حتی اگر فکر کنید بدنتان را خوب میشناسید، گاهی فکر میکنید چرا وقتی سرما میخورید فقط یک سوراخ بینی پر میشود؛ و کسانی که حیوان خانگی دارند ممکن است سوالات زیادی درباره رفتار عجیب سگ یا گربهشان داشته باشند.
گربهها بینی منحصربه فردی دارند
درست مثل انسانها که اثرانگشت منحصر به فرد دارد، گربهها را میتواند از بینیشان شناسایی کرد. هیچ دو گربهای اثر بینی یکسان ندارند.
حیوانات کوچک دنیا را به صورت حرکت آهسته میبینند
تحقیق سال ۲۰۱۳ نشان میدهد که هرچه حیوان کوچکتر باشد، چشم هایش سریعتر اطلاعات حسی را پردازش میکنند. و از آنجا که نسبت به حیوانات بزرگتر اطلاعات بیشتری در هر ثانیه میبینند، زمان برای آنها آهستهتر میگذرد.
سگها هنگام مدفوع کردن به صاحبشان نگاه میکنند تا احساس امنیت کنند
سگها هنگام مدفوع احساس آسیب پذیری میکنند، بنابراین به صاحبشان خیره میشوند تا احساس امنیت کنند. آنها انتظار دارند هنگام خطر حفاظت شوند یا حداقل به آنها هشدار داده شود.
بوتان تنها کشور کربن منفی است
بوتان از نظر محیط زیستی کشور نمونهای است. اکسیژنی که جنگلهای این کشور تولید میکنند بسیار بیشتر از کربن دی اکسیدی است که منتشر میشود. رودخانههای بوتان هم برق تجدیدپذیر تولید میکنند.
دلفینها با یک چشم باز میخوابند
وقتی دلفینها میخوابند، یک نیمکره مغزشان فعال میماند و دیگری استراحت میکند؛ بنابراین یک چشم باز میماند و دلفین از شکارچیان باخبر میشود. همچنین بخش فعال مغز تنفس را تنظیم میکند.
موزها خمیده هستند، چون به سمت آسمان رشد میکنند
این پدیده را زمین گرایی منفی مینامند. موزها برخلاف جاذبه رشد میکنند، یعنی به سمت بالا که نور خورشید بیشتر است. به همین دلیل آنها خمیده هستند.
گربهها عمدا صاحبشان را نادیده میگیرند
گربهها صدای صاحبشان را میشناسند، اما او را نادیده میگیرند. محققان این موضوع را با این واقعیت مرتبط میدانند که گربهها برای اطاعت از انسان رام نشده اند، آنها خودشان اهلی شده اند.
از مدفوع فیل میتوان کاغذ ساخت
بااستفاده از مدفوع فیل میتوان کاغذ باکیفیت ساخت، چون حاوی فیبر گیاهی زیادی است و برای محیط زیست مناسب است و به کاهش جنگل زدایی و حفاظت از فیلها کمک میکند.
محیط سرسبز در کودکی تاثیر مثبتی روی سلامت روانی در بزرگسالی دارد
تحقیقات نشان میدهد که بزرگ شدن در محیط سرسبز برای سلامت روانی مفید است و خطر ابتلا به اختلالات روانی را کاهش میدهد.
قهوه تاثیر مستقیم روی انرژی ندارد
یکی از دلایل خستگی، مولکولهای آدنوزین هستند که به گیرندههای خاصی متصل میشوند. هرچه روز میگذرد، آدنوزین بیشتری در بدن ساخته میشود و خسته میشوید. وقتی قهوه میخورید، کافئین به یکی از گیرندههای خاص میچسبد و مانع آدنوزین میشود. با انسداد گیرندهها، سایر انتقال دهندههای عصبی مثل دوپامین فرصت افزایش پیدا میکنند و انرژی شما بیشتر میشود. با این حال، وقتی کافئینها از بین بروند، هجوم آدنوزین باعث احساس خستگی شدید میشود.
چشمهای آبی، واقعا آبی نیستند
چشم آبیها هیچ رنگدانهای در لایه بالایی عنبیهشان ندارند، فقط رنگدانه قهوهای در لایه پشتی دارند. همچنین لایه میانی به نام استروما وجود دارد که رنگدانه ندارد، اما ذرات ریز معلق دارد. این ذرات نور آبی را جذب و پراکنده میکنند، بنابراین باعث میشوند چشمها آبی به نظر برسند.
بام سفید به کاهش گرمای جهانی کمک میکند
سفید کردن بام به کاهش گرمای جهانی کمک میکند. ساختمانیهایی که بام سفید دارند، خنک میمانند، چون نور بیشتری را منعکس میکنند؛ بنابراین کمتر به تهویه نیاز دارند، گرمای کمتری توسط ساختمان جذب میشود و توسط هوا به شهر منتقل میشود و انرژی کمتری در ابرها به دام میافتد که به اثر گلخانهای کمک میکند.
در ترکمنستان یک شعله ابدی وجود دارد
در سال ۱۹۷۱، دانشمندان شوروی شروع به حفاری برای گاز در مرکز کرکوم کردند. سکوی حفاری آنها فروریخت و گازهای سمی وارد هوا شدند. دانشمندان تصمیم گرفتند دهانه را آتش بزنند تا مانع انتشار بیشتر گاز شوند و انتظار داشتند بعد از چند روز آتش خاموش شود. اما دهانه هنوز میسوزد و مردم محلی آن را دروازه جهنم مینامند.
گودی بالای لب را فیلتروم مینامند
این فرورفتگی در انسان کاربردی ندارد، اما به سایر پستانداران کمک میکند رطوبت را از دهان به پد بینی برسانند و بینی را مرطوب نگه دارند.
اگر مشتری به اندازه ماه به زمین نزدیک بود، این شکلی دیده میشد
قطر مشتری حدود ۴۰ برابر ماه است.
فلامینگوها به خاطر چیزی که میخورند، صورتی هستند
فلامینگوها با پرهای خاکستری به دنیا میآیند. سپس به تدریج به خاطر رنگدانهای که از خوردن میگو، لارو و جلبک آبی-سبز دریافت میکنند، صورتی میشوند.
سوراخهای بینی نوبتی نفس میکشند
ما چرخه بینی داریم، یعنی یک دوره مشخص زمانی یک سوراخ بینی غالب شده و جریان خون در آن افزایش مییابد و سوراخ دیگر متورم میشود. به همین دلیل وقتی سرما میخوریم فقط از یک سوراخ نفس میکشیم.
حیوانات به خاطر نور فرابنفش از خطوط برق دوری میکنند
حیوانات از کابلهای برق اجتناب میکنند، چون از دیدن نور فرابنفش که برای چشم انسان نامرئی است، میترسند.
برترینها
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات:
از لحن صداوسیما نسبت به سفر نخستوزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم / حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند / نفس پیامرسانی در بالاترین سطح سیاسی توسط نخستوزیر ژاپن اهمیت زیادی دارد؛ ممکن است حتی از محتوای پیام مهمتر باشد
محسن امینزاده کارشناس حوزه سیاست خارجی و معاون وزیر امورخارجه در دوره اصلاحات می گوید: از لحن مخالفان گفتوگو با آمریکا در ایران، از جمله لحن صداوسیما نسبت به سفر نخستوزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم. آنان حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای بیمانند آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند.هواپیمای نخستوزیر ژاپن در تهران به زمین نشسته. اما به باور بسیاری از کارشناسان همراه و حتی مخالف دولت، سفری که در این سطح پس از 41 سال صورت میگیرد، واجد ویژگیهای مهم و راهبردی است. آنچه در پی میآید گفتوگوی تفصیلی در خصوص سفر شینزوآبه به تهران، با محسن امینزاده کارشناس برجسته حوزه سیاست خارجی و معاون وزیر امورخارجه در دوره اصلاحات است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
سفر آبه به تهران، اهمیتی بیش از انتقال یک پیام مهم از سوی آمریکاییها دارد
تحلیل شما از علت سفر شینزو آبه چیست؟ در واقع از نظر شما، پروژه آبه برای سفر به ایران چیست و وی میتواند حامل چه پیامی باشد؟
امینزاده: با توجه به اظهارات رئیسجمهوری آمریکا دونالد ترامپ در توکیو و با توجه به اعلام نگرانی ژاپنیها نسبت به بحرانیتر شدن وضعیت خاورمیانه، تصور غالب نسبت به سفر شینزو آبه به تهران، تصور سفر یک پیامرسان و میانجی مهم میان ایران و آمریکاست. طبعاً این وجه سفر اهمیت زیادی دارد اما مایلم تأکید کنم از نظر من سفر نخستوزیر ژاپن بعد از ۴۱ سال به تهران، بیش از آنکه سفر یک میانجی باشد یک سفر دوجانبه مهم در بالاترین سطح است. برای اولین و آخرین بار، نخستوزیر ژاپن در سال ۱۳۵۶ به تهران سفر کرده است و سفر آقای آبه دومین سفر یک نخستوزیر ژاپن به ایران در طول تاریخ روابط دو کشور است. این سفر در پاسخ به سفر آقای خاتمی در سال ۱۳۷۹ به ژاپن انجام میشود. ظاهراً این سفر قرار بوده ماهها پیش انجام شود اما با خروج آمریکاییها از برجام به تعویق افتاد. به نظر من ژاپنیها برنامهریزی کرده بودند که نخستوزیرشان بعد از امضای توافقنامه برجام به ایران سفر کند و فصل جدیدی از روابط اقتصادی دو کشور شکل بگیرد، اما شرایط بعد از برجام در ایران، عملاً این برنامه را به تأخیر انداخت.
به عقیده من هرچند بحث مجدد سفر آقای آبه به تهران در طول دیدار رئیسجمهوری آمریکا از توکیو اعلام شد؛ ولی سفر آقای آبه به تهران اهمیتی بیش از انتقال یک پیام مهم از سوی آمریکاییها دارد.
تکرار تجربه خاتمی؟
با تجربهای که درباره سفر آقای خاتمی به توکیو دارید، ارزیابی شما از سفر آبه به تهران چیست؟
امینزاده: سفر آقای خاتمی به توکیو سفر موفقی بود و تأثیر چشمگیری بر مناسبات اقتصادی دو کشور گذاشت. این تغییر چشمگیر محدود به دو کشور نبود و تأثیرخیلی گستردهتری روی اقتصاد ایران گذاشت.
راه ورود ایران به بازار سرمایه جهان را هموارتر کرد و در واقع تحول مهمی در کل مناسبات اقتصادی ایران با جامعه جهانی ایجاد کرد. همکاری مشترک وزارت خارجه و وزارت نفت باعث شد ژاپنیها در طول سفر با اعطای سه میلیارد دلار وام کمبهره به ایران موافقت کنند که در سالهای بعد تا هفت میلیارد دلار افزایش یافت. ژاپن پیش از چین و پیش از همه کشورهای اروپایی درهای بانکهای خود را به روی اقتصاد ایران گشود. اعطای این وام ارزانقیمت و بدون شرط به ایران توسط بانکهای ژاپنی، باعث شد مسیری به روی اقتصاد ایران گشوده شود که تا پایان دولت آقای خاتمی هیچ مشکلی تحت عنوان سرمایه برای پروژههای بزرگ ایران وجود نداشته باشد و ایران با کمترین هزینه، امکان تأمین تمامی نیازهای سرمایهای خود را از بازار جهانی بدست آورد. هر چند این ارقام برای بازار سرمایه ایران ارقام بزرگی بود اما مهمتر از رقم وامهای ژاپن، تأثیر این اقدام ژاپن در تغییر نگاه جامعه جهانی به مناسبات پولی و بانکی با ایران بود. بعد از ژاپن، چین، کره جنوبی و اروپاییها، یکی پس از دیگری موانع همکاریهای بانکی و بیمهای را با ایران برطرف کردند و به سرعت همه بازار سرمایه در جهان به روی ایران بهطور کامل گشوده شد.
نسبت به تصمیم ژاپن برای فعالتر کردن روابط دو کشور خوشبینم
من نمیخواهم خوشبینی نادرستی نسبت به سفر نخستوزیر ژاپن ایجاد کنم. وضعیت کنونی دو کشور نسبت به ۲۰ سال پیش بسیار متفاوت است. اما نسبت به تصمیم ژاپن برای فعالتر کردن روابط دو کشور خوشبین هستم.
باید شرایط ژاپنیها را درک کرد و با درک درست، از این فرصت برای منافع مشترک دو کشور حداکثر بهرهبرداری را کرد. در طول مذاکرات مقدماتی برای تدارک برنامه سفر آقای خاتمی به توکیو، در مذاکراتی مفصلی که در جریان بود، در مقابل پافشاری من در مورد ضرورت موفقیتآمیز بودن سفر آقای خاتمی به لحاظ اقتصادی و کند بودن روند نهایی شدن تصمیمات مربوط به سفر، معاون وزیر امور خارجه ژاپن گفت که ما ژاپنیها معمولاً خیلی کند تصمیم میگیریم و سعی میکنیم همه جوانب کار را بسنجیم و درباره همه جزئیات گاه بیش از حد نیاز بحث میکنیم تا بتوانیم تصمیم درست بگیریم. اما مسأله مهم آن است که وقتی تصمیم میگیریم و برای انجام کاری مصمم میشویم در اجرای آن تردید نمیکنیم و توقف یک تصمیم اتخاذ شده در ژاپن خیلی دشوارتر از انجام آن تصمیم است. او سعی داشت به من اطمینان بدهد که تصمیم دعوت از آقای خاتمی برای سفر رسمی به ژاپن یک تصمیم مهم بوده و همه جوانب آن بررسی شده و ژاپن قصد دارد در طول این سفر، تحول مهمی در روابط اقتصادی دو کشور ایجاد شود. گفتههای او به مفهوم واقعی و کامل محقق شد.
چرا ژاپن برخلاف روسیه و چین، میانجی بهتری است؟
با این توضیح شما حضور آبه در تهران را نماد تحول در بحران روابط ایران و آمریکا نمیدانید؟
امینزاده: پیامرسانی نخستوزیر ژاپن از جانب آمریکاییها اهمیت زیادی دارد. بحرانیتر شدن وضعیت خاورمیانه با مصالح ژاپنیها سازگار نیست و آنان مصمم هستند برای کاهش بحران در روابط ایران و آمریکا تلاش کنند. توضیح خواهم داد که ژاپنیها میتوانند بهترین میانجی یا پیامرسان میان ایران و آمریکا باشند، اما به عقیده من حضور آبه در تهران نماد عزم مقامات ژاپنی برای گسترش روابط دو کشور حتی در شرایط دشوار کنونی است. البته ژاپنیها روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند و طبعاً همه ملاحظات مربوط به روابط خود را با آمریکا هم در نظر میگیرند. برای گسترش روابط باید متقابلاً شرایط و وضعیت آنان را درک کرد و برای یافتن راههای همکاری مشترک در شرایط بسیار دشوار کنونی تلاش کرد.
بازی باید منطقی باشد
یعنی ممکن است ژاپنیها تحریمهای آمریکا را بدون موافقت آمریکا نقض کنند؟
امینزاده: خیر. توجه داشته باشیم اقتصاد ژاپن به شدت به مناسبات اقتصادی، سرمایهگذاریهای متقابل و بازار آمریکا وابسته است. وابستگی اقتصاد ژاپن به اقتصاد آمریکا بیشتر از وابستگی اقتصاد چین به آمریکاست. اولین بار در سال دوم دولت آقای خاتمی به عنوان معاون وزیر خارجه ایران به ژاپن سفر کردم. همزمان با سفر معاون وزیر خارجه ایران، وزیر خارجه وقت آمریکا خانم آلبرایت رسماً اعلام کرد نگران گسترش روابط ژاپن و ایران است و از دولت ژاپن خواست روابطش را با ایران گسترش ندهد. اما ژاپنیها مسیر مورد نظر خود را با احتیاط دنبال کردند. این وضعیت ظرف مدت دو سال به کلی تغییر کرد.
من تردید ندارم مقامات ژاپن برای گسترش همکاریهای اقتصادی خود با ایران در سال ۱۳۷۹ نظر مقامات آمریکایی را جلب کرده بودند و آنان را قانع کرده بودند که مانع بهبود روابط اقتصادی دو کشور نشوند. نهایتاً آنها موفق شدند به سبک خودشان موانع سیاسی گسترش همکاریهای اقتصادی دو کشور را برطرف کنند و از مخالفت آمریکاییها جلوگیری کنند. باور دارم در شرایط بسیار دشوارتر کنونی هم ژاپنیها تلاشهای خود را خواهند کرد. انتظار میرود نخستوزیر ژاپن در سفر خود گامی در خور توجه در مناسبات اقتصادی با ایران بردارد؛ گامی که البته با مخالفت جدی دولت آمریکا مواجه نشود. باید ما هم تلاش کنیم با درک شرایط آنان، راه حلهای دست یافتنی را جستوجو کنیم.
از لحن صداوسیما متاسف شدم
به نقش میانجیگرانه ژاپن میان ایران و آمریکا بازگردیم. چرا ژاپن؟ فرمودید برای میانجیگری نخستوزیر ژاپن اهمیت ویژهای قائل هستید؛ چرا؟
امینزاده: نفس پیامرسانی در بالاترین سطح سیاسی توسط نخستوزیر ژاپن اهمیت زیادی دارد و ممکن است حتی از محتوای پیام مهمتر باشد. من از لحن مخالفان گفتوگو با آمریکا در ایران، از جمله لحن صداوسیما نسبت به سفر نخستوزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم. آنان حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای بیمانند آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند. یک دیپلماسی موفق در کنار همه ابزار اقتدار ملی از جمله ابزار نظامی اقتدار ملی، با پیچیدهترین و خلاقانهترین تدابیر، در همه شرایط کاربرد سرنوشتساز دارد و همواره میتواند چارهساز و حتی به تعبیر نظامیان دشمنشکن باشد.
به تعبیر من از میان کشورهای قدرتمند جهان، ژاپنیها بیشترین امتیازات را دارند و میتوانند در یک دوره طولانی بهترین میانجی یا پیامرسان میان ایران و آمریکا باشند. علت آن است که منافع ملی ژاپن با کاهش تنش میان ایران و آمریکا و بهبود روابط میان دو کشور کاملاً سازگاری دارد. ژاپنیها از بحران روابط ایران و آمریکا هیچ امتیازی به دست نمیآورند و بحرانی شدن خاورمیانه برای ژاپن خسارتبار است. برعکس بهبود روابط ایران و آمریکا و حتی کاهش تنش میان ایران و آمریکا برای اقتصاد ژاپن فرصتساز است. بنابراین اراده سیاسی رهبران ژاپن کمک به کاهش تنش میان دو کشور است.
صرف نظر از اینکه آقای آبه حامل چه پیامی باشد، استقبال از تلاش این کشور در بالاترین سطح برای کاهش تهدید علیه ایران باارزش است و اقتضا دارد که به تداوم نقش ژاپن به عنوان یک میانجی یا پیامرسان قابل اعتماد و قدرتمند اعتبار داده شود. برای درک بهتر موضوع تأکید میکنم این موضوع در مورد کشورهای قدرتمند دوستی مثل چین و روسیه مصداق ندارد. آنان موقعیت مشابهی ندارند. این دو کشور بهرغم روابط بسیار خوبشان با ایران و بهرغم رقابت دشوارشان با آمریکا، و بهرغم آنکه به دلایل مختلف تمایلی به تداوم یا تشدید بحران روابط ایران و آمریکا ندارند و از کاهش بحران حتماً حمایت میکنند و بهرغم آنکه واقعاً تمایل ندارند در مناقشه میان آمریکا و ایران، آمریکا برنده شود و ایران شکست بخورد، اما این دو از بحران روابط ایران و آمریکا بسیار نفع میبرند. روی پرستیژ این کشورهای قدرتمند و شئونات سیاسی آنان نیز برای عدم بهرهبرداری از بحران روابط ایران و آمریکا نباید حساب کرد.
چین در سال ۱۳۷۵ در یک معامله بسیار مهم با دولت آمریکا، در مقابل توقف همکاری خود در ساخت کارخانه هستهای UCF اصفهان، امتیاز بسیار عظیم «پایان تحریم همکاریهای اقتصادی چین و آمریکا» را از کنگره آمریکا گرفت. امروز دور از انتظار نیست که این کشور در دعوای تعرفهها با دولت آمریکا، روی امکان معامله بر سر توقف همکاریهای بانکی و اقتصادی با ایران، در قبال حل مشکلات چندصد میلیاردی تعرفهای خود با آمریکا تأمل کرده باشد یا تأمل کند. روسیه نیز بهرغم همه اختلافاتش با آمریکا و بهرغم قدرت عظیم نظامیاش، عملاً در غرب آسیا و آسیای میانه و قفقاز و خاورمیانه و در حوزههای نفت و گاز و انرژی، رقیب خیلی جدی ایران است. روسیه هم سابقه معامله پنهان با آمریکا بر سر توقف فروش تسلیحات به ایران را دارد. با این ویژگیها، تداوم بحران روابط ایران و آمریکا برای این کشورهای قدرتمند دوست، برخلاف ژاپن فرصتساز است. در منطقه کشورهای دوستی مثل عراق، عمان، قطر و البته کشور قدرتمندی مثل هند نیز وضعیت و تمایلاتی مشابه ژاپنیها دارند که همه ارزشمند است و باید با درک ظرفیتها و موقعیتهای آنان، به همه آنها نیز توجه جدی داشت.
در وضعیت کنونی، مذاکره با رئیسجمهوری کنونی آمریکا مطلوب نیست
به نظر شما در شرایط کنونی اساساً امکان آغاز مذاکراتی جدید مطلوب و ممکن با آمریکا هست؟
امینزاده: اگر به دنبال پاسخی به سادگی همین پرسش هستید، میگویم در وضعیت کنونی، مذاکره با رئیسجمهوری کنونی آمریکا مطلوب نیست. آمریکا با استفاده از ابزار خود فشارهای زیادی به ایران تحمیل کرده و انتظار دارد در این شرایط از ایران امتیازات بیشتری بگیرد. طبعاً این وضع دشواری مذاکره میان دو کشور را خیلی بیشتر کرده است.
این درحالی است که مذاکره و دیپلماسی از ابزار قدرت کشورهاست و هرقدر کشوری قدرتمندتر باشد دیپلماسی آن کشور هم باید مؤثرتر، قدرتمندتر و فعالتر عمل کند. کشور قدرتمند و منزوی در جهان بیمعناست. مهمترین مذاکرات سیاسی تاریخ، مربوط به مذاکرات میان دشمنترین کشورها بوده است. حتی در بحرانیترین شرایط هم هیچ کشور قدرتمندی ابزار دیپلماسی خود را کنار نمیگذارد. اما متأسفانه به علت درک نادرستی که از مذاکره با جهان و مذاکره با رقیب و مخالف و دشمن در ادبیات سیاسی ایران وجود دارد، مخالفت با سیاستها و اقدامات دولت آمریکا را با توقف دیپلماسی یکی تلقی میکنند؛ یعنی خواهان توقف دیپلماسی میشوند.
درحالی که برعکس، هرقدر مشکلات کشور در سطح بینالمللی و با آمریکا بیشتر باشد، ضرورت فعالیت دیپلماتیک و مذاکره بیشتر میشود. در شرایط کنونی اگر مذاکره با ترامپ درست نیست مذاکره با همه منتقدان ترامپ بسیار ضروری است. مذاکره با تمامی نمایندگان کنگره آمریکا که مثل بولتون و پمپئو نمیاندیشند ضروری است. مذاکره و تبادل نظر و ارتباط فعال با همه کشورهای دوست آمریکا که با ایران رابطه خوب داشتهاند ضروری است. مذاکره مداوم و تعامل فعال با همه کشورهای مؤثر جهان بیش از هر زمان ضروری است. تلاش برای شفاف کردن و تقویت شکاف نظری و عملی میان ترامپ و تندروترهایی چون بولتون ضروری است. اگر اروپاییها در مقابل فشارهای آمریکا دچار تزلزل شدهاند مذاکره مداوم با آنان و تلاش برای یافتن راه حلهای مشترک برای جلوگیری از تزلزل آنان ضروری است. کمکگیری از ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا و بطور کلی ایرانیان مقیم خارج از کشور برای راهاندازی کمپین مخالف و اعتراض به تحریمهای ایران و فشار به دولت آمریکا در افکارعمومی ضروری است. اگر ایران دچار حداکثر فشارهای بینالمللی است؛ نیازمند حداکثر تحرکات دیپلماتیک در همه کشورهای جهان و از جمله کشورهای نزدیک به آمریکا و البته در خود آمریکاست.
هیچ شخصیت دلسوزی را سراغ ندارم که به دولت ایران توصیه کند برای مذاکره ۱۲ خواسته آمریکا را بپذیرد
تن دادن جمهوری اسلامی به ۱۲ خواسته ایالات متحده، خصوصاً پس از خروج آنان از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری، دور از ذهن به نظر میرسد، چرا که چنین امری هویت انقلابی دولت جمهوری اسلامی را دچار بحران خواهد کرد. با این تفاسیر به نظر نمیرسد این شکاف عمیق میان تمایلات دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت ایالات متحده با فعالیتهای میانجیگرانه هیچ قدرت ثالثی از جمله دولت ژاپن و شینزو آبه به عنوان نخست وزیر آن قابل ترمیم باشد. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
امینزاده: حق با شماست. هیچ شخصیت دلسوز و متعهدی سراغ ندارم که به دولت ایران توصیه کند که برای مذاکره ۱۲ خواسته آمریکا را بپذیرد. اصلاً این شیوه برخورد وزیر خارجه آمریکا با موضوع مذاکره دو جانبه واقعاً مبتذل است. اما اگر وزیر خارجه آمریکا بحث مذاکره و دیپلماسی را به ابتذال میکشاند، چیزی از اهمیت نفس مذاکره و دیپلماسی حتی با رقیب و دشمن برای دست یابی به حداکثر منافع ملی و رفع تهدیدات امنیت ملی نمی کاهد. دیپلماسی مقتدر، جزء جدایی ناپذیر اقتدار ملی است و ابزار دیپلماسی نیز مذاکره است نه سخنرانی و رجزخوانی. ضمن اینکه آقای پمپئو دست از این اظهارات غیر حرفه ای برداشته و درباره مذاکرات بی قید و شرط صحبت میکند. حتی مذاکرات بی قید و شرط ابرازی آمریکا نیز در مقطع کنونی معنای درستی ندارد زیرا آمریکا حداکثر ابزار فشار خود را علیه اقتصاد ایران فعال کرده است و ایران واقعاً تحت فشار اقتصادی قرار گرفته است.
در این شرایط وقتی آمریکا درباره مذاکره بی قید وشرط صحبت میکند اگر به معنای عدم توقف فشارهای اعمال شده روی اقتصاد ایران باشد، از نظر ایران مفهومی نخواهد داشت. با این توضیحات اگر بگوییم در این مقطع و با این ویژگیها مذاکره با آمریکا مناسب نیست، اختلاف زیادی برسرش وجود نخواهد داشت. اما مذاکره حتی با مخالف و رقیب و دشمن در سطح بین المللی، ابزار قدرتمند اقتدار ملی هرکشور است. حتی ممکن است در شرایط فشار نیز مذاکره با عزت و خردمندانه و مقتدرانه کشور را از فشار خارج کند.
عدهای در ایران از حل بحرانهای بینالمللی کشور و کاهش تنش با جامعه جهانی نگراناند
به دنبال کاهش روند افزایش قیمت ارز و سکه و حتی ایجاد روند کاهشی فعلی، عدهای از تحلیلگران این اتفاق را فشار دولت برای قبولاندن مذاکره به نظام میدانند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
امینزاده: خیلی ادعای عجیبی است. اگر قرار باشد نظام برای مذاکره تحت فشار قرار گیرد، طبعاً در شرایط افزایش تورم و افزایش قیمتها و سقوط اقتصادی این فشار خیلی بیشتر خواهد بود. اگر نشانههای بهبود در اوضاع اقتصادی باشد طبعاً هم نظام و هم مردم آمادگی بیشتری برای تحمل فشارهای خارجی خواهند داشت.
تأثیرپذیری بازار از مناسبات خارجی ایران هم خیلی طبیعی است. هر تعامل بینالمللی نشانه افزایش ظرفیت ایران برای مدیریت بحرانهای پیش روی کشور است و نتیجه طبیعی آن آرام شدن بازار و کنترل التهابات بازار خواهد بود. اما نگرانی من از وجه دیگری از مخالفتها با فعالیتهای موفق دیپلماتیک است. ظاهراً عدهای در ایران واقعاً از حل بحرانهای بینالمللی کشور و یا کاهش تنش با جامعه جهانی نگران هستند. آنان همه منافعشان در بحرانیتر شدن کشور است. تصور آنان این است که در شرایط بحرانی کشور بار دیگر به روشهای قانونگریز و قانونستیز آنان تن میدهد و مسیر بازگشت آنان برای تاراج سرمایههای ملی مجدداً باز میشود؛ تاراجی که بخصوص در ۱۵ سال گذشته اقتصاد ملی را زمینگیر کرد و فساد در اقتصاد ایران را به اوج خود رساند و تمامی هنجارهای متعارف و نهادینه اخلاقی و رفتاری فعالیتهای اقتصادی در جامعه ایران را به نفع نهادینه شدن فساد از هم درید. ظاهراً این قبیله از هر رفتار خردمندانه و مدبرانه در مدیریت روابط خارجی و سیاست و اقتصاد کشور متنفرند.
باتوجه به اعلام و اعمال تحریمهای جدید اقتصادی از سوی ایالات متحده در حوزه پتروشیمی ایران، دقیقاً اندکی پیش از سفر نخستوزیر ژاپن، به نظر نمیرسد که شینزو آبه حامل خبر هیچگونه عدولی از سیاست فشار حداکثری از سوی ایالات متحده به عنوان امتیازی جهت ترغیب جمهوری اسلامی برای آغاز مذاکره باشد. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
امینزاده: فقط دولت پنهان و جریان امنیتی در ایران نیست که با تمام توان برای جلوگیری از حل بحرانهای بینالمللی ایران تلاش میکند. سالهاست در یک هماهنگی مثالزدنی تندروها در تهران، واشنگتن و تلآویو به یکدیگر کمک میکنند و هرگاه در ایران یا آمریکا زمینهای برای بهبود شرایط بینالمللی برای ایران فراهم شود، تندروهای دیگر به یاری برخاسته و شرایط را برای جلوگیری از حل بحران روابط خارجی ایران بحرانی میکنند. اقدام تحریم پتروشیمی در قیاس با اقدامات دیگر آمریکا علیه ایران اقدام چندان مهمی نیست اما انتظار میرود اگر زمینه بهبودی فراهم شود، تندروها در واشنگتن و تلآویو و تهران از هیچ تلاشی برای جلوگیری از تحقق آن فروگذار نکنند. درباره مناسبات میان دولت پنهان در ایران و تندروهایی مثل بولتون در واشنگتن و نتانیاهو در تلآویو چیزی نمیدانم، اما عملکرد آنان کاملاً هماهنگ است و نتایج مشترک عملکرد آنان بحرانیتر نگه داشتن وضعیت ایران در مناسبات بینالمللی است.
نشانههای عقبنشینی آمریکا
آیا شما نشانههای مثبتی برای کاهش تنش میان آمریکا و ایران میبینید؟
امینزاده: بله. نشانههای مهمی وجود دارد. مهمترین نشانه عقب نشینیهای مهم آمریکا در مورد پیششرطها و انتظاراتش از ایران است. وزیر خارجه آمریکا برخلاف گذشته اعلام کرد که ایالات متحده آمادگی دارد بدون پیششرط با ایران مذاکره کند. هرچند همانطور که گفتم با توجه به تحریمهای اعمال شده، این اعلام آمادگی کافی نیست اما تحول مهمی در رویه آمریکا محسوب میشود و نسبت به تمامی مواضع آمریکا از زمان خروج از برجام تاکنون متفاوت است. وجه مهمتر این عقبنشینی اظهارت صریح رئیسجمهوری آمریکاست. او گفته که هدفش از اعمال فشار به ایران، جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران است و نه چیزی بیشتر از آن. او تصریح کرده خواهان براندازی رژیم ایران نیست و به صورت ضمنی در این اظهارات شروط مربوط به توقف گسترش توان نظامی غیرهستهای ایران و توقف گسترش اقتدار ایران در منطقه را هم کنار گذاشته است. اگر رئیسجمهوری آمریکا در چنین چارچوبی بماند، حتماً امکان یافتن راه حلی برای تفاهم وجود خواهد داشت. علت هم آن است که این خواسته رئیسجمهوری آمریکا با راهبرد امنیت ملی ایران در تعارض نیست و عملاً در چارچوب توافق برجام قابل تفسیر و تعمیق است.
فعال کردن ژاپن و کشورهای دیگر دوست ایران و آمریکا برای گفتوگوی متقابل با دو کشور هرچند میتواند نشانه نگرانی آنان نسبت به بحرانیتر شدن شرایط هم باشد، اما بخصوص در مورد سفر نخستوزیر ژاپن، با ویژگیهایی که درباره ژاپنیها بیان کردم، به منزله باور این دولت نسبت به شکلگیری شرایط جدید و مسیرهای سیاسی جدید برای مدیریت بحران و وجود زمینههای کاهش بحران نیز هست.
سومین نشانه مثبت، اولین گام در تحقق پیشنهاد دکتر ظریف در نیویورک در مورد مبادله زندانیان میان ایران و آمریکاست. من اطلاعات دقیقی ندارم اما آزادی نزار زاکا زندانی لبنانی – آمریکایی با میانجیگری رئیسجمهوری لبنان و حزبالله لبنان در آستانه سفر نخستوزیر ژاپن به تهران نمیتواند اتفاقی باشد. همیشه آزادی زندانیان میتواند یک گام مهم اولیه برای تعامل میان دولتهای حتی متخاصم و درگیر نظامی باشد.
تیم B، نگران سفر آبه
از نظر شما سفر نخستوزیر ژاپن چه نسبتی با مواضع دولتهای عبری- عربی منطقه دارد؟ موضع و تحلیل این کشورها در خصوص این سفر چگونه است؟ آیا امریکا در این زمینه با آنان هماهنگی دارد یا سفر آبه به معنای بهحاشیه رفتن این ائتلاف منطقهای است؟
امینزاده: کشورهایی مثل عربستان سعودی، امارات و اسرائیل بهصورت راهبردی از بهبود روابط ایران با سایر کشورهای جهان و بهویژه آمریکا در هراس هستند. منافع آنان اقتضا میکند که روابط خارجی ایران، بهویژه با آمریکا بحرانی باقی بماند. در عین حال حداقل در دو دهه گذشته هیچ دولتی در آمریکا به اندازه دولت ترامپ با تلآویو و ریاض علیه ایران هماهنگ نبودهاست و در این مدت هیچگاه انتظارات این دولتها توسط دولت آمریکا علیه ایران برآورده نشده است. طبعاً این دولتها حساب زیادی روی بحران کنونی در روابط ایران و آمریکا باز کردهاند و هر خللی که این بحران را کاهش دهد، موجب ناخشنودی آنان است. مواضع رئیس جمهور آمریکا در توکیو و سفر آقای آبه به تهران حتماً موجب ناخشنودی مثلث نتایناهو، بولتون و بنسلمان است و حتماً آنها برای تخریب نتایج مثبت این سفر تلاش خواهند کرد. طبعاً در ایران هم تندروها و امنیتیهای دولت پنهان با آنان همراهی خواهند کرد.
ایرنا
مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت:شاید آقای آبه از اینکه در ایران تورم حداقل 50 درصدی و کاهش حداقل پنج درصدی تولید ناخالص ملی وجود دارد و اوضاع عمومی کشور بدون هیچگونه تمهیدات فوقالعادهای و باوجود بیان «جنگ اقتصادی» ازسوی مسئولان، در جریان است، مبهوت و متعجب شده و میخواهد بداند چه ترفندی در این کشور باستانی وجود دارد؟
آقای آبه حق دارد مبهوت شود، زیرا میبیند از یکسو آمریکا بزرگترین تحریمها را اعمال کرده و موضع ایران در این زمینه به فرمایش رهبر انقلاب استقامت است و بیان «جنگ اقتصادی» نشانه مقابله با آمریکا و اذناب آن با ایران است و از سوی دیگر مسئولان سیاسی به دولت فشار میآورند تا معیشت بهتر برای مردم را فراهم آورند و دولت هم بودجه خود را خیلی عادی به مجلس تقدیم و مجلس هم خیلی عادیتر آن را تصویب میکند و هیچچیز تغییر نمیکند و هیچ نشانهای از اعمال سیستمهای جدید برای مقابله نیست و اسراف و تبذیر همچنان در کشور در جریان است و در یک تعطیلی چندروزه هشتمیلیون از مردم با اتومبیلهای شخصی به مسافرتهایی میروند و راه سهساعته را در 10 ساعت میپیمایند و آب و برق و گاز و بنزین را مسرفانه بههدر میدهند.
...شاید بخواهد بیاید یک پروژه تحقیقاتی در این زمینه تشکیل دهد یا همه اینها را دلیلی برای تمایل ایران به یک اقتصاد اسرافکارانه بداند و فکر کند وقتی ایران در این شرایط چنین چراغسبز میدهد حالا ما هم از این نمد برای خود کلاهی دستوپا کنیم تا عقب نیفتیم.
آقای آبه حق دارد به تحقیق بنشیند، زیرا در فضای مجازی میبیند یک یا چند یا چندین سایت، بزرگترین اهانت و بدترین القاب را به رئیسجمهوری قانونی منتخب مردم و تأییدشده ازسوی رهبر انقلاب میدهند و وزیرخارجه را خائن و وطنفروش خطاب میکنند و آب از آب تکان نمیخورد و برخی روزنامهها پا را فراتر میگذارند و بهتانهای ناروا میزنند.
البته آقای آبه برخی چیزها را نمیداند وگرنه بیشتر مبهوت میشد و شاید از پروژه تحقیقاتی خود دست میکشید. آقای آبه نمیداند که در قرآن ناسزاگفتن حتی به بتهای پرستیدهشده منع شده است و مولی علی(ع) در جنگ صفین سربازان را از ناسزاگفتن منع کرد، درحالیکه در ایران برخی سیاسیون ما هم به یکدیگر ناسزا میگویند.
حتما آقای آبه میداند که مذاکره برای مذاکره نیست، بلکه برای بهنتیجهرسیدن است. وقتی حاصل چند سال مذاکره و امضای نتیجه مذاکرات بهجای وفای به عهد و اجرا ازسوی یک فرد به هوا میرود، دیگر مذاکره چه حاصلی دارد؟ زیرا این دور تسلسل مذاکره- جرزدن پایان نخواهد داشت. او این درک را از طرف ما دریافت میکند اما ظواهر و شواهد سردرگمش خواهد کرد.
خبرآنلاین
روز گذشته یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری از «تهیه لیستی محرمانه که سه نفر از آن اطلاع دارند برای افراد واجد شرایط رهبری آینده جمهوری اسلامی» خبر داد.
موضوع تعیین رهبر برای آینده جمهوری اسلامی که آیتالله محسن اراکی به آن پرداخته، نه برای اولینبار است که مطرح شده و نه احتمالا برای آخرینبار. قانون اساسی نیز در مبحث وظایف مجلس خبرگان به آن پرداخته و وظیفه تعیین رهبری را برعهده این مجلس گذاشته است ولی با این حال آنچه بیشتر شبکههای اجتماعی و افکار عمومی را به خود درگیر کرد، نه مبحث بررسی افراد واجد شرایط برای رهبری بلکه موضوع محرمانه بودن لیست تهیهشده است .
به همین منظور با آیتالله هاشم هاشمزادههریسی، نماینده آذربایجان در مجلس خبرگان به گفتوگو پرداختیم تا شاید در میان این محرمانهها نکتهای برای اهل دقت باشد.
آیتالله اراکی گفته بودند که کمیسیونی تشکیل شده و لیست افراد واجد شرایط رهبری در آن کمیسیون به شکل 100 درصد محرمانه تشکیل شده است. آیا این کمیسیون درون مجلس خبرگان است؟ سازوکار تهیه لیست افراد واجد شرایط رهبری چگونه است؟
حساسیتهای بسیاری بعد از طرح موضوع تهیه لیست و تشکیل کمیسیون برای رهبری در بین عموم مردم و بهویژه جریانات سیاسی ایجاد شده و بهصورت مداوم درباره این موضوع سوال میکنند به همین دلیل برای اطمینانخاطر مردم و جریانات سیاسی باید بگویم که این کمیسیون بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی و فصل اختیارات مجلس خبرگان رهبری در این مجلس تشکیل شده و هم اکنون نیز وجود دارد ولی این کمیسیون، اصلا کمیسیونی مهم و سرنوشتساز محسوب نمیشود؛ بنابراین نباید حساسیت در جامعه ایجاد شود. این کمیسیون درون مجلس خبرگان و متشکل از اعضای این مجلس است ولی مهم نیست؛ چرا که نه اختیارات دارد، نه جنبه قانونی دارد، نه تاثیر چندان دارد و نه حتی حق تعیین رهبر.
پس دلیل تشکیل این کمیسیون در مجلس خبرگان چیست؟
در فصل وظایف و اختیارات مجلس خبرگان در قانون اساسی چند وظیفه برای نهاد در چند اصل ذکر شده است. مجلس خبرگان برای هر یک از این اصول یک کمیسیون تشکیل داده است؛ به عنوان مثال در اصل 108 قانون اساسی گفته شده که قوانین مربوط به مجلس خبرگان رهبری به جای مجلس توسط خود این نهاد تصویب خواهد شد و مجلس حق تصویب قانون برای مجلس خبرگان را ندارد، برای همین موضوع در مجلس خبرگان کمیسیونی تشکیل شده است. در اصل 109 قانون اساسی نیز گفته شده افرادی که به لحاظ علمی و عدالت و سایر شروط مطروحه صلاحیت و شایستگی رهبری را دارند، توسط مجلس خبرگان شناسایی شوند تا اگر روزی لازم شد، از این افراد استفاده شود. این کمیسیونی که گفتند تشکیل شده و لیستی از افراد واجد شرایط رهبری تهیه کرده، همین کمیسیون است.
علاوه بر اینها، ما در مجلس خبرگان رهبری نیز کمیسیونی بر اساس اصل 111 قانون اساسی تشکیل دادهایم که صلاحیتهای رهبری فعلی را بررسی میکند تا اگر زمانی آن شرایط را از دست داد، به بررسی موضوع بپردازد، بنابراین ما برای هر یک از اصول قانون اساسی که به وظایف مجلس خبرگان اشاره کرده، کمیسیونی جداگانه تشکیل دادهایم.
شرح وظایف این کمیسیون که بنا بر اظهارات شما، وفق اصل 109 قانون اساسی و برای تهیه لیستی از افراد واجد شرایط رهبری تشکیل شده، چیست؟
این کمیسیون بر اساس اصل 109 قانون اساسی صرفا جهت آمادگی و شناسایی افراد برای رهبری تشکیل شده است. وظیفه این کمیسیون صرفا بررسی افراد واجد شرایط رهبری در ایران یا ایرانیان سایر کشورها نظیر نجف است. البته در شرط ایرانی بودن، ذکر نشده است ولی در آن زمان حتما لحاظ خواهد شد.
افرادی که در این کمیسیون بررسی شده و تعیین میشوند، نه رهبر فعلی کشور هستند و نه لزوما رهبر آینده. رهبر بعدی کسی است که در اجلاسی که در همان زمان مقتضی تشکیل میشود، بیشترین رای را به دست بیاورد. این فرد ممکن است در لیست تهیه شده توسط این کمیسیون نباشد ولی در اجلاس خبرگان رای آورده و رهبر شود؛ بنابراین لیست تهیه شده در کمیسیون اصل 109 به لحاظ حقوقی اعتبار ندارد.
افرادی که در این لیست نوشته میشوند، رهبر نیستند و تشکیل این کمیسیون و تهیه این لیست نیز به معنای تعیین رهبر نیست. تعیین رهبر نمیتواند به دست 3 نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری باشد. اختیار دست مجلس خبرگان است و این اختیارات قابل تفویض به بخشی از این مجلس هم نیست.
اقداماتی که در این کمیسیون صورت میگیرد، صرفا اقدامات مطالعاتی است ولی متاسفانه برخی این کمیسیون را این قدر بزرگ و بزرگ و بزرگتر کردند که امروز مردم گمان میکنند که اینها مشغول انتخاب رهبر هستند، در حالی که چنین نیست.
با این تفاسیر یعنی کمیسیونی که برای مطالعه روی افراد واجد شرایط برای رهبری آینده در مجلس خبرگان تشکیل شده، فقط شامل 3 عضو است؟
خیر! در مجلس خبرگان رهبری هر کمیسیون حدود 11 یا کمی بیشتر و کمتر عضو دارد. این کمیسیون هم که این قدر بزرگش کردهاند، باعث شده مردم حرفهایی بزنند هم همینطور است ولی واقعا ارزشی ندارد.
در این کمیسیون همه اعضا مسوولیت بررسی و تهیه لیست از افرادی که واجد شرایط هستند به 3 نفر واگذار شده و آن 3 نفر فقط اسامی را یادداشت کرده و به کمیسیون ارایه میکنند، همین.
این 3 نفر چه کسانی هستند؟
مهم نیست اعضای این کمیسیون چه کسانی باشند یا آن 3 نفر چه کسانی هستند. این افراد اصلا کارهای نیستند و اختیاری ندارند؛ بلکه صرفا اسم مینویسند. اینطور نیست که اعضای این کمیسیون اصل 109 قانون اساسی مجلس خبرگان 3 نفر را انتخاب کرده باشند و آن 3 نفر هم فرد یا افرادی را برای رهبری انتخاب کرده باشند و آن افراد هماکنون مشغول آماده شدن باشند. این کمیسیون را بیدلیل بزرگ کردهاند. واقعا این کار ارزشی ندارد. زمانی که امام از دنیا رفت و مقام رهبری (آیتالله خامنهای) را به مقام رهبری برگزیدند هم افراد و نامهایی در این کمیسیون مطرح شده بود.
یعنی این کمیسیون از آن زمان تاکنون و در هر دوره خبرگان وجود داشته است؟
بله! آن زمان هم مجلس خبرگان بود و این کمیسیون وجود داشت. آن زمان که رهبری (آیتالله خامنهای) را انتخاب کردند، هم نه نامی از ایشان در میان بود، نه کسی تصور میکرد و نه کسی به ذهنش خطور میکرد که ایشان انتخاب شوند. در همان جلسه مجلس خبرگان نام ایشان مطرح شد و اتفاقا با رای بسیار بالا و خوبی به عنوان رهبر انتخاب شدند. افرادی که در آن زمان در همین کمیسیون نامشان مطرح شده بود هم اصلا رای نیاوردند و رهبر انقلاب (آیتالله خامنهای) رای آوردند؛ بنابراین اصلا تشکیل این کمیسیون مساله خاصی نیست.
به نظر شما در مقطع فعلی ممکن است نوشتن نام افراد احیانا اولویتی برای آن افراد در قیاس با سایران ایجاد کند؟
سرنوشت نهایی به دست مجلس خبرگان است که این مجلس هم در اجلاس نهایی که با حضور همه اعضا برگزار میشود، افرادی را مطرح میکند و از میان این افراد هر یک که رای بیشتری به دست آورد به عنوان رهبر انتخاب خواهد شد، بنابراین ممکن است فردی که انتخاب میشود در این کمیسیون نامش مطرح نشده باشد و در لیست نوشته نشده باشد ولی با رای اعضای مجلس خبرگان به عنوان رهبر انتخاب شود.
به همین دلیل است که من میگویم این کمیسیون و 3 نفری که انتخاب کردهاند، صرفا گروهی کاری هستند، بنابراین نباید آنان را گروهی تصویبکننده و سرنوشتساز دانست.
این نوشته شدن اسم هیچگونه اولویت یا حقی برای برخی افراد در قیاس با افراد دیگر ایجاد نمیکند وگرنه اوضاع بسیار خطرناک خواهد شد و اگر زمانی و به هر دلیلی نام افراد به بیرون برسد، مردم فکر میکنند که فلان فرد رهبر شده یا ممکن است سوءاستفادههایی صورت بگیرد و همین مساله اتفاقات بدی را در کشور رقم بزند. بنابراین اصلا چنین چیزی نیست که اولویت ایجاد شود پس این قدر این کمیسیون را بزرگ نکنید.
با این تفاسیری که شما گفتید، پس چرا آیتالله اراکی این کمیسیون را محرمانه خواندهاند و گفتهاند که این لیست نیز 100 درصد محرمانه است؟
اعضای کمیسیونی که اسامی افراد واجد شرایط رهبری را مینویسند همچون سایر کمیسیونهای مجلس خبرگان رهبری هر دو سال یکبار و طی اجلاسیهای با رای همه اعضا انتخاب میشوند، بنابراین محرمانه بودنی به آن معنا وجود ندارد که اعضای این کمیسیون را هیچ یک از اعضای مجلس خبرگان نداند و آن سه نفر را کسی نشناسد، این محرمانه بودن از آن باب است که کل موضوعات مطرح شده در مجلس خبرگان محرمانه در نظر گرفته شده است پس این محرمانه بودن به دلیل حساسیت یک کمیسیون خاص نیست.
تمام مذاکرات مجلس خبرگان رهبری و سایر موارد مربوط به این مجلس مثل کمیسیونهای خبرگان بر اساس قانون محرمانه اعلام شده است البته ما هم پیشنهاد دادیم که مسائلی را که واقعا راز، سری یا امنیتی نیست را به اطلاع مردم برسانیم ولی به هر حال گاهی با یک رای بالاتر یک قانونی تصویب میشود و این مورد محرمانه بودن هم از آن دست موردها محسوب شده و قانون است.
این یعنی سایر اعضای مجلس خبرگان اسامی ذکر شده در آن لیست افراد واجد شرایط رهبری را میدانند؟
از نظر قانونی این موضوع چیز محرمانهای نیست، ولی شاید اعضا برخی مسائل را مخفی کنند ولی این موضوع آن قدرها هم حساسیتبرانگیر نیست چون سرنوشتساز نیست. سرنوشت انقلاب اسلامی و آینده رهبری را یک کمیسیون و آن سه نفری که از طرف این کمیسیون مامور شدهاند، نمیتوانند تعیین کنند، چرا که قانون اساسی اختیار این اقدام را به کل اعضای مجلس خبرگان رهبری واگذار کرده است. این کمیسیون فقط کار کارشناسی انجام میدهد.
شما خودتان این لیست تهیه شده را دیدهاید؟
خیر، من این لیست را ندیدهام چون دنبالش نبودهام، چراکه اهمیتی ندارد. تهیه این لیست صرفا اقدامی جهت آمادگی و به صورت مقدماتی است. رهبر آینده جمهوری اسلامی را اجلاس خبرگان و رای اعضا در همان روز مبادا تعیین میکند. در آن روز ممکن است فردی با یک رای کمتر یا بیشتر بدون آنکه در این لیست باشد، رهبر آینده نظام شود.
این لیستی که در کمیسیون اصل 109 قانون اساسی تهیه شده، هیچ چارچوبی را برای انتخاب رهبری تعیین نکرده و وظیفهای را نیز بر دوش مجلس خبرگان نمیگذارد، بنابراین ممکن است در روز مبادا فردی از بیرون این لیست پیشنهاد شده و رهبر شود.
مردم هم نباید از افراد درون این لیست اطلاع داشته باشند چون ضرر دارد. شما فرض کنید اسامی اعلام شد، آن زمان هر فردی فکر میکند رهبر شده و غوغایی در کشور ایجاد میشود در حالی که این لیست هیچ حقی را ایجاد نمیکند، آن موقع برای هیچی به سود برخی افراد تبلیغات شده و برخی دیگر نیز سوءاستفادههایی انجام خواهند داد. دانستن این اسامی جز ضرر چیزی برای جامعه در پی ندارد.
یک نامی در یک لیستی نوشته شده که نه جنبه حقوقی دارد و نه آن فرد رهبر شده و نه میتواند رهبر شود و نه حتی تاثیری در رای مجلس خبرگان رهبری در روز مبادا دارد. شاید نام صد نفر در این لیست نوشته شده باشد ولی هیچیک در آن اجلاس رای نیاورد و فردی انتخاب شود که در این کمیسیون اصلا نامش مطرح نبوده است.
حرف من این است که افراد دنبال این مسائل نباشند. با سه نفر نمیشود برای یک مملکت رهبر تعیین کرد. در این کمیسیون فقط کار کارشناسی انجام میشود ولی معنایش این نیست که اختیار دارند و هر کاری که میخواهند، میتوانند انجام دهند. این حساسیتی که روی این کمیسیون در جامعه ایجاد شده، برای آینده خوب نیست، چراکه آینده کشور به این اسامی اصلا گره نخورده پس اینها حرف است و بس.
پس افراد ذکر شده در این لیست لزوما رهبر آینده نظام نخواهند بود، درست است؟
بله! برخی گمان میکنند رهبر تعیین شده ولی مگر یک کمیسیون میتواند برای یک مملکت و مردم رهبر انتخاب کند؟ با کدام اختیار؟ اختیارات ذکر شده در قانون اساسی برای مجلس خبرگان است و مجلس هم نمیتواند اختیاراتش را به کمیسیون یا 3 نفر تفویض کند، چون قابل تفویض نیست و همه چیز به آن اجلاس بستگی دارد.
آیا میشود رهبر را به صورت محرمانه تعیین کرد؟ اگر امروز این لیست محرمانه است، فقط به این دلیل است که افراد ذکر شده قطعی نیستند و اعلام علنی آن به سود مردم نخواهد بود چون باعث سوءاستفادههایی میشود. گاهی برخی فکر میکنند که آنجا (کمیسیون اصل 109 قانون اساسی مجلس خبرگان) برخی مشغول توطئه علیه مردم هستند به همین دلیل محرمانه کار میکنند. اینطور نیست. دلیل محرمانه بودن بیاصالت بودن این لیست است. این محرمانه بودن به ضرر مردم نیست، ضرر مردم در این است که اسم افراد را بیاوریم و بعد در بیرون مردم فکر کنند که این فرد رهبر شده و از فردا همه ادعای رهبری کنند.
خبرآنلاین/اعتماد
به گزارش ایرنا، علی لاریجانی روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران خراسان شمالی در بجنورد اظهار داشت: یک ماه از زمان تعیین شده از سوی ایران برای آنها فرصت باقی مانده و ما منتظر اثبات حسن نیت در این مدت هستیم.
وی خاطر نشان کرد: اجرای سازکار مالی اینستکس به منظور انجام تعهدات اروپایی نیاز به خرید نفت دارد که تاکنون در این زمینه اقدامی صورت نگرفته است.
رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه خراسان شمالی استان مهم است گفت: در این سفر و بازدید از شهرستانهای استان مرزی وضعیت توسعه اقتصادی این منطقه مورد بررسی قرار می گیرد.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی عصر چهارشنبه وارد بجنورد مرکز خراسان شمالی شد.
رئیس قوه مقننه که محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی وی را همراهی می کند قرار است در نخستین روز از این سفر با نخبگان و مدیران استان خراسان شمالی نشست برگزار کند.
حضور در جشنواره ملی عشایر، بازدید از ۲ واحد بزرگ صنعتی، دیدار از مجموعه تاریخی بلقیس اسفراین، به عنوان دومین بنای بزرگ خشتی و گلی کشور، از برنامههای دومین روز سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به استان خراسان شمالی است.
لاریجانی همچنین فردا با سفر به شهرستان شیروان، در نشستی پیرامون پروژه ریلی شیروان- بجنورد- اسفراین حضور خواهد یافت.
استان ۸۶۳ هزار نفری خراسان شمالی در شمال شرق کشور واقع است.