به گزارش انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: این اولین باری نیست که آقای ترامپ این نقشه را پیاده سازی می کند. همان طور که آقای دیوید گراهام، خبرنگار آتلانتیک اشاره کرده است، رئیس جمهور آمریکا عاشق این است که ابتدا خودش بحران های ساختگی از جمله بی قانونی و هرج و مرج در مرزهای کشور، ظهور یک موج بزرگ از جرم در کشور، تعطیلی موقت دولت، تهدید تعرفه های تجاری و بحران کره شمالی را به وجود آورد و سپس در لحظات پایانی به عنوان ناجی از وقوع فاجعه جلوگیری کند.
آقای ترامپ معمولا این نمایش را به اجرا می گذارد، سپس مشکلات ناشی از تصمیمات خود را در لحظات آخر حل و فصل و اعلام پیروزی می کند. رئیس جمهور این هفته به نیروهای مسلح آمریکا دستور داد که در واکنش به سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا به تاسیسات نظامی ایران حمله کنند. اما ترامپ در دقایق پایانی تصمیم گرفت که عبای شاهزاده صلح را بر تن و این عملیات را لغو کند. اما چرا او ناگهان منصرف شد؟ ترامپ در مصاحبه با چاک تاد، مجری شبکه تلویزیونی ان بی سی گفت که در این حمله احتمالا 150 نفر کشته می شدند و به همین خاطر تناسبی با اقدام ایران نداشته است. شاید آقای ترامپ از تغییر تصمیماتش لذت می برد. یکی از افراد نزدیک به رئیس جمهور در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز گفته بود: «رئیس جمهور از عملکرد خود در روز پنج شنبه به خاطر موافقت با انجام حمله و سپس لغو آن راضی بود».
شاید همه کسانی که تمایلی به شروع جنگ بین دو کشور ندارند از تصمیم سنجیده آقای ترامپ در دقایق آخر تقدیر کنند. اما آشکار است که این بحران نیز همچون موارد قبلی از اقدامات عجولانه رئیس جمهور نشات می گیرد. ما نمی توانیم باور کنیم که رئیس جمهور در زمان صدور فرمان حمله از احتمال تلفات انسانی این عملیات آگاه نبوده است. آیا او تا دقایق پایانی تصور میکرد که تاسیسات نظامی ایران از راه دور کنترل می شوند و کسی در اثر بمب باران کشته نخواهد شد؟
سناریوی محتمل تر این است که آقای ترامپ شجاعت کافی برای انجام این عملیات را نداشت و از تصمیم خود پشیمان شد. البته در نهایت این موضوع به نفع دو کشور تمام شد. بدون شک هیچ کس دوست نداشت که ترامپ بعد از کشته شدن ده ها یا صدها ایرانی و آمریکایی از کرده خود پشیمان شود. اما این تهدیدات تو خالی همچون موارد قبلی به اعتبار آقای ترامپ و کشورش خدشه وارد می کنند. آقای ترامپ هر بار نشان داده است که حرف هایش بلوفی بیش نبوده اند.
بحران اخیر یادآور تهدید خط قرمز باراک اوباما علیه رژیم بشار اسد در سوریه است. آقای اوباما به اسد هشدار داده بود که در صورت استفاده از تسلیحات شیمیایی با اقدام نظامی روبرو خواهد شد. اسد از این تسلیحات استفاده کرد و با برخورد نظامی واشنگتن نیز روبرو نشد. واقعیت این است که عقب نشینی ترامپ در مقابل ایران باعث جسورتر شدن دشمنان آمریکا خواهد شد.
شاید در دنیای کسب و کار املاک تهدید دیگران و سپس عقب نشینی کردن یک اقدام هوشمندانه به نظر برسد، زیرا سود و زیان شما فقط برحسب دلار حساب می شود. اما این استراتژی در مناطق پرتنش همچون تنگه هرمز به شکست منجر خواهد شد و هزینه های گزافی همچون از دست رفتن جان و صلح را به شما تحمیل می کند. این هفته ضربه بزرگی به اعتبار جهانی آمریکا وارد شد، اما باید آمادگی لازم برای عواقب منفی اقدامات ترامپ در آینده را داشته باشیم. ممکن است او درک درستی از اشتباهاتش نداشته باشد و به این نتیجه برسد که برای احیای قدرت و اعتبار کشورش باید دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند.
به گزارش تسنیم، حجتالاسلام حسن روحانی امروز در جمع مدیران نظام سلامت با اشاره به تحریمهای آمریکا گفت: کار آمریکا تحریم نیست کار ضدبشری است فعالیتهایی علیه حقوق بشری است و تمام ملت ایران را تحریم کرده است.
وی افزود: خوشبختانه کارهایی که امروز آمریکا انجام میدهد به معنای شکست قطعی آمریکاست و در این زمینه تردید ندارم وگرنه هیچ آدم عاقلی این کار را انجام نمیدهد. یعنی در هیئت حاکمه و کاخ سفید یک سرخوردگی عجیبی بوجود آمده است، آن هم سردرگمی بزرگ. سرخورده شدند چون هرکاری میکنند به نتیجه نمیرسند چون توقعشان این بود که کشور را ظرف 2 یا 3 ماه بهم میریزد.
رئیسجمهور تصریح کرد: آنها در همه داستانها سرخورده شدند. سرخورده شده بودند و اخیرا سردرگم هم شدند. کارهای عجیب غریبی میکنند و من تا الان یاد ندارم کسی و کشوری از این دست کارها کرده باشد. این به خاطر سردرگمی بزرگی است دچار ناتوانی شدهاند.
روحانی با بیان این مطلب که کاخ سفید دچار معلولیت ذهنی شده است به انهدام پهپاد جاسوسی آمریکا اشاره کرد و افزود: از نظر نظامی کشف پهپاد مشکل است و آسان نیست. پهپاد به دلیل شرایط راداری و آیرودینامیک بودن، کشفش آسان نیست.
وی اضافه کرد: وقتی پهپادشان فضای سرزمینی کشور را نقض میکند و در دقایق اول با واکنش ما روبرو میشود آنها را عصبانی میکند، بیشتر هم از این عصبانی هستند که با سامانه داخلی آن را سرنگون کردیم نه باسامانه اس 300 و یا مشابه آن. موشک و رادارش ساخت ایران است، یعنی با رادار ایرانی سرچ و لاک کردیم و با موشک ایرانی آن را هدف قرار دادم و این کار عظیم و بزرگی است. ما دست همه آنهایی که این صنعت داخلی را ایجاد کردند در وزارت دفاع و دست همه آنهایی که در سپاه از آن بخوبی استفاده کردند میبوسیم که کاری عظیم انجام دادند.
به گزارش تسنیم، رئیسجمهور در ادامه سخنانش با اشاره به ادعای کاخ سفید در تحریم مقاتم معظم رهبری اشاره و خاطرنشان کرد: هیچ حکومتی اگر یک ذره خرد و تدبیر داشته باشد نمیآید بالاترین مقام یک کشور آن هم نهتنها مقام سیاسی، بلکه مقام دینی، اجتماعی و معنوی نه یک فرد که فقط رهبر ایران است بلکه رهبر عاشقان ایران انقلاب اسلامی و شیعیان در جهان اسلام و در سراسر جهان است را تحریم کند.
وی اضافه کرد: این همه مردم در عراق پاکستان،سوریه، لبنان، افغانستان، کویت، عراق و در سایر کشورها چه شیعه و غیر شیعه علاقمند و عاشق و مطیع مقام معظم رهبری هستند و آمریکاییها آنقدر عقلشان را از دست دادهاند که میخواهند رهبری یک کشور را تحریم کنند که ایشان به آمریکا نیاید؛ خوشمزه است! ما شما را راه نمیدهیم بعد میگویید شما نیایید؟
رئیسجمهور گفت: میگویند میخواهیم اموال رهبری را تصرف کنیم! اموال او یک حسینیه و یک خانه ساده است. رهبران ما که مثل رهبران بقیه کشورها نیستند که در حسابهای خارجیشان میلیاردها پول داشته باشند که بخواهید آنها را تحریم و تصرف کنید.
این خبر تکمیل می شود.
دونالد ترامپ به نظر می رسد نه تنها سیاست نمی داند که در تاریخ هم مشکل دارد.
او وقتی خواست تحریم نهاد رهبری را اعلام کند در یک گاف تاریخی امام خمینی ره را تحریم کرد!
گفتنى است روز گذشته ترامپ از تحریم هاى جدید علیه نهاد رهبرى، ظریف و برخى فرماندهان سپاه خبر داد.
برنا
عباس عبدی به روزنامه شرق گفت: اگر امروز قرار باشد با شرایط کنونی و سنت گذشته انتخابات باشد، معتقدم به معنای گذشته انتخابات شکل نمیگیرد و بعید میدانم مردم بهطور جدی پای صندوقهای رأی بیایند و بعید میدانم اصلاحطلبان بتوانند لیستی در این زمینه ارائه کنند.
*اصلاحطلبان چندین مشکل جدی خواهند داشت و مهمترینش همینجاست که نمیتوانند مردم را برای شرکت در انتخابات قانع کنند...اگر مردم و افکار عمومی حس کنند که از طریق انتخابات نمیتوانند به دستاوردی برسند، دلیلی ندارد که شرکت کنند. بنابراین ریزش عمدهای در انتخابات از طرف اصلاحطلبان خواهد بود. البته از اصولگرایان هم ریزش خواهد بود اما اصلاحطلبان بهدلیل تشتت و اینکه بخشی از حامیانشان حاضر به حمایت نیستند و بیشتر طالب این هستند که مستقل در کنش سیاسی و انتخاباتی شرکت کنند، به نظرم اصلاحطلبان پیشاپیش این بازی را باختهاند.
*معتقدم با فرض ادامه وضع موجود اصلاحطلبان قادر به شرکت در انتخابات نخواهند بود مگر اینکه اتفاقی در عرصه سیاست رخ دهد. به نظرم اینبار حکومت است که باید تغییر نگاهی به فضای سیاسی بدهد. با توجه به شرایط کنونی مطمئن نیستم چقدر این اتفاق بیفتد گرچه ناامید هم نیستم. اگر تغییر ملموسی در فضای عمومی رخ دهد، یعنی حس شود نتایج انتخابات میتواند راهگشا باشد، معتقدم اصلاحطلبان با این ساختارشان نمیتوانند شرکت کنند و نیروهای جدیدتری در آنها شکل خواهد گرفت و در کنار نیروهای قدیمیشان است که میتوانند در انتخابات شرکت کنند. اینکه برنده میشوند یا نه بحث دیگری است.
*مجلس آنقدر ضعیف شده و همه دندانهایش کشیده شده که به نظرم کارایی خاصی در فضای کنونی نمیتواند از خودش نشان دهد.
افزایش فشارهای خارجی به ایجاد برخی نارضایتیها در داخل منتج شده و ارادهای از سوی مسئولان برای حل بسیاری از مشکلات دیده نمیشود. «آرمان» در گفتوگو با آیتا... هاشم هاشمزاده هریسی، نماینده آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری به بررسی این موضوع پرداخته است. او اعتقاد دارد که بیعدالتی اصلیترین معضل امروز کشور است و کسانی که شعار مقاومت میدهند و از مردم میخواهند مانند یمنیها لنگ بپوشند، با مردم در یک طبقه نیستند.
آیتا... هاشمزاده هریسی وحدت را لازمه شرایط امروز کشور میداند و میگوید که وحدت به این معنی نیست که همگان از یک نفر یا یک جریان تبعیت کنند. او راهحل را در تشکیل کارگروهی غیرسیاسی از متخصصان امر برای حل مشکلات میداند که بدون توجه به سیاستزدگیها به ارائه راهکار برای حل معضلات مردم بپردازند. نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان رهبری معتقد است که برخی از یک طرف دعوت به اتحاد و انسجام در برابر دشمن خارجی میکنند اما همزمان به پمپاژ نفرت علیه رقیب داخلی مشغول هستند و تلاش دارند تا رقیب را بهطور کامل از میدان رقابت بیرون کنند. اینگونه مسائل اجتماعی پیش نخواهد رفت و حل نخواهد شد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
در شرایطی که تحریمهایی سخت علیه کشورمان اعمال شده و در داخل وحدت رویه دیده نمیشود، اصلیترین معضل امروز کشور را چه میدانید؟
هدف آمریکاییها این است که اگر بتوانند نظام را براندازند و اگر نتوانستند لااقل آن را سر جای خود بنشانند تا مزاحم منافع آنها در منطقه و جهان نشود. نباید ما فقط روی دشمن حساب کنیم و فکر کنیم همه موارد و مشکلات از دشمن ناشی میشود. ما باید امور خودمان را اصلاح کنیم و همزمان حواسمان به رفتارهای دشمن باشد تا نتواند به ملت ما آسیب برساند. طوری نباید عمل کنیم که زمینه و منفذی برای استفاده دشمن وجود داشته باشد.
فشارهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی هر روز افزایش مییابد و تحریمها زندگی را برای مردم سختتر از قبل کرده است. فاصله طبقاتی نیز بسیار بیشتر از قبل شده و عدهای از این نوسانات بسیار ثروت اندوختهاند. این ثروتها طبیعی و مشروع هم نیست و از نوساناتی ناشی میشود که بهدلیل ظلم خارجی و تحریم در اقتصاد ما ایجاد شده است. آنها ساختمانهای چندمیلیاردی میخرند و فردا میفروشند و دغددغه معیشت ندارند اما عدهای که آنها را قشر متوسط مینامیم و به سختی گلیم خود را از آب بیرون میکشند.
طبقه سوم که امروز اکثریت مردم را تشکیل میدهند اما قشر ضعیف اقتصادی جامعه هستند که در شرایط امروز وضعیت معیشتی بدی دارند و کمرشان زیربار فشار اقتصادی خرد میشود. حالا ما بیاییم برای آنها از مقاومت حرف بزنیم؟ کسی که بهدلیل شرایط اقتصادی کشور نمیتواند نان زن و بچهاش را تامین کند، چطور میتواند بایستد و مقاومت کند؟ اگر او را توانمند کنیم و حداقلهای زندگیاش تامین باشد، میتوانیم انتظار داشته باشیم بتواند در برابر فشارهای دشمن بایستد و مقاومت کند. این قشر امروز در جامعه ما در اکثریت هستند. نه حقوقی، نه درآمدی، نه ذخیره و سرمایهای دارند و زندگی خود را با مشقت و سختی میگذرانند. فاصله این سه گروه و سه طبقه اقتصادی در کشور باید کم شود.
تحریمها شرایط بسیار سختی ایجاد کرد اما ما نمیتوانیم نقش سیاستها و مدیریت خودمان را در ایجاد این وضعیت انکار کنیم. سیاستهای ما به تحریم کمک کرده که شرایط امروز این گونه باشد. بیتدبیریها، خیالبافیها و تندرویها اثرگذار بودهاند. این عوامل داخلی در کنار فشار ظالمانه اقتصادی از سوی آمریکا در کنار هم باعث شده است که مردم ما امروز در وضعیت سخت و مشکلی قرار بگیرند. در شرایط فعلی نیز اولویت مسئولان کشور باید اصلاح همین وضع باشد و آنها باید تلاش کنند که معیشت مردم سهل شود. وجود این اختلاف طبقاتی خلاف شرع و خلاف عدالت است و تا زمانی که چنین وضعی حاکم باشد نمیتوانیم ادعای عدالت داشته باشیم.
نظام ما نظام اسلامی است و عدالت بهعنوان یکی از شروط مشروعیت نظام ما مطرح است. بیعدالتی حقالناس و واجب است و حضرت علی(ع) میفرماید که خداوند حقوق بندگانش را بر حقوق خود مقدم قرار داده است. تلاش کنیم حقوق بندگان خدا را تامین کنیم. مساله این است مسئولان ما این مسائل را نمیبینند که بخواهند حل کنند. آنهایی که شعار مقاومت میدهند و به مردم میگویند ببینید در یمن لنگ به خود میبندند و زندگی میکنند، با مردم در یک طبقه نیستند. این اظهارات فاجعه ایجاد میکند و باید جلوی آنها گرفته شود. معضل اصلی بیعدالتی است.
راهکاری برای برقراری این عدالت وجود دارد؟
من نمیتوانم راهکار حل مساله را ارائه دهم و اصلا نباید این کار را بکنم. هرکسی تخصصی دارد و باید بر اساس تخصص به کار گرفته شود. من تخصصی در این زمینه ندارم. مسئولان باید متخصصان دانشگاهی و رشتههای تخصصی را جمع کنند و به راهکاری دست یابند. این گروهها نباید سیاسی باشد و سیاسی عمل کند بلکه باید تمرکزش روی کار علمی و یافتن راهکار برای مشکلات مردم باشد. تندرویها در سیاست بلای جان کشور ما بوده و امروز نیز ما را تهدید میکند. اگر جلوی این تندرویها و سیاست بازیها گرفته نشود، مشکلات مردم دو چندان خواهد شد.
تندروی چه آسیبهایی برای کشور در پی داشته است؟
بیشترین لطمهها از جناحهای سیاسی و تندروی آنها وارد شده است. امان از تندروی و لعنت بر تندروی. من به افراد و جناحها کاری ندارم و مفاهیم را لعنت میکنم. تندروی وحدت و انسجام ملی ما را نشانه گرفته و در بین مردم تفرقه میاندازد. ما در دریای سیاست غوطهور شدهایم و به سیاست بازی روی آوردهایم. هر چیزی حدی دارد و نباید مسائل را از حد گذراند.
وقتی میگوییم سیاست ما عین دیانت ماست یعنی بر اساس برنامه الهی تدبیر امور مردم را کنیم و سیاستورزی ما متخلق به اخلاق حسنه باشد. نمیتوان همه تقصیرها را به گردن آمریکا انداخت و گفت همه مشکلات از آنها ناشی میشود. آنها ظالم و بدکار هستند اما خودمان چقدر در امور تدبیر کردهایم و سیاستهای صحیح به کار بستهایم تا مشکلات مردم حل شود و از دردها و آلامشان کاهش یابد؟ باید به تخصص گرایی روی بیاوریم و گروهی غیرسیاسی از متخصصین تشکیل شود که بدون درگیریهای سیاست زده معمول بنشینند و در خصوص مشکلات کشور راهحل معقول ارائه کنند.
این گونه میتوان از مشکلات کشور کاست. من که میگویم گروهی غیرسیاست زده به این دلیل است که کارشناسان سیاسی ما کارشان به تملق رسیده و بهدنبال آن هستند که اول ببینند مسئولان چه گفتهاند بعد میرود همان حرف را با بیان دیگر مطرح میکند تا خوشایند مسئولان باشد. این کار را میکنند تا از حلقه نزدیکان حذف نشوند و منافع خود را از دست ندهند. این گونه کارشناسیها بلایی بر سر کشور آورده که حرف حق به سختی در میان این صداهای متملق شنیده میشود. این چه کارشناسی است دیگر؟ خیلی از کارشناسان ما این طور هستند نه همه اما این اکثریت نظر کارشناسی را هم در کشور مخدوش کردهاند. امیدوارم مسئولان به خود بیایند و درصدد حل این مشکلات برآیند وگرنه ممکن است مردم بپا خیزند و بخواهند مشکلات را حل کنند و آن زمان است که خواهیم دید عملکرد ما چه نتیجهای داشته است. از بالا اگر اصلاح صورت گیرد، انقلاب در انقلاب به معنی تکمیل انقلاب شکوهمند اسلامی خواهد بود اما اگر با فشار مردم باشد میشود انقلاب علیه انقلاب. این نظام بیبدیل اسلامی باید با اصلاح حفظ شود. انقلاب ما معجزه قرن بود و باید آن را حفظ کنیم.
لازمه اصلاح امور چیست؟ چه کارهایی باید صورت گیرد؟
لازمه اصلاح امور انسجام ملی است. باید روی انسجام ملی کار شود و پدافند غیرعامل در کشور وجود داشته باشد و پدافند عامل و قوه نظامی بر سر جای خود محترم و لازم است اما قدرت اصلی از مردم ناشی میشود و پدافند غیرعامل باید از مردم حفاظت کند. بسیاری از کشورها قوای نظامی قوی دارند اما آیا صرفا قوای نظامی است که امنیت و آرامش را در جامعه حاکم میکند؟ خیال میکنیم که با افزایش قدرت نظامی میتوانیم دنیا را مدیریت کنیم. سلاح اصلی ما پدافند غیرعامل است که اصلا علمی و اصولی با آن برخورد نمیکنیم.
اختلافات میان جناحهای سیاسی به رغم وجود بحران خارجی شدیدتر شده است. چرا نمیتوان وحدت را در جامعه عملی کرد؟
همه میدانیم که وحدت ملی باید وجود داشته باشد، همه دعوت به وحدت میکنند اما دعوت به وحدتهای ما واقعی نیست و متاسفانه عملی هم نخواهد شد. سیاستمداران و مسئولان ما فکر میکنند وحدت یعنی مردم و دیگر جناحها به تابع بیچون و چرای آنها تبدیل شوند و هر چه آنها میگویند مردم بگویند چشم. از رقیب میخواهند با آنها یکی شود و این را وحدت نامگذاری میکنند. مشخص است که این مساله به نتیجه نخواهد رسید. باید همه از منافع خود کوتاه بیایند و هرکسی به حداقلها اکتفا کند و آن گاه است که میتوان انتظار داشت وحدت به وجود آید. بر اساس قانون اساسی، بر اساس اخلاق، بر اساس حقوق انسانها و بر اساس آزادی مشروع باید این وحدت برقرار شود.
اگر اینها معیار شود، یعنی شرایط عادلانه است. در غیراین صورت یک طرف دارد به دیگران دستور میدهد که با او همرنگ شوند. این مسائل با دستور در جامعه برقرار نمیشوند. این مسائل اقناعی هستند و مردم تا زمانی که قانع نشوند، انسجام و اتحاد نخواهند داشت. در نتیجه این مسائل نیز باید از مسئولان شروع شود و آنها مسئولند که شرایط را برای برقراری وحدت آماده کنند. متاسفانه همه چیز را در کشور ما به گردن مردم انداختهاند و انتظار دارند هر وقت هر مشکلی و سختی که به وجود میآید مردم بهصورت خودجوش به میدان بیایند و مساله را حل کنند. همیشه این طور نمیماند و مردم خسته خواهند شد. تا تندروی وجود دارد این مشکلات باقی خواهد ماند. تا سیاست بازی وجود دارد این مشکلات باقی خواهد ماند. در کشور ما این گونه است که برخی از یک طرف دعوت به اتحاد و انسجام در برابر دشمن خارجی میکنند اما همزمان به پمپاژ نفرت علیه رقیب داخلی مشغول هستند و تلاش دارند تا رقیب را بهطور کامل از میدان رقابت بیرون کنند. این گونه مسائل اجتماعی پیش نخواهد رفت و حل نخواهد شد. در آستانه انتخابات هم هستیم و در آستانه انتخابات این مسائل تشدید میشوند. یکی دیگر از آسیبها هم این است که برخی مسائل را جناحهای سیاسی خیلی حساس میکنند و با تعصب نسبت به آنها برخورد میکنند.
منظورتان چه مسائلی است که با تعصب نسبت به آنها برخورد میشود؟
بهعنوان نمونه مساله مذاکره. بارها در طول تاریخ شاهد بودهایم که خوبها با بدها مذاکره کردهاند. ظالمها با مظلومها مذاکره کردهاند. نفس گفتوگو یا مذاکره امری طبیعی است. صحیح است که باید این گفتوگو با قدرت باشد و هرکسی بتواند خواسته خود را مطرح کند و در پایان یک سری امتیاز بدهند و بگیرند و بر اساس آن توافقی امضا کنند که از مشکلات کاسته شود. اگر امتیازی نمیشد گرفت، آن زمان میتوان مذاکره را تعطیل کرد. آدم مذاکره میکند و فوقش نتیجه تحمیلی را نمیپذیرد. البته حرفهای من کلی است و به شرایط خاص امروز مربوط نمیشود. امروز در شرایطی هستیم که با توجه به فشار دشمن، مذاکره در موضع ضعف است و به نفع دشمن تمام میشود. دشمن مذاکره کرده سابقا و امتیاز جدید میخواهد. این زیاده خواهی است و دشمن با رفتاری که در مقابل توافق قبلی داشت نشان داد که اهل مذاکره نیست و هدفش صرفاً امتیازگیری است، نه حل مساله.
این زورگوییهای طرف مقابل و پایبند نبودن نشان داده است که دولت فعلی آمریکا قابل اعتماد نیست. واقع آن است که باید راهحل جدیدی برای گذر از بحران فعلی به کار گرفته شود و بعد در موضعی بهتر به مذاکره پرداخت. این گونه نباشد که مرغ ما یک پا داشته باشد و هیچحرف دیگری را هم نپذیریم. این گونه نباشد که برایمان مهم نباشد فشار این تحریمها و ظلمهای آمریکا روی دوش چه کسی است. برای انتقاد یا سرزنش کسی حرف نمیزنم و صرفا برای تجربه و کسب عبرت میگویم.
در گذشته فرصتهای بسیاری وجود داشته که میتوانستیم با گفتوگو مشکلات کشور را حل کنیم اما نکردیم و امروز درگیر چنین وضعیتی هستیم. موضع بالا داشتیم و قدرت داشتیم و میتوانستیم در شرایطی عالی مذاکره کنیم اما نکردیم و کار امروز به این جا رسیده است. خیال کردیم میتوانیم همه دنیا را ساقط کنیم. باید حواسمان به فرصتهایی که سر راهمان قرار میگیرد باشد تا مثل امروز در شرایطی قرار نگیریم که مذاکره به ضررمان باشد. امروز باید با صبر و تدبیر شرایط را بهگونهای تنظیم کنیم که مذاکره در موضع برابر شکل گیرد. شرایط که بهتر شد نیاییم بگوییم دشمن را زمین زدیم و نابود کردیم و فکر کنیم هیچکس در جهان حریف ما نیست. بلکه باید آن زمان فرصت را برای کاهش تنشها غنیمت بشماریم.
راجع به مساله انتخاب جانشین رهبری اخیرا سخنانی مطرح شده که مردم را نگران کرده و اظهار شده که صرفا دو سه نفر از اعضای خبرگان در حال تصمیمگیری درباره این مساله هستند. ماجرای این خبرها چیست؟
متاسفانه رسانهها برخی مسائل را بزرگ میکنند و فکر میکنند اتفاقاتی میافتد که مردم از آن ناآگاه هستند. کمیسیونی در خبرگان وجود دارد و چند نفر تعیین شدهاند که به بررسی گزینههای موجود بپردازند. مشکل امروز ما اما اینها نیست. مردم نباید نگرانی داشته باشند. مجلس خبرگان داریم و همه اعضای این مجلس باید رهبر را تعیین کنند. این مسائل داخلی مجلس خبرگان را نباید بیرون پخش کرد. پخش کردن اینها جز اینکه آرامش جامعه را بر هم بزند هیچ فایدهای ندارد. در این مجلس نه کمیسیون محرمانه و نه کمیته محرمانه وجود دارد. بلکه مذاکرات مجلس خبرگان محرمانه است و یعنی به رسانهها منعکس نمیشود. این نیز قانون است و باید از آن تبعیت کرد. در این زمینه هم اختلاف نظر وجود دارد. برخی میگویند علنی باید و برخی میگویند نه. تعیین رهبری فرایندی طبیعی دارد. هر گزینهای مطرح بوده یا نبوده باید به صحن مجلس بیاید و کل خبرگان در خصوص آن تصمیمگیری کنند. من به مردم و رسانهها میگویم که حساس نباشید و مسائل را بزرگ نکنید. امروز مشکلاتی بسیار بزرگتر از این در کشور وجود دارد. بیاعتمادی فوران میکند و باید به حل آنها بپردازیم.
آرمان/ محمدحسین لطفالهی