اجازه صادرات فلان کالای مورد مصرف کشور و مردم را دادید باید بدانید که وضعیت عرضه و تقاضا در کشور چگونه است این مساله کوچک تبدیل به بحران نشود. مثلا در قضیه پیاز چه گرفتاری‌هایی برای دولت ایجاد کردند؟ قبل از اینکه کمبود به‌وجود بیاید باید جلوی صادرات گرفته شود یا به محض اینکه شاهد کمبود اقلام و مایحتاج جامعه بودید، چند ماه قبل واردات را آغاز کنید تا بدین وسیله تبادل اتفاق بیفتد نه اینقدر دیر تصمیم بگیرید که به مثابه نوشداروی پس از مرگ سهراب باشد. اینگونه تصمیم‌گیری‌ها خیلی بد است.

من معتقدم که دولت باید بیش از این تلاش کند و تکلیف خود را با مدیرانی که عملکرد چندان موفقی نداشته‌اند و به قول معروف مدیران بزمند نه مدیران جنگ و نمی‌توانند در شرایط جنگ اقتصادی خدمتگزار خوبی برای مردم باشند روشن کنند. از طرف دیگر مجلس باید در چند ماه باقی مانده از خود تحرک و جذبه‌ای نشان دهد تا مردم احساس امید کنند که اگر مجلس با مردم همراه و همدل باشد و اکثریت نمایندگان همراهی با مردم و دولت را سرلوحه کار خود قرار دهند می‌توان مقداری از مشکلات را حل کرد. از طرف دیگر آنهایی که در داخل با اقداماتشان موجبات خوشایند آمریکا و رژیم صهیونیستی را فراهم می‌آورند مقداری از کینه‌ها و دشمنی‌های خود را کم کنند. اینگونه تاختن به دولت آن هم در شرایط جنگ اقتصادی مقرون به صحت و صرفه برای کشور نیست. ما باید در این شرایط جنگ اقتصادی نظرات و گفته‌هایمان با شرایط عادی کشور تفاوت داشته باشد.

بسیاری معتقدند برخی ناکامی‌های دولت در حوزه‌های مختلف به‌ویژه در حوزه معیشت مردم به‌دلیل حضور مدیران ناکارآمد و بی‌عمل است از دید شما برای تغییر وضع موجود باید مدیران و کارگزاران تغییر پیدا کنند یا اینکه باید رویکردها و سیاست‌های دولت تغییر یابد؟

یکی از مسائلی که مجلس انجام داد و به ضرر دولت بود همین قانون بازنشسته کردن مدیران ارشد و میانی کشور بود. مثلا در یک روز 16 استاندار بازنشست و حدود 1000 نفر از نیروهای پر تجربه از بدنه دولت جدا شدند و این قانون همانطور که مقام معظم رهبری نیز ایراد گرفتند و فرمودند قانون خوبی نبود اما روی دولت اجرا شد و متاسفانه روی دستگاه‌های دیگر اجرا نشد. یکی از کارهای دیگری که اتفاق افتاد این بود که دولت در انتخاب نیروهایش دقت لازم و کافی را نکرده بود و تعدادی از این نیروها هم به‌واسطه این قانون کنار گذاشته شدند و یک خلأ مدیریتی در دولت به‌وجود آمد که می‌توان آن را یکی از دسته گل‌های مجلس دانست.

حال این اتفاق افتاده اما آنچه مسلم است اینکه «دو صد من استخوان خواهد که صدمن بار بردارد» یعنی کسی می‌تواند باری از دوش دولت بردارد که خودش قوه بدنی داشته باشد. کسی می‌تواند در این شرایط بسیار سخت و استثنایی در کشور خدمتگزار باشد و بتواند خوب اداره کند که خودش از تجربه‌ای قوی و اندوخته علمی بالا و توانمندی مدیریتی برخوردار باشد. مدیران فعلی دست به تصمیم نمی‌زنند چون مدیر نیستند یا هر کار که می‌خواهند انجام دهند باید از مدیران بالاتر کسب تکلیف کنند. این مدیران باید در زمان جنگ بر مبنای قانونی که در اختیار دارند جلو بروند. اما متاسفانه این شرایط در برخی از مدیران نیست. حتما دولت باید در مدیرانش تجدیدنظر کند؛ چراکه با این مدیران نمی‌شود این شرایط سخت را به پایان رساند. برخی مدیران واقعا ضعیف هستند، البته مدیران قوی نیز در دولت داریم، ولی اکنون نباید حتی یک نیروی ضعیف و متوسط هم در دولت باشد. همه نیروها باید آزمون پس داده و قوی باشند که بتوانند دولت را جهت مدیریت هرچه بهتر شرایط و خروج موفق از این وضعیت کمک کنند.

برخی اطرافیان رئیس‌جمهور به جای تقدیر از اصلاح‌طلبان به سبب حمایت‌‌ها بعضا آنها را مورد تخریب قرار داده‌اند؛ موضع اخیر معاون فرهنگی رئیس‌جمهور نسبت به رئیس دولت اصلاحات نیز موید همین مساله است؛ از دیدگاه شما این رویکردها از چه رو بیان می‌شود؟

من اگر بخواهم پاسخ این افراد را بدهم شاید خدای ناکرده تبدیل به اختلاف‌افکنی میان نیروها و حامیان دولت شود ولی من همه آنها را به انصاف دعوت می‌کنم. آنها باید جدای از حلقه اطراف خودشان به تلاش‌ها و فعالیت‌های ارزشمند تمام کسانی که خدمت کردند بیندیشند. اصلاح‌طلبان انتظار مادی از دولت ندارند، اما بی‌منتی هم بد است. اینکه برخی دیگران را هیچ‌کاره و تنها خود را همه‌کاره بدانند انصاف نیست. انصاف شرط مروت، مروت شرط ایمان و ایمان شرط جایگاه معنوی انسان متدین است.

انسان متدین نباید حرف بی‌حساب بزند. همانطور که رئیس دولت اصلاحلات گفتند ما از دولت هیچ‌انتظاری نداریم و مرحوم آیت‌ا... هاشمی نیز در دولت اول آقای روحانی چنین مضمونی را اشاره کردند همه کسانی که آمدند و از آقای روحانی حمایت کردند بر مبنای تکلیف خود وارد صحنه شدند و هیچ ‌سهم‌خواهی هم نکردند. اگر هم دولت از برخی اصلاح‌طلبان در پست‌های مختلف استفاده کرده این اصلاح‌طلبان نبودند که دنبال دولت باشند بلکه آنها دنبال آقایان بودند که بیایند و کمک کنند. البته از طرف دیگر نیز باید گفت که بی‌منتی کردن نیز نوعی عدم سپاسگزاری به درگاه خداوند است. عقل حکم می‌کند کسی که به ما خدمتی کرد قدردانش باشیم. خوشبختانه شخص آقای رئیس‌جمهور اینگونه نیستند، اما طبیعتا برخی اوقات سازهای ناسازی شنیده می‌شود که باعث رنجش عده‌ای از دوستان می‌شود. گرچه این دوستان نیز نباید برنجند چرا که اصلاح‌طلبان بر مبنای تکلیفی ملی و اعتقاد به صحنه آمدند، اما بی‌منتی شرط انصاف نیست.

با گذشت 2 سال از دولت دوم آقای روحانی به قرائت بسیاری از تحلیلگران سرمایه اجتماعی و محبوبیت دولت افت داشته. تحلیل شما از علل و عوامل این افت محبوبیت دولت چیست؟

من بدین امر معتقد نیستم چرا که برای سنجش محبوبیت آقای روحانی سنجش افکار نکردیم. در جلسه استانداران نیز وقتی برخی مطرح می‌کردند که محبوبیت یا سرمایه اجتماعی شخص آقای رئیس‌جمهور کاهش یافته می‌گفتم با چه مبنایی شما این سخن را می‌گویید و چه‌کسی نظرسنجی کرده است بنابراین چون نظرسنجی صورت نگرفته نمی‌‌توان قاطعانه گفت محبوبیت آقای روحانی با افت محسوس مواجه بوده است. البته طبیعتا نارضایتی مردم از دولت را می‌شود سنجید. چراکه وقتی در کوچه و بازار رفت و آمد داریم احساس می‌کنیم مردم از بی‌تصمیمی، دیرتصمیمی یا بدتصمیمی دولت ناراحتند و این واقعیتی است که نمی‌توان آن را انکار کرد.

حال اینکه محبوبیت کم شده و چه کسانی مقصرند به‌نظر بنده به چند دسته برمی‌گردد نخست؛ استکبار جهانی که سعیش بر پایین آوردن جایگاه اجتماعی خدمتگزاران کشور است. دوم؛ دولت پنهان که کمر به قتل دولت بسته، از هیچ‌کوششی فروگذار نکرده و به ظاهر خود را متدین می‌داند و به اسم انقلاب به انقلاب لطمه می‌زنند. سوم؛ افراد دیرتصمیم و بدتصمیمی که در اطراف دولت هستند. لذا اگر قرار باشد نارضایتی در کشور به‌وجود آید این عوامل مختلف دست به دست هم داده و موجب نارضایتی عمومی از مجموعه دولت و به‌وجود آمدن چنین شرایطی می‌شود. بنابراین مجلس و قوه قضائیه و نهادهای تحت نظر مقام معظم رهبری و بالاخص نهادهای انتصابی همه باید همکاری کنند. همه اینها باید در موفقیت یا عدم موفقیت دولت خود را دخیل بدانند، چراکه نمی‌شود کسی در حاکمیت باشد و بگوید موفقیت حاکمیت از آن ماست و عدم موفقیت‌هایش برای دیگران است. لذا موفقیت‌ها و عدم موفقیت‌ها به همه ارتباط دارد و همه از صدر تا ذیل در موفقیت یا عدم موفقیت دولت مؤثریم. طبیعتا کسانی که به آقای رئیس‌جمهور نزدیکترند و مشورت می‌دهند باید بیش از دیگران پاسخگو باشند نه اینکه توپ را به میدان دیگران شوت کنند و به جای اینکه پاسخ ایراد و اشکالات را بدهند به فرافکنی و فرار به جلو رو بیاورند. اینها پسندیده افراد متدین نیست.

با توجه به در پیش‌بودن انتخابات چه مولفه‌هایی می‌تواند زمینه‌ساز مشارکت حداکثری مردم در انتخابات باشد؟

ما استاندارهایی که در دولت آقای روحانی بودیم با استانداران دولت اصلاحات نشست‌هایی داریم و نظراتمان را به‌صورت مکتوب آماده کردیم و خدمت دوستان در دولت دادیم که به‌نظر می‌رسد دولت باید برای جذب نظر مردم و برای اینکه این حالت نگرانی مردم به امید تبدیل شود چند حرکت انقلابی شجاعانه انجام دهد.

آرمان/ حمید شجاعی

ادعاهای رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا علیه ایران



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در پی سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا با طرح ادعاهایی درباره تاثیر خروج آمریکا از برجام و وضعیت کنونی ایران درباره توان دفاعی ایران نیز اظهاراتی داشت.

به گزارش ایسنا به نقل از فاکس نیوز، رابرت اشلی جی. آر، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در گفت‌وگویی اختصاصی با این شبکه مدعی شد که ایران احتمالاً در «نقطه انعطاف» قرار دارد و حملات اخیر به نفت‌کش‌ها و سرنگونی پهپاد تجسس آمریکا را بخشی از تلاش ایران برای «تغییر وضعیت موجود» خواند.

اشلی ادامه داد که ایرانی‌ها بنا به فعالیت‌شان در این چند سال اخیر، احتمال دارد که بگویند با تاثیرشان بر دولت عراق و متحد منطقه‌ای قدیمی آن‌ها یعنی بشار اسد، در موقعیتی دلخواه هستند.

این مقام آمریکایی همچنین ادعا کرد که خروج آمریکا از توافق هسته‌ای ایران و تحریم‌های پس از آن تأثیری بزرگ بر حکومت [ایران] گذاشت و ادامه داد: انتظار می‌رود که این آژانس در ادامه سال جاری اطلاعات طبقه بندی نشده نظامی درباره ایران را منتشر کند که به دنبال آن گزارش‌هایی درباره چین و روسیه نیز ارائه خواهد شد.

وی درباره خروج آمریکا از برجام و تأثیر تحریم‌ها گفت: وقتی به پیشرفت برجام که فقدان بازده اقتصادی برای آن‌ها و تحریم‌هایی که «فشار زیادی بر دولت ایران وارد کرده است» نگاه کنیم، من فکر می‌کنم که این بازتاب عملکرد آن‌ها در تلاش برای ایجاد نوعی تغییر در مسیری است که در آن قرار دارند.

این ژنرال آمریکایی در ادامه با اذعان به تأثیر تحریم‌های آمریکا بر معیشت مردم ایران گفت: من می‌گویم کارزار فشار کارآمد بوده و سختی‌ها وجود دارند. رئیس جمهور [دونالد ترامپ] قبلاً این سوال را پرسید که آیا این تأثیری بر مردم ایران دارد؟ وقتی شما به اقتصاد آن‌ها نگاه کنید می‌بینید که بر کل کشور تأثیر دارد چراکه اقتصاد [ایران] در حال حرکت به سوی رکود بوده و آن‌ها در کشمکش هستند.

وقتی پهپاد جاسوسی آمریکا در هفته گذشته سرنگون شد، آژانس اطلاعات دفاعی تحلیلی فوری از توان نظامی ایران ارائه کرد. اشلی در جمعه گذشته رخ‌دادهای اخیر را با طفره رفتن از جزئیات عملیاتی و با توجه به دلایل امنیت ملی تشریح کرد.

وی در این باره گفت: ما این چیزها را برای رئیس جلسه، وزیر و سربازان تشریح می‌کنیم تا بتوانند تصوری درباره توانایی‌های ایران و واکنش آن‌ها در موقع اعمال فشار، داشته باشند و بنابراین ما به آن‌ها گزینه‌هایی می‌دهیم تا بتوانند احتمال کم، نسبی و زیاد انواع واکنش‌های ایران را بفهمند.

اشلی در ادامه مدعی شد که «تهدید ایران» برای عبور از سطح تعیین شده برای غنی‌سازی اورانیوم ممکن است برای فشار وارد کردن بر کشورهای دیگر برای محدود کردن آمریکا طرح شده باشد.

وی در ادامه با اشاره به تصمیم ایران مبنی بر کاهش سطح تعهدات برجامی‌اش گفت: آن‌ها به دنبال عبور از مقدار ۳۰۰ کیلوگرم [غنی‌سازی اورانیوم] هستند.

این مقام آمریکایی افزود: فکر می‌کنم چیزی که هم ما و ایرانی‌ها آن را ارزیابی می‌کنیم این است که آن‌ها در تلاشند تا بفهمند چطور می‌توان کاری کرد که کشورهای اروپایی به میز مذاکره برگردند و مذاکرات را از سر بگیرند.

به گزارش ایسنا، این ادعاها در حالی مطرح می‌شوند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا کنون در پانزده گزارش متوالی، پایبندی ایران را به برجام تایید کرده و مقامات عالی‌رتبه کشورمان تا کنون به دفعات تاکید کرده‌اند که قصد ایران از ارتقای برنامه هسته‌ای کشور، دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست.

تصمیم ایران برای کاهش سطح تعهدات برجامی آن در پی خروج آمریکا از برجام، بازگرداندن تحریم‌های سابق و اعمال تحریم‌های جدید در کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران و همچنین تعلل شرکای اروپایی توافق هسته‌ای در انجام تعهداتشان نسبت به ایران اتخاذ شد.

حساب بانکی ویژه برای قوه قضاییه،غیرقانونی است



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,امید سلیمی بنی

آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، ریاست قوه قضاییه درباره سرنوشت ۶۳ حساب بانکی این قوه که چالش شدیدی را در دوره رئیس سابق این قوه به وجود آورده بود اعلام کرد: «این حساب‌ها را به پنج حساب تقلیل دادیم و هزینه و درآمد این حساب‌ها را به مردم گزارش می‌دهیم. مصارف این پول‌ها در ازای خدمات قضائی بوده است.»

با وجود تغییرات به وجود آمده در رویه ریاست قوه قضاییه، باید دانست قانون درباره وجود این نوع حسابها، حکم مشخصی دارد: غیرقانونی است.

پیش از این اعلام شده بود بخش عمده ای از وجوه واریزی به ۶۳ حساب قوه قضاییه، «سپرده» است و بخشی هم متعلق به هزینه خدمات قضایی است. باید توجه داشت قانونی که درباره گردش مالی نزد سازمانهای دولتی و حکومتی بحث می کند، قانون محاسبات عمومی کشور است که بند ب از ماده ۳۱ آن، مال یا وجهی که عنوان «سپرده» دارد را اینطور تعریف کرده: وجوهی که به موجب قرارها و یا احکام صادره از مراجع قضایی از اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت می گردد و به موجب قرارها و احکام مراجع مذکور کلا یا بعضا قابل استرداد می باشد.

طبق ماده ۴۱ این قانون، تکلیف وجوه «سپرده» به روشنی مشخص شده است: وجوهی که به وسیله وزارتخانه ها... به عنوان سپرده و یا وجه الضمان یا وثیقه و یا نظایر آن دریافت می گردد باید به حسابهای مخصوصی که از طرف خزانه در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ... افتتاح می گردد واریز شود. وجوه واریز شده به حسابهای مذکور که بدون حق برداشت خواهد بود باید در آخر هر ماه به حساب مخصوص تمرکز وجوه سپرده در خزانه منتقل شود.

همچنین ماده ۴۳ قانون مزبور تاکید دارد: «... متخلف از اجرای این مواد... به مجازاتهای مقرر در قانون دیوان محاسبات کشور محکوم خواهد شد.»

قانون دیوان محاسبات کشور درباره مجازات اشخاص خاطی از مقررات مالی به روشنی در فصل چهارم، در ماده ۲۳ آورده است: هیات های مستشاری... به موارد زیر نیز رسیدگی و انشاء رای می نمایند:

الف... ب...

ج: عدم واریز به موقع درآمد.... و همچنین عدم واریز وجوهی که به عنوان سپرده یا وجه الضمان و یا وثیقه و یا نظایر آن دریافت می گردد.

تبصره یک این ماده هم گفته: هیات ها در صورت احراز وقوع تخلف ضمن صدور رای نسبت به ضرر و زیان وارده، متخلفین را حسب مورد به مجازاتهای اداری ذیل محکوم می نماید:

الف-توبیخ کتبی با درج در پرونده استخدامی

ب-کسر حقوق و مزایا حداکثر یک سوم از یک ماه تا یک سال

ج-انفصال موقت از یک ماه تا یک سال

د-اخراج از محل خدمت

هـ-انفصال دائم از خدمات دولتی

همچنین طبق تبصره ۲ این ماده، باید در صورت احراز وقوع جرم، پرونده به مراجع قضایی ارسال شود.

می توان نتیجه گرفت هر نوع حسابی که سپرده های حاصل از احکام و آرای قضایی یا هزینه خدمات قضایی را دریافت کرده و بیش از یک ماه نگه دارد، غیرقانونی است و قواعد مجازات متخلفین در این باره قابل اجراست. با این حساب، تقلیل حسابها از ۶۳ به ۵ فقره یا گزارش دهی به مردم، تفاوتی در اصل تکلیف قانونی برای پرداخت وجوه به بانک مرکزی ایجاد نمی کند و در اصل، قانون، حسابهای ویژه قوه قضاییه را به رسمیت نمی شناسد.

خبرآنلاین/امید سلیمی بنی

حرکت های بعدی تهران و واشنگتن بعد از ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکایی چه خواهد بود؟ / 4 گزینه ی پیش روی ترامپ در مورد ایران



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , ترامپ رابین رایت در نیویورکر نوشت: سپاه پاسداران ایران روز پنج شنبه حوالی ساعت 4 صبح موشکی را به سمت یک پهپاد جاسوسی آمریکا در نزدیکی تنگه هرمز شلیک کرد. این تنگه دروازه استراتژیکی برای ترانزیت یک سوم نفت دنیا محسوب می شود. این پهپاد بدون سرنشین 120 میلیون دلاری بر فراز آسمان منفجر شد. روز بعد وزیر امور خارجه ایران مختصات جغرافیایی این پهپاد در قلمرو هوایی خود را منتشر کرد. اما دولت ترامپ ادعا کرد که این حمله در قلمرو هوایی بین المللی انجام شده است. چند ساعت بعد دونالد ترامپ دستور داد که سه موضع در داخل ایران در واکنش به سرنگونی این پهپاد هدف قرار بگیرند. اما آقای ترامپ در دقایق آخر منصرف شد و این عملیات را لغو کرد. رئیس جمهور روز بعد در حساب توییتر خود شرح داد که تعداد تلفات احتمالی این حمله با سرنگونی یک پهپاد بی سرنشین تناسب نداشته است. اما تنش بین دو کشور به بالاترین نقطه در سه دهه گذشته رسیده است.

به گزارش انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: حمله موشکی اخیر در ادامه دیگر اقدامات تحریک آمیز اخیر ایران رخ داد. گفتنی است، در یک ماه گذشته شش نفت کش تجاری در نزدیکی خلیج عمان مورد هدف قرار گرفته اند. دولت ترامپ، ایران را به عنوان مسئول اصلی این حملات و همچنین اقدامات تهاجمی گروه های نیابتی اش در عراق، افغانستان و عربستان معرفی کرده است. ایران همچنین تهدید کرده است که در ماه ژوئیه برخی تعهدات خود در چارچوب توافق هسته ای برجام را به حالت تعلیق درخواهد آورد.

تهران 60 روز به طرف های دیگر برجام مهلت داده است که به وعده های خود برای محافظت از ایران در مقابل تحریم های اقتصادی آمریکا عمل کنند. ترامپ به صورت یکجانبه سال گذشته از توافق هسته ای برجام خارج شد و دوباره تحریم های اقتصادی را علیه ایران اعمال کرد. میزان صادرات نفت ایران از 3.2 میلیون بشکه در روز به تقریبا نیم میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. مقامات ایران در روزهای اخیر تهدید کرده اند که به زودی غنی سازی در سطوح بالاتر را از سر می گیرند. شاید هدف از این تهدید، گرفتن امتیاز از آمریکا و اروپا باشد، اما ایران در طول یک سال می تواند از این اورانیوم برای تولید بمب اتمی استفاده کند.

پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع آمریکا در تاریخ 17 ژوئن پیش از کنار کشیدن از مقام خود گفت: «آمریکا به دنبال درگیری نظامی با تهران نیست». اما پنتاگون از ماه مه هزاران سرباز آمریکایی را در کنار تعدادی بمب افکن بی-52، سامانه موشکی پاتریوت و یک ناو هواپیمابر به منطقه اعزام کرده است. آقای ترامپ اکنون چهار گزینه پیش رو دارد.

گزینه اول ادامه دادن کمپین فشار حداکثری علیه تهران و تلاش برای دست یابی به توافقی است که در آن مسائل تروریسم، برنامه موشکی ایران، حضور منطقه ای و حقوق بشر نیز در نظر گرفته شده اند. اما احتمال موفقیت این سیاست پایین است. آقای جان کیربی، سخنگوی سابق در وزارت خارجه آمریکا در این ارتباط گفت: «ایران هیچ انگیزه ای برای گفت و گو با ما ندارد. البته ما به اقتصاد ایران ضربه زده ایم، اما نه به اندازه ای که آن ها را به میز مذاکره بازگرداند».

گزینه دیگر این است که نیروها و ادوات جنگی بیشتری به منطقه اعزام شوند یا اینکه نیروی دریایی آمریکا کشتی های تجاری در خلیج فارس را اسکورت کند. خوب است بدانید که آمریکا قبلا این کار را انجام داده است. واشنگتن در سال 1987 در طول جنگ ایران-عراق سی کشتی جنگی را به منطقه خلیج فارس اعزام کرد. نیروی دریایی آمریکا در این مدت نفت کش های کویتی که پرچم آمریکا بر روی آن ها نصب شده بود را اسکورت می کرد. اولین نفت کش با یکی از مین های دریایی ایران اصابت کرد. ایران تصریح کرد که دست های مرئی مسئول این حادثه هستند. در سال 1988 ناو جنگی ساموئل رابرتز با یک مین برخورد کرد. نیروی دریایی آمریکا در پاسخ دو سکوی نفتی و چهار کشتی ایران را غرق کرد. اما آمریکا نیز کاملا بی گناه نبود. ناو ویسنس یک هواپیمای مسافربری ایران را هدف گرفت. در این حادثه دویست و نود نفر کشته شدند.

گزینه سوم برای دو طرف واکنش نشان دادن به اقدامات یکدیگر است. کاخ سفید روز پنج شنبه قصد داشت که همین کار را بکند. آقای ترامپ در ابتدا تصمیم گرفت که تعدادی از مواضع ایران را مشابه با حملات محدود سال قبل علیه رژیم بشار اسد مورد هدف قرار دهد. ظاهرا این مواضع شامل سایت های رادار و سامانه های موشکی بوده اند. اما ایران هیچ شباهتی با سوریه ندارد. ایران هشتمین ارتش بزرگ دنیا را با تقریبا نیم میلیون نیرو در اختیار دارد و اقدامات تلافی جویانه تهران می توانند به یک چرخه خشونت فاجعه آمیز در کل منطقه منجر شوند.

اما بدترین گزینه پیش رو نیز یک جنگ تمام عیار خواهد بود. آقای ترامپ در اولین واکنش عمومی خود نسبت به حادثه سرنگونی پهپاد گفت که این حمله احتمالا غیر عمدی بوده است. آقای حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران ایران در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «ما تمایلی برای جنگ با هیچ کشوری نداریم. اما نیروهای ما کاملا آماده هستند». واقعیت این است که کمپین نظامی احتمالی آمریکا علیه ایران هیچ شباهتی به مداخلات قبلی در عراق و افغانستان نخواهد داشت. شش سناتور برای جلوگیری از عملیات نظامی علیه ایران لایحه ای را در کنگره مطرح کرده اند. آقای تام اودال، نماینده دموکرات ایالت نیو مکزیکو گفت: «مجلس هیچ مجوزی برای اقدام نظامی علیه ایران صادر نکرده است. ما باید اطمینان حاصل کنیم که تنش های اخیر و محاسبات اشتباه دو طرف به یک درگیری فاجعه آمیز منجر نخواهد شد».

اما دولت ترامپ در ادامه راه به متحدانی نیاز خواهد داشت. واقعیت این است که این دولت به راحتی نمی تواند کشورهای دیگر را علیه ایران متحد کند. آقای داگلاس لوت، سفیر سابق آمریکا در سازمان ناتو در این ارتباط گفت: «دولت ترامپ شریک غیر قابل اطمینانی برای متحدان خود بوده است. آن ها هیچ انگیزه ای برای همکاری با ما نخواهند داشت».

در ماه گذشته کشورهای ژاپن، فرانسه، آلمان، سوئیس، عراق و عمان تلاش کرده اند که برای کاهش تنش ها بین تهران و واشنگتن میانجیگری کنند. ظاهرا هیچ کدام از دو کشور شروط طرف دیگر برای شروع مذاکرات را قبول ندارند. در صورتی که آقای ترامپ از توافق هسته ای خارج نمی شد و تلاش می کرد تا نقاط ضعف آن را با همکاری اروپا، روسیه و چین برطرف کند، بحران کنونی به وجود نمی آمد. در عوض، دولت ترامپ به تنهایی تلاش می کند که امنیت آب های خلیج فارس را تامین کند. نکته جالب توجه این است که آمریکا حتی نیاز زیادی به نفت خلیج فارس ندارد. آقای ترامپ بارها وعده داده بود که سربازان آمریکایی را به کشورش باز خواهد گرداند. اما ممکن است به زودی شاهد جنگ دیگری در منطقه باشیم.

آیا جنگ بین ایران و آمریکا اجتناب ناپذیر خواهد بود؟



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,جنگ ایران و آمریکا مایکل یانگ در بنیاد مطالعاتی کارنگی نوشت: سیاست دولت ترامپ در قبال ایران احتمال درگیری نظامی را افزایش داده است، اما هنوز جنگ بین دو کشور اجتناب ناپذیر نیست. خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران در سال 2018 رویدادهایی را در پی داشت که در نهایت به بحران کنونی منجر شدند. آقای ترامپ سال گذشته علیرغم مخالفت مکرر مشاورانش تصمیم گرفت که از توافق هسته ای برجام خارج شود. آن زمان هنوز حتی افراد جنگ طلب تر همچون جان بولتون به تیم آقای ترامپ ملحق نشده بودند. با این حال، ترامپ سخت ترین تحریم های اقتصادی را علیه ایران وضع کرد. کارزار فشار حداکثری ترامپ، ایران را در گرفتار کرده است.

به گزارش انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: اما حتی در صورتی که تشدید تنش ها در هفته های اخیر، آقای ترامپ را نسبت به سیاست خود مردد کرده باشند، گمان نمی کنیم که ترامپ بتواند اقدامات خصمانه خود در طول دو سال گذشته را با چند بیانیه یا توییت دلجویانه جبران کند. بالاخره باید به این موضوع توجه داشته باشیم که در طول دو سال گذشته رویکرد تهاجمی و تقابلی نسبت به ایران محور اصلی سیاست های منطقه ای دولت ترامپ را تشکیل داده بود و با رویکرد رهبران با نفوذی همچون بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز همگام بوده است.

ما هنوز در آستانه حمله قریب الوقوع آمریکا علیه ایران قرار نداریم. اما همان طور که اسرائیل در سال های گذشته بارها اهداف ایرانی ها در سوریه را هدف قرار داده بود، حتی یک درگیری غیر عمدی بین نیروهای آمریکایی و شبه نظامی های تحت حمایت ایران در عراق می تواند به تشدید تنش ها و حملات انتقام جویانه آمریکا علیه ایران منجر شود. اگرچه آقای ترامپ بارها بی میلی خود را نسبت به شروع درگیری نظامی در خاورمیانه اعلام کرده است، اما حملات محدود آمریکا علیه مواضع رژیم بشار اسد در سال 2018 نشان دادند که رئیس جمهور در صورت نیاز حتما به زور متوسل خواهد شد. به همین خاطر احتمال جنگ تمام عیار بین دو طرف نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است.

ظاهرا دولت ترامپ تصور می کرد که تشدید تحریم های اقتصادی و عملیات پروپاگاندای جدید علیه ایران در نهایت رهبران این کشور را به میز مذاکره بازخواهد گرداند. کمپین جدید واشنگتن علیه تهران با اعزام نیروهای جدید به خلیج فارس شروع شد. در ادامه مقامات آمریکایی عمدا اطلاعاتی در مورد یک جلسه سری در ارتباط با ایران در سازمان سیا را فاش کردند. ظاهرا هدف آن ها از افشای اطلاعات مرتبط با برنامه های نظامی خود ترساندن ایران بوده است، اما تاکنون موفق نبوده اند. باید به یاد داشته باشیم که آمریکا هم اکنون ده ها پایگاه نظامی در کشورهای اطراف ایران در اختیار دارد.

دولت ترامپ هنوز از این موضوع آگاه نیست که تهران برداشت متفاوتی از بحران کنونی دارد. اول، باید توجه داشته باشیم که ایران به دولت ترامپ اعتماد ندارد. به همین خاطر احتمال شروع مذاکره بین دو طرف پایین خواهد بود. دوم، رئیس جمهور ایران اخیرا اعلام کرد که کشورش به طور محدود تعدادی از تعهدات هسته ای خود در چارچوب توافق برجام را به حالت تعلیق درخواهد آورد. به این ترتیب، پیش بینی می شود که در 60 روز آینده تنش ها بین دو کشور افزایش پیدا کند. اما شواهد موجود نشان می دهند که هیچ کدام از دو کشور هنوز تمایلی به شروع یک جنگ واقعی ندارند.

سران ایران گفته اند که تهران توافق هسته ای برجام را در صورت خلف وعده آمریکا پاره خواهد کرد. اما آنها هیچ حرفی در مورد حمله ایران به آمریکا بر زبان نیاورده است.

اگرچه کمپین فشار حداکثری ترامپ علیه ایران باعث افزایش فشارهای اقتصادی علیه تهران و تشدید تنش در خلیج فارس شده است، اما هنوز جنگ بین دو کشور اجتناب ناپذیر نخواهد بود. شاید افراد تندرو در کاخ سفید ادعا کنند که تشدید فشارها علیه ایران به تغییر حکومت این کشور منجر خواهد شد یا رفتار تهاجمی تهران نسبت به کشورهای همسایه و آمریکا را تغییر خواهد داد.

دولت ترامپ در حال خیال بافی است. مقامات آمریکایی هرگز توضیح نداده اند که خروج از توافق هسته ای با ایران چگونه می تواند مانعی در مقابل حمایت های ایران از تهدید کردن متحدان آمریکا ایجاد کند. واشنگتن برای برطرف کردن نقاط ضعف توافق برجام نباید به طور یک جانبه از این پیمان بین المللی خارج می شد، بلکه باید تلاش می کرد با افزایش فشارهای دیپلماتیک به توافق بهتری دست پیدا کند.

تلاش های اخیر واشنگتن برای قطع صادرات نفت ایران نیز باعث دور شدن آمریکا از متحدان اروپایی خود شده است و در نهایت همه دستاوردهای دولت های پیشین برای جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته ای در منطقه خاورمیانه را از بین خواهد برد.

بدون شک اقدامات اخیر آمریکا فشار زیادی به ایرانی ها وارد خواهد کرد، اما هنوز جنگ بین دو کشور اجتناب ناپذیر نیست. آقای ترامپ یا آقای روحانی تمایلی به شروع یک درگیری نظامی بین دو کشور ندارند. آقای ترامپ بر خلاف برخی مشاورانش می داند که جنگ به اقتصاد آمریکا و دنیا آسیب وارد خواهد کرد و به ندرت اهداف از قبل برنامه ریزی شده محقق می شوند. رهبران ایران نیز ترجیح می دهند که کمک های اقتصادی از طرف های اروپایی برجام دریافت و تا پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ صبر کنند.

البته در هر صورت در روزهای آینده احتمال درگیری افزایش پیدا خواهد کرد. شاید آقای ترامپ تمایلی به جنگ نداشته باشد اما بسیاری از افراد نزدیک به او از اقدام نظامی حمایت می‌کنند. ظاهرا آقای ترامپ خیلی به دسیسه های مشاوران خود توجه نکرده است. به همین خاطر افرادی همچون جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور توانستند در هفته های اخیر در مورد تهدیدات منطقه ای ایران اغراق کنند.