در روزگاری که رسانههای خبری گستردگی امروز را نداشتند، شاید میشد جلو انتشار اخبار را گرفت، اما امروز دیگر چنین نیست و حتی اگر کانالهای رسمی و دوایر اطلاع رسانی نزدیک به دولت که باید این وظیفه را به عهده داشته باشند، به وظیفه خود عمل نمیکنند و مردم را از ماجراهایی که در کابینه اتفاق میافتد با خبر نمیکنند، بازهم نمیتوان منکر واقعیتهایی شد که همه رای دهندگان به آقای روحانی در سال 96 از آن باخبرند. از خودگذشتگی اسحاق جهانگیری دقیقا در این راستا معنا میشود.
اسحاق جهانگیری همان کسی است که در دولت اول روحانی توانست سروسامان و نظم و نسق قابل قبولی به کابینه بدهد و بهخصوص در بخش اقتصادی چنان کارآمدی از خود نشان دهد که مسئول پیگیری اقتصاد مقاومتی باشد. در واقع اگر به تاریخ فشرده و شش ساله دولت آقای روحانی نگاه کنیم میتوانیم نقش پررنگ آقای جهانگیری را در بخشها و آوردگاههای متعدد ببینیم. نقش معاون اول چنان تاثیرگذار بود که مخالفان دولت به خوبی متوجه شده بودند که با زدن و از کارانداختن مهمترین عنصر دولت میتوانند دولت را زمینگیر کنند. با معرفی کابینه دوم و جابهجایی برخی مهرهها در دولت تدبیروامید، اسحاق جهانگیری زیر فشار بیشتر قرار گرفت.
هر چند در این میان برخی نزدیکان آقای روحانی که در کابینه صاحب نفوذ بودند و توانایی ایستادن در برابر حامیان سیاسی خود را هم داشتند، دانسته یا ندانسته موجب فشار بیشتر بر معاون اول شدند اما جالب این است که جهانگیری در این بین میدان را خالی نمیکرد و گاهی حتی انجام کارهایی را قبول میکرد که شاید در شرایط عادی کسی در چنین جایگاهی آن را نمیپذیرفت. برای مثال در حالی که رئیس کل بانک مرکزی یا یکی از وزرای اقتصادی دولت میبایست تصمیم اتخاذ شده درباره دلار 4200 تومانی را به عهده بگیرد، در بزنگاه غیر از جهانگیری کسی در میانه نماند و در حالی که اگر جهانگیری اعلام آن تصمیم را به عهده نمیگرفت، هیچکس او را شماتت نمیکرد، کاری را انجام داد که بیش از آنکه در درستی یا نادرستی این تصمیم بشود چون و چرا کرد نشان دهنده آن است که جهانگیری بیهیچ منتی خود را فدای دولت برآمده از رای اصلاحطلبانه مردم میکند.
در ماجرای سیل اخیر هم این جهانگیری بود که در غیبت موثر بخشهای مرتبط با رسیدگی به مسائل استانداران، وارد کار شد و تصمیمی جدی برای تغییر در مدیریت استان گلستان گرفت. چنین بود که بخشهایی از دولت بهجای اینکه متوجه اهمیت از خود گذشتگی اصلاحطلبانه جهانگیری باشند، هر چه بیشتر در کار کمرنگ کردن نقش او موثر افتادند.
بوی تیز بنزین
از کنار هم گذاشتن خبرهای رسمی و غیر رسمی که از کابینه میرسید، در کنار توئیتهای منتشر شده، میشد فهمید که ظاهرا تنشی در کابینه بین آقای روحانی و جهانگیری اتفاق میافتد و اگر چه پادرمیانی علی لاریجانی ماجرا را در آن مجلس ختم بخیر میکند. «انتخاب» نوشت؛ «اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور پس از اظهارات تند و تیز روحانی خطاب به وی در جلسهای در روز شنبه، از دولت قهر کرده و از آن روز در محل کار خود حاضر نشده است.
گویا در پی بروز مباحثهای در جلسهای در روز شنبه، روحانی خطاب به جهانگیری میگوید که شما و اصلاحطلبان به دنبال سرنگونی دولت هستید. جهانگیری، اما در واکنش به این سخنان روحانی، تصمیم به ترک جلسه را میگیرد، اما لاریجانی از او میخواهد جلسه را ترک نکند. جهانگیری پس از پایان جلسه، راهی منزل شده و در محل کار خود حاضر نمیشود». اهمیت روشن شدن ابعاد ماجرا موجب شد سخنگوی دولت در گفتوگوی زنده با شبکه خبر، شرکت کند و در پاسخ به اینکه ماجرای قهر جهانگیری از دولت، صحت دارد یا خیر، بگوید: بین اختلاف نظر و قهر، تفاوت وجود دارد. طرح موضوع قهر در شأن آقای جهانگیری نیست و صحت ندارد. علی ربیعی درست گفته اما کامل نگفته است. او باید در ادامه میگفت که اسحاق جهانگیری چه باری را در کابینه تحمل میکند و میگفت که نقش او در دولت چنان است که نمیتوان به آسانی از چنین مدیری گذشت.
تحویل کلام به اینکه قهر در شأن کسی هست یا نیست نافی اصل موضوع نیست که دنبال کردن کار برای جهانگیری و ادامه دادن و به سرمنزل مقصود رساندن دولتی که از تنگناهای دولت دهم سر برآورده و 24 میلیون رای را در حمایت دارد، برای جهانگیری یعنی قرار گرفتن در معذوریت اخلاقی و حرفهای ادامه کار وگرنه زبان به کلام درشت بازکردن و سخنانی در قدح آوردن که شما (اصلاحطلبان) در پی سقوط دولت هستید به معنی فراموشی همه اتفاقهای دوسال قبل و در کوران مناظرههای انتخاباتی است که جهانگیری توانست ضربه رقبا به روحانی را دفع کند و صدای رسایی برای ترغیب بدنه اجتماعی اصلاحطلبان باشد. هر چند روزنامه آرمان به این مهم پرداخته بود و در گزارش«جهانگیری برود میماند» نشان داده بود که کسانی در کابینه دنبال کنار گذاشتن جهانگیری هستند و اگر نمیتوانند راسا او را از کابینه دور کنند، برآنند که او را به استعفا و کنارهگیری بکشانند.
علی ربیعی سخن دیگری نگفت اما بزرگان و برخی وزرا مانند محمدجواد ظریف و... به دیدن جهانگیری رفتند و او به کابینه بازگشت و در اولین جلسه بعد از این ماجرا از آقای جهانگیری دلجویی شده و گفته میشود که شخص آقای روحانی از معاون اول خود دلجویی کرده است. معنای رفت و برگشت کوتاه این است که جهانگیری از تلاشهایی که برای کمرنگ کردن نقش او صورت میگیرد باخبر است و هرچند کارش را ادامه خواهد داد، اما نافی فشارهای وارده به او نیست.
لایههایی در دولت مانند مخالفان دولت تردید نکنند که جهانگیری قبل از این امتحانش را پس داده و اگر به کابینه بازمیگردد به این دلیل است که او بینش صریحی از مشکلات این روزهای کشور دارد و میداند که کنار رفتن او چه هزینهای برای دولت خواهد داشت. در روزهای ابتدایی آغاز به کار کابینه دوم روحانی زمزمههایی وجود داشت که کار جهانگیری ادامه نخواهد داشت و چه بسا خود جهانگیری هم با ادامه کار موافق نبود اما پس از جلساتی با مسئولان و مقامات بلندپایه ادامه داد و شخصیت آزموده و سردوگرم چشیده جهانگیری مانع از آن شد که از کنارهگیری و استعفا سخن به میان آورد.
گرمای لبخند
دولتیها باید بیش و پیش از دیگران این را بدانند که وارد کردن مسائل حاشیه بر متن خدمتگزاری نتیجهای جز خوشحالی مخالفان دولت نخواهد داشت. ضمن اینکه باید بدانند که از دست دادن چهرهای مانند جهانگیری برای دولت تا چه اندازه سخت و پرهزینه خواهد بود. شاید درک همین واقعیت است که خبرهای منتشر شده نشان از بازگشت لبخند به کابینه دارد و تصاویر منتشر شده نشان از رفع ناراحتیها دارد. اینها همه به کنار؛ نکتهای که دولتیها باید به خاطر داشته باشند این است که هیچکس با نوشتن کتابی قطور حتی، نمیتواند واقعیتهای تاریخی شده را تغییر دهد.
میشود واقعیتها را تاحدی مخدوش کرد اما نمیتوان آنها را دیگرگون کرد. اگر آقای آشنا توئیت میکند که «جلسات عالی کشور نه جای بلهقربانگویی است، نه جای خطاب و عتاب و نه جای قهر و ناسازگاری. بزرگان کشور در این جلسات، دیدگاههای سازمانی مختلف و گاه متعارض را با صراحت تمام مطرح و تبادل نظر را تا رسیدن به بهترین تصمیم برای بهبود زندگی مردم دنبال میکنند»، میتواند چنین برداشت شود که آقای آشنا با کنار هم گذاشتن چند واژه در کار کاستن از انرژی رها شده بهخاطر این رفت و برگشت است. آقای آشنا باید تلاش کند که واژههایی که بهکار میبرد در کار وارونه جلوه دادن ماجرا نباشد. از کنار هم گذاشتن توئیت آشنا و تایید و تکذیبهای صورت گرفته در باب این ماجرا به آسانی میشود دید که اسحاق جهانگیری با چه فشارهایی در دولت روبهروست.
آری؛ به اتفاق جهان میتوان گرفت
اسحاق جهانگیری نیازی به بازگویی چرایی برگشت به کابینه را ندارد. او قبلا نشان داده که برای اینکه کشور، نظام سیاسی و جریان اصلاحات ضربه نخورد، همچنان در دولت باقی خواهد ماند و به کارش خواهد پرداخت اما این به معنی از یاد بردن اتفاقهای این چند ساله نیست. امید این است که همه اعضای دولت بدانند در این شرایط دشوار باید با حمایت از هم دولت را قویتر از قبل کنند و مباد که خود دولت در کار کاستن از انرژی و توانش باشد.
آرمان/ مرتضی خبازیان
به گزارش ایسنا، عادل الجبیر وزیر مشاور عربستان در امورخارجه در گفتوگو با شبکه فرانس ۲۴ در ادامه فرافکنیهای مقامات سعودی به تکرار ادعاهای بیاساس و خصمانه خود علیه ایران پرداخت.
الجبیر در ادعاهای خود ایران را عامل بیثباتی در منطقه دانست و گفت که این رفتارهای ایران بدون عواقب و پیامد نمیتواند ادامه یابد.
وی همچنین ابراز امیدواری کرد که احتمال وقوع درگیری میان ایران و آمریکا همچنان قابل پیشگیری و پرهیز باشد.
این وزیر سعودی که کشورش یکی از تحریک کنندگان اصلی آمریکا برای ورود به جنگ است، گفت: همه برای جلوگیری از وقوع جنگ در منطقه تلاش میکنند. جنگ برای همگان خطرناک است. هرچند، این ایران است که همیشه منجر به تشدید اوضاع میشود.
الجبیر با تکرار این ادعای بدون سند که ایران مسئول حمله به نفتکشها در دریای عمان بوده و از طریق نیروهای مورد حمایتش در یمن به فرودگاه و خط لوله انتقال نفت عربستان حمله کرده است، مدعی شد: ایرانیها دست به اقدامات تخاصمی میزنند و رفتارهای تهدیدآمیز دارند. بنابراین، ایرانیها هستند که باید برای کاهش تنش کاری بکنند.
وی همچنین مدعی شد: عربستان سعودی در طول چهل سال گذشته تلاش کرده تا از طریق گفتوگو با ایران خصومتها را کاهش دهد اما موفقیتآمیز نبوده است. بنابراین، ریاض از تحریمهای بیشتر علیه ایران کماکان حمایت خواهد کرد.
این مقام سعودی افزود: من بر این باورم که هر کاری برای افزایش فشار بر ایران باید انجام شود تا این کشور سیاستهایش را تغییر دهد. من فکر میکنم که آمریکاییها در حال بررسی تحریمهایی هستند که احتمالاً شامل بخش گاز میشود اما صحبت درباره آن را به یک کارشناس اقتصادی و مالی واگذار میکنم اما این میل وجود دارد که فشارها بر ایران افزایش یابد. بنابراین، ایران باید بداند که هزینهای سنگین برای سیاستهایی میپردازد که قابل پذیرش نیستند و باید تغییر کنند.
به گزارش ایسنا، این ادعاهای نخ نما در حالی بهطور مکرر از زبان مقامات سعودی شنیده میشود که بنا بر اعتراف متحدان غربی سعودیها عربستان خود همواره عامل اصلی بیثباتی، تفرقه، ظهور و توسعه تروریسم و جنگهای منطقه بوده است و با سیاستهای مداخله جویانه تلاش کرده به اهداف خصمانهاش علیه ایران برسد. عربستان سعودی اما تلاش میکند با فرافکنی و طرح اتهامات بیاساس علیه کشورمان ایران را برای تمامی مشکلات منطقه مقصر جلوه دهد و همچنین توجه جامعه بینالملل را از واقعیت سیاستهای خود منحرف کند.
به گزارش ایسنا، سوزان رایس مشاور امنیت ملی آمریکا در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ در یادداشت خود در روزنامه نیویورک تایمز به بررسی عملکرد رئیس جمهور آمریکا در قبال ایران طی روزهای اخیر و در واکنش به ماجرای سرنگونی پهپاد متجاوز آمریکایی توسط ایران نوشت: اگر حرف رئیس جمهور ترامپ را باور کنیم، آمریکا تنها ۱۰ دقیقه تا آغاز جنگ علیه ایران فاصله داشته است. اشتباه نکنید، اگر رخ میداد اینها حملاتی نبودند که ایران به سادگی از کنارشان عبور کند. این، میتوانست آغاز یک جنگ پر هزینه باشد که جان هزاران نیروی ارتش آمریکا در خلیج (فارس)، متحدان منطقهایمان و بهطور مستقیم اسرائیل را به خطر بیندازد و همزمان نیز به دلیل اخلال در حمل و نقل دریایی تنگه هرمز به اقتصاد جهانی شوک وارد کند.
مهم نیست! آقای ترامپ مدعی است که در این باره بهتر فکر کرده است. وی در آخرین دقایق تصمیم میگیرد که کشته شدن ۱۵۰ نفر پاسخ نامناسبی برای سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی است که احتمال دارد تنها لحظاتی وارد حریم هوایی ایران شده باشد. اجازه دهید به این نتیجهگیری برسیم که روند یک ساعته اتخاذ این تصمیم صحیح بوده و بسیار از هر اتفاق جایگزین دیگری بهتر است.
با این حال، خطر وقوع جنگ هنوز واقعی است. چطور ممکن است ما تنها ۱۰ دقیقه با یک جنگ ابلهانه فاصله داشته باشیم در حالی که رئیس جمهور برآوردی از پیامدهای آن نداشته است؟ من به عنوان یک مشاور امنیت ملی سابق که در بسیاری از تصمیمات درباره استفاده از اقدام نظامی و زمان آن نقش داشتم، بیش از هر شخص دیگری اطمینان دارم که روند تصمیمگیری ما در زمینه امنیت ملی به طرز خطرناکی ناکارآمد است.
اگر رئیس جمهور ترامپ حقیقت را بگوید باز هم به درستی درباره خطرات و پیامدهای یک اقدام نظامی پیش از صدور فرمان حمله نظامی تحقیق و بررسی نکرده است. سوال درباره تلفات احتمالی غیرنظامیان امری بدیهی است و باید از همان ابتدا در روند تصمیمگیری او مد نظر قرار میگرفت. آیا جان بولتون، مشاور امنیت ملی که یک دهه است از حمله به ایران حمایت میکند از ارائه یک استدلال درست درباره هر دو طرف سر باز زده است؟
هرچند اگر آقای ترامپ به معنای واقعی خواهان جنگ با ایران نباشد و میخواهد سیاست امنیت ملیاش را کنترل کند، حکمتی در این ماجرا وجود دارد.
آقای ترامپ به هر دلیلی تصمیم گرفته باشد به ایران حمله نکند، میتواند از این خویشتنداری به عنوان یک گشایش دیپلماتیک بهره ببرد. ایرانیها نیز میگویند که از هدف قرار دادن هواپیمایی آمریکایی که حامل ۳۵ نیروی نظامی بوده خودداری کرده و پهپاد را زدهاند. هر دو طرف مدعیاند که از تشدید تنش پرهیز کردهاند. واقعیت داشته باشد یا نه، این یک فرصت برای تعدیل وضعیت کنونی است.
رئیس جمهور ترامپ برای آزمودن چشمانداز کاهش تنش میبایست با شفافیتی غیر قابل انتظار و عزم و اراده عمل کند. او ابتدا لازم است که مشاور امنیت ملی غیر قابل کنترل خود و سپس پیرو او، یعنی وزیر امورخارجه جنگ طلبش را کنار بگذارد.
رئیس جمهور در گام دوم میبایست خطوط قرمزش برای اقدام نظامی علیه ایران را محدود و مشخص کند. او باید به صراحت بگوید که سه چیز ممکن است به بررسی گزینه نظامی آمریکا بینجامد؛ حمله به نیروهای آمریکایی، تلاش ایران برای دستیابی به مواد شکافت پذیر برای ساخت بمب و هر گونه حمله مستقیم ایران علیه اسرائیل. همچنین لازم است که آقای ترامپ به کنگره اطمینان دهد که آمریکا جنگی غیر ضروری علیه ایران آغاز نخواهد کرد.
سوم اینکه آقای ترامپ باید به سرعت خطوط قرمز خود را به ایران اعلام کند و مسیری را برای پرهیز از جنگ روشن کند. با این کار، او میبایست از یک فرد بازنشسته باتجربه و فراحزبی که ایران را به خوبی میشناسد، شخصی با استعدادهای بیل برنز که زمانی معاون وزیر امورخارجه بود و با ایران مذاکره کرده یا مثلاً توماس پیکرینگ که شش بار سفیر و زمانی قائم مقام وزیر امورخارجه بوده است را به کار گیرد. اگر آقای ترامپ نمیتواند فردی خارج از تیم خود را به کمک بطلبد، میتواند جان سولیوان، معاون وزیر امورخارجه را که فردی عاقل است به نیویورک بفرستد تا با مجید تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل که زمانی در آمریکا تحصیل کرده، در مذاکرات هستهای حضور داشته و از نظر تهران قابل اعتماد است، مذاکره کند.
چهارم، لازم است که رئیس جمهور یک سری گامهای متقابل را ترسیم کند تا اعتماد و آشنایی میان هر دو طرف برای گفتوگوهای مهمتر ایجاد شود. به عنوان مثال، آقای ترامپ میتواند به ایران اجازه دهد که مجدداً اورانیوم با غنای پایین خود را بفروشد و در ازا دست از تهدید برای عبور از محدودیتهای تعیین شدهاش در توافق هستهای بردارد.
پنجمین اقدام این است که رئیس جمهور ترامپ باید برای خروج از توافق هستهای یک تعلیق با محدوده زمانی تعیین کند و در صورتی که ایران بپذیرد شهروندان آمریکایی زندانی در این کشور را آزاد کند و با آمریکا و دیگر طرفهای توافق هستهای وارد مذاکره مستقیم شود، بهطور موقت تحریمهای وضع شده جدید را لغو کند. اگر مذاکرات به نتیجه رسید، ما میتوانیم رفع تحریمها را وسعت دهیم.
ممکن است این گامهای متقابل به خوبی کار نکند. ایران ممکن است مذاکره نکند. ممکن است آقای ترامپ جرات این را نداشته باشد که از دیپلماسی واقعی بهره ببرد یا فشارها را کاهش دهد. آقای بولتون یا آقای پمپئو، عربستان سعودی یا اسرائیل ممکن است ما را برای یک درگیری تحریک کنند و پای آمریکا را به آن بکشانند اما یک چیز مشخص است: اینکه به نظرمیآید بدون پیمودن چنین مسیری ما به سمت یک درگیری پر هزینه اجتناب ناپذیر با ایران پیش خواهیم رفت.
تصمیم رئیس جمهور ترامپ برای خروج از توافق هستهای در حالی که ایران کاملاً به آن پایبند بود و سپس بازگرداندن تحریمهای این کشور احمقانه بود و همانطور که انتظار میرفت نتیجه معکوس داشت اما ما در جایی قرار داریم که در آن هستیم. یافتن راهی برای استفاده از اشتباهات بزرگ او و همزمان نشان دادن تمایلمان برای پایین آمدن (از اشتباهات) بهترین گزینه پیش روی ما است.
به گزارش خبرآنلاین، به نقل از ان بی سی، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در گفتگویی با شبکه خبری NBC گفت: میخواهم بگویم اگر یک فرصت دیگر داشتم، جف سشنز را به عنوان دادستان کل آمریکا منصوب نمیکردم. این بزرگترین اشتباه من بود.
سشنز قائم مقام ارشد کمپین ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ و نخستین سناتوری بود که وی را مورد ستایش قرار داد اما روابط این دو پس از آن به سردی گرایید که سشنز خودش را از شر تحقیقات درباره مداخله احتمالی روسیه در انتخابات مذکور بیرون کشید و در نهایت باعث شد تا "رود روزنستاین"، معاون سابق دادستان کل "رابرت مولر" را به عنوان بازرس رسیدگی به این پرونده منصوب کند.
سشنز در نوامبر ۲۰۱۸ و یک روز پس از انتخابات کنگره از سمت خود به عنوان دادستان کل آمریکا استعفا کرد.
رئیسجمهوری آمریکا در بخشی از مصاحبه خود همچنین دیدگاه اروپا مبنی بر پایبندی ایران به برجام را به چالش کشید و مدعی شد آنها به دنبال منافع تجاری خود هستند.
وی در این باره مدعی شد: اهمیتی به اروپاییها نمیدهم. آنها کلی پول (از ایران) درمیآورند. مثلاً فرانسویها به ایران ماشین میفروشند. اروپاییها (خیلی) کارهای دیگر هم انجام میدهند.
ترامپ همچنین بار دیگر از بابت حمایت از اروپاییها، سر آنها منت گذاشت و گفت: ناتو و کلی هزینههای تجاری، واقعاً که اتحادیه اروپا این همه سال کلی امتیاز از ما گرفته است.
وی بار دیگر مدعی شد آماده عقد هر توافقی که مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای باشد؛ هست و اهمیتی نمیدهد که این توافق دوجانبه باشد یا چندجانبه.
ترامپ در این باره گفت: اهمیتی نمیدهم چه جور یا چه نوع معاملهای باشد. میتواند جداگانه یا جمعی باشد.
وی بار دیگر در پایان مهلت ۱۵ ساله برجام مدعی شد که ایران سودای ساخت سلاح هستهای را پیگیری میکند.
مشاوران امنیت ملی میخواهند ما را به جنگ بکشانند
ترامپ در حالی این اظهارات را به شبکه ان بی سی نیوز بیان کرده است که اخبار درز شده از کاخ سفید حکایت از آن دارد که رئیسجمهوری آمریکا به یک "معتمد" گفته است مشاوران امنیت ملی کاخ سفید قصد دارند او را به جنگ با ایران بکشانند.
روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به یکی از معتمدانش درباره مشاوران خود گفته است این افراد میخواهند ما را به جنگ بکشانند و این منزجرکننده است. ما به جنگهای بیشتر احتیاجی نداریم.
به گزارش وال استریت، ترامپ در خفا از سرنگونی پهپاد "حدوداً ۱۳۰ میلیون دلاری" آمریکا از سوی ایران ابراز تاسف کرده اما گفته است اهمیت این پول برای رایدهندگان کمتر از تلفات بالقوه آن بوده است.
براساس گزارشها، او به معتمدانش گفته است هر شخصی که کشته شود خانوادهای دارد، بنابراین صدها تن دیگر تحت تاثیر یک حمله تلافیجویانه آمریکا قرار میگیرند.
این خبر در حالی از بامداد امروز منتشر شده است که دکتر محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان شب گذشته در توئیت خود نوشت: " شواهد بیشتر (شامل ورود پهپاد جاسوسی MQ9 به آبهای سرزمینی ایران در ۲۶ ماه می، خرید قایقهای تندرو و تماسهای تلفنی برای برنامهریزی انتساب حمله به کشتیها به ایران) نشان میدهد که "تیم بی" چند لحظه تا انداختن دونالد ترامپ به تله جنگ فاصله داشته است. خردورزی مانع از این شد؛ ولی تروریسم اقتصادی تنش به بار میآورد."
رئیس جمهور آمریکا همچنین در این مصاحبه به اخبار درز شده از کاخ سفید با کنایه به مشاورانش، از جان بولتون به عنوان یکی از" شاهینها" (جنگطلبها) در دولتش یاد کرد که به گفتهی ترامپ، "اگر اختیارش با خودش بود یک مرتبه با کل دنیا در می افتاد".
ترامپ در ادامه این گفتگو در پاسخ به این سوال که آیا احساس میکند افراد دیگری در دولتش با فشار او را به سمت جنگ با ایران میبرند؟ گفت: که او در دولتش هم "کبوتر" (صلح طلب) و هم "شاهین" (جنگ طلب) دارد.
ترامپ تصریح کرد: جان بولتون مسلماً یک شاهین است و اگر اختیارش دست خودش بود یک مرتبه با کل دنیا در میافتاد. اما از نظر من این مهم نیست چون من حضور هر دو گروه را در دولتم میخواهم.
چند روز پیش ترامپ در توییتی مدعی شد، ارتش آمریکا آماده بوده اقدام ایران در هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی را تلافی کند اما وقتی فهمیده که تلفات حمله تلافیجویانه آمریکا به چه میزان است از این تصمیم صرف نظر کرده است.
ترامپ همچنین در پاسخ به اینکه در تجارت موفقتر بوده است یا ریاست جمهوری گفت: معتقدم نمیتوانم در سیاست از این موفقتر باشم. منظورم این است که یک بار نامزد شدم و الان رئیسجمهوری آمریکا هستم. چنین اتفاقی قبلا پیش نیامده است. تجارت من هم یک موفقیت فوقالعاده بوده است. به وکلایم گفتهام که میخواهم اظهارنامه مالیاتی خودم را نشان دهم. اظهارنامه مالیاتی من عالی است. من کسب و کار بزرگی راه انداختم.
چاک تاد، خبرنگار انبیسی پرسید آیا هر روزی که بخواهید میتوانید اظهارنامه مالیاتی خود را منتشر کنید؟ ترامپ پاسخ داد: حقیقتا باور ندارم. شما اطلاعی از اظهارنامه مالیاتی ندارید. من تحت بازرسی هستم اما شما از اظهارنامه مالیاتی من خبر ندارید. من هم مایلم آن را منتشر کنم. من شرکت فوقالعادهای راه انداختم. من میتوانستم از بانکها وام بگیرم ولی نگرفتم چون پول داشتم و همین موجب شگفتی بسیاری در این سالها شده است. حدس میزنم شما باید بگویید که من واقعا در سیاست هم موفق هستم.
چاک تاد درباره تغییر حزب جمهوریخواه در دید او پرسید. آیا فکر میکنید که شما باعث این تغییر شدید یا فکر میکنید حزب تغییر میکند و شما رهبری هستید که آنها انتخاب کردند؟ ترامپ گفت: فکر میکنم عقل سلیم موجب آن شد. مردم میپرسند که آیا شما محافظهکارید؟ حدس میزنم محافظهکار باشم اما با عقل سلیم. معتقدم به مرزهای قدرتمند نیاز داریم. در ضمن مکزیک هم کار فوقالعادهای انجام میدهد. ما اقتصادی عالی داریم و مردم دوست دارند اینجا بیایند. اما روند آن کند شده است. من طرفدار مرزها، بهداشت و درمان عالی هستم. اوباماکر فاجعه بود.
رئیسجمهوری در پاسخ به اینکه آیا برای شکست آمادهاید، گفت: نه. شاید نه. احتمالا نه. خب خیلی بهتر میشد اگر میگفتم بله ولی احتمالا برای شکست آماده نیستم. باخت را دوست ندارم. در زندگیام خیلی شکست نخوردهام.
ترامپ در پاسخ به این حقیقت که آرای مردمی را در ۲۰۱۶ به دست نیاورد، در سخنانی نامفهوم گفت: خب حرفی میزنم که دوباره جنجال میکند. آرای زیادی انداخته شد که باور کردنی نبود. نگاهی به کالیفرنیا بیندازید. آنها به میلیونها رای اذعان کردند.
خبرنگار از او پرسید که درباره چه صحبت میکند. ترامپ گفت: آرای غیر قانونی زیادی بود. اما درباره آرای مردمی، باید بگویم که من برای آرای مردمی کمپین نکردم.
ترامپ در پاسخ به اینکه مایل است تا دوباره با هیلاری کلینتون وارد رقابت شود، گفت: خیر. در واقع مایلم با جو بایدن (معاون رئیسجمهوری سابق آمریکا) رقابت داشته باشم. این ترجیح من است. جو خوابالو. او خوابالو است. کلینتون خوابالو نیست. برای یک جمهوریخواه کسب کالج الکترال سختتر از به دست آوردن آرای مردمی است. دستکم برای من. من به ۱۹ یا ۲۱ ایالت رفتم. چهار مرتبه فقط به ایالت مین رفتم چون آرای آن را میخواستم. آن را گرفتم و این زیبایی کالج الکترال است. خب من حامی چیزهای دیگری بودم و تغییر کردم. اما به شما میگویم که کالج الکترال آرای بیشتر ایالات را به شما میدهد. دوره سوم ریاست جمهوری هم در کار نیست. قبلا درباره آن شوخی کردم.
ترامپ در پاسخ به اینکه آیا نتایج انتخابات ۲۰۲۰ را میپذیرد، گفت: ۱۰۰ درصد. قطعا. هر آنچه در ۲۰۲۰ رخ دهد میپذیرم.
ترامپ پیشتر درباره تایید مایک پنس، معاون رئیسجمهوری آمریکا در ۲۰۲۴ تردید کرده بود و همین موجب شد تا حضور ۱۰۰ درصدی پنس در ۲۰۲۰ زیر سوال برود. رئیسجمهوری آمریکا به انبیسی گفت: او معاون فوقالعادهای است و دوست من. آن زمان که چنین سوالی از من پرسیدند، من از سوال شگفتزده شدم و برای همین تردید کردم. من اصلا به چنین چیزی فکر نکردم. این میتواند تنها دلیل باشد. اینکه در ۲۰۲۴ چه اتفاقی میافتد، نمیدانم. نمیدانم که او نامزد میشود یا نه. اصلا نمیدانم چه کسی شرکت میکند.
ترامپ درباره صحبت با روسای جمهوری پیشین آمریکا نام جورج بوش و جیمی کارتر را آورد و گفت که صحبتی با باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا نداشته است. او گفت: جیمی کارتر را دوست دارم. او گاها از من دفاع میکند. لزوما با او اتفاقنظر ندارم. او این را درک میکند، من هم. با این حال بارها از من دفاع کرده است و معتقد است که رسانهها بدترین برخورد را با من داشتهاند.
به گزارش فارس، یک مقام نزدیک به خزانهداری آمریکا به نشریه «والاستریت ژورنال» گفت که در بین محدودیتهایی که قرار است امروز (دوشنبه) آمریکا علیه اعلام کند، احتمالا تحریم کانال ویژه مالی اروپا با ایران موسوم به «اینستکس» نیز وجود داشته باشد.
ترامپ شامگاه شنبه طی پیامی در صفحه شخصی توئیتر خود گفت روز دوشنبه (امروز) تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال میکند. «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا نیز روز گذشته با تایید این خبر، گفت واشنگتن در تلاش است تا از رشد اقتصاد ایران جلوگیری کرده و راههای دور زدن تحریمها را مسدود کند.
علیرغم اینکه ترامپ یا دیگر مقامات آمریکایی جزئیاتی از تحریمهای ادعایی امروز اعلام نکردهاند اما این نشریه احتمال میدهد که این محدودیتها بیشتر بهصورت ثانویه و بهشکل جریمه کردن بانکها، شرکتهای بیمه و شرکتهای تجاری خارجی باشد که هنوز هم در هر حوزهای با ایران در ارتباط هستند.
اینستکس سرواژهای است که از قرار گرفتن حروف ابتدایی عبارت «Instrument in Support of Trade Exchange» به معنای «ابزاری برای حمایت از مبادلات تجاری» تشکیل شده است. سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس روز ۱۱ بهمن ماه ۱۳۹۷ بود که رسماً ثبت این کانال را اعلام کردند.
با اینکه خزانهداری آمریکا به سوال این نشریه درباره ماهیت تحریمها پاسخی نداد اما والاستریت ژورنال به نقل از منابع مطلع احتمال میدهد که دیگر بخشهای اقتصاد ایران که هنوز تحریم نشدهاند، مانند تولید کالاهای صنعتی یا مصرفکننده هدف قرار بگیرند.
بر این اساس، دیپلماتهای اروپایی میگویند که دولتهای فرانسه، آلمان و بریتانیا اخیرا (شنبه یا یکشنبه) درخواست دیپلماتیک رسمی به تهران مبنی بر لزوم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به تعهد برجامی مرتبط با سقف ذخایر اورانیوم غنیشده ارسال کردهاند.
مقامات اروپایی همچنین در گفتوگو با این نشریه هشدار دادند که عدم پایبندی ایران به تعهداتش میتواند عواقب جدی برای آنها داشته باشد اما در عین حال توانایی اروپا برای اثرگذاری بر ایران نیز محدود است.
روزنامه «واشنگتنپست» نیز چندی پیش در گزارشی با بیان اینکه از نظر اروپا، آمریکا مقصر تنشهای کنونی در روابط با ایران است، به نقل از مقامات کاخ سفید نوشته بود که احتمال دارد هر نهاد اروپایی که برای دورزدن تحریمها ایجاد شود، تحت تحریمهای واشنگتن قرار بگیرد.