ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

تنش بین ایران و آمریکا کاهش می یابد



 اخباربین الملل ,خبرهای بین الملل , فریدون مجلسی

پس از سفر ترامپ به توکیو نخست‌وزیر ژاپن در سفری غیرمنتظره در هفته جاری وارد ایران خواهد شد و با مسئولان جمهوری اسلامی دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد. شایعه‌های مهمی درباره این سفر مطرح‌شده که مهم‌ترین آنها احتمال برکناری جان بولتون از سمت مشاور امنیت ملی آمریکا توسط ترامپ در صورت قبول پیشنهاد مذاکره از سوی ایران است. این سفر در حالی برگزار می‌شود که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در یک چرخش صدوهشتاد درجه‌ای به یکباره مذاکره ایران و آمریکا را بدون پیش‌شرط دانست. این در حالی است که در گذشته وی ۱۲شرط برای مذاکره آمریکا با ایران مطرح کرده بود.

به نظر می‌رسد ترامپ و دولتمردان آمریکا که در گذشته با لحنی تند با ایران سخن می‌گفتند با مشاهده واقعیت‌های منطقه خلیج فارس و پیامدهای جنگ احتمالی از برخی مواضع گذشته خود عقب‌نشینی و یا شاید عدول کرده باشند؛ گمانه‌زنی‌هایی که با سفر شینزو آبه به ایران تقویت نیز شده است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان» با فریدون مجلسی دیپلمات و تحلیلگر برجسته روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

چرا ترامپ از مواضع گذشته خود عقب‌نشینی کرده است؟ آیا این عقب‌نشینی به‌معنای عدول از مواضع گذشته خواهد بود؟

هنوز نمی‌توان تغییر مواضع دولتمردان آمریکا را پس از تهدیدهای گذشته به عقب‌نشینی تعبیر کرد. اگر واقع‌بینانه به این قضیه نگاه کنیم باید نام این تغییر مواضع را توجه بیشتر ترامپ به منافع ملی آمریکا قلمداد کرد. دلیل این مسأله نیز گزارش‌ها و پندهایی بوده که درباره ایران به ترامپ داده شده است. ترامپ در مواجهه با ایران با دو چالش بزرگ مواجه است؛ نخست درگیرشدن در یک جنگ بزرگ با ایران که برای آمریکا خسارت‌های زیادی به‌همراه خواهد داشت.

بدون‌شک صحنه درگیری بین ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه خواهد بود و ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را درگیر خواهد کرد اما پیامدهای این جنگ خانمان‌سوز تا سالیان دراز جهان را درگیر خواهد کرد و پیامدهای آن متوجه بسیاری از کشورهای جهان خواهد شد. ترامپ نیز به این پیامدها پی برده و متوجه شده که هیجانی‌شدن و قدرت‌نمایی به‌تنهایی کافی نیست. ترامپ به این نکته پی برده که اگر بخواهد دست به اقدام نابخردانه بزند و براساس شعار «آمریکا از همه برتر است» که با آن به قدرت رسید عمل کند شرایط به شکلی دیگری برای وی رقم خواهد خورد. در شرایط کنونی و در ماجرای این تنش، عربستان جایگاه ویژه‌ای دارد.

چرا عربستان در تنش بین ایران و آمریکا دارای جایگاه ویژه‌ای است؟

امروز عربستان خواهان میلیاردها دلار اسلحه است و با کمک چین در حال تهیه موشک‌های بالستیک است. در نگاه نخست شاید برخی گمان کنند افزایش قدرت نظامی عربستان به‌معنای افزایش قدرت نظامی جبهه‌ای است که آمریکا در آن قرار دارد. این در حالی است که باید در واقعیت این نکته را در نظر گرفت که آمریکا به چه میزان می‌تواند روی عربستان حساب بازکند. آیا رژیم متزلزل و خانوادگی آل‌سعود در عربستان با افزایش سطح فرهنگی مردم عربستان به چالش‌های جدی‌تری در آینده مواجه نخواهد شد؟ آیا همه این تسلیحاتی که امروز عربستان جمع‌آوری کرده با یک اتفاق داخلی روزی علیه اسرائیل هدف‌گیری نخواهد شد؟ این مسائل سبب می‌شود آمریکا عقلانیت خود را افزایش بدهد و با دوراندیشی بیشتری به قضیه نگاه کند. حقیقت بزرگ را نباید فراموش کرد. در شرایط کنونی آمریکا در یک جنگ نرم و یا شاید سخت اقتصادی با ایران قرار گرفته است.

هدف اصلی آمریکا از جنگ اقتصادی با ایران نیز تضعیف نظام جمهوری اسلامی است که به‌صورت مداوم ماهیت اسرائیل را تهدید می‌کند. آمریکا تلاش می‌کند خود را از وضعیت جنگ نظامی دور نگه دارد و با متوقف نگه‌داشتن شرایط در وضعیت موجود و کاهش سطح تعامل ایران با جهان و جلوگیری از صادرات و واردات کالاهای واسطه‌ای به ایران اقتصاد ایران را تضعیف کند. در نتیجه جنگ بین ایران و آمریکا وجود دارد و ادامه خواهد داشت. برخی عدم ورود ناو لینکلن به خلیج فارس را نوعی عقب‌نشینی تلقی کرده‌اند در حالی که استراتژی نظامی آمریکا ایجاب نمی‌کند که این کشور این همه تجهیزات نظامی را در خلیج فارس محبوس کند. آمریکا به دلیل اینکه تجهیزات و نیروهای نظامی‌اش در محاصره و تهدید نیروهای نظامی ایران قرار نگیرد ناوهای خود را به منطقه خلیج فارس وارد نکرده است.

دستاورد آمریکا از این استراتژی چه بوده است؟ آمریکا در طول این مدت چه امتیازهایی به دست آورده و چه امتیازهایی از دست داده است؟

امتیازی که کشورهای منطقه به دست آورده‌اند این است که از نگرانی یک جنگ بزرگ و شدید که ممکن است پیامدهای خطرناکی به‌همراه داشته باشد تا حدود زیادی رها شده است. از سوی دیگر امتیازی که آمریکا به دست می‌آورد این است که جنگ فرسایشی اقتصادی با ایران ادامه پیدا کند و در مناطق دورتر مانند جبهه سوریه و یمن نیز جنگ فرسایشی نظامی همچنان ادامه داشته باشد. دیگر اینکه اسرائیل نیز از تیررس موشک‌های ایران در امان نگه دارد.

در روزهای اخیر شاید نقطه‌ عطف مواضع جدید دولتمردان آمریکا اظهارات پمپئو بود که مذاکره با ایران را بدون پیش‌شرط اعلام کرده است. این در حالی است که وی در گذشته 12شرط برای مذاکره با ایران گذاشته بود. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟

تغییر مواضع پمپئو با توجه به دیدگاه خاصی که در ایران در مقابله با آمریکا وجود دارد صورت گرفته است. پمپئو به این نتیجه رسیده که با توجه به این دیدگاه خاص که در ایران وجود دارد ایران شرایط آمریکا را نخواهد پذیرفت. به همین دلیل نیز پمپئو مواضع گذشته خود را تغییر داده تا در تاریخ ثبت شود. دولتمردان آمریکا به‌دنبال این هستند که اگر جنگ و خونریزی بین ایران وآمریکا به وجود آمد عنوان کنند که ما پیش از جنگ همه راه‌های مسالمت‌آمیز را طی کردیم و به این وسیله بار مسئولیت خود را کاهش بدهند و تقصیرها را بیشتر متوجه ایران کنند. دولتمردان آمریکا به‌دنبال این هستند که به افکار عمومی جهان اعلام کنند ما همه تلاش خود را برای تداوم صلح انجام دادیم اما نتیجه نگرفتیم و این ایران بود که جنگ را ترجیح داد و شرایط را به‌سمتی برد که در نهایت درگیری نظامی بین دو کشور صورت بگیرد.

علت اصلی تقابل ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه تقابل دو شعار متضاد با همدیگر است؛ نخست تهدید ماهیت اسرائیل توسط ایران و دوم تضمین آمریکا برای حفظ اسرائیل و بقای این کشور. بدون شک تا زمانی که این دو شعار متضاد وجود داشته باشد و هر دو کشور روی شعارهای خود پافشاری کنند مذاکره به جایی نخواهد رسید. با ادامه این وضعیت آمریکا سیاست خود را حتی با جنگ نظامی ادامه خواهد داد و در عین حال به خیال خود به تضعیف ایران می‌اندیشد.

افق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران و تحریم‌های ظالمانه آنها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اروپایی‌ها در این میانه ایفاگر چه نقشی هستند؟

مقامات آمریکایی عنوان کرده‌اند آمریکا همچنان به فعالیت‌های خود در زمینه اقتصادی علیه ایران ادامه خواهند داد تا افق‌های جدیدی درباره مذاکره دو کشور به وجود بیاید. آمریکایی‌ها نیز به‌خوبی می‌دانند که در شرایط کنونی مذاکره نتیجه‌بخش نخواهد بود. این در حالی است که جنگ اقتصادی که علیه ایران به راه انداخته‌اند. نکته حائز اهمیت در این زمینه این است که روسیه و کشورهای اروپایی نیز از سیاست‌های آمریکا حمایت خواهند کرد. اروپایی‌ها شاید به‌صورت علنی از اقدام اخیر ترامپ حمایت نکنند اما نسبت به این اقدام احساس نگرانی نیز نخواهند کرد. اتحادیه اروپا همواره نسبت به آمریکا به ایران نزدیک‌تر بوده و روابط دیپلماتیک و تجاری گسترده‌تری با ایران داشته که در شرایط کنونی نیز این روابط پابرجاست. اتحادیه اروپا بازار ایران را برای خود دارای اهمیت می‌داند و به همین دلیل علاقه دارد این بازار را همچنان برای خود حفظ کند و آن را از دست ندهد.

نکته دیگر اینکه کشورهای اروپایی مذاکره با ایران را مثبت ارزیابی می‌کنند و همچنان علاقه دارند در مذاکره با ایران باقی بمانند. ترامپ و تیمی که در شرایط کنونی قدرت را در کاخ سفید در اختیار دارد از ابتدا رویکردی در پیش گرفتند که نشان می‌داد تحمل سیاست‌های جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه و سطح بین‌المللی را ندارند.

به همین دلیل نیز تصمیم گرفتند تا آنجا که امکان دارد عرصه را بر ایران تنگ کنند. ترامپ در آینده نیز به‌دنبال ضربات شدیدتری به ایران خواهد بود و روزبه‌روز عرصه را بر ایران به شکل‌های مختلف تنگ‌تر خواهد کرد. ترامپ در زمانی که قصد داشت تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال کند تلاش کرد کشورهای دیگر را نیز در این اقدام با خود همراه کند. با این وجود در این زمینه توفیق چندانی پیدا نکرد. در نتیجه تصمیم گرفت شدت تحریم را تا آنجا که امکان دارد بیشتر کند.

پس از سفر ترامپ به توکیو، نخست‌وزیر ژاپن در سفری غیرمنتظره در هفته جاری وارد ایران خواهد شد و با مقامات جمهوری اسلامی دیدار و گفت‌وگو خواهد کرد. آیا شینزو آبه حامل پیام مهمی برای ایران خواهد بود؟

بدون شک این سفر دارای اهمیت زیادی است. ژاپن هم روابط خوبی با آمریکا دارد و هم اینکه همواره نگاهی راهبردی نسبت به ایران داشته است. به همین دلیل نیز نخست‌وزیر ژاپن این سفر را پذیرفته چون آن را در جهت منافع ملی ژاپن می‌داند. ژاپن پس از چین مهم‌ترین کشور آسیا است. در حالی که چین حدود هشت‌برابر ژاپن جمعیت دارد اما ظرفیت اقتصادی ژاپن تنها ده‌درصد کمتر از ظرفیت اقتصادی چین است. به همین دلیل نیز هنگامی که نخست‌وزیر یکی از مهم‌ترین کشورهای آسیایی به تهران سفر می‌کند قطعا منافع مهمی پشت این سفر نهفته است. در مرحله نخست این منافع شامل بازار مواد اولیه به‌خصوص در زمینه انرژی است که ایران یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کننده‌های آن است.

ژاپن دوست ندارد تأمین مواد اولیه‌اش در بخش انرژی گرفتار بازار انحصاری کشورهای عربی باشد و تمایل دارد مواد اولیه‌اش دارای تنوع باشد. دوم اینکه ایران بازار بزرگی برای ژاپن محسوب می‌شود که روی بازرگانی خود استوار است. این در حالی است که این بازار بر اثر تهدیدها و تحریم‌های اخیری که علیه ایران صورت گرفته تا حدود زیادی کمرنگ‌تر شده است. سوم اینکه خطر بزرگ‌تری که منافع ژاپن را نیز تهدید می‌کند جنگ بزرگی است که خطر آن جدی‌تر از گذشته شده است. یک سوءتفاهم یا یک اتفاق می‌تواند منطقه خاورمیانه را به آتش بکشد. ژاپن به‌خوبی به این مسأله آگاهی دارد که منطقه خاورماینه بخش مهمی از مواد اولیه این کشور را تأمین می‌کند و از سوی دیگر خاورمیانه یکی از مهم‌ترین بازارهای صادراتی این کشور تلقی می‌شود که بقای اقتصاد ژاپن تا حدود زیادی به تجارت با این منطقه بستگی دارد.

نقش‌آفرینی ژاپن در تنش بین ایران و آمریکا یک گام جدید و مثبت در عرصه بین‌المللی برای این کشور است که تاکنون خود را از درگیری‌های بین‌المللی دور نگه می‌داشته است اما در شرایط کنونی احساس می‌کند که باید حضور بیشتر و موثرتری در این عرصه داشته باشد. ژاپن تلاش می‌کند با این اقدام خود طرفین را به سازگاری بیشتر در عرصه بین‌المللی تشویق کند. ما مشاهده کردیم که تهدیدهای آمریکا در عمل به تحریم تبدیل شده است. نکته حائز اهمیت این است که آمریکا پیش‌شرط‌های مذاکره با ایران را برمی‌دارد، البته ممکن است این مسأله یک تاکتیک باشد. به همین دلیل نیز لحن سخنان دولتمردان آمریکا نسبت گذشته درباره ایران تغییر کرده است .

آرمان/ احسان انصاری

عباس عبدی: چرا قوه قضاییه موضوعات امنیتی پرونده قتل میترا استاد را سرسری می گیرد؟



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,عباس عبدی

عباس عبدی در اعتماد نوشت:رخداد قتل خانم استاد، همه را در حیرت و ناباوری فرو برد، بنابراین چند روز طول می‌کشید که بتوان ذهنیت خود را با این واقعه تاسف‌آور هماهنگ کرد و چیزی درباره آن نوشت؛ البته این انتظار طبیعی بود که اصلاح‌طلبان و فعالان رسانه‌ای آن نیز در این مورد موضع‌گیری صریح و روشنی داشته باشند، هرچند این اظهارنظر نباید کلیشه‌ای و بی‌خاصیت باشد.

فرض اولیه من این است که اگرچه این پرونده ابعاد و بازتاب‌های سیاسی دارد و تا حدودی هم عوامل سیاسی نه به عنوان محور اصلی بلکه حاشیه‌ای و تقویتی در ماجرا نقش داشته است (تا اینجا که بنده می‌دانم) ولی رسیدگی به این پرونده می‌تواند فارغ از مسائل سیاسی باشد و مثل همه پرونده‌های قتل‌های مشابه، بی‌طرفانه و منصفانه رسیدگی شود.

در مجموع به جز سابقه منفی که از رسیدگی به پرونده قتل آقای جلال‌الدین فارسی داشتم که ضربه بزرگی به اعتبار احکام غیرسیاسی وارد کرد، تاکنون با مورد خاصی که پرونده‌های غیرسیاسی قتل را وارد مجرای رسیدگی‌های سیاسی کند مواجه نشده بودم از این نظر خیالم راحت بود که می‌توانم نقد و نظر خودم را درباره همه مسائل از جمله نقد رفتاری آقای نجفی یا اصلاح‌طلبان و حکومت بنویسم و تاثیری نیز بر سرنوشت این پرونده نداشته باشد زیرا معتقدم که ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند یک بازنگری در برخی از منطق رفتاری اصلاح‌طلبان هستیم که بیان آنها نباید در بند برداشت‌های دیگران قرار گیرد.

ولی از هنگامی که خبر صدور کیفرخواست علیه آقای نجفی را شنیدم به کلی جا خوردم. اگر این کار صورت گرفته باشد، گمان نمی‌کنم که هیچ حادثه قتلی به این سرعت منجر به صدور کیفرخواست شده باشد. این معقول نیست که در عرض فقط چند روزِ کاری کیفرخواست نوشته شود. به ویژه در مورد قتل که به نوعی آگاهانه طول داده می‌شود زیرا گذشت زمان به‌طور معمول باعث فرو نشستن التهابات می‌شود.

گمان می‌کردم که بازپرس محترم پرونده وظیفه حرفه‌ای خود را انجام می‌دهد ولی با رفتاری که در صداوسیما شد و سپس صدور کیفرخواست در این فاصله بسیار کوتاه، به این نتیجه رسیدم که ظاهرا مساله برای دیگران معنای دیگری جز یک رسیدگی عادی دارد و اگر چنین است دلیلی ندارد که دیگران در این مرحله هیزم‌بیار این معرکه شوند.

البته به لحاظ قانونی بازپرس و در مرحله دادسرا نمی‌تواند وارد بخشی از مسائل مطروحه شود ولی هنوز مسائل و ابهامات و ادعاهای (طبعا اثبات‌نشده) فراوانی وجود دارد که بازپرس می‌تواند یا ‌باید رسیدگی و پرونده را به صورت کامل به دادگاه ارسال کند. با توجه به روال کار در دستگاه قضایی که تا حدی کند است و این طبیعت این‌گونه رسیدگی‌ها است، بعید است که زودتر از چند ماه بتوان کلیه ادعاها را در حد لازم رسیدگی کرد.

اینکه سخنگوی دستگاه قضایی بگوید درباره ارتباط خانم استاد با نهادهای امنیتی قراینی وجود ندارد و چیزی که الان رسیدگی می‌کنیم پرونده قتل است و به سایر زوایای پرونده در فرصت بعدی رسیدگی خواهد شد، قطعا محل سوال است. چگونه به این سرعت به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند؟ و چگونه می‌توانند یک ادعای مهم را نادیده گرفت و رسیدگی به آن را به آینده نامعلوم حواله داد؟ اگر پرونده قتل رسیدگی نهایی شود، اصولا رسیدگی بعدی به این ادعا چه وجهی دارد؟ به علاوه ایشان گفته‌اند تاکید کرده‌ایم که به این پرونده هم با دقت رسیدگی شود و هم به لحاظ جریحه‌دار شدن احساسات مردم و جامعه و بازتابی که پیدا کرده، ضمن دقت با سرعت هم رسیدگی شود.

قتل‌ها احساسات را جریحه‌دار می‌کند ولی از کجا می‌دانید که این مورد بیش از بقیه چنین کرده است؟ قطعا این درست نیست. به علاوه یک نظرسنجی اینترنتی نشان می‌دهد در این قتل توجه بیش از نیمی از کسانی که پاسخ داده‌اند روی وجه امنیتی و اطلاعاتی آن متمرکز شده‌اند و وجوه دیگرش که احساسات آنان را جریحه‌دار کند بسیار ضعیف است، حال چگونه این وجه مهم را از پرونده حذف می‌کنید؟

هرچند از نظر بنده و با اطلاعاتی که تا این مرحله دارم، این وجه اصلی ماجرا نیست ولی مردم حداقل این طور فکر نمی‌کنند. به نظرم باید درباره رسیدگی به این پرونده دقت عمل بیشتری به خرج داد.

همچنین سخنگوی محترم قوه قضاییه تاکید کرده‌اند که چیزی که الان رسیدگی می‌کنیم پرونده قتل است و فعلا مسوولیت‌مان این است که تکلیف پرونده قتل را روشن کنیم و به سایر زوایای پرونده در فرصت بعدی رسیدگی خواهد شد؛ حتی اگر بپذیریم که روشن کردن وجوه دیگر موثر در قتل نبوده است و اثبات و رد آنها تاثیری بر حکم صادره نخواهد داشت ولی فراموش نکنیم که دادگاه‌های امروزی فقط برای صدور رای نیستند که در بسیاری از موارد با چند دقیقه رسیدگی می‌توان حکم را صادر کرد. دادگاه‌های امروزی محل آموزش اجتماعی و کشف انواع حقایق اجتماعی، سیاسی و ... هستند و باید افکار عمومی را نیز قانع کرد. از این حیث سرعت موجود به طور قطع، مُخِلّ دقّت رسیدگی خواهد بود.

خبرآنلاین

باهنر:فکر نمی‌کنم خود احمدی‌نژاد هم میلی برای رفت‌وآمد با اصولگرایان داشته باشد



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت:فکر نمی‌کنم خود احمدی‌نژاد هم میلی برای رفت‌وآمد با اصولگرایان داشته باشد. حتماً یک فعال سیاسی در انتخابات مجلس خواهم بود چراکه نیرو و حزب داریم اما شخص خودم برای انتخابات مجلس نمی‌آیم و برنامه‌ای ندارم.

به گزارش ایسنا، محمدرضا باهنر از انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی تا امروز، روی دیگری از سیاست‌ورزی را تجربه می‌کند. رویکردی تازه که به‌ویژه با نگاه به کارنامه بلندبالای او، چه در مجلس قانون‌گذاری، چه در مجمع تشخیص مصلحت نظام و چه در جریان اصولگرایی، کمترین شباهت با گذشته را به اذهان یادآور می‌شود. او یکی از نخستین اصولگرایان - و احتمالاً جزو باهوش‌ترین‌های این جریان - بود که پیش از شکست ۳۰ به صفر ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم در تهران، پایش را از عرصه رقابت کنار کشید و ترجیح داد در کنار اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری و جمع شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین بایستد و نظاره‌گر کیفیت انسجام و اتحاد همفکرانش تحت عنوان تازه‌ای باشد که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نام گرفته بود.

باهنر از اسفندماه ۹۴ که انتخابات برگزار شد و به‌خصوص پس از پایان آخرین ماه‌های نمایندگی‌اش در مجلس نهم، کوشید با برگزاری نشست‌های ماهانه جام و سخنرانی در آن‌ها یا با برگزاری نشست‌های خبری متعدد و در نهایت انجام مصاحبه با رسانه‌ها، دیدگاه‌هایش درباره تحولات سیاسی روز را بیان کند تا در هیاهوی اوضاع آشفته و کمابیش ملتهب سیاست، فراموش نشود.

او از سوی دیگر با فعالیت‌های حزبی‌اش در جایگاه رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعه اسلامی مهندسین کوشید تا اضلاع پراکنده جریان متبوعش را که پس از شکست‌های پیاپی در دو، سه انتخابات، بار دیگر بذر اختلافاتشان شکوفه کرده بود، کنار هم قرار دهد؛ مأموریتی که به نظر می‌رسد در روزهای گذشته، با نزدیک‌شدن به انتخابات مجلس یازدهم، ضرورتی بیش از پیش یافته است و باهنر نیز گویا حاضر نیست در انجام تمام‌وکمال آن تا رسیدن به نتیجه مطلوبش، کم‌کاری کند.

چنان که او این روزها در نشست‌هایی موسوم به گفت‌وگوی ملی شرکت می‌کند، با ضرغامی و عارف هم‌سخن می‌شود، به سنت هرساله، مراسم افطاری ماه رمضان را هم برگزار می‌کند و در میان مهمانانش از ناطق نوری گرفته تا محمود احمدی‌نژاد حاضر می‌شوند و در نهایت در یکی از آخرین سخنانش بر تمایل خود نسبت به جذب علی لاریجانی در ائتلاف اصولگرایان تاکید می‌کند.

با محمدرضا باهنر درباره چگونگی ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آینده، نو اصولگرایان، ائتلاف با اعتدال‌گرایان اصلاح‌طلب، پوست‌اندازی مجمع تشخیص مصلحت نظام و جزئیات علت حضور احمدی‌نژاد در مراسم افطاری جام گفت‌وگو کردیم.

متن کامل این گفت‌وگو به شرح زیر است:

شما در آخرین نشست خبری با رسانه‌ها تاکید کردید که جمنا تنها محور ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آینده نخواهد بود. خودتان تصور نمی‌کنید ممکن است با این اوضاع باردیگر شاهد چندپاره‌شدن جریان اصولگرایی در انتخابات شویم؟ با توجه به تک‌روی‌های برخی احزاب در درون جبهه اصولگرایی، چه‌طور می‌توانید به همگرایی برسید؟

ما حداکثر تلاشمان را خواهیم کرد که اصولگرایان را دور هم جمع‌کنیم. در این میان حتماً جمنایی‌ها هم هستند. تلاش می‌کنیم گروه‌های دیگری هم در این میان باشند اما اینکه همه آنها تحت عنوان جمنا وارد انتخابات شوند، فکر نمی‌کنم که اتفاق بیافتد اما اکثر جمنایی‌ها هم در این ائتلاف خواهند بود. ما همیشه این مشکل را داریم که چون حزب قدرتمندی در کشور وجود ندارد، روند انجام ائتلاف‌ها خیلی وقت‌گیر می‌شود. باید مرتب بنشینیم و مذاکره کنیم و هر دوره‌ای هم ائتلاف با یک اسم تازه آغاز می‌شود. این دوره هم این مشکل وجود دارد اما هدف ما وحدت حداکثری اصولگرایان است.

برنامه‌تان برای جذب نو اصولگرایان و جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت چیست؟

همه این گروه‌ها هم در این ائتلاف هستند.

یعنی الان همه این گروه‌ها را در ائتلاف خود جمع کرده‌اید؟

نه. در مرحله مذاکره هستیم. ان‌شاءالله امیدواریم که اکثر آنها ائتلاف را بپذیرند چرا که هدف ما این است که ائتلافی صددرصدی انجام شود.

پیش‌بینی خودتان از جذب احزاب مختلف اصولگرا به این ائتلاف چیست؟

به نظرم این ائتلاف بهتر از ائتلاف دوره‌های گذشته خواهد بود.

برخی از اصلاح‌طلبان اخیراً مطرح کردند که همچنان می‌شود با اصولگرایان معتدل ائتلاف کرد و برخی دیگر مثل محمدرضا عارف تاکید می‌کنند که ما دیگر با سایر جریان‌ها ائتلاف نمی‌کنیم. نظر شما در اینباره چیست؟ آیا اصولگرایان علاقه‌مند هستند با اصلاح‌طلبان نزدیک به خودشان ائتلاف کنند؟

ما اخیراً فضایی را ایجاد کردیم که جلساتی برگزار شود و با رقیبان هم گفت‌وگو کنیم اما معنای این مذاکره، ائتلاف نیست. بالاخره لازم است در دوران انتخابات، رقابت داشته باشیم. ما می‌گوئیم برای اینکه این رقابت‌ها تبدیل به خصومت و خشونت نشود باید گفت‌وگو کنیم اما این معنایش ائتلاف با رقبایمان نیست. انتخابات به معنای رقابت است. دو گروه اصلی در کشور ما اصلاح‌طلبان و اصولگرایان هستند؛ در این میان گروه‌های فرعی هم ایجاد می‌شود اما تهران اصولاً در زمان انتخابات دو لیست دارد. به‌هرحال همانطور که گفتم ما داریم با رقبا تعامل می‌کنیم اما به نظرم ائتلاف با رقیب معنایی ندارد.

اخیراً اخباری مبنی بر محوریت جامعه روحانیت مبارز برای ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آتی مطرح شده بود و عده‌ای این اقدام را بازگشت به شیخوخیت در اصولگرایی نامیدند اما در سخنان روزهای گذشته شما درباره ساختار ائتلاف اصولگرایان اشاره‌ای به جامعه روحانیت نشد، توضیح خودتان چیست؟

جامعه روحانیت در حال تجدید ساختار است اما قصد ندارد مثل سابق میدان‌دار باشد. جامعه روحانیت بیشتر امید دارد خود اصولگرایان با هم وحدت کنند و سازوکارش را فراهم سازند. ضمن اینکه فکر نمی‌کنم روند تجدید ساختار جامعه روحانیت به این انتخابات برسد. از طرفی اصولاً جامعه روحانیت هم ورودی مصداقی به انتخابات نمی‌کند.

روند جلسات معروف به گفت‌وگوی ملی چطور پیش می‌رود؟

هنوز این گفت‌وگوها تبدیل به ساختار نشده است که مثلاً مشخص شود عده‌ای از طرف اصلاح‌طلبان و عده‌ای از طرف اصولگرایان چه کاری خواهند کرد. ما علاقه‌مند هستیم ضمن اینکه با جناح‌های مختلف سیاسی رقابت می‌کنیم، دشمنی نکنیم و در گفت‌وگوها خیلی از مشکلات را حل کنیم. طبیعی است که در حل برخی مشکلات مملکت بسیاری از مواضع ما و اصلاح‌طلبان مشترک است؛ مثلاً اینکه تلاش کنیم رکود برطرف شود، تولید راه بیافتند و امثال این موارد، اعتقاد همه گروه‌های سیاسی در کشور است.

بنابراین ما می‌گوئیم آنجایی که باهم اختلاف نداریم، می‌توانیم همکاری کنیم که این تلاش را آغاز کردیم. البته در نهادهای دیگری مثل مجلس هم عده‌ای این اندیشه را آغاز کرده‌اند. به هرحال امیدواریم گفت‌وگو کردن به یک فرهنگ عمومی در جامعه تبدیل شود تا جریان‌های مختلف در ضمن رقابت با یکدیگر، بر سر مواضع مشترک، همکاری کنند. وقتی گفت‌وگوی مستقیم وجود نداشته نباشد از طریق رسانه‌ها حرف‌هایی زده می‌شود که حتی متلک تعبیر می‌شود و حاشیه‌هایی هم ایجاد می‌کند.

به نظر می‌رسد بعد از این همه سال، با شنیدن شعار "اصلاح‌طلب اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا" به فکر گفت‌وگو بر سر مواضع مشترک رسیدید.

نه؛ این طور نیست؛ الان چهل سال است از این دست شعارها وجود دارد. اما در این میان اشکال اصلی که بارها و بارها نقد شده این است که چند تا حزب قدرتمند فراگیر در کشور نداریم اما در عوض احزاب کوچک زیادی داریم. الان عملاً جناح‌ها باهم رقابت می‌کنند. یک زمانی چپ و راست، یک زمانی کندرو و تندرو و یک زمانی اصلاح طلب اصولگرا مطرح بود. یک زمانی شورای عالی اصلاحات وجود دارد، یک زمانی جامعه مدنی و شورای عالی اصولگرایان؛ می‌خواهم بگویم اسم‌ها تغییر می‌کند اما در اصل دو گروه اصلی هستند که در انتخابات‌ها باهم رقابت می‌کنند.

با مصوبات اخیر به نظر می‌رسد مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال تکمیل و اصلاح قوانین داخلی است، در ارتباط با این تغیرات توضیحی بدهید.

مجمع تشخیص مصلحت نظام دو وظیفه اصلی دارد؛ یک وظیفه‌اش مشورت دادن به رهبری در تعیین سیاست‌های کلی نظام است. به طور کلی تعیین سیاست‌های کلی نظام بر عهده رهبری است؛ البته در اصل ۱۱۰ قانون اساسی آمده رهبری بعد از مشورت با مجمع سیاست‌های کلی را ابلاغ می‌کند.

یک وظیفه دیگر هم دارد، آن هم زمانی است که شورای نگهبان با مجلس به مشکل خورده باشد؛ در این زمان اختلاف طرح شده برای حل و فصل باید به مجمع بیاید. در این قسمت دوم بحث اختیارات رهبری مطرح نیست. مجمع تصمیمش را می‌گیرد و نتیجه را مثل قانون ابلاغ می‌کند. اگر در موضوعی بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف باشد و مجلس ابر آن اصرار کند؛ این اختلاف به مجمع می‌آید.

در اینجا مجمع بر مبنای مصالح مملکت نظر می‌دهد؛ اگر نظر شورای نگهبان را ارائه کند موضوع یک قانون عالی است. اما اگر نظر شورای نگهبان را رد کند چون بر اساس ضرورت و مصلحت اندیشی بوده است حتماً باید زمانی برای آن در نظر گرفته شود. این نظر الی العبد نمی‌تواند باشد. اخیراً بحث مقام معظم رهبری نیز همین موضوع بوده است، به اعضای مجمع دستور دادند برای مصلحت‌اندیشی‌ها زمان تعیین کنند. بر اساس این موضوعاتی که طرح کردم الان مشغول نگارش آئین‌نامه جدید مجمع هستیم.

بنابراین مصلحت اندیدشی‌های مجمع تشخیص به صورت طبیعی ده ساله است، مگر آنکه در قوانینی مثل بودجه یا قانون برنامه پنج‌ساله توسعه زمانش مشخص باشد. در واقع اگر در مورد زمان یک قانون در مجمع سکوت کردیم زمانش ۱۰ ساله است.

آیا می‌توان این تغیرات را در راستای پوست اندازی مجمع تعبیر کنیم.

اسم این کارها پوست اندازی نیست. نظارت بر اجرای سیاست‌ها بر عهده رهبری است؛ این موضوع در اصل ۱۱۰ قانون اساسی به صراحت آمده است. حضرت آقا نیز این موضوع را به مجمع تشخیص مصلحت نظام تنفیذ کردند. الان مجمع تشخیص هم دارد همین کار را می‌کند، شاید بشود گفت از این لحاظ با دوران ریاست آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تغییر کرده است. اما به هر حال از همان زمان‌ها ما در حوزه نظارت سیاست‌ها ورود پیدا کرده بودیم. از سوی دیگر در نظر داشته باشید قوانین داخلی و آئین‌نامه‌ها به ترتیب تکمیل می‌شوند و نه یک دفعه. اتفاق جدیدی در مجمع نیافتاده است و همه چیز کاملاً بر اساس قانون اساسی پیش می‌رود.

در جریان مراسم افطاری جامعه مهندسین، محمود احمدی نژاد هم حاضر بود که خودتان در نشست خبری اشاره کردید این حضور، در قالب دعوت عام انجام شده است اما بخشی از افکار عمومی به این سمت حرکت کرد که ممکن این حضور بی‌ارتباط با انتخابات آینده نباشد، نظر خودتان چیست؟

این دعوت که واقعاً یک دعوت عام بود و ایشان در همان قالب به مراسم تشریف آوردند. اما در جریان اصولگرایی و حتی نو اصولگرایی تاکنون هیچ بحثی برای ائتلاف با آقای احمدی‌نژاد انجام نشده و بعید می‌دانم که صحبتی هم پیش آید. از طرفی پیش‌تر فعالیت‌ها و حضور آقای احمدی‌نژاد هم برای ریاست‌جمهوری انجام شده بود که منتفی شد اما اینکه ایشان برای انتخابات مجلس بخواهد با حزبی به میدان بیاید یا نه را باید صبر کنیم و ببینیم.

اما در سال‌های گذشته آقای احمدی‌نژاد در این مراسم حضور نداشت، فکر می‌کنید علت حضورش در مراسم امسال چه بود؟

مسئله خیلی کوچکی از نظر اجتماعی بود. شوهر همشیره بنده که پدر آقای ثمره هاشمی می‌شود، حدود ۲۵ روز قبل فوت کرده بود و آقای احمدی نژاد هم از آنجا که با آقای ثمره‌هاشمی برو و بیایی دارند و ارتباطشان خوب است، از تهران برای مراسم ختم به کرمان آمدند. همچنین در مراسم ختمی که در مسجد نور تهران برگزار شد هم حاضر شدند و همانجا از من پرسیدند دعوتتان برای افطاری جامعه اسلامی مهندسین جدی است یا نه؟ من هم گفتم بله؛ ما دعوت کرده‌ایم و هرکس بیاید خوب است که ایشان هم بر همین اساس تشریف آوردند. بنابراین فکر نمی‌کنم علتی جز برای همان رفت‌وآمدهای مرسومی که گفتم، وجود داشته باشد. ضمن اینکه فکر نمی‌کنم خود احمدی‌نژاد هم میلی برای رفت‌وآمد با اصولگرایان داشته باشد.

شما پیش از این تاکید کرده بودید که در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا نمی‌شوید. آیا قصد ندارید برای حضور در انتخابات مجلس برنامه‌ریزی داشته باشید؟

من حتماً یک فعال سیاسی در انتخابات مجلس خواهم بود چرا که نیرو و حزب داریم اما شخص خودم برای انتخابات مجلس نمی‌آیم و برنامه‌ای ندارم.

صدف صمیمی/ علی رضا قربانی