مهدی پورقاضی در گفت وگو با ایسنا، اظهار کرد: فعالان واقعی اقتصادی قبل از هر چیز به ثبات و روشن بودن آینده احتیاج دارند و اقتصاد ایران در ماههای گذشته شفافیت و ثبات را تجربه نکرده است.
به گفته وی با وجود آنکه تحریمهای خارجی میتواند فشار جدی به بدنه اقتصاد ایران وارد کند، اما به نظر میرسد که در کنار این مشکلات، معضلات داخلی نیز باعث شده شرایط فعالان اقتصادی پیچیدهتر شود و همین مسئله بسیاری از آنها را دلسرد کرده است.
رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران با اشاره به دستورالعملهای چندگانه ارزی بانک مرکزی در ماههای گذشته، توضیح داد: اشتباه اول رخ داده در این زمینه، چند نرخی شدن ارز بود. همانطور که ما از ابتدا نیز پیشبینی میکردیم، این سیاستها نه تنها گره گشا نبود که حتی میتواند علیه شرایط فعلی نیز عمل کند.
پورقاضی ادامه داد: وقتی ارز چند نرخی میشود، یعنی میان کسانی که ارتباط لازم برای دریافت ارز ارزان قیمت را دارند و کسانی که این ارتباط را ندارند تفاوتی جدی وجود دارد و در صورتی که راه این رانت بسته نشود، بخش خصوصی واقعی توان رقابت با دیگران را نخواهد داشت؛ زیرا تفاوت ۱۰ هزار تومانی در نرخ بازار و نرخ دولتی هیچ فضایی برای رقابت باقی نمیگذارد.
وی با اشاره به تجربه ارز چند نرخی در ماههای گذشته، تصریح کرد: وقتی رانت در نقطه اول شکل بگیرد، به همان شکل نیز ادامه خواهد یافت. یعنی ما میبینیم که دولت رقم قابل توجهی از ارز ۴۲۰۰ تومانی را عرضه کرده اما افزایش قیمتها در بازار کالاهای اساسی غیر قابل کنترل بوده است. از این رو از هر جهت که نگاه کنیم این سیاست شکسته خورده است.
به گفته رئیس کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران، در کنار شفافیت و ثبات، تک نرخی کردن ارز نیز برای اقتصاد ایران اهمیت بالایی دارد، زیرا در آن صورت لااقل فعال اقتصادی میداند که نرخ ارز یکسان است و با ارزیابی از شرایط اقتصادی تصمیم میگیرد سرمایه خود را چگونه وارد چرخه کند.
پورقاضی خاطرنشان کرد: برای برطرف کردن دغدغه حمایت از اقشار کم درآمد جامعه میتوان طرحهای دیگری را در دستور کار قرار داد، زیرا طرح فعلی نه تنها پاسخگو نبوده که حتی فشارها بر تمام طبقات جامعه را نیز بیشتر کرده است.
به گزارش ایسنا، به دنبال افزایش قیمت ارز در ماههای ابتدایی سال قبل، دولت تصمیم گرفت با چند نرخی کردن آن، قیمتها در بازار کالاهای اساسی را مدیریت کند.
با افزایش قیمتها در بازارهای اساسی، بسیاری از کارشناسان معتقدند باید در سیاست فعلی تجدیدنظر صورت گیرد.
چند روز قبل گمانه زنیهایی درباره احتمال حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مطرح شده بود که مقامات دولتی اعلام کردند فعلاً چنین تصمیمی در دستور کار نیست.
داستان نیمکت پرسپولیس با انتشار یک عکس وارد فاز جدیدی شده است. روز گذشته تصویری از یک مربی درحال مذاکره با عرب، نبی و رغبتی و همچنین امیرعلی حسینی سرپرست روابط بینالملل باشگاه پرسپولیس در یک کانال تلگرامی منتشر شد و بلافاصله گمانهزنیها درخصوص این عکس جنجالی آغاز شد.
در عکس منتشر شده هرگز نمیتوان تصویر واضحی از مربی موردنظر پرسپولیسیها دید اما با توجه به سفیدی موها که در تصویر مشخص است، میتوان به این نتیجه رسید که فعلا باید گزینههایی مثل الکساندر نوری، کاررا و دیگر مربیان جوانی که نامشان به عنوان گزینه جانشینی برانکو مطرح شده بود را کنار بگذاریم و به سراغ گزینههایی با سن و سال بیشتر برویم.
بعد از دیدن تصاویر منتسب به مربی جدید پرسپولیس، اولین اسمی که به ذهنمان میرسد، آنته چاچیچ است. از دوشنبه خبرهای زیادی درخصوص مذاکرات چاچیچ و پرسپولیس منتشر شد و خیلیها مدعی شدند که مدیران پرسپولیس برای مذاکره با این مربی کروات راهی ترکیه شدهاند.
بعد از انتشار عکس جنجالی در یکی از هتلهای ترکیه، طبیعی بود که خیلی از سایتها به طور جدیتر خبر از توافق چاچیچ با پرسپولیس بدهند اما در ادامه انتشار یک خبر جدید تمام معادلات را تغییر داد. برخی از سایتها مدعی شدند که عکس منتشر شده مربوط به چاچیچ نیست و مربی که روبهروی مدیران پرسپولیس نشسته، لمونیس تاکیس است. سرمربی یونانی که در 3 مقطع سرمربی المپیاکوس یونان بوده است. او در گذشته در تیم رعد عربستان هم کار کرده و 4 قهرمانی در یونان را در کارنامه دارد. تاکیس ژانویه ۲۰۱۸ از المپیاکوس جدا شده و دیگر در تیمی کار نکرده است. مسلما اینکه چطور نام تاکیس به لیست گزینههای بلندبالای پرسپولیس اضافه شده، سوالی است که ذهن خیلیها را به خود مشغول کرده است. هرچند که فقط مدیران پرسپولیس میتوانند پاسخ این سوال را بدهند اما شاید یک نام مشترک در رزومه این مربی یونانی و اتفاقات این روزهای فوتبال ایران، بتواند کلید حل این معما باشد.
اگر این روزها اخبار ورزشی را دنبال کرده باشید، حتما میدانید که کریستین کارمبئو هافبک سابق تیم ملی فرانسه و رئالمادرید به تهران آمده و با اسپانسر مشترک پرسپولیس و استقلال قرارداد همکاری امضا کرده است. جالب است بدانید که کارمبئو شاگرد سابق لمونیس تاکیس بوده و با او رابطه بسیار خوبی هم دارد. البته این فقط یک احتمال است اما میتوان اینطور برداشت کرد که اسپانسر اصلی باشگاه پرسپولیس از طریق کارمبئو در انتخاب تاکیس و اضافه کردن این مربی یونانی به معادلات نیمکت سرخها نقش داشته است!
خراسان
به گزاش تسنیم، مدیران باشگاه پرسپولیس مذاکرات خود را با گزینههایی همچون آنته چاچیچ کروات، الکساندر نوری، ماسیمو کاررا ایتالیایی و تاکیس لمونیس یونانی انجام دادند تا در نهایت پس از جمعبندیهای لازم جانشین برانکو ایوانکوویچ را انتخاب کنند.
سایت یونانی « gazzetta.gr» خبر داد بر اساس اطلاعات به دست آمده تاکیس لمونیس مودر توجه باشگاه پرسپولیس قرار گرفته و این باشگاه ایرانی پیشنهاد خیلی خوبی به این سرمربی یونانی داده است. لمونیس 59 ساله چند روز پیش در گفتوگو با این سایت یونانی خبر داده بود که هدفش سرمربیگری در خارج از یونان است و به زودی خبرهای خوبی خواهد داد. بر اساس ادعای این رسانه یونانی پیشنهاد باشگاه پرسپولیس به این سرمربی یونانی چیزی در حدود نیم میلیون یورو است.
لمونیس سابقه سرمربیگری تیمهای آپوئل، پانیونیوس، پانتولیکوس و الرائد عربستان را در کارنامهاش دارد و آخرین تجربه سرمربیگریاش بین سالهای 2017 تا 2018 در المپیاکوس بوده است.
آخرین بازی جناحی که از سوی دلواپسان علیه بیژن زنگنه درگرفت، ماجرای ارتباط یک زن با 16 نفر از مقامات وزارت نفت بود.
ادعایی که حاجیدلیگانی، نماینده مجلس آن را مطرح کرده بود: «اخیرا نهادهای امنیتی باند نفوذی در وزارت نفت را دستگیر کردند که در رأس آن، خانمی با ایجاد ارتباط با 16 نفر از مقامات ارشد این وزارتخانه، توانسته بود در جهت تکمیل پازل دشمن ضرباتی را به کشور وارد کند». ادعایی که البته بازهم از سوی وزارت اطلاعات رد شد.
پیشتر نیز در راستای تضعیف وزارت نفت از سوی برخی مسئولان سابق دولتی در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، ادعاهایی مطرح شده بود که البته بیش از آنکه حمله به حساب بیاید، خودزنی محسوب میشد. سعید جلیلی، در توییتی نوشته بود: «در سالهای ۹۱ و ۹۲ با وجود تحریمها ماهانه یک تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت و میعانات به فروش میرفت». این حرف در حالی مطرح شد که به نظر میرسد بیانکننده این حرف، اطلاعی درباره چگونگی فروش نفت ندارد و نمیداند که صادرات نفت در روز مطرح میشود که با این حساب، ادعای فروش یک تا 1.5میلیون بشکه نفت و میعانات بهصورت ماهانه! رقمی بسیار ناچیز و در حد جوک است.
جلیلی کانون اصلی حمله به زنگنه؟
بااینحال، این سخن جلیلی را زنگنه بیجواب نگذاشت. او از رئیسجمهوری درخواست کرد تا در جلسهای نزد سران قوا و مراجع ذیصلاح دیگر با آقای جلیلی مناظره کند و در این زمینه نوشت: «اگرچه مشی اینجانب بر این است که معمولا در برابر اینگونه تهاجمات بهخاطر منافع ملی سکوت کرده و این ضربات را به جانودل میپذیرم، اما با توجه به اینکه جناب آقای دکتر جلیلی در شرایط کنونی، بهعنوان یکی از کانونهای اصلی انتشار ادعاهایی علیه مدیریت فعلی نفت عمل میکنند، چارهای جز ارائه پاسخی گذرا به ادعای ایشان ندیدم».
او در قیاسی بین عملکرد وزارت نفت در دولت حسن روحانی و محمود احمدینژاد، نوشت: «عملکرد صادرات نفت و میعانات گازی در شش ماه پایانی دولت دهم (اسفندماه ۹۱ تا پایان مرداد ۹۲) بر پایه گزارش رسمی خطاب به سران کشور که به امضای جناب آقای قاسمی، وزیر محترم وقت نفت رسیده، کمتر از روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه بوده است، درحالیکه در هفت ماه نخست دولت یازدهم (یعنی از شهریور تا پایان اسفند ۱۳۹۲) با مدیریت کنونی وزارت نفت، رقم صادرات بهطور میانگین برابر یک میلیون و ۳۴۰ هزار بشکه در روز بوده است.
این رقم، در سال ۹۳ معادل روزانه یک میلیون و ۳۴۰ هزار بشکه و در سال ۹۴ تا پایان دیماه (و پیش از اجرای برجام)، روزانه یک میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه بوده است که بهروشنی مشخص میشود عملکرد دولت یازدهم در صادرات نفت و میعانات گازی چه در هفت ماه پایانی سال ۹۲ و چه در سالهای ۹۳ و ۹۴ که تحریمها همچنان و حتی با شدت بیشتر ادامه داشته، تماما بیشتر و بهتر از عملکرد دولت دهم که بهطور مشخص مورد توجه جناب آقای دکتر جلیلی قرار گرفته، بوده است. بهاینترتیب آشکار است که مدیریت کنونی وزارت نفت، در آن دوران، بیادعا و با پرهیز از رجزخوانیهای بیپشتوانه، در همه موارد توانسته بود عملکردی بهتر از عملکرد دولت دهم ارائه کند».
چرا حمله؟
در این گیرودار و این روزها که باید از بحران تحریم عبور کنیم، اینکه چرا هجمه و حمله به وزارت نفت تا این اندازه گسترده است و همواره از زبان برخی دلواپسان سیاسی در مجلس یا فعالان سیاسی تندرو راستگرا شنیده میشود، جای سؤال است. آیا مشکوک نیست که در شرایط بحرانی تحریم، به نهادی که در تلاش است نفت خام ایران را به هر طریق ممکن و بهصورت کاملا محرمانه به فروش برساند، حملاتی چنین سنگین آنهم با پاشنه آشیل «فساد» صورت میگیرد؟ همسویی برخی از افراد با طیف مخالف ایران در منطقه، نمایانگر چیست؟ و ... . این سؤالاتی است که شاید بهتر باشد افکار عمومی خود به دنبال یافتن پاسخی برای آنها باشند.
خبرآنلاین /شرق
به گزارش خبرآنلاین؛ هنوز برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس بود و به کارش ادامه می داد که شایعه عجیبی در فضای فوتبال ایران پیچید: «افشین قطبی در فصل نوزدهم، هدایت پرسپولیس را برعهده می گیرد.» این خبر مثل پتک بر سر هواداران پرسپولیس فرود آمد و آنها را دچار شوک کرد. البته شایعه ای بیش نبود ولی به قدری جدی گفته شد که پرسپولیسی ها را ترساند.
قطبی در فصل هفتم با پرسپولیس به قهرمانی در لیگ رسید اما در لیگ هشتم عملکرد دلچسبی نداشت. در بازگشت به لیگ ایران، یک نیم فصل کاملا متوسط با فولاد سپری کرد و حالا دوباره قصد خروج از لیگ ایران را دارد ولی شایعه دوم، عجیب تر و پیچیده تر بود: «محسن خلیلی به همراه وکیل قطبی و یک ایجنت در رستورانی که متعلق به دایی افشین قطبی است، دیدار کردند و خلیلی قول داد زمینه حضور این مربی روی نیمکت پرسپولیس را فراهم کند.» این شایعه البته توسط تمام کسانی که نام شان در خبر آمده، تکذیب شد ولی شرایط را برای همه سخت کرد. این روزها، قطبی خارج از مرزهای کشور مشغول استراحت است. با او تماس گرفتیم و مصاحبه نسبتا طولانی داشتیم که می خوانید:
*در ابتدا، در مورد جدایی از فولاد صحبت کنید. آیا رازی در این اتفاق، پنهان بود؟
هیچ رازی وجود ندارد. ما می خواستیم با توجه به پتانسیلی که در باشگاه فولاد وجود داشت از جمله استادیوم عالی و امکانات حرفه ای، یک تیم خوب و حرفه ای بسازیم. برنامه من این بود که با فولاد به جمع تیم های بالای جدول برسم و بتوانم قدرت فوتبال خوزستان را نشان بدهم ولی مدیریت باشگاه نظر دیگری داشت.
*آنها مخالف برنامه های شما بودند؟
اصلا این طور نیست. من با مدیران فولاد چند جلسه هم برگزار کردم. همه می خواستند به تیم کمک کنند ولی شاید نمی توانستند که این کار را انجام بدهند. هر کسی، دلایل خاص خودش را دنبال می کند و من هم آن کسی نیستم که به دنبال ذهنیت دیگران بروم. وقتی فهمیدم انتظارات من برآورده نمی شود، تصمیم به قطع همکاری گرفتم.
*آیا امکان بازگشت شما به لیگ برتر وجود دارد؟
همیشه این امکان برای من وجود دارد. دیدید که با پیشنهاد فولاد خوزستان برگشتم و شاید با پیشنهاد تیم های دیگر مواجه شوم. یک موضوع مهم هم وجود دارد. من قهرمان لیگ ایران و سرمربی تیم ملی بودم پس انتظارات از من بسیار بالا است و باید بتوانم انتخابی داشته باشم که پاسخگوی انتظارات باشد. نمی خواهم در مورد آینده با شما حرف بزنم فقط منتظر اتفاقات بعدی می مانم.
*برسیم به سوال اصلی؛ پرسپولیسی ها با شما صحبتی کرده اند؟
نه. چطور؟
*شایعه شده وکیل شما با محسن خلیلی و چند نفر دیگر برای بازگشت به پرسپولیس جلسه داشته؟
نه این طور نیست. من اصلا از آن چه می گویید، خبری ندارم. قطعا اگر چنین موضوعی وجود داشت، خلیلی یا وکیلم با من تماس می گرفتند و همه چیز را می گفتند.
*پس همه این شایعات را تکذیب می کنید؟
وقتی اتفاقی رخ نداده، چرا باید دروغ بگویم؟ من هیچ پیشنهادی از پرسپولیس ندارم و کوچک ترین تماسی از سوی این باشگاه با من گرفته نشد. اگر مذاکره ای بود، حتما آن را اعلام می کردم. نه از سوی مدیران باشگاه با من تماسی گرفته شده و نه با وکیلم که در تهران است. ما کار خودمان را انجام می دهیم و برای پرسپولیس هم آرزوی موفقیت دارم.
*فصل آینده مربی گری نمی کنید؟
بله حتما. همین حالا هم چند پیشنهاد از اروپا و آسیای شرقی دارم ولی هنوز کارم را شروع نکرده ام چون برای یک انتخاب خوب باید احتیاط زیاد و مطالعه فراوانی داشته باشم. نمی خواهم یکباره سراغ انتخاب بعدی بروم. فکر می کنم این بار هم به باشگاه خوبی بروم.