بارها پیش میآید انسان مجبور میشود به دلایل مختلف سازههای عظیمی را که بنا کرده، جابهجا کند. از این سازهها میتوان به موشکهای فضایی بزرگ و قرار دادن آنها روی سکوی پرتاب یا بناهای قدیمی که باید برای سالم ماندن جابهجا شوند، اشاره کرد. اما امروزه انسان با توجه به علم مهندسی بینظیری که به آن دست یافته است، میتواند چنین اجسام بزرگی را به مکانی دیگر منتقل کند. در ادامه به چند نمونه از اجسام و بناهایی که با دستگاههای غولپیکر جابهجا شدهاند اشاره میکنیم.
ایستگاه پژوهشی هالی، قطب جنوب
«قرمز بزرگ» نام مستعاری است که به ایستگاه پژوهشی هالی -که قابل جابهجایی است- دادهاند. این ایستگاه زیر نظر سازمان جنوبگان بریتانیا اداره میشود. این بنا دارای یک اتاق غذاخوری، آشپزخانه، یخچال بزرگ، سالن استراحت، باشگاه ورزشی و یک بوفه کوچک است. این ایستگاه بدون وجود افراد و اثاثیه، حدود ۲۲۰ تن وزن دارد. ایستگاه پژوهشی هالی روی «یختاق برانت» قرار داشت که بیش از ۱۵۰ متر ضخامت داشت و شناور بود. این یخ شناور هر سال حدود ۴۰۰ متر در جهت غرب و به سمت دریا حرکت میکرد.
وجود این ایستگاه به دلیل مطالعاتی که انجام میدهد بسیار مهم است و به بررسی وضعیت تغییرات آب و هوای قطبی میپردازد و در جستوجوی شهابسنگهای جنوبگان بسیار به کار میآید. جالب است بدانید حفره لایه ازن جنوبگان را پژوهشگران این ایستگاه در سال ۱۳۶۴/ ۱۹۸۵ شناسایی کردند.
اواخر سال ۱۳۹۵/ اوایل سال ۲۰۱۷ میلادی، این ایستگاه به دلیل ایجاد ترکهایی روی یختاق برانت که روی آن قرار داشت، باید به مکانی دیگر- حدود ۲۴کیلومتر به سمت شرق- منتقل میشد. در آن موقع این ایستگاه پژوهشی، بزرگترین سازهای بود که نیاز به تغییر مکان داشت. این جابهجایی با استفاده از دو بولدوزر بزرگ و یک برفکوب به نام پیستن بالی «PistenBully» انجام شد. این کار تقریبا پنج ساعت طول کشید!
موشک سایوز- اف. جی، قزاقستان
در پایگاه فضایی بایکانور قزاقستان، رسم این است که هنگام جابهجایی یک موشک، روی ریل قطار چند سکه قرار میدهند. قطار دیزلی وقتی به سمت مقصد خود به راه میافتد، سکهها را خرد میکند. اکنون این قطار قصد دارد موشک سایوز اف. جی را به سکوی پرتاب پایگاه فضایی بایکانور منتقل کند. این پایگاه فضایی، سال ۱۳۴۰/ ۱۹۶۱، شاهد پرواز یوری گاگارین به عنوان اولین انسان به فضا بوده است.
دو روز بعد از اینکه این تصویر از موشک در اسفند ۱۳۹۶/ مارس ۲۰۱۸ گرفته شد، دو فضانورد آمریکایی و یک روسی با آن به ایستگاه فضایی بینالمللی فرستاده شدند. بعد از اینکه برنامه شاتل فضایی ناسا در سال ۱۳۹۰/ ۲۰۱۱ تعطیل شد، بیشترین پرتابهای موشک، از این پایگاه فضایی انجام میشوند. این پایگاه فضایی ابتدا به وسیله وزارت دفاع شوروی در سال ۱۳۳۴/ ۱۹۵۵ برای پرتاب موشکهای بالستیک تاسیس شد. امروزه، مسیر قدیمی قطار نزدیک این پایگاه به مسیری برای جابهجایی موشکهای ۳۰۵ تنی شده تبدیل است.
حمام قدیمی آرتوکلو، ترکیه
این حمام قدیمی که در شهر تاریخی حسنکیف (Hasankeyf) ترکیه قرار دارد، قرنها قدمت داشته و حدود ۱۵۰۰ تن جرم دارد. مسؤولان این شهر پس از سرریز شدن سد هیدروالکتریکی ایلیسو که به تازگی ساخته شده است، تصمیم گرفتند این حمام را از شهر خارج و به درون یک پارک ویژه آثار باستانی منتقل کنند.
برای این کار پی بنا روی پلتفرم بتونی ثبت و سپس با وسیله نقلیه ماژولار ۲۵۶ چرخی جابهجا شد. مسیر جابهجایی فقط سه کیلومتر بود، اما این انتقال، بیش از ۹ ساعت طول کشید. این بنا حداقل ۶۵۰ سال قدمت دارد و البته تنها بنایی نیست که جابهجا شده است. مقبره زینل بی (Zeynel Bey) - پسر یکی از حاکمان قرن ۱۵ ترکیه- و یک مسجد قدیمی هم به مکانی دیگر منتقل شدند. جابهجایی این حمام و بناهای قدیمی دیگر بسیار جالب و تاثیرگذار هستند، اما این نقل و انتقال، همواره مورد بحث بوده است. مثلا یکی از باستانشناسان ترکیه معتقد است، این بناها به مکانهایی منتقل شدهاند که به آن مناطق تعلق ندارند و در این زمینه با کارشناسان مشورت نشده است.
آنتن رادیوتلسکوپ آلما، شیلی
ارائه میلیمتری بزرگ آتاکاما (Atacama Large Millimeter Array) که به اختصار آلما نامیده میشود و در شیلی واقع شده است. منجمان در صحرای آتاکامای شیلی، با استفاده از این رادیوتلسکوپ مشغول بررسی کهکشانهای نزدیک زمین و چگونگی شکلگیری ستارهها هستند. این رادیوتلسکوپ متشکل از ۶۶ آنتن مجزاست که سراسر فلات بزرگ چاجنانتور در صحرای آتاکامای شیلی پراکنده است. این فلات پنج کیلومتر بالاتر از سطح دریا قرار دارد و آنتن رادیوتلسکوپ آلما، یکی از تلسکوپهای عظیمالجثهای است که تاکنون ساخته شده است. این آنتنها پیوسته در حال چرخش هستند و تقریبا هر هفته سه بار به دور خود میچرخند تا به این ترتیب اجسام آسمانی متفاوتی را رصد کنند.
منجمان بر اساس توان تفکیک و دامنه دید اجرامی که میخواهند در آسمان رصد کنند، این آنتنها را چیدهاند. این آنتنهای بزرگ با استفاده از ماشینهای حمل و نقلی که ۲۰ متر ارتفاع داشته و ۲۸ چرخ دارند، جابهجا میشوند و در مکان مورد نظر منجمان قرار میگیرند. البته سرعت این ماشینها با این حجم از وزن و جثه، بسیار کم و فقط ۱۲ کیلومتر در ساعت است.
برج پرتاب موشک متحرک ناسا، ایالات متحده
در این تصویر میبینید یک کامیون به اطراف آب میپاشد تا خاک بلند شده از جابهجایی تازهترین برج پرتاب موشک ناسا را مهار کند. این برج در حال منتقل شدن به مرکز فضایی کندی در فلوریدا برای پرتاب موشک Pad ۳۹B است. این برج پرتاب، ۱۱۵ متر ارتفاع دارد و در حال حاضر دوره آزمایشی خود را میگذراند و قرار است در دهه آینده، نیروی پیش از پرتاب موشک، ارتباطات و اتصالات الکترونیکی سیستم پرتاب فضایی ناسا را تامین کند. ناسا قصد دارد با استفاده از این سامانه پرتاب فضایی، نیروی مورد نیاز موشکهای نسل بعدی این ایستگاه فضایی را برای فرستادن فضانوردان به سیاره مریخ فراهم کند.
این وسیله حمل و نقل که در حال جابهجایی برج پرتاب است، یکی از دو ماشین حمل و نقل خزنده ناساست که ۵۰ سال است موشکها و سفینههای فضایی گوناگون را حمل میکند. این ماشین همان طور که از نامش مشخص است، بسیار آهسته و با سرعت ۶/۱ کیلومتر در ساعت حرکت میکند. این وسیله به تازگی اصلاح شده و میتواند اجسامی با جرم ۸۰۰۰ تن را جابهجا کند. البته این تنها ماشینی در دنیا است که میتواند چنین قدرتی داشته باشد.
توربین بادی، هلند
اگر وسیله نقلیه بزرگی ندارید که بتواند یک توربین بادی بزرگ را جابهجا کند، میتوانید با شرکت شوئرل (Scheuerle) مستقر در آلمان تماس بگیرید و سفارش ساخت یکی از این وسایل نقلیه را بدهید. این شرکت از دهه ۱۳۵۰/ ۱۹۷۰، تریلرهای حمل و نقل ماژولار میسازد که میتوانند سنگینترین بارهای دنیا - از کشتی گرفته تا ماهواره- را جابهجا کنند. این پلتفرم چرخدار، از واحدهای مجزا تشکیل شده که کنار هم چیده و به هم متصل شدهاند. این توربینهای بادی که قرار بود در بندر ایمزهیون (Eemshaven) هلند به صورت ایستاده جابهجا شوند، با استفاده از تریلرهای ماژولار این شرکت آلمانی به مکان مورد نظر منتقل شدند.
چهار واحد تریلر ماژولار کنار هم قرار گرفتند و ۱۲ توربین را جابهجا کردند. هر یک از این تریلرها از راه دور و با دقت کنترل میشدند تا انتقال بهدرستی انجام شود.
انسان با کمک فناوری و تولید ماشینهای عظیمالجثه تاکنون توانسته است، اجسام بزرگ را با دقت جابهجا کند و هر روز کاری شگفتآورتر از گذشته انجام دهد.
جام جم
به گزارش باشگاه خبرنگاران، میدان جادویی سویندون گیجکنندهترین میدان و تقاطع در جهان در سال ۱۹۷۲ در انگلستان ساخته شد و در همان زمان نیز به عنوان گیج کنندهترین میدان لقب گرفت.
این میدان از پنج میدان کوچک مرتب در یک دایره تشکیل شده است، نکته جالب وجود میدان ششمی است که خلاف جهت ساعت است. شاید در نگاه اول عملکرد میدان کاملاً اشتباه به نظر برسد اما وقتی نحوه کار میدان درک شود، آنگاه اهمیت این ایده، برای حل مشکل ترافیکی مشخص خواهد شد.
روش کار این میدان بدین شکل است که حرکت در میدان اول در جهت حرکت عقربههای ساعت و میدان دوم که در داخل میدان اول است برخلاف حرکت عقربههای ساعت کار میکند، وسایل نقلیه میتوانند ورود و خروج خود را از این میدان با کمک پنج میدان درونی تعیین کنند، تابلوهای زیادی برای راهنمایی و رانندگان تعبیه شده است.
گفتنی است؛ میدان سویندون که به میدان سحر و جادو شهرت دارد چهل سال است که فعال است و توانسته با رشد روزافزون ترافیک حتی در زمان اوج به بهترین وجه به کار خود ادامه دهد.
به گزارش برترین ها، کار سختی نیست که در مشکلات غرق شوید و آرزو کنید که ای کاش میتوانستید به یک جای دورافتاده بروید. اما گاهی اوقات کلید حل مشکلات و خوشبختی واقعی درست در دستان شماست. خوشبختی میتواند به سادگی یک دوش گرفتن باشد! در این مطلب تصاویر افراد و حیواناتی را میبینید که ثابت میکند برای شاد بودن در زندگی به چیز زیادی نیاز ندارید.
«واکنش دخترم بعد از دیدن یک بالرین برای اولین بار»
«وقتی سرش رو ماساژ میدیم»
«برای تولد یک سالگی برادرزادهام یک استخر توپ خریدم»
این سگ ثابت میکنه برای خوشحال بودن نیازی به یک جشن تولد بزرگ و مجلل نیست
«نمیدونستیم پسر اوتیسمی ما چه واکنشی به آتشبازی داره و آیا باعث ناراحتیش میشه یا نه... این واکنش او بود»
«پسر خواهرم ازم خواست او رو بچرخونم، منم گوشیم رو به کمربندم بستم تا از واکنشش عکس بگیرم»
«گوپرو (GoPro) رو کنار مقداری پنیر در باغچه تنظیم کردم»
«واکنش دختر ۴ ساله من به آفتاب»
«وقتی از کسی که دوستش دارین دور هستین، یک تماس ویدئویی هم میتونه شما رو تبدیل به خوشبختترین آدم دنیا کنه»
«فقط یه مقدار آب تو حوضشون ریختم، ببینید چقدر خوشحالن و لذت میبرن!»
بعضیها خیلی زود میفهمن که دوش گرفتن چه نعمت بزرگیه
گاهی یه چیزبرگر تنها چیزیه که نیاز دارین
پیدا کردن همزاد همیشه تجربه هیجان انگیزیه، به خصوص وقتی عضو خانواده سلطنتی باشه
«دوستم با لباس شکارچی روح به جشن تولد این بچه رفت، ببینید چقدر هیجان زده شده»
«من و پدربزرگ ۷۴ سالهام در ترن هوایی.. او مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریوی است»
به گزارش برترینها، پابلو پیکاسو ۱۷ سال پرتره همسرش «اوگا خوخولوا» را نقاشی میکرد. پیکاسو اوایل او را به شیوه واقعگرایانه نقاشی میکرد، اما در اواخر رابطهشان، شروع به استفاده از سبک سورئال کرد، بنابراین به سختی میتوان فهمید که پرترههایی که بعدا کشیده شدند، همان شخص هستند. درست مثل پیکاسو، در آثار بسیاری از هنرمندان بزرگ دیگر هم پرتره زنان به چشم میخورد. اما این زنان در واقعیت چه شکلی بودند؟
در این مطلب تصاویر واقعی زنانی را مشاهده میکنید که مدل هنرمندان مشهور بودند و میتوانید آن را با نقاشیها مقایسه کنید. در برخی موارد تفاوت زیادی بین آنها وجود داد.
آدل بلوخ باوئر، مدل گوستاو کلیمت
آدل بلوخ باوئر در یک خانواده طبقه متوسط و محترم به دنیا آمد. پدرش مدیرعامل اتحادیه بانک وین بود. او در ۱۸ سالگی با فردیناند بلوخ باوئر ازدواج کرد که از او بسیار بزرگتر و عاشق هنر بود. آدل مدل ۴ نقاشی مهم گوستاو کلیمت شد. مشهورترین آنها «پرتره آدل بلوخ باوئر» بود که در تصویر میبینید. این نقاشی «بانوی طلایی» یا «زن طلایی» هم شناخته میشود.
این پرتره ماجرای جالبی دارد: شوهر آدل متوجه شد رابطه عاشقانهای بین آدل و کلیمت وجود دارد و برای اینکه هنرمند را از چشم همسرش بیندازد، به کلیمت دستور داد پرتره او را بکشد. او امیدوار بود آنها با گذشت زمان، از هم خسته میشوند. هنرمند ۴ سال روی نقاشیها کار کرد و ۱۰۰ طرح کشید. حتی اگر رابطه داشتند، در این دوره طولانی حتما سرد میشدند.
ژان هبوترن، مدل آمادئو مودیلیانی
ژان هبوترن در یک مدرسه خصوصی هنر تحصیل میکرد. در آنجا با هنرمند ایتالیایی، آمادئو مودیلیانی آشنا شد که مدلهایش را از میان دانشجویان این آکادمی انتخاب میکرد. آنها خیلی زود با هم وارد وارد رابطه شدند و ازدواج کردند. ژان سوژه اصلی نقاشیهای او شد و آمادئو حدود ۲۵ پرتره از او کشید. آنها صاحب دختری شدند که نام او را هم ژان گذاشتند.
آمادئو به مننژیت سِلیمبتلا شد و در ژانویه ۱۹۲۰ و در ۳۵ سالگی درگذشت. در آن زمان، ژان فرزند دومش را باردار بود و روز بعد از مرگ همسرش خودکشی کرد. خواهر نقاش، دختر آنها را به فرزندی پذیرفت و او را بزرگ کرد.
سوزان والادون مدل آگوستو رنوار، هنری تولوز لوترک و ...
هنرمند فرانسوی، سوزان والادون اولین زنی بود که در اتحادیه هنرمندان فرانسوی پذیرفته شد. او به عنوان مدل برای بسیاری از نقاشهای مشهور از جمله آگوستو رنوار، هنری تولوز لوترک و ادگار دگا کار کرد. آگوستو رنوار در دو اثرش از او نقاشی کرده است: «رقص در بوگیوال» و «رقص در شهر».
اما هنری تولوز لوترک، سوزان را کاملا متفاوت میدید: در پرتره بالا از این هنرمند، او چهرهای ناراحت و تاریک دارد. تولوز لوترک بود که اولین بار آثار سوزان را دید و او را به ادامه نقاشی تشویق کرد. نام واقعی او ماری کلمنتین بود اما نام هنری سوزان را برای خود انتخاب کرد. به هرحال هنر به او فرصت داد به موفقیت مالی دست یابد، حتی زمانی که هنوز زنده بود.
ژان ساماری مدل رنوار
ژان ساماری بازیگر فرانسوی بود. او قبل از ازدواج نزدیک کارگاه پیر آگوست رنوار زندگی میکرد و اغلب مدل او میشد. در سالهای ۱۸۷۷-۱۸۷۸ رنوار چهار پرتره از او کشید. هر یک از آنها از نظر اندازه و ترکیببندی با بقیه متفاوت بودند. یکی از مشهورترین آنها «پرتره ژان ساماری» بود که در مسکو قرار دارد.
جین آوریل، مدل تولوز لوترک
جین آوریل مدل مورد علاقه و دوست تولوز لوترک بود. آوریل بود که رقص کَنکَن را در اواخر قرن نوزدهم در شهرهای بزرگ اروپا محبوب کرد و بیرون از فرانسه هم مشهور و شناخته شده بود. او برای اجرای نمایش به انگلستان، سوئیس و بلژیک هم سفر میکرد. تولوز لوترک ۱۵ طراحی، ۲۰ نقاشی، ۲ پوستر و چاپ سنگی از او ایجاد کرد. نقاشیها نه تنها از رقص، بلکه زندگی روزمره او را هم به تصویر میکشیدند.
سارا برانهارت مدل آلفونس موخا
هنرمند اهل چک، آلفونس موخا به لطف همکاری با سارا برنهارت، بازیگر مشهور فرانسوی، مشهور شد. همه چیز از زمانی آغاز شد که موخا پوستری برای برنهارت و تئاتر رنسانس او طراحی کرد. این پوستر بسیار محبوب شد و سارا آنقدر آن را دوست داشت که یک قرارداد انحصاری شش ساله با موخا امضا کرد.
موخا در این شش سال، پوسترهایی برای مجموعه نمایشهای سارا طراحی میکرد. در این پوستر، موخا از عناصر سبک شخصی خود استفاده کرد، پس زمینه موزائیکی، تزئینات گیاهی، موی زیبای شخصیت اصلی و یک دایره شبیه هاله بالای سر او.
گالا دالی (النا دیاکونوا) همسر و مدل سالوادور دالی
گالا ۱۰ سال بزرگتر از سالوادور دالی بود. آنها در سال ۱۹۱۹ آشنا شدند، در آن زمان گالا با شاعر فرانسوی پل الوار ازدواج کرده بود. گالا بعد از جدایی از الوار با دالی ازدواج کرد و ۵۳ سال تا زمان مرگ گالا درکنار یکدیگر بودند. او همسر و مدل سالوادور دالی بود و امور مالی او را مدیریت میکرد. دالی هم پرترههای بسیاری از او کشید.
سیلوت دیوید، مدل پابلو پیکاسو
در اواسط دهه ۱۹۵۰، پیکاسو در جنوب فرانسه کار و زندگی میکرد. یک بار دختر بلوندی در بالکن کارگاه کناری توجه او را جلب کرد. پیکاسو بدون اینکه دختر متوجه شود، او را نقاشی کرد و بعد نقاشیهای خود را به او نشان داد. نام او سیلوت دیوید بود.
همکاری پیکاسو و سیلوت به مجموعهای از آثار منتهی شد. پیکاسو بیش از ۶۰ نقاشی از سیلوت کشید و یکی از پرترهها را به او هدیه داد. سیلوت با پول فروش آن توانست آپارتمانی در پاریس بخرد.
اولگا خوخولوا، همسر و مدل پیکاسو
اولگا رقاص باله روسی و همسر پیکاسو بود. خوخولوا و پیکاسو پسری به نام پائولو داشتند. آنها بعد از ۱۷ سال زندگی مشترک جدا شدند، اما اولگا ۳۷ سال، یعنی تا روز مرگش همسر پیکاسو ماند. چون پیکاسو راضی نمیشد همه اموال، از جمله نقاشیهایش را تقسیم کند. اما طبق توافق پیش از ازدواجشان، باید این کار را میکرد.
رابطه دشوار بین این زوج در نهایت در نقاشیها منعکس شد: در آغاز ماجرای عشقی آن ها، اولگا واقعیتر به نظر میرسید، اما در پایان رابطه پیکاسو او را سورئال میکشید.
ژاکلین روک، همسر و مدل پیکاسو
ژاکلین همسر دوم پیکاسو بود. در اولین دیدارشان، ژاکلین ۲۶ و پیکاسو ۷۲ ساله بود. آنها شش سال بعد از آشنایی ازدواج کردند. ازدواج آنها ۱۱ سال دوام داشت تا روزی که پیکاسو درگذشت. پیکاسو بیش از ۴۰۰ پرتره از ژاکلین کشید، یعنی بیشتر از همه مدلهایش. ژاکلین بعد از مرگ پیکاسو دوران سختی داشت و ۱۳ سال بعد خودش را کشت.
لیدیا مدل هِنری ماتیس
لیدیا دلکتروسکایا، مترجم روسی و منشی هنرمند فرانسوی هنری ماتیس بود. او بعد از خواندن یک اطلاعیه در ایستگاه اتوبوسی در نیس با ماتیس آشنا شد. در این اطلاعیه گفته شده بود که این هنرمند به دنبال یک دستیار است.
لیدیای ۲۲ساله پرستار مادر ماتیس شد. ماتیس متوجه شد که او میتواند مدل خوبی باشد. لیدیا پرستار، منشی ماتیس و ۳-۴ روز در هفته مدل او بود. ماتیس دو بار در سال نقاشیهایش را به او هدیه میداد تا بتواند زندگی خوبی داشته باشد.
بلا رزنفلد، مدل و همسر مارک شاگال
در تمام مدتی که شاگال کار میکرد، تصویر یک زن در آثارش بود، این زن همسرش بلا شاگال بود. شاگال همیشه میگفت: «وقتی با بلا هستم، راه نمیروم، پرواز میکنم» به همین دلیل اغلب او در حالی میکشید که از زمین اوج گرفته است. تصویر همسرش را میتوانید در صدها اثر او ببینید. وقتی بلا در سال ۱۹۴۴ درگذشت، شاگال نتوانست یک سال سرکار بازگردد و حتی پس از مرگش هم به کشیدن نقاشی بلا ادامه داد.
جین موریس
جین موریس مدل در سال ۱۸۵۷ جین و خواهرش با هم به تئاتر رفتند و مورد توجه هنرمندان دانته گابریل روستی و ادوارد کولی برون جونز قرار گرفتند. هر دو آنها تحت تاثیر زیبایی جین قرار گرفتند و او را قانع کردند که مدل آنها شود. بعدها او برای ویلیام موریس کار کرد که از او خواستگاری کرد و با هم ازدواج کردند. جین قبل از ازدواج، زیاد تحصیل نکرده بود، اما بعد از ازدواج در کلاسهای خصوصی شرکت کرد وزبان ایتالیایی و فرانسوی و نواختن پیانو را یاد گرفت.