حسین بشری امروز در گفتوگو با فارس از وقوع یک فقره قتل در 25 خردادماه و دستگیری قاتل در کمتر از چهار ساعت در همدان خبر داد و اظهار کرد: 25 خردادماه ساعت 23:30، گزارشی مبنی بر وقوع یک فقره قتل به پلیس گزارش و بلافاصله مأموران به منظور بررسی موضوع در محل حضور یافتند.
وی به چگونگی وقوع قتل اشاره کرد و گفت: پس از حضور مأموران و بررسی موضوع، مشخص شد درگیری یک مرد 63 ساله با یک جوان 32 ساله منجر به وقوع این قتل شده است.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی همدان بیان کرد: قاتل 63 ساله پس از درگیری با مقتول با چندین ضربه وی را به شدت مجروح کرده بود که با توجه به شدت جراحات پس از انتقال به بیمارستان، مقتول فوت کرد.
وی با بیان اینکه قاتل پس از ارتکاب به قتل از محل گریخته بود، افزود: دستگیری قاتل در دستور کار مأموران قرار گرفت و با تلاش بیوقفه مأموران در کمتر از چهار ساعت قاتل در مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد.
بشری با اشاره به اعترافات قاتل تصریح کرد: قاتل در اعترافات خود بیان کرد که با مقتول بر سر موضوعات مالی اختلاف داشته و به دلیل عصبانیت در این خصوص با چندین ضربه چاقو مقتول را به قتل رسانده است.
وی ادامه داد: قاتل در بازجوییهای فنی به قتل اعتراف کرده و اکنون پرونده در اداره جزایی آگاهی قرار دارد و جسد مقتول نیز به پزشکی قانونی انتقال داده شد.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی همدان در ادامه در خصوص پرونده قتل طلبه همدانی نیز خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه صحبتهای همدستان قاتل همان صحبتهای اولیه بوده و به دلیل فوت قاتل بررسی انگیزه قتل به دادسرا واگذار شد.
وی با تأکید بر اینکه پرونده قتل طلبه همدانی دیگر در اختیار فرماندهی انتظامی نیست و به دادسرا واگذار شده است، یادآور شد: آخرین اطلاعات در این خصوص توسط دادستان اطلاعرسانی میشود.
به گزارش ایلنا، ایرج حریرچی در گفتگوی زنده با شبکه رادیویی سلامت درخصوص کاهش بار مراجعات مردم به مراکز درمانی به دلیل مشکلات اقتصادی هشداد داد و افزود: در سال 91 در کشور حدود 5 تا 7 درصد شاهد کاهش بار مراجعات مردم به مراکز درمانی بودیم در حالی که این رقم باید سالانه 3 تا 7 درصد افزایش داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در حال حاضر، نشانه های اندکی در حدود 1.5 تا 2 درصد از کاهش بار مراجعات دیده می شود، گفت: امیدواریم با حمایت های دولت و مجلس کاهش بار مراجعات قابل توجه نباشد اما در هر صورت هشداری است؛ چراکه در این زمینه تجربه کشورهای اروپای غربی در سال 2008 و کشورهایی مثل تایلند و مالزی در دهه 90 هست و لذا باید هوشیار باشیم و با اقدامات جهادی از بروز آن، جلوگیری کنیم.
معاون کل وزارت بهداشت تصریح کرد: در حوزه امکانات بیمارستانی و خدمات سرپایی با تعرفه دولتی و مناسب استطاعت مردم نسبت به دوره قبل افزایش داشتیم و این اقدامات شامل راه اندازی 650 کلینیک ویژه، 2 هزار و 500 مطب، 32 هزار تخت بیمارستانی در بخش دولتی و از این قبیل موارد است. در شرایطی که مردم ضعیف جامعه در شرایط تورم مجبور می شوند هزینه های خود را به موارد ضروری تر مثل خوراک منتقل کنند و از بهداشت و آموزش بکاهند، سعی کردیم خدمات با تعرفه دولتی به مردم ارائه شود و در این حوزه دچار مشکل نشوند.
حریرچی در ادامه افزود: درخصوص کاهش بار مراجعات، نشانه های قابل توجهی ندیدیم، اما به دلیل تورمی که از بهار سال گذشته ایجاد شده امیدواریم با تعرفه اقل دولتی، کمک بخش خیریه و حمایت های مناسب دولت در تخصیص ارز که سهم مناسبی دریافت کردیم و همچنین کنترل قیمت دارو و تجهیزات پزشکی، با اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید ملی کمترین آسیب متوجه مردم شود.
وی خاطرنشان کرد: به دلیل اینکه جمعیت کشور ما به سمت پیری می رود و طبیعتا بار مراجعات درمانی نیز زیاد می شود. البته تجربه 40 ساله نیز نشان داده که در شرایط عادی باید افزایش بار مراجعات داشته باشیم، مگر اینکه دلایل اقتصادی و دیگر موارد در این حوزه نقش داشته باشند.
معاون کل وزارت بهداشت، وجه خوشبینانه کاهش بار مراجعات به مراکز درمانی را مستلزم اجرای راهنماهای بالینی، تشکیل پرونده الکترونیک سلامت و اجرای پزشکی خانواده ذکر کرد و گفت: در این صورت می توانیم بگوییم که دلیل کاهش بار مراجعات کمتر بیمار شدن مردم است.
حریرچی گفت: هزینه های فقرزای سلامت معمولا مقطعی هستند و براساس آمار قبل از اجرای طرح تحول سلامت 0.7 جمعیت بود که در مقایسه با کشورهای دیگر چندان بالا نبود که با اقداماتی که انجام شده به 0.82 و الان به نیم درصد رسیده و امیدواریم که این رقم به صفر برسد.
وی، مهمترین راه کاهش هزینه های فقر زای سلامت را کاهش پرداختی از جیب مردم هنگام مراجعه به پزشک بیان کرد و گفت: هدف گیری ما براساس قانون برنامه توسعه ششم که سختگیرانه و ایده آلیستی است از 35.2 درصد فعلی به 25 درصد رسیده است و امیدواریم بتوانیم آن را به زیر 10 درصد برسانیم.
افشین حبیبزاده در گفتوگو با ایسنا، در مورد آخرین وضعیت باز پسگیری املاک شهرداری تهران، اظهار کرد: متاسفانه اهتمام و جدیت لازم برای باز پسگیری املاک وجود ندارد.
وی با بیان اینکه در اواخر سال 1396 شورای شهر تهران مصوبهای به استناد بند 6 قانون 55 شهرداریها داشت که براساس آن شهرداری مکلف بود هرگونه واگذاری ملک به اشخاص حقیقی و حقوقی را به تصویب انجمن شهر یا شورای شهر برساند، اضافه کرد: متاسفانه طی سالهای متمادی این واگذاریها به تصویب شورای شهر یا انجمن شهر سابق نرسید.
معاون نظارت شورای شهر تهران با بیان اینکه در اواخر سال 1396 طی مصوبهای از شهرداری و سازمان املاک خواستیم که پرونده همه املاک واگذاری شده را به شورای شهر بیاورد تا عملیات قانونی بر روی آنها انجام شود، ادامه داد: لیست املاک میبایست به کمیسیون مربوطه داده میشد و پس از بررسی به صحن شورای شهر میآمد تا اگر این واگذاریها در خدمت شهر و شهروندان بود تایید میکردیم و اگر این واگذاری دچار خدشه شده و دچار تغییر کاربری شده بود آن را باز پس میگرفتیم که متاسفانه تاکنون که حدود 1.5 سال از این مصوبه میگذرد حتی یک لایحه واگذاری نیز به شورای شهر نیز ارسال نشده تا نسبت به تصمیمگیری و تعیین تکلیف اقدام کنیم.
به گفته حبیبزاده، این املاک، اموال بیتالمال است که دراختیار شهرداری قرار دارد و میبایست در مواردی که به نفع شهر و شهروندان است در راستای قانون 55 شهرداریها حق بهرهبرداری از آن به اشخاص حقیقی و حقوقی سپرده میشد و منفعت آن نیز باید به شهر و شهروندان میرسید که این اتفاق به نظر میرسد نیفتاده است.
وی با بیان اینکه تمام حرف ما این است که لیست املاک واگذار شده را به شورای شهر بیاورند تا پس از بررسی آنها را تایید یا رد بکنیم ، در مورد علت تعلل شهرداری اظهار کرد: متن مصوبه ما الزام قانونی دارد و شهرداری باید ظرف سه ماه گزارشی در خصوص واگذاری املاک به افراد حقیقی و حقوقی ارائه میکرد، اما تاکنون گزارش رسمی نداده هرچند که اعداد و ارقامی در گزارشهای غیررسمی ارائه کردند و حتی املاک را شناسایی کرده و مشخص شده است که کدام یک از املاک کاربریشان تغییر کرده و استفاده غیر میشود، اما جدیت مورد انتظار شورا را ندارند.
معاون نظارت شورای شهر تهران با بیان اینکه اندکی بیش از 3000 ملک از سوی شهرداری تهران به افراد حقیقی و حقوقی واگذار شده است، ادامه داد: همه این املاک باید در شورای شهر بررسی شود و مهر تایید شورا را بگیرند.
به گفته حبیبزاده، شورای شهر تهران آمار دقیق و نهایی در مورد املاکی که حق بهرهبرداری از آن به افراد حقیقی و حقوقی سپرده شده است را ندارند.
وی در پاسخ به این سوال که شورای شهر چه اقدامی در این باره انجام میدهد با بیان اینکه متاسفانه مصلحت اندیشیهایی در خصوص باز پسگیری املاک انجام میشود، اظهار کرد: بعضا دیده شده است حتی هنگامی که برای باز پسگیری ملک به واحد مربوطه مراجعه میکنند با تلفن رییسشان سرگردانده میشوند که این مساله اصلا قابل قبول نیست و پیگیری تذکرمان یک روند قانونی دارد و پیگیر آن هستیم، چرا که متاسفانه مصوبه شورا اجرا نشده و تذکرات و مکاتبات ادامه خواهد داشت و به نظر میرسد با جدیتی که شورای شهر دارد به نتیجه خوبی میرسیم.
به گزارش ایسنا، افزایش مصرف برق در ایران به تبع نزدیک شدن به فصل گرما و استفاده از وسایل سرمایشی، دغدغه گذر از فصل تابستان بدون خاموشی برنامهریزی شده را باز هم پررنگ کرده و مسؤولان وزارت نیرو به دنبال راهکارهایی هستند که از این اتفاق جلوگیری کنند. در این راستا تغییر ساعت کاری ادارات یکی از سناریوهای روی میز است که مسئولان در حال اجرایی کردن آن هستند.
راهکاری که سال گذشته نیز اجرا شده بود و آمارها نشان میداد که تغییر ساعت اداری سال گذشته نتایج مناسبی در پی داشت و از این طریق سال ۱۳۹۷ حدود ۲۰۰۰ مگاوات صرفهجویی صورت گرفت.
چندی پیش هادی مدقق - مدیر کل دفتر مدیریت مصرف و خدمات مشترکین توانیر - به ایسنا خبر داد از آنجا که وزارت نیرو به خاموشیهای برنامهریزی شده فکر نمیکند، سعی بر اجرای برنامههای مدیریت مصرف دارد و یکی از برنامهها، تغیر ساعت کار اداری است. به گفته وی برای این منظور نیز مذاکراتی با استانداران صورت گرفت و تقریباً همه استانداران موافقت خود را با این برنامه اعلام کرده بودند.
تغییر ساعت کاری ادارات ۲۲ استان
در این راستا مصطفی رجبی مشهدی - سخنگوی صنعت برق- با بیان اینکه تاکنون اصلاح ساعت اداری ۲۲ استان قطعی شده است به ایسنا گفت: استانهای خوزستان، بوشهر، سیستان و بلوچستان، گلستان، گیلان، ایلام، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی، آذربایجان غربی، خراسان شمالی، زنجان، یزد، قم، کردستان، همدان، اردبیل، کرمانشاه، مازندران، سمنان، چهارمحال و بختیاری و یک استان دیگر اصلاح خواهد شد. البته ممکن است حدود پنج استان دیگر نیز به استانهای مذکور اضافه شوند.
وی به این سوال که ساعت ادارات در پایتخت به دلیل افزایش دما تغییری خواهد یافت یا خیر، پاسخ داد: این موضوع با توجه به مصرف فعلاً ضرورتی نداشته است.
جزئیات تغییر ساعت کاری ادارات
سخنگوی صنعت برق درباره اینکه ساعت ادارات چه تغییری خواهد یافت، توضیح داد: ساعت اداری ادارات یک ساعت زودتر آغاز شده و یک ساعت زودتر به پایان میرسد.
رجبی مشهدی از بررسی میزان مصرف برق در ادارات بعد از ساعت تعطیلی آنها خبر داد و افزود: بعد از اتمام ساعت اداری قطع وسایل سرمایشی و چراغها بررسی میشود تا مطمئن شویم مصرف ادارات کاهش یافته است.
وی در پایان درباره اینکه اصلاح ساعت از چه تاریخی صورت میگیرد، اظهار کرد: این موضوع به تشخیص استانداران خواهد بود. برخی از استانها این تغییر را از ۱۵خردادماه آغاز کردند.
شما بهعنوان پدر یا مادر، دقیقاً چه نقشی در خانه دارید؟ میخواهید بگویید معلوم است پدر یا مادر هستیم و وظیفه داریم به تربیت فرزندان برسیم و امنیت و خورد و خوراکشان را تأمین کنیم و از این حرفها. اشتباه میکنید؛ شما هزار و یک نقش برعهده گرفتهاید الا نقش پدر یا مادر بودن. عصبانی نشوید الان عرض میکنم؛ قبل از هرمسئولیتی شما معلم و آموزگار فرزندتان هستید، وظیفه دارید به درس و مشق بچه برسید، املا بگویید، انشا بنویسید، کاردستی بسازید و از این لوازم برقی به آن گلفروشی و از این ابزارفروشی به آن نجاری بروید که دلبندتان سرکلاس علوم کم نیاورد و بدتر از همه کاربرگ چهار صفحهای روزانه را حل کنید که میزان سواد شما را در زمینه ریاضی و شعر و تاریخ و ادبیات به بوته آزمایش میگذارد و از همان جلسه اول کلاس اول ابتدایی بچه یا بهتر بگویم شما را آماده تستزنی در کنکور میکند.
همین زمستان گذشته معلم مدرسه پسرم خواسته بود بچهها با گل رس چیزی درست کنند و به کلاس ببرند. شب موقع برگشتن به خانه داشتم فکر میکردم از کجا باید خاک رس پیدا کنم و توی کدام سطل باید گل بگیرم. به خاک باغچه فکر کردم، خاک ساختمان نیمه کارهای که همان حوالی ساخته میشد... معلوم بود که اینها خاک رس نیستند اما اگر خاک معمولی هم گیرم میآمد میتوانستم چیزی سنبل کنم. داستان مفصلی است بگذریم؛ بالاخره شانس آوردم و ساعت یازده شب یک مصالح فروشی پیدا کردم و گفتم خاک رس میخواهم. طرف آنقدر خندید که داشت پس میافتاد بعد آدرس یک لوازمالتحریری را داد و گفت تا دیروقت باز است گل آماده هم دارد. خب به من حق بدهید، من از کجا باید بدانم لوازم التحریریها گل هم میفروشند.
چند بچه دارید، دو یا سه؟ خب بهتر از من میدانید که باید به تعداد فرزندان از مهد شروع کنید و دیپلم بگیرید و کنکور بدهید. شما بهعنوان والدین ایرانی بهترین دانشآموزان جهان هستید با اطلاعاتی وسیع از شگردهای تستزنی و اشکال پیچاندن سؤال. اما این تمام ماجرا نیست.
نقش مهم دیگری که برعهده شماست، نقش فامیلی با فرزندان است. درست نمیگویم؟ راه مادربزرگها و پدربزرگها دور است و داییها و عموها و عمهها و خالهها هم به اندازه کافی گرفتارند و نمیرسند عمه یا دایی خوبی برای بچههای شما باشند. پسر من که به داییاش میگوید عمو. طفلک فکر میکند عمه یعنی خواهر زندایی. میدانم شماهم مجبورید لااقل موقع سینما یا پارک رفتن نقش دایی یا پدربزرگ را برعهده بگیرید و کارهایی بکنید که از تاب و توان یک پدر یا مادر خارج است. مثلاً ساعت 12 شب دست بچه را بگیرید و دنبال یافتن لانه مورچه زیر نورافکنی در پارک، شال و کلاه کنید و بیرون بروید. راستش را بخواهید این مسئولیت، مسئولیت عموها و داییهاست نه پدر.
مسئولیت بعدی شما بهعنوان یک پدر یا مادر در خانه، راننده آژانس است. شما بخوبی دریافتهاید که نه تنها نظام آموزشی و داییها و عمهها گرفتارند و نمیتوانند بخوبی نقش خود را ایفا کنند، بلکه رانندگان محترم آژانس هم همین گرفتاریها را دارند. پیش خودتان فکر میکنید از کجا معلوم بچه را آن طرف خیابان پیاده نکنند و نگویند برو! شما بهعنوان والدین بچه حق دارید اما راننده هم حق دارد. راندن تا فلکه سوم و دور زدن و پیاده کردن بچه این طرف خیابان، یعنی استهلاک، بنزین، ترافیک، دیر رسیدن بقیه بچهها و هزار و یک مسأله دقیق و بحق دیگر. این معادله حل نشدنی بالاخره شما را وادار خواهد کرد، مسئولیت راننده آژانس را بپذیرید و بچه را درست همانجایی که باید پیاده شود، پیاده کنید.
بچهها بزرگ میشوند و به تجربه دوستی و گروه دوستان نیاز پیدا میکنند اما کدام دوست؟ دوستی که نه خانوادهاش را میشناسید نه میدانید چه تربیتی دارد و نه هیچ دانسته دندانگیر دیگری. میدانم به هرحال ناچار خواهید شد، لااقل روز تعطیل و استراحت را بگذارید برای پر کردن کمبود دوستان یکرنگ و یار غاری که پیدا کردنش سخت است. استخر با بوی تند وایتکس، آرایشگاه با سوت قناری و بلند کردن دوبس دوبس موزیک توی ماشین، میتواند بخشی از ماجرا را حل کند اما میدانید که حاصل همه این کارها برای شما چیزی جز خستگی نیست. شما تنها آموزگار مدرسه، کارآموز فنی حرفهای کلاس علوم، راننده آژانس، عمه، دایی، عمو و دوست یکرنگ فرزندتان نیستید، نقشهای دیگری هم دارید که باید بخوبی از عهده آنها برآمده باشید ازجمله نقش حیاتی عابربانک، کارگر خدمات، پلیس، مکانیک و هزار و یک مسئولیت جانفرسای دیگر.
حتماً شماهم آخر هفتهها در پارک محل، پدران زیادی را میبینید که مجبورند نقش مسی یا رونالدوی خسته را برای بیرانوند دلبندشان بازی کنند یا مادرانی که با دخترشان به صرف دیزی و قلیان در قهوهخانههای اطراف تهران رفتهاند. آنها مجبورند خستگی کار یک هفته را کناری بگذارند و با شمایل یک نوجوان پرشور، دیوانهوار فرزندشان را همراهی کنند. اما یادتان باشد هیچ یک از این کارها برای فرزند شما خاطره و تجربهای عمیق نخواهد شد. ریشه این همه به هم ریختگی نقش در خانواده کجاست و تأثیر آن روی سرمایه اجتماعی چیست؟
برخی از جامعهشناسان ریشه اصلی به هم خوردن نقشها، خستگی و عصیان در خانواده را به شکلی مستقیم مرتبط با نظام آموزشی میدانند و دی ان ای آن را کنکور معرفی میکنند. بهعبارت دیگر در این دیدگاه نظام آموزشی ما تا دیپلم کاری نمیکند جز آماده کردن بچهها برای کنکور و پس از آن نیز کاری نمیکند جز رها کردن آنها در شوق گذشتن از سد کنکور. یوسف اباذری جامعه شناس و یکی از منتقدین معروف کنکور در یک سخنرانی آن را عامل اصلی به هم ریختگی نقشها، خستگی و درماندگی والدین و درنهایت فروپاشی خانواده میداند. وی آیین کنکور را نشانه رها کردن خانوادههای ایرانی برای کسب موفقیت در ناامیدی میداند:
«مدارس ما در عمل چیزی نیستند مگر مکانی که فرد را برای شرکت در کنکور آماده میسازند و البته واضح است که همین کار را هم نمیکنند؛ کم نیستند مادرانی که پا به پای فرزندانشان تا دیپلم بالا میآیند و آن وقت همین مادران، چه فرزندانشان موفق به ورود به دانشگاه بشوند چه نشوند، زمانی که پا به میانسالی میگذارند، احساس میکنند که جوانی خود را بیهوده با از بر کردن چیزهایی که ربطی به زندگی واقعی آنها ندارد، تلف کردهاند. سرخوردگی و استیصال و حتی عصیان زنان درحال حاضر ربط مستقیمی با رفتار آنان با کودکان و شوهرانشان دارد. شوهرانی که در جریان بسیج همگانی برای موفقیت در کنکور باید به همراه زنان یا بدون همراهی آنان پول کلاسهای مختلف را دربیاورند و در مقام رانندهای زحمتکش، فرزند خود را از این کلاس به آن کلاس حمل کنند.»
«مدرسه بدون کیف» شیوهای از آموزش است که در مدارس کشورهای توسعه یافته بهعنوان راهحلی بنیادین به کار گرفته میشود. در این شیوه آموزشی هر دانشآموز کمدی در مدرسه دارد که تمام مواد آموزشی لازم را در آنجا میگذارد و بدون کیف به خانه برمیگردد. به عبارت دیگر آموزش و پرورش حق ندارد مسئولیت خود را روی سر خانواده آوار کند. در قدم بعدی آنها باید به اردوهایی دور از خانواده بروند و برای تمرین استقلال، در طول سفر هیچ تماسی با والدین خود نداشته باشند. رضا ملکی کارشناس آموزشی و تربیتی در این باره میگوید:
«بچهها بعد از سن 12 سالگی باید کاملاً مستقل باشند تا بتوانند بقیه مراحل رشد روانی و شخصیتی را بدرستی طی کنند درحالی که تصویر پدران و مادران منتظر کنار مؤسسات آموزشی از مقطع مهد کودک تا پیش دانشگاهی، یک تصویر آشنا برای همه ماست. این بچهها با همین رویه بزرگ میشوند، ادامه تحصیل میدهند، ازدواج میکنند و خیلی زود شکست خورده به خانه برمیگردند. از طرف دیگر والدین هم احساس فرسودگی دارند و خلوتی برای تفریح و رشد و ارتقای خود پیدا نمیکنند و بههمین دلیل نمیتوانند پدر یا مادر خوبی هم برای بچهها باشند.
ریشه موضوع برمیگردد به اینکه خانواده بدرستی احساس میکند نه جامعه و نه به تبع آن نظام آموزشی کار خود را بدرستی انجام نمیدهد. بنابراین باید آستین بالا زد و نقش معلم و بازرس و راننده و پلیس و همه را یکجا به عهده گرفت که نتیجه آن چیزی جز فرسودگی، از دست رفتن سرمایه اجتماعی و چرخه معیوب مسئولیتناپذیری نیست.»
ایران/محمد مطلق