ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

لاریجانی: حمله مشکوک به نفتکش‌ها مکمل تحریم‌های آمریکا علیه ملت ایران است



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان را «مشکوک» و مکملِ تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ملت ایران دانست.

به گزارش ایسنا، علی لاریجانی در نطق قبل از دستور جلسه علنی امروز (یکشنبه) مجلس با تشکر از بیانات هوشمندانه و عزتمندانه مقام معظم رهبری در ملاقات نخست‌وزیر ژاپن، گفت: ایشان با دقت تام و استدلال متین، منطق ملت ایران را در برابر ستم هیولای استعمار، آمریکا بیان کردند.

وی ادامه داد: مجلس شورای اسلامی سخنان دقیق، مهم و شجاعانه رهبر معظم را قدر می‌نهد و حمایت می‌کند و باید همه بخش‌های کشور براساس همین صراط استوار عمل کنند.

نماینده مردم قم در مجلس حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان را اقدامی مشکوک دانست و افزود: اقدامات مشکوک نسبت به نفتکش‌ها در دریای عمان به نظر اقدامات مکملِ تحریم‌های اقتصادی است به جهت اینکه از تحریم‌ها نتیجه به دست نیاورند مخصوصا با توجه به سوابق تاریخی آمریکا در جنگ جهانی که کشتی‌های خود در نزدیک سرزمین ژاپن را مورد هدف قرار دادند تا توجیه لازم برای خصومت را فراهم کنند. اما بخش فکاهی ماجرا در اظهارات آقای پمپئو نهفته است که توصیه کردند «ایران در مقابل اقدامات سیاسی و دیپلماتیک از دیپلماسی استفاده کند» این مطلب از زبان وی واقعا شیرین است.

وزیر خارجه‌ کشوری با اقدامات تروریستی اقتصادی که به بیان خودشان «شدیدترین تحریم‌ها علیه یک ملت است» به مصاف یک ملت انقلابی آمده‌اند، آیا این یک اقدام دیپلماتیک است؟ آقای پمپئو آیا نقض عهد در توافق هسته‌ای و جنگ اقتصادی علیه ملت ایران، اقدام سیاسی است؟ آیا اقدامات آمریکا در ونزوئلا علیه رییس‌جمهور این کشور اقدامی سیاسی و دیپلماتیک است؟ آیا اقدامات آمریکایی‌ها در تسلیح سعودی‌ها علیه ملت مظلوم یمن اقدامی سیاسی است؟ آیا حمایت همه جانبه از رژیم بساز و بفروش صهیونیستی علیه ملت شجاع فلسطین اقدامی سیاسی است؟

رییس مجلس شورای اسلامی ابراز تاسف کرد: ملت آمریکا گرفتار باند سیاسی بی‌آبرویی شده‌اند که پس و پیش حرف‌های خود را محاسبه نمی‌کنند.

وی همچنین با گرامیداشت یاد و خاطره مجاهدین اسلام شهیدان بخارایی، امانی، صفار هرندی و نیک‌نژاد، گفت: اینان از پیشتازان مبارزات ملت ایران علیه رژیم ستم‌شاهی بودند که در سنین جوانی راه درست زیستن را یافتند و با مقاومت خویش مسیر مبارزات ملت را هموار کردند.

حقایقی که درباره مجسمه آزادی نمی‌دانستید



در ۱۷ ژوئن ۱۸۸۵، حدود ۲۰۰هزار نفر در اسکله منهتن صف کشیدند تا ورود کشتی فرانسوی حامل مجسمه آزادی به بندر نیویورک را تماشا کنند. حالا بیش از ۱۳۰ سال از آن زمان گذشته است.

به گزارش برترین ها، بیش از ۱۳۰ سال از آن زمان گذشته، و حالا می‌خواهیم با حقایقی درباره این یادبود ملی آشنا شویم.

نام اصلی

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


همه شما با یک نگاه «مجسمه آزادی» را تشخیص می‌دهید، اما آیا نام واقعی آن را می‌دانید؟ به گفته طراح آن «فردریک آگوست بارتولدی»، نام اصلی مجسمه «آزادی روشنگر جهان» است.


چهره مجسمه آزادی با الهام از یک مادر ساخته شده

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


مادر بارتولدی، شارلوت، مدل چهره این مجسمه عظیم مسی بوده است. (همسر بارتولدی هم مدل بدن این مجسمه بوده است)


آن را قطعه‌قطعه آوردند

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


مجسمه آزادی تکه تکه به نیویورک رسید. این مجسمه به صورت ۳۵۰ قطعه در ۲۱۴ جعبه از فرانسه آمد.


مجسمه آزادی، راهنمای فمنیسم بود

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


وقتی زنان از شرکت در مراسم اهدای مجسمه در جزیره «bedloe» منع شدند، یک قایق دربست کرایه کردند و مراسم خود را در نزدیکی بندر برگزار کردند و با صدای بلند دورویی مردان را اعلام کردند: «برپایی مجسمه یک زن در سرزمینی که هیچ زنی آزادی سیاسی ندارد»


این مجسمه یک دام گردشگری بود

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


حدود یک میلیون نفر در مراسم افتتاحیه شرکت کردند، جایی که پسران دستفروش عکس‌های مجسمه، مدال و نشان، تولیدات برنزی مینیاتوری و ساندویچ‌ می‌فروختند. این مجسمه هنوز یک جاذبه توریستی مجبوب است.


بانوی آزادی دختر نیوجرسی است

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


اگرچه آب‌های اطراف این مجسمه از لحاظ فنی بخشی از نیوجرسی است، اما بانوی آزادی از نظر رسمی جزء دارایی‌های منهتن و افتخار مالیات‌دهندگان نیویورک است.


نام جزیره بعد از آمدن مجسمه تغییر کرد

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


جزیره‌ای که بانوی آزادی در آن ایستاده تا سال ۱۹۵۶ «bedloe» نام داشت، اما بعد‌ها توسط کنگره به جزیره آزادی تغییر نام داد.


ابعاد لباس مجسمه آزادی

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


سایز کفش بانوی آزادی ۸۷۹ و دور کمر آن ۱۰.۶۶ متر است.


ظاهر آن گمراه کننده است

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


مجسمه آزادی ۲۰۴ تن وزن دارد و پوست مسی آن بسیار نازک است و ۲.۳۷ میلیمتر ضخامت دارد.


رنگ طبیعی آن سبز نیست

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


مجسمه آزادی ابتدا قهوه‌ای مسی بود، اما مس به مرور زمان اکسید و زنگ مس تشکیل شد و به رنگ سبز در آمد. از سال ۱۹۰۶ مجسمه آزادی از سر تا پا سبز شده است. اگرچه پروژه رنگ زدن مجسمه آزادی چندین بار طی سال‌های مختلف مطرح شد، اما این اتفاق هرگز رخ نداد، زیرا لایه «patina» از لایه‌های درونی‌تر فلز در برابر خوردگی و فرسایش محافظت می‌کند.


روی سر مجسمه

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


هفت شعاع نور روی تاج بانوی آزادی قرار دارد که نماد هفت قاره هستند. آن‌ها در مجموع بیش از ۴۵۰ کیلوگرم وزن روی سر مجسمه ایجاد می‌کنند.


مجسمه آزادی تکان می‌خورد

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


یک حقیقت شگفت انگیز دیگر درباره مجسمه آزادی این است که در باد با سرعت ۸۰ کیلومتر بر ساعت یا بیشتر، مجسمه تا ۷.۵ سانتیمتر و بازویی که مشعل دارد تا ۱۵.۲ سانتیمتر نوسان می‌یابد.


مجسمه آزادی به روش خود جشن می‌گیرد

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


در سال ۱۹۴۴، چراغ‌های تاج مجسمه آزادی به خاطر پیروزی در اروپا به صورت «نقطه نقطه نقطه خط» روشن شدند که نشان دهنده کد مورس «v» است.


مجسمه آزادی دوستان زیادی دارد

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


از سال ۱۸۹۲ تا ۱۹۴۳، مجسمه آزادی از بیش از ۱۲ میلیون مهاجر استقبال کرد که با قایق به جزیره الیس رسیدند.


بانوی آزادی قلعه خودش را دارد

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


بانوی آزادی روی یک پایه ایستاده و پایه هم روی یک قلعه گرانیتی به شکل ستاره ۱۱ پر قرار دارد. این قلعه در سال ۱۸۱۱ ساخته شده و زمانی ۳۵۰ سرباز در آن از بندر نیویورک حفاظت می‌کردند.


آزادی آزادی ارزان نیست

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


هزینه ساخت مجسمه و پایه آن بیش از ۵۰۰ هزار دلار تمام شد که معادل بیش از ۱۰ میلیون دلار امروز است.


فرانسه و ایالات متحده هزینه‌ها را تقسیم کردند

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


فرانسوی‌ها مجسمه را ساختند، اما ساخت و بنا نهادن پایه آن را به آمریکایی‌ها واگذار کردند.


خواهرناتنی مجسمه آزادی هم مشهور است

اخبار,اخبار گوناگون,مجسمه آزادی


چارچوب داخلی مجسمه آزادی توسط گوستاو ایفل در سال ۱۸۸۰ طراحی شد. او از همان طراحی هفت سال بعد برای ساختن برج ایفل استفاده کرد.

چرا ‌احمدی‌نژادی‌ها این روزها می گویند از عبدالرضا داوری بی خبرند؟



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , ‌احمدی‌نژادی‌

دیروز و درپی انتشار شایعه چهره رسانه‌ای نزدیک به احمدی‌نژاد همه چهره‌های نزدیک به او یا دیگر یاران احمدی‌نژاد، نه‌تنها از این شایعه اظهار بی‌اطلاعی کردند، بلکه برخی از آنها اعلام کردند که هیچ ارتباطی با داوری ندارند.

این درحالی است که داوری در این سال‌ها یکی از فعال‌ترین چهره‌های نزدیک به رئیس سابق دولت بود که در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی به تبیین و دفاع از محمود احمدی‌نژاد، بقایی و مشایی و مکتب معروف به «به سوی بهار» می‌پرداخت. بعد از انتشار خبر خودکشی عبدالرضا داوری در یک کانال تلگرامی، مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت به این خبر واکنش نشان داد و اعلام کرد: با بررسی‌های صورت‌گرفته تاکنون خبری در این زمینه دریافت نشده است.

ماجراهای این چهره نزدیک به دولت سابق و همسرش این روزها یکی از داغ‌ترین اخبار و حواشی شبکه‌های اجتماعی بود. همسر داوری در روزهای اخیر اقدام به انتشار تصاویر چت‌های شخصی همسر خود کرده است و به بحث‌ها و مسائلی دامن زده است که هنوز صحت و سقم آن مشخص نیست. تصور بر این بود که شایعه خودکشی داوری نتیجه توییت‌های افشاگرانه الهام سلمانی، همسر او باشد. داوری مدعی شده بود که او و همسرش قصد متارکه داشته‌اند.

روز گذشته محمدرضا میرتاج‌الدینی که زمانی معاون پارلمانی احمدی‌نژاد بود، درباره داوری گفته بود: چطور می‌توانم خبری داشته باشم، چون من ارتباطی با اینها ندارم نمی‌توانم خبری داشته باشم. علی‌اکبر جوانفکر هم گفته بود هیچ اطلاعی از این موضوع ندارم. بهمن شریف‌زاده، از روحانیون نزدیک به حلقه احمدی‌نژاد نیز با بیان اینکه این خبر را به نقل از رسانه‌ها شنیده است، از اصل این خبر اظهار بی‌اطلاعی کرد. مرتضی تمدن، از دیگر اطرافیان احمدی‌نژاد، هم در مقابل سؤالی درباره خودکشی داوری سکوت اختیار کرد.

خبرگزاری ایرنا اما روز گذشته به نقل از محمد محمدی، از نزدیکان داوری، نوشت که او به دلیل بیماری دیابت (قندخون) بامداد امروز در بیمارستان بستری شد و هم‌اکنون به خانه منتقل شده است. بهرام مفاخری، از دوستان نزدیک داوری، هم با بیان اینکه این خبر شایعه است، افزود: داوری به دلیل افت قند خون به بیمارستان مراجعه کرد و هم‌اکنون حال عمومی او خوب است. او هم از پاسخ به این پرسش که داوری در کدام بیمارستان بستری بود، خودداری کرده است. همسر داوری در رشته‌توییت‌های خود به نام آقای مفاخری هم اشاره کرده بود.

عبدالرضا داوری پس از حضور در پست‌هایی مانند سرپرستی خبرگزاری جمهوری اسلامی‌، مدیرمسئولی روزنامه گسترش صنعت، مشاورت وزیر سابق صنایع، رئیس هیئت‌مدیره باشگاه مس کرمان و مدیرعاملی صندوق بازنشستگی مس در دولت احمدی‌نژاد، به عنوان تئوریسین و نظریه‌پرداز جریان مذکور وظیفه دفاع از عملکرد دولت و رفع حاشیه‌های اطراف آن را در رسانه‌ها به عهده گرفته بود.

در خرداد ۱۳۹۳ حکم جلب داوری صادر شد. اتهامات او نشر اکاذیب و انتساب دروغ به مسئولان بوده ‌است. عبدالرضا داوری نهایتا از اتهامات وارده تبرئه شد. او در مرداد ۱۳۹۳ در صفحه فیس‌بوک خود اتهاماتی را به ناطق‌نوری و برخی اعضای خانواده او منتسب کرد که با شکایت ناطق‌نوری مواجه شد. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب پس از رسیدگی به پرونده، متهم را به سه سال حبس محکوم کرد. پیرو ابلاغ حکم، داوری در نامه‌ای به ناطق‌نوری از او طلب حلالیت و رضایت و بخشش کرد که با پاسخ مثبت ناطق‌نوری مواجه شد. داوری ادعا کرده که مطالب مندرج بعد از هک‌شدن صفحه فیس‌بوک او انتشار یافته که دادگاه این ادعای نامبرده را مردود دانسته است. داوری برای سه فقره کامنت در صفحه فیس‌بوکش، شهریور ۹۴ ازسوی قاضی صلواتی به اتهام توهین به رهبری به شش سال و نیم حبس محکوم شد. پس از اعتراض به این حکم، پرونده در دادگاه تجدیدنظر به ریاست قاضی زرگر مطرح و در این مرحله عبدالرضا داوری به سه سال حبس محکوم شد.

عبدالرضا داوری اخیرا در دفاعی دوباره از مواضع جریان احمدی‌نژاد و آنچه از آن به «نهضت به سوی بهار» یاد می‌شود، گفته بود که ما جریان دوم سیاسی در کشور هستیم. او گفته بود: «من فکر نمی‌کنم آقای احمدی‌نژاد دنبال جریان سوم‌شدن باشد. برای اطلاع از گفتمان ایشان اگر به منشور نهضت «به سوی بهار» مراجعه کنید، متوجه می‌شوید که ایشان این مرزبندی را که در فضای عمومی کشور به عنوان مرزبندی سیاسی مطرح می‌شود، رد می‌کند. ما انتقاد جدی به هر دو جریان داریم، چراکه منابع کشور را در اختیار گروه‌های خاص قرار می‌دهند. درحالی‌که توده‌ها سهمی از آن منابع ندارند. از این منظر ما جریان رقیب هستیم، ولی جریان سوم نیستیم، جریان دوم هستیم».

سایت اصولگرای صراط‌نیوز زمانی درباره داوری نوشته بود: «داوری که تحصیلاتش در زمینه مهندسی مکانیک و تبدیل انرژی است، در حالی این روزها تبدیل به یک نظریه‌پرداز سیاسی! شده است که کوچک‌ترین تخصصی در این زمینه ندارد و تنها وظیفه بازگوکردن دستورالعمل‌های ابلاغی جریان خاص برای بزرگ جلوه‌دادن عملکرد دولت محمود احمدی‌نژاد و همچنین حمله به منتقدان دلسوز کشور را پیدا کرده است به همین دلیل مانند همکیش خود، علی‌اکبر جوانفکر، از ظرفیت رسانه‌های اصلاح‌طلبان و همچنین روزنامه و سایت‌های منتسب به دولت نهایت استفاده را جهت مصاحبه و ارائه تحلیل‌های ازپیش‌تعیین‌شده انجام می‌دهد».

شرق

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس: نهضت تولید محتوا در کشور اکثراً فحش تولید می‌کند



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,احمد مازنی احمد مازنی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، تاکید کرد: متاسفانه یکی از مشکلاتی که ما در تولید محتوا داریم این است که جریانی به نام نهضت تولید محتوا در کشور شکل‌ گرفته که تولید محتوایش اکثراً فحش است؛ یعنی به‌ جای اینکه برای پاسخگویی به شبهات رفع شبهه کنند، به نام جنگ فرهنگی و جنگ نرم در فضای مجازی صفحه ایجاد می‌کنند و فحش می‌دهند.

احمد مازنی، نماینده تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین، درباره نحوه مقابله با جنگ نرم در برخی از فضاهای مجازی در صورت فیلتر بودن این شبکه‌های اجتماعی،‌ گفت: فیلترینگ می‌تواند ابزار موقتی برای عبور از مرحله‌ای باشد که در آن مسیر با مانعی مواجه هستیم. باید آن راه را ببندیم، از مسیر میان‌بر عبور کنیم تا بتوانیم اصلاحش کنیم و سپس ادامه دهیم. اما فیلترینگ برای مدت طولانی و درازمدت، اولاً جواب نمی‌دهد، ثانیاً آثار مخربش بیشتر از فیلتر نکردن است.

او ادامه داد: به‌ عنوان‌ مثال پلیس چنانچه در جاده احساس خرابی کند، حق دارد مدت موقتی آن مسیر را مسدود کند و اجازه تردد ندهد. ولی اولاً باید برای تردد راه میان‌بر ایجاد کند و ثانیاً این مسدود بودن راه باید موقتی باشد تا زمانی که بتواند مانع را از میان راه بردارد. البته باید افق روشنی هم وجود داشته باشد، به این صورت نباشد که راه را ببندیم و ببینیم چه می‌شود، تا بعدها ملت یادشان برود اینجا یک خیابانی هم بوده و از آن رد می‌شده‌اند.

این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ضمن موقتی خواندن فیلترینگ، تاکید کرد: فیلترینگ به‌ صورت موقتی می‌تواند پاسخگو باشد. ما به‌ جای فیلتر کردن اولاً باید واقعیت جهانی‌ شدن و فضای مجازی را بپذیریم؛ این مسیر به سمتی می‌رود که تمام آن چیزی که ما در عالم حقیقت می‌بینیم، در قالب فضای مجازی تعریف شود.

مازنی ادامه داد: به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی این عین حقیقت است، مجازاً به آن فضای مجازی گفته می‌شود. ما با این واقعیت علمی و تکنولوژیک نمی‌توانیم مقابله کنیم. باید این واقعیت را بپذیریم و از این ظرفیت به‌ عنوان یک فرصت استفاده کنیم. و اگر فکر می‌کنیم تهدید است آن را به فرصت تبدیل کنیم. باید در حوزه سخت‌افزار و در حوزه نرم‌افزار از دستاوردهای علمی بشر و تکنولوژیک بشر در کشورهای دیگر استفاده کنیم و خودمان هم تلاش کنیم در نهضت تولید محتوا، محتوا تولید کنیم.

نهضت تولید محتوا در کشور اکثراً فحش تولید می‌کند

او با انتقاد از تولید محتوای فضای مجازی در داخل کشور گفت: متاسفانه یکی از مشکلاتی که ما در تولید محتوا داریم این است که جریانی به نام نهضت تولید محتوا در کشور شکل‌ گرفته که تولید محتوایش اکثراً فحش است؛ یعنی به‌ جای اینکه برای پاسخگویی به شبهات رفع شبهه کنند، به نام جنگ فرهنگی و جنگ نرم در فضای مجازی صفحه ایجاد می‌کنند و فحش می‌دهند.

مازنی تاکید کرد: اینها عوامل نفوذی‌اند که یا نفوذی سازمان سیا هستند یا از شرق و غرب دستور می‌گیرند، به نام ارزش‌ها آمدند و رکیک‌ترین فحش‌ها را به رقبای سیاسی می‌دهند و به‌ جای اینکه در یک جبهه فرهنگی کار فرهنگی کنند، کار ضدفرهنگی و غیرفرهنگی می‌کنند.

این نماینده مجلس، با بیان اینکه می‌توان از فضای مجازی برای پاسخ به شبهات استفاده کرد، گفت: من معتقدم انسان‌های متدین و عاقل واقعی، اصولگرای به معنای واقعی که به اصول پایبند باشند، اصلاح‌طلب به معنای واقعی که می‌خواهد روند جامعه در مسیر اصلاح قرار بگیرد، باید از ظرفیت فضای مجازی برای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، توصیه به خیر، دعوت به نیکی، پاسخ به شبهات و استفاده از این ظرفیت برای توسعه اقتصادی و سیاسی کشور استفاده کنند. در غیر این صورت این تهدید همچنان تهدید می‌ماند و فرصت‌ها هم تبدیل به تهدید می‌شوند.

مازنی با اشاره به جنگ روانی دشمنان در شبکه‌های اجتماعی فیلترشده گفت: اگر به فیلترینگ به‌ عنوان ابزار مقابله با جنگ روانی نگاه کنیم، ناشی از کوته‌نظری است و نشان می‌دهد که ما این ظرفیت را نشناخته‌ایم؛ مثل‌ این است کسی علیه ما کتاب می‌نویسد، او کتابش را نوشته ملت هم می‌خوانند، ما هم یک تیربار برداریم و نویسنده کتاب و خواننده‌ها را بکشیم. در این صورت طبیعی است که کار نتیجه عکس می‌دهد و کسانی که زنده باقی می‌مانند می‌گویند حتماً یک حقی وجود دارد که اینها با زور با آن مقابله می‌کنند.

فیلترینگ یک نوع زور است

او تاکید کرد: فیلترینگ یک نوع زور است، زوری که باید بجا و موقت از آن استفاده شود. اعمال زور همیشه ممنوع نیست و همیشه هم مجاز نیست. اعمال زور و اعمال قدرتِ قانونی مجاز است. اما باید زمانی از اسلحه استفاده کرد که یک تهدید واقعی ایجاد شود. سانسور و فیلتر کردن باید تعریفی به این شکل داشته باشد، در غیر این صورت در طولانی‌مدت و درازمدت حتماً به سرنوشت ماهواره، ویدئو و... دچار می‌شود. در حال ‌حاضر عملاً قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره با دهن‌کجی در جامعه رعایت نمی‌شود و کسی هم به فکر نیست. ما هم در طول دوران نمایندگی یک‌ قدمی برداشته بودیم که در این قانون تجدید نظر کنیم، اما احساس کردیم که در بین همکاران انگیزه لازم برای اصلاح وجود ندارد. در حال حاضر قانون هست اما اجرا نمی‌شود.

این نماینده مجلس ادامه داد: روزی که می‌خواستند قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره را تصویب کنند دانشمندان مرکز پژوهش‌های فرهنگی به مجلس گفته بودند این قانون را تصویب نکنید، این قانون به سرنوشت ویدئو دچار می‌شود. فیلترینگ هم به همین شکل است.

عده‌ای منافع‌شان در فیلترینگ و ایجاد محدودیت است

مازنی گفت: نسل کهنه حاکمیت فیلترینگ را نمی‌شناسند وعده‌ای هم منفعت و سودشان در همین چیزهاست. مثل افرادی که بر ممنوعیت استفاده از دیش‌های ماهواره‌ای اصرار داشتند، دیش‌ها را می‌خریدند و دوباره می‌فروختند. البته امیدوارم دروغ باشد.

او ادامه داد: عده‌ای منافع‌شان در فیلترینگ و ایجاد محدودیت است. ما نباید به خاطر منافع برخی چنین کاری کنیم، بلکه باید دست آنها را کوتاه کنیم که به خاطر منافع‌شان مردم را از حقوق‌شان محروم می‌کنند. ما باید از همان روشی که دشمنان استفاده می‌کنند استفاده کنیم. آنها جنگ روانی راه می‌اندازند، ما هم باید به فضای جنگ روانی برویم و مانند خودشان برخورد کنیم. بنابراین فیلترینگ قطعاً پاسخ جنگ روانی نخواهد بود.

اعتمادآنلاین

تاجزاده : ساختارکنونی قدرت پاسخگو نیست،قانون اساسی باید اصلاح شود



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , تاجزاده

روزنامه شرق در باره موضوعات سیاسی روز از جمله عملکرد دولت روحانی با مصطفی تاجزاده مصاحبه ای انجام داده است.

بخشی از این گفت‌وگو را می‌خوانید.

مشکلات این روزهای ایران را شاید بتوان ناشی از نقایص موجود در سیاست‌ورزی‌های داخلی و بحران‌های بین‌المللی دانست که بخشی از آن را می‌توان کنترل کرد و بخشی نیز کنترل‌نشدنی هستند. به‌طور مشخص در دو دولت آقای روحانی چه رویکردی باید اتخاذ می‌شد که شرایط کنونی پدید نمی‌آمد و اکنون نیز چه سیاست‌هایی می‌تواند ایران را از بحران‌های کنونی خارج کند؟

اوضاع این ‌روزهای ایران سخت است و کسی در این موضوع تردید ندارد. آمریکا قصد دارد فروش نفت ایران را به صفر برساند و تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کند که در زمان جنگ هم سابقه نداشته است. از سوی دیگر، در داخل نیز با مشکلاتی مواجه هستیم. در چنین وضعیت ابهام‌آلودی معلوم نیست جنگی دربگیرد یا هرج‌ومرج شود یا آنکه به همین منوال تحریم‌ها ادامه یابد؛ در واقع نوعی سرگشتگی بر جامعه و سیاست حاکم است.

به ‌نظر من در مقطع کنونی، روش‌های جاری سیاست‌ورزی پاسخ‌گوی نیازهای زمانه نیست و به راهبرد جدید و برقراری مناسبات تازه‌ نیاز داریم. اگر رویکرد خود را در عرصه سیاست اصلاح نکنیم، درگیر مشکلاتی جدی خواهیم شد؛ برای مثال، جناح اصلاحات باید قبول کند شرکت در انتخابات با رویکرد رقیب‌هراسی دیگر نتیجه پذیرفته‌شده‌ای به ارمغان نمی‌آورد. بسیاری از مردم دیگر برای رأی‌نیاوردن فلان فرد، به نامزد رقیب او رأی نمی‌دهند. از سوی دیگر، افرادی که به مجلس وارد می‌شوند، اختیارات لازم را برای پیشبرد برنامه خود ندارند و مجلس در مقام یگانه مرجع قانون‌گذار به یک معنا وجود ندارد. برای رفع این معضل بزرگ، ضرورت دارد اختیار و مسئولیت در یک‌ جا متمرکز شود. اگر این دو باهم جمع شوند، در آن صورت کسی نمی‌تواند بگوید اختیار ندارم، اما وقتی به موازات دولت و مجلس قانونی، نهادهای دیگر تصمیم‌ می‌گیرند نمی‌توان منتخبان مردم را پاسخ‌گو کرد.

به بیان دیگر، بعد از یکسان‌کردن اختیارات و وظایف نهادهای عمومی و دولتی، می‌توان مسئولان را وادار به پاسخ‌گویی کرد. خلاصه آنکه باید رویه‌ کنونی را تغییر داد، اما نه به‌ معنای آنکه نیرویی به‌جز همین مردم ساختارها را اصلاح‌ کنند. پس باید با نگاهی مشارکت‌جو و دموکراتیک، راه ورود تمام نیروها را به عرصه تصمیم‌گیری باز کرد. باید بپذیریم این جامعه متشکل از نیروهای اصلاح‌طلب، اصولگرا و میلیون‌ها شهروندی است که احتمالا نه اصلاح‌طلبان و نه اصولگراها را قبول ندارند. باید همه نیروها و گرایش‌ها را به‌ رسمیت بشناسیم و اجازه و فرصت بدهیم آنها نیز وارد عرصه رقابت‌های سیاسی شوند.

راه‌حل چیست؟

مهم‌ترین راه‌حل، اصلاح قانون اساسی است؛ زیرا ساختار کنونی پاسخ‌گو نیست. در انتخابات، در مرحله نخست، نامزدهای تأثیرگذار حذف می‌شوند و بعد از آنکه نامزدهای ردیف دو یا حتی سه تأیید صلاحیت و وارد مجلس می‌شوند، آن‌قدر از اختیارات آنها می‌کاهند که عملا نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. در حقیقت با وجود نهادهای موازی، فعالیت منتخبان اجرائی و قانون‌گذاری به شکل روزافزونی محدود می‌شود.

فضای فعالیت‌ها نیز روزبه‌روز محدودتر می‌شود؛ نه‌فقط برای اصلاح‌طلبان، بلکه روند حذف اصولگرایان مستقل و معتدل را هم دربر می‌گیرد. وقتی مجلس از انجام وظایف ذاتی خود ناتوان می‌شود، برخی از شهروندان نیز رغبت به رأی‌دادن را از دست می‌دهند. این در حالی است که راه‌های برون‌رفت از بحران‌های کنونی، هم در سطح ملی و هم بین‌المللی، در دسترس است و آن این است که تمام نیروها با هر تفکری در انتخابات شرکت کنند و بعد از انتخاب‌شدن، با اختیارات روشن و متناسب به قانون‌گذاری بپردازند و درباره مسائل مختلف کشور تحقیق و اظهارنظر کنند.

خبرآنلاین