به گزارش ایلنا، امیرحسین صادقی کاپیتان سابق استقلال از دست مدیران این باشگاه دلخور است وی معتقد است نباید رفتاری که در گذشته با بزرگان شده در استقلال این بار در قبال پژمان منتظری و مهدی رحمتی نیز تکرار شود با صادقی در خصوص حضور استراماچونی، جدایی مهدی رحمتی و نخواستن پژمان منتظری از سوی باشگاه دقایقی به صحبت پرداختیم که میخوانید:
همبازی قدیمی نیامده از کادر فنی استقلال جدا شد.
با او تلفنی صحبت کردم امیدوارم هر جا هست موفق باشد خیلی دوست دارم یک روز کمک قربانی در هر تیمی باشم چون هم پسر بادانش و هم باشخصیتی است در مورد این اتفاق هم باید بگویم عدم هماهنگی باشگاه و سرمربی بود به نظر من سرمربی استقلال هیچ شناخت آسیایی ندارد اما حالا چگونه پیروز را نخواسته جای تعجب دارد البته این نشان میدهد فوتبال هر کی به هر کی است یا نمیدانسته و یا به او گفتهاند. به نظر من باید مسئولان استقلال در این زمینه دقت بیشتری میکردند.
فکر میکنید چرا استقلال این همه حاشیه دارد؟
استقلال مربی، بازیکن و مدیر بزرگ میخواهد شما نگاه کنید روی پیراهن استقلال دو ستاره وجود دارد که نشانه دو باره قهرمانی در آسیا است درست است که تیمهایی مثل تراکتور، ذوبآهن، سپاهان، کم کم خودشان را به تیمهای استقلال و پرسپولیس نزدیک کردند اما هنوز این دو تیم پرطرفدارترین ایران هستند.
شاید مدیران استقلال کارنامه خوبی داشته باشند اما کارآیی خوبی نداشتند معلوم نیست در این باشگاه چه میگذرد. خطیر به عنوان معاون به استقلال آمده شش ماه نیست همهاش دنبال اختلاف انداختن و درگیری است معلوم نیست قصدش از آمدن به استقلال چیست اگر قلبت آبی است پس معلوم نیست چه کارهای زیرا خیلیها قبل از تو به استقلال آمدند هیچ وقت اسمشان اندازه تو مطرح نبود اما کارآییشان بیشتر بود از دعوا با علیرضا حقیقی آمدی و معروف شدی. با عالم و آدم دعوا میکنند معلوم نیست برای کار آمده است یا برای شهرت. به جای اینکه دنبال مطرح کردن اسمت باشی دنبال بازیکن باش. کامران منزوی را ببینید بهتر است کمی از او یاد بگیرید.
این روزها پژمان منتظری به نوعی سوژه است قبول دارید باشگاه به نوعی با پژمان سر ناسازگاری دارد؟
حقیقت را میگویم معلوم است استقلال پژمان را نمیخواهد واقعیتهایی را که من چندی پیش اعلام کردم پژمان دنبالش را گرفت و گفت من از شما یک سوال دارم مدیرعامل استقلال میگوید من یکی از مسئولان سابق استقلال را خیلی وقت است که ندیدم پس ایشان در دوره سرمربیگری مجیدی در استقلال چه کار میکرد مردم همه چیز را میفهمند این قدر سر مردم کلاه نگذارید ایشان سمتی در استقلال دارد یا نه را نمیدانم اما خیلی از مواقع دخالت میکرد.
فرهاد مجیدی هم از استقلال به تیم ملی امید رفت.
مثل روز برایم روشن است که مجیدی بااین همه محبوبیت باید سرمربی استقلال میشد و قطعا تا هفته هشتم و نهم به استقلال بازمیگردد. یاد امیرخان در سال 81 افتادم به استقلال آمد و میبینید که پرافتخارترین مربی تاریخ استقلال است قطعا مجیدی هم روزی این عناوین را کسب خواهد کرد. من میگویم استراماچونی هم در استقلال مانند برانکو در پرسپولیس موفق خواهد شد اما نمیگویند برانکو قبل از اینکه به پرسپولیس بیاید نزدیک به هفت سال سرمربی تیم ملی ایران بوده و آشنایی کاملی با اخلاق ایرانیها داشته قرار نیست الان استراماچونی عصای حضرت موسی باشد و تمام مشکلات استقلال را حل کند ایشان هنوز بازیکنان استقلال نمیشناسد اما در حرف زدن بسیار حرفهای عمل میکند شاید هم نمیداند پرافتخارترین تیم آسیا را به او دادند.
مهدی رحمتی هم از استقلال جدا شد و به پدیده رفت.
شاید باورتان نشود من ناراحتترین کسی بودم که فهمیدم رحمتی از استقلال رفته است شاید ما در خیلی از مواقع باهم اختلاف سلیقه داشتیم اما بعد از جدایی خسرو و پژمان تیم به یک بزرگتر نیاز دارد. تو را خدا کاری را که با من صادقی، پیروز، خرمگاه، عنایتی، هاشمینسب، طالبلو و سهراب بختیاریزاده انجام دادید با رحمتی نکنید کمی مدیریت را از فتحاله زاده یاد بگیرید او جانش را هم برای بازیکنان استقلال میداد.
فکر میکنید چرا این رفتارها با بزرگترهای استقلال میشود؟
شما شک نکنید از روزی که از باشگاه استقلال رفتهام چهار سال است که دستم از این باشگاه کوتاه شده است فقط یک بار زنگ زدند آنقدر خوشحال شدم گفتم ببین چه شده است که استقلالیها دوباره یاد من افتادند اما جالب است بدانید گفتند داریم محرویم میشویم بیا رضایت بده! ما هم گفتیم باشد به احترام عمونصی و دکتر نوروزی این کار را انجام میدهم فتحی را که من نمیشناختم خطیر هم که تازه آمده بود اما در این شش ماه پیشرفت خیلی خوبی داشته است؛ آقای فتحی تیم استقلال را بعد از شش سال قهرمان کن قول میدهم کارگر باشگاه شوم!
به گزارش برترین ها، دنیای ما آنقدر متنوع است که حتی اگر یک کتابخانه بزرگ داشته باشید، غیرممکن است همه چیز را درباره آن بدانید. مثلا میدانستید که مورچهها میتوانند با بدنشان پلهای موقتی بسازند تا بقیه از روی آن عبور کنند؟ در این مطلب با حقایق تازه و جالبی درباره دنیا آشنا میشوید.
این دانه انگور نیست، بلکه والونیا ونتریکوسا (Valonia ventricosa)، بزرگترین موجود تک سلولی زمین است. بلکه این یک سلول زنده واقعی است!
یخی شبیه به چشم انسان
ابر تنها بالای شهر تایپه
این مگس آنقدر سبک است که روی موهایش میایستد!
دانه برف چطور به یک قطره آب تبدیل میشود؟
بیشتر شما طاووس را از این طرف ندیده بودید.
این گیاه پا دارد!
مورچهها با بدنشان پل میسازند تا به لانه زنبور برسند.
در ایتالیا، درخت گیلاسی وجود دارد که روی درخت توت رشد کرده است!
تمساح به دنبال غذا از آب بیرون میپرد.
این گلها از دانههایی روییدهاند که حدود ۳۲هزار سال پیش زیر یخهای دائمی دفن شده بودند، البته بعد از اینکه در سال ۲۰۱۵ در ساحل رودخانه کولیما در سیبری کشف شدند.
صاعقهای نزدیک به زمین
کوچکترین پل بینالمللی جهان که پرتغال و اسپانیا را به هم وصل میکند.
«Cryptobranchidae» یا سمندر غولپیکر، بزرگترین دوزیست زنده است که تا به امروز شناخته شده.
عکس اشعه ایکس از دست قطع شده
این پرندهها سهره نیلی (Indigo bunting) هستند. نرها آبی و مادهها قهوهای هستند.
صاعقهای نزدیک به هواپیما
بزرگترین مجسمه پرنده جهان در هند
حرکت صدف دریایی را دیده بودید؟
طوفان و صاعقه با درخت چه میکند؟
اگر بروکلی را به موقع برداشت نکنید چه میشود؟
یک صخره بزرگ در عربستان وجود دارد که دقیقا از وسط نصف شده.
کلاه ایمنی بعد از تصادف! اگر میخواهید این بلا سر جمجمهتان نیاید از کلاه ایمنی استفاده کنید.
تخممرغ آبپز بعد از ۲۰ سال! سفیده تجزیه شده و زرده فسیل شده.
عملکرد دولت در حوزه اقتصاد و معیشت مردم باعث شده تا امروز حسن روحانی در میانه دولت دوم خود نسبت به روسای جمهور قبلی شاهد افت سرمایه اجتماعی باشد. چنانکه برخی ادعا دارند این سرمایه اجتماعی به زیر ۱۰درصد تقلیل یافته است، لذا بسیاری از کارشناسان معتقدند برای اینکه دولت بتواند سرمایه اجتماعی خود را بازیابد باید چند حرکت انقلابی در جهت ایجاد رضایتمندی در جامعه انجام دهد.
این در حالی است که برخی اطرافیان رئیسجمهور مثل آقای آشنا بیش از اینکه به رئیسجمهور مشورت دهند توپ را به زمین دیگران میاندازند. در این راستا برای بررسی عملکردهای دولت در حوزههای مختلف، عدم کارآمدی مدیران، اظهارات اخیر مشاور رئیسجمهور و درصد محبوبیت رئیسجمهور، «آرمان» با محمدرضا خباز استاندار سابق خراسان شمالی و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
تاکنون بسیار مطرح شده که چرا دولت با برخی هجمهها و تخریبها که جهتگیری مشخصی دارند برخورد نکرده یا شفافسازی نمیکند، اما بعضا شاهدیم که رئیسجمهور و دولت حرکتی در این راستا صورت نمیدهند؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
بحث اینکه چرا دولت شفافسازی نمیکند و پاسخ افراد مخرب و شایعه پراکن را صریح و روشن با پشت پردههای آن بیان نمیکند جزء مسائلی است که از سال 92 تاکنون مطرح بوده است.
یعنی از سال 92 که آقای روحانی رأی آورد و از همان زمان که من معاون تقنینی شدم بارها اعلام کردم که دو سه نفر زیرمجموعه روابط عمومی یا شورای اطلاعرسانی در دولت تعیین شوند که انتقادات بیاساس، تخریبی و شایعاتی که علیه دولت مطرح میکنند را اینها خیلی صریح و روشن پاسخ دهند تا هم صدا وسیما مجبور به پخش آن شود و هم در مجلس اگر کسی به دولت اتهامی زد طبق قانون پاسخ دولت خوانده شود و خلاصه اجازه ندهند که به دولت تاخته شود. چرا که از سویی با دشمن خارجی مواجهیم که اساسا هدف خود را در تخریب نظام و دولت تعریف کرده؛ خیر خواه نیست و کمر به نابودی ما بسته است و از طرف دیگر دولت نیز بهدلیل اینکه پاسخ شبههافکنان و تخریبکنندگان را نمیدهد متاسفانه جریتر میشوند و روزبهروز و قدمبهقدم جلوتر میآیند. تا جایی که به خود آقای رئیسجمهور نیز تهمتهای ناروایی را نسبت میدهند که متاسفانه دفاع نیز نمیشود.
گرچه من به شخصه بارها در مصاحبههای مختلف خطاب به دولت از لزوم وجود افرادی برای پاسخگویی به این شبههافکنیها و اتهامزنیها گفتم، اما اینکه تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده معلوم میشود که در دولت نیز کسی این مصاحبهها را نمیخواند. چرا که حداقل به بنده که ظرف این 6سال اقلا 60؛ 70 مصاحبه در حمایت از دولت داشتم و نظرات خود را دادم حتی یک نفر نیز تماس نگرفته که بگوید فلان جای کار شما ایراد داشت. ما قدردانی نمیخواهیم چون وظیفه خود را بر مبنای تکلیف انجام میدهیم، ما خود را مدیون نظام میدانیم، اما بعد از اینهمه گفتوگو یک نفر از دولت زنگ نزد که بگوید مصاحبه شما کجایش ایراد داشت. این مساله نشان میدهد که در دولت کسی نیست که نظر موافقان را بخواند و اگر ایرادی وجود دارد بگوید، چه رسد به مخالفان!
با توجه به در پیشبودن انتخابات رویکردهای مجلس کنونی در قبال دولت و هماهنگی بین قوا را چگونه ارزیابی میکنید؟
اکنون بهویژه هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم هجمهها علیه دولت بیشتر میشود تا بتوانند مجلسی در مقابل دولت ایجاد کنند. اگر چه این مجلس نیز آن انتظاری که مردم و ما اصلاحطلبان داشتیم را برآورده نکرد و در حمایت از دولت کاملا به صحنه نیامد، اما در عین حال همین 100 نفری که در مجموعه فراکسیون امید هستند برای جلوگیری از برخی تخریبهای شدیدتر و تصمیماتی که قرار بود علیه دولت گرفته شود نوعی دلگرمی بود که اجازه ندادند منویات مخالفین دولت به اجرا بنشیند. گرچه انتظار میرفت که مجلس به چند خواسته دولت پاسخ دهد. دولت بیش از 2 سال است که لایحهای را با قید فوریت فرستاده که مسئولان وزارت «صمت» بهدلیل گستردگی نمیرسند وظایف خود را به انحو احسن انجام دهند.
لذا ما میخواهیم بازار را کنترل کنیم، اما وزیر و مدیران زیر مجموعه وزارتخانه توان این حجم از کار را ندارند. از این رو انتظار میرفت مجلس وزارت صنعت و معدن را از وزارت بازرگانی تفکیک کند تا دولت بتواند در این شرایط بازار را بهتر کنترل کرده و جلوی سوءاستفاده را بگیرد، اما مجلس همکاری لازم را انجام نداد. بنابر این مخالفین یا دولت پنهان از هم اکنون در بوق و کرنا کردهاند که باید مجلسی را بیاورند تا در 2 سال باقی مانده از عمر دولت بیشتر بتوانند دولت را تضعیف کنند. از طرف دیگر دوستان و همراهان نیز از دولت حمایت نمیکنند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که چندی است دولت در برخورد با مسائل و مشکلات نوعی انفعال از خود بهخرج میدهد و آن انسجام و راندمان بالا در میان مدیران دولتی وجود ندارد، با این گزاره موافقید؟
بله؛ من هم معتقدم این مساله درست است که در برخی از دستگاهها نوعی بیخیالی، عدم تصمیم، دیر تصمیمی یا بد تصمیمی حاکم است. لذا یا اساسا تصمیم نمیگیرند یا تصمیمات مورد نظر را دیرتر اتخاذ میکنند یا کلا تصمیمات بدی میگیرند. بهعنوان مثال شما وقتی میدانید که اجازه صادرات فلان کالای مورد مصرف کشور و مردم را دادید باید بدانید که وضعیت عرضه و تقاضا در کشور چگونه است این مساله کوچک تبدیل به بحران نشود. مثلا در قضیه پیاز چه گرفتاریهایی برای دولت ایجاد کردند؟ قبل از اینکه کمبود بهوجود بیاید باید جلوی صادرات گرفته شود یا به محض اینکه شاهد کمبود اقلام و مایحتاج جامعه بودید، چند ماه قبل واردات را آغاز کنید تا بدین وسیله تبادل اتفاق بیفتد نه اینقدر دیر تصمیم بگیرید که به مثابه نوشداروی پس از مرگ سهراب باشد. اینگونه تصمیمگیریها خیلی بد است.
من معتقدم که دولت باید بیش از این تلاش کند و تکلیف خود را با مدیرانی که عملکرد چندان موفقی نداشتهاند و به قول معروف مدیران بزمند نه مدیران جنگ و نمیتوانند در شرایط جنگ اقتصادی خدمتگزار خوبی برای مردم باشند روشن کنند. از طرف دیگر مجلس باید در چند ماه باقی مانده از خود تحرک و جذبهای نشان دهد تا مردم احساس امید کنند که اگر مجلس با مردم همراه و همدل باشد و اکثریت نمایندگان همراهی با مردم و دولت را سرلوحه کار خود قرار دهند میتوان مقداری از مشکلات را حل کرد. از طرف دیگر آنهایی که در داخل با اقداماتشان موجبات خوشایند آمریکا و رژیم صهیونیستی را فراهم میآورند مقداری از کینهها و دشمنیهای خود را کم کنند. اینگونه تاختن به دولت آن هم در شرایط جنگ اقتصادی مقرون به صحت و صرفه برای کشور نیست. ما باید در این شرایط جنگ اقتصادی نظرات و گفتههایمان با شرایط عادی کشور تفاوت داشته باشد.
بسیاری معتقدند برخی ناکامیهای دولت در حوزههای مختلف بهویژه در حوزه معیشت مردم بهدلیل حضور مدیران ناکارآمد و بیعمل است از دید شما برای تغییر وضع موجود باید مدیران و کارگزاران تغییر پیدا کنند یا اینکه باید رویکردها و سیاستهای دولت تغییر یابد؟
یکی از مسائلی که مجلس انجام داد و به ضرر دولت بود همین قانون بازنشسته کردن مدیران ارشد و میانی کشور بود. مثلا در یک روز 16 استاندار بازنشست و حدود 1000 نفر از نیروهای پر تجربه از بدنه دولت جدا شدند و این قانون همانطور که مقام معظم رهبری نیز ایراد گرفتند و فرمودند قانون خوبی نبود اما روی دولت اجرا شد و متاسفانه روی دستگاههای دیگر اجرا نشد. یکی از کارهای دیگری که اتفاق افتاد این بود که دولت در انتخاب نیروهایش دقت لازم و کافی را نکرده بود و تعدادی از این نیروها هم بهواسطه این قانون کنار گذاشته شدند و یک خلأ مدیریتی در دولت بهوجود آمد که میتوان آن را یکی از دسته گلهای مجلس دانست.
حال این اتفاق افتاده اما آنچه مسلم است اینکه «دو صد من استخوان خواهد که صدمن بار بردارد» یعنی کسی میتواند باری از دوش دولت بردارد که خودش قوه بدنی داشته باشد. کسی میتواند در این شرایط بسیار سخت و استثنایی در کشور خدمتگزار باشد و بتواند خوب اداره کند که خودش از تجربهای قوی و اندوخته علمی بالا و توانمندی مدیریتی برخوردار باشد. مدیران فعلی دست به تصمیم نمیزنند چون مدیر نیستند یا هر کار که میخواهند انجام دهند باید از مدیران بالاتر کسب تکلیف کنند. این مدیران باید در زمان جنگ بر مبنای قانونی که در اختیار دارند جلو بروند. اما متاسفانه این شرایط در برخی از مدیران نیست. حتما دولت باید در مدیرانش تجدیدنظر کند؛ چراکه با این مدیران نمیشود این شرایط سخت را به پایان رساند. برخی مدیران واقعا ضعیف هستند، البته مدیران قوی نیز در دولت داریم، ولی اکنون نباید حتی یک نیروی ضعیف و متوسط هم در دولت باشد. همه نیروها باید آزمون پس داده و قوی باشند که بتوانند دولت را جهت مدیریت هرچه بهتر شرایط و خروج موفق از این وضعیت کمک کنند.
برخی اطرافیان رئیسجمهور به جای تقدیر از اصلاحطلبان به سبب حمایتها بعضا آنها را مورد تخریب قرار دادهاند؛ موضع اخیر معاون فرهنگی رئیسجمهور نسبت به رئیس دولت اصلاحات نیز موید همین مساله است؛ از دیدگاه شما این رویکردها از چه رو بیان میشود؟
من اگر بخواهم پاسخ این افراد را بدهم شاید خدای ناکرده تبدیل به اختلافافکنی میان نیروها و حامیان دولت شود ولی من همه آنها را به انصاف دعوت میکنم. آنها باید جدای از حلقه اطراف خودشان به تلاشها و فعالیتهای ارزشمند تمام کسانی که خدمت کردند بیندیشند. اصلاحطلبان انتظار مادی از دولت ندارند، اما بیمنتی هم بد است. اینکه برخی دیگران را هیچکاره و تنها خود را همهکاره بدانند انصاف نیست. انصاف شرط مروت، مروت شرط ایمان و ایمان شرط جایگاه معنوی انسان متدین است.
انسان متدین نباید حرف بیحساب بزند. همانطور که رئیس دولت اصلاحلات گفتند ما از دولت هیچانتظاری نداریم و مرحوم آیتا... هاشمی نیز در دولت اول آقای روحانی چنین مضمونی را اشاره کردند همه کسانی که آمدند و از آقای روحانی حمایت کردند بر مبنای تکلیف خود وارد صحنه شدند و هیچ سهمخواهی هم نکردند. اگر هم دولت از برخی اصلاحطلبان در پستهای مختلف استفاده کرده این اصلاحطلبان نبودند که دنبال دولت باشند بلکه آنها دنبال آقایان بودند که بیایند و کمک کنند. البته از طرف دیگر نیز باید گفت که بیمنتی کردن نیز نوعی عدم سپاسگزاری به درگاه خداوند است. عقل حکم میکند کسی که به ما خدمتی کرد قدردانش باشیم. خوشبختانه شخص آقای رئیسجمهور اینگونه نیستند، اما طبیعتا برخی اوقات سازهای ناسازی شنیده میشود که باعث رنجش عدهای از دوستان میشود. گرچه این دوستان نیز نباید برنجند چرا که اصلاحطلبان بر مبنای تکلیفی ملی و اعتقاد به صحنه آمدند، اما بیمنتی شرط انصاف نیست.
با گذشت 2 سال از دولت دوم آقای روحانی به قرائت بسیاری از تحلیلگران سرمایه اجتماعی و محبوبیت دولت افت داشته. تحلیل شما از علل و عوامل این افت محبوبیت دولت چیست؟
من بدین امر معتقد نیستم چرا که برای سنجش محبوبیت آقای روحانی سنجش افکار نکردیم. در جلسه استانداران نیز وقتی برخی مطرح میکردند که محبوبیت یا سرمایه اجتماعی شخص آقای رئیسجمهور کاهش یافته میگفتم با چه مبنایی شما این سخن را میگویید و چهکسی نظرسنجی کرده است بنابراین چون نظرسنجی صورت نگرفته نمیتوان قاطعانه گفت محبوبیت آقای روحانی با افت محسوس مواجه بوده است. البته طبیعتا نارضایتی مردم از دولت را میشود سنجید. چراکه وقتی در کوچه و بازار رفت و آمد داریم احساس میکنیم مردم از بیتصمیمی، دیرتصمیمی یا بدتصمیمی دولت ناراحتند و این واقعیتی است که نمیتوان آن را انکار کرد.
حال اینکه محبوبیت کم شده و چه کسانی مقصرند بهنظر بنده به چند دسته برمیگردد نخست؛ استکبار جهانی که سعیش بر پایین آوردن جایگاه اجتماعی خدمتگزاران کشور است. دوم؛ دولت پنهان که کمر به قتل دولت بسته، از هیچکوششی فروگذار نکرده و به ظاهر خود را متدین میداند و به اسم انقلاب به انقلاب لطمه میزنند. سوم؛ افراد دیرتصمیم و بدتصمیمی که در اطراف دولت هستند. لذا اگر قرار باشد نارضایتی در کشور بهوجود آید این عوامل مختلف دست به دست هم داده و موجب نارضایتی عمومی از مجموعه دولت و بهوجود آمدن چنین شرایطی میشود. بنابراین مجلس و قوه قضائیه و نهادهای تحت نظر مقام معظم رهبری و بالاخص نهادهای انتصابی همه باید همکاری کنند. همه اینها باید در موفقیت یا عدم موفقیت دولت خود را دخیل بدانند، چراکه نمیشود کسی در حاکمیت باشد و بگوید موفقیت حاکمیت از آن ماست و عدم موفقیتهایش برای دیگران است. لذا موفقیتها و عدم موفقیتها به همه ارتباط دارد و همه از صدر تا ذیل در موفقیت یا عدم موفقیت دولت مؤثریم. طبیعتا کسانی که به آقای رئیسجمهور نزدیکترند و مشورت میدهند باید بیش از دیگران پاسخگو باشند نه اینکه توپ را به میدان دیگران شوت کنند و به جای اینکه پاسخ ایراد و اشکالات را بدهند به فرافکنی و فرار به جلو رو بیاورند. اینها پسندیده افراد متدین نیست.
با توجه به در پیشبودن انتخابات چه مولفههایی میتواند زمینهساز مشارکت حداکثری مردم در انتخابات باشد؟
ما استاندارهایی که در دولت آقای روحانی بودیم با استانداران دولت اصلاحات نشستهایی داریم و نظراتمان را بهصورت مکتوب آماده کردیم و خدمت دوستان در دولت دادیم که بهنظر میرسد دولت باید برای جذب نظر مردم و برای اینکه این حالت نگرانی مردم به امید تبدیل شود چند حرکت انقلابی شجاعانه انجام دهد.
آرمان/ حمید شجاعی
به گزارش ایسنا به نقل از فاکس نیوز، رابرت اشلی جی. آر، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در گفتوگویی اختصاصی با این شبکه مدعی شد که ایران احتمالاً در «نقطه انعطاف» قرار دارد و حملات اخیر به نفتکشها و سرنگونی پهپاد تجسس آمریکا را بخشی از تلاش ایران برای «تغییر وضعیت موجود» خواند.
اشلی ادامه داد که ایرانیها بنا به فعالیتشان در این چند سال اخیر، احتمال دارد که بگویند با تاثیرشان بر دولت عراق و متحد منطقهای قدیمی آنها یعنی بشار اسد، در موقعیتی دلخواه هستند.
این مقام آمریکایی همچنین ادعا کرد که خروج آمریکا از توافق هستهای ایران و تحریمهای پس از آن تأثیری بزرگ بر حکومت [ایران] گذاشت و ادامه داد: انتظار میرود که این آژانس در ادامه سال جاری اطلاعات طبقه بندی نشده نظامی درباره ایران را منتشر کند که به دنبال آن گزارشهایی درباره چین و روسیه نیز ارائه خواهد شد.
وی درباره خروج آمریکا از برجام و تأثیر تحریمها گفت: وقتی به پیشرفت برجام که فقدان بازده اقتصادی برای آنها و تحریمهایی که «فشار زیادی بر دولت ایران وارد کرده است» نگاه کنیم، من فکر میکنم که این بازتاب عملکرد آنها در تلاش برای ایجاد نوعی تغییر در مسیری است که در آن قرار دارند.
این ژنرال آمریکایی در ادامه با اذعان به تأثیر تحریمهای آمریکا بر معیشت مردم ایران گفت: من میگویم کارزار فشار کارآمد بوده و سختیها وجود دارند. رئیس جمهور [دونالد ترامپ] قبلاً این سوال را پرسید که آیا این تأثیری بر مردم ایران دارد؟ وقتی شما به اقتصاد آنها نگاه کنید میبینید که بر کل کشور تأثیر دارد چراکه اقتصاد [ایران] در حال حرکت به سوی رکود بوده و آنها در کشمکش هستند.
وقتی پهپاد جاسوسی آمریکا در هفته گذشته سرنگون شد، آژانس اطلاعات دفاعی تحلیلی فوری از توان نظامی ایران ارائه کرد. اشلی در جمعه گذشته رخدادهای اخیر را با طفره رفتن از جزئیات عملیاتی و با توجه به دلایل امنیت ملی تشریح کرد.
وی در این باره گفت: ما این چیزها را برای رئیس جلسه، وزیر و سربازان تشریح میکنیم تا بتوانند تصوری درباره تواناییهای ایران و واکنش آنها در موقع اعمال فشار، داشته باشند و بنابراین ما به آنها گزینههایی میدهیم تا بتوانند احتمال کم، نسبی و زیاد انواع واکنشهای ایران را بفهمند.
اشلی در ادامه مدعی شد که «تهدید ایران» برای عبور از سطح تعیین شده برای غنیسازی اورانیوم ممکن است برای فشار وارد کردن بر کشورهای دیگر برای محدود کردن آمریکا طرح شده باشد.
وی در ادامه با اشاره به تصمیم ایران مبنی بر کاهش سطح تعهدات برجامیاش گفت: آنها به دنبال عبور از مقدار ۳۰۰ کیلوگرم [غنیسازی اورانیوم] هستند.
این مقام آمریکایی افزود: فکر میکنم چیزی که هم ما و ایرانیها آن را ارزیابی میکنیم این است که آنها در تلاشند تا بفهمند چطور میتوان کاری کرد که کشورهای اروپایی به میز مذاکره برگردند و مذاکرات را از سر بگیرند.
به گزارش ایسنا، این ادعاها در حالی مطرح میشوند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا کنون در پانزده گزارش متوالی، پایبندی ایران را به برجام تایید کرده و مقامات عالیرتبه کشورمان تا کنون به دفعات تاکید کردهاند که قصد ایران از ارتقای برنامه هستهای کشور، دستیابی به سلاح هستهای نیست.
تصمیم ایران برای کاهش سطح تعهدات برجامی آن در پی خروج آمریکا از برجام، بازگرداندن تحریمهای سابق و اعمال تحریمهای جدید در کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران و همچنین تعلل شرکای اروپایی توافق هستهای در انجام تعهداتشان نسبت به ایران اتخاذ شد.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی، ریاست قوه قضاییه درباره سرنوشت ۶۳ حساب بانکی این قوه که چالش شدیدی را در دوره رئیس سابق این قوه به وجود آورده بود اعلام کرد: «این حسابها را به پنج حساب تقلیل دادیم و هزینه و درآمد این حسابها را به مردم گزارش میدهیم. مصارف این پولها در ازای خدمات قضائی بوده است.»
با وجود تغییرات به وجود آمده در رویه ریاست قوه قضاییه، باید دانست قانون درباره وجود این نوع حسابها، حکم مشخصی دارد: غیرقانونی است.
پیش از این اعلام شده بود بخش عمده ای از وجوه واریزی به ۶۳ حساب قوه قضاییه، «سپرده» است و بخشی هم متعلق به هزینه خدمات قضایی است. باید توجه داشت قانونی که درباره گردش مالی نزد سازمانهای دولتی و حکومتی بحث می کند، قانون محاسبات عمومی کشور است که بند ب از ماده ۳۱ آن، مال یا وجهی که عنوان «سپرده» دارد را اینطور تعریف کرده: وجوهی که به موجب قرارها و یا احکام صادره از مراجع قضایی از اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت می گردد و به موجب قرارها و احکام مراجع مذکور کلا یا بعضا قابل استرداد می باشد.
طبق ماده ۴۱ این قانون، تکلیف وجوه «سپرده» به روشنی مشخص شده است: وجوهی که به وسیله وزارتخانه ها... به عنوان سپرده و یا وجه الضمان یا وثیقه و یا نظایر آن دریافت می گردد باید به حسابهای مخصوصی که از طرف خزانه در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ... افتتاح می گردد واریز شود. وجوه واریز شده به حسابهای مذکور که بدون حق برداشت خواهد بود باید در آخر هر ماه به حساب مخصوص تمرکز وجوه سپرده در خزانه منتقل شود.
همچنین ماده ۴۳ قانون مزبور تاکید دارد: «... متخلف از اجرای این مواد... به مجازاتهای مقرر در قانون دیوان محاسبات کشور محکوم خواهد شد.»
قانون دیوان محاسبات کشور درباره مجازات اشخاص خاطی از مقررات مالی به روشنی در فصل چهارم، در ماده ۲۳ آورده است: هیات های مستشاری... به موارد زیر نیز رسیدگی و انشاء رای می نمایند:
الف... ب...
ج: عدم واریز به موقع درآمد.... و همچنین عدم واریز وجوهی که به عنوان سپرده یا وجه الضمان و یا وثیقه و یا نظایر آن دریافت می گردد.
تبصره یک این ماده هم گفته: هیات ها در صورت احراز وقوع تخلف ضمن صدور رای نسبت به ضرر و زیان وارده، متخلفین را حسب مورد به مجازاتهای اداری ذیل محکوم می نماید:
الف-توبیخ کتبی با درج در پرونده استخدامی
ب-کسر حقوق و مزایا حداکثر یک سوم از یک ماه تا یک سال
ج-انفصال موقت از یک ماه تا یک سال
د-اخراج از محل خدمت
هـ-انفصال دائم از خدمات دولتی
همچنین طبق تبصره ۲ این ماده، باید در صورت احراز وقوع جرم، پرونده به مراجع قضایی ارسال شود.
می توان نتیجه گرفت هر نوع حسابی که سپرده های حاصل از احکام و آرای قضایی یا هزینه خدمات قضایی را دریافت کرده و بیش از یک ماه نگه دارد، غیرقانونی است و قواعد مجازات متخلفین در این باره قابل اجراست. با این حساب، تقلیل حسابها از ۶۳ به ۵ فقره یا گزارش دهی به مردم، تفاوتی در اصل تکلیف قانونی برای پرداخت وجوه به بانک مرکزی ایجاد نمی کند و در اصل، قانون، حسابهای ویژه قوه قضاییه را به رسمیت نمی شناسد.
خبرآنلاین/امید سلیمی بنی