ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

ایجی - خبر

خبر های اینستاگرام - دانلود اینستاگرام

زیباکلام: شعار اصلاح‌طلب و اصولگرا یک واقعیت تلخ است/ اصلاح‌طلبان نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنند



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , زیباکلام صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، گفت: شعار اصلاح‌طلب و اصولگرا یک واقعیت تلخ است که برای اولین‌بار در دی 96 توسط معترضین سر داده شد و تا به امروز ادامه پیدا کرده است. اما من رقیبی را برای جریان اصلاح‌طلب در سپهر سیاسی ایران نمی‌بینم.

به گزارش اعتمادآنلاین، اصلاح طلبان این روزها با موضوعات و مشکلات متعددی روبرو هستند. بعد از انتخابات 96 و محقق نشدن مطالبات، وعده‌ها و شعارها توسط دولت تحت حمایت آنان به نظر می رسد که با بحران ناامیدی بدنه اجتماعی مواجه اند.

برخی اتفاقات دیگر هم شرایط را برای رفرمیست های سیاسی ایران نسبت به هر زمان دیگری سخت کرده تا جایی که این وضعیت باعث شده تا این پرسش در محافل سیاسی شنیده شود که:آینده اصلاحات چگونه خواهد بود؟

صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در گفت‌‌وگو با «اعتمادآنلاین» با تاکید بر بی‌رقیب بودن جریان اصلاحات می‌گوید: «دو بحرانی که اصلاح‌طلبان از آن رنج می‌برند اول مشخص نبودن هدف و دغدغه آنها و دوم بلاتکلیف بودن رهبری این جریان است.» او می‌گوید در نامه‌ای به سیدمحمد خاتمی از او خواسته تا دموکراسی‌ و آزادی‌خواهی، تقویت نهادهای مدنی، برگزاری انتخابات آزاد، حاکیمت قانون و استقلال قوه قضاییه را به عنوان آرمان‌های جریان اصلاحات به صورت شفاف مطرح کند تا اگر از نسل‌های هفتادی و هشتادی پرسیدند که جریان اصلاحات چیست؟ بتوانند به آن پاسخ بدهند. زیباکلام همچنین معتقد است بدنه اجتماعی که قهرمانانش اصلاح‌طلبان نیستند در انتخابات شرکت نمی‌کنند و حرف خاتمی و دیگر چهره‌‌های جریان اصلاحات هم در این امر موثر نخواهد بود. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

اصلاح‌طلبان با یک بحران پیچیده و عمیق روبه‌رو شده‌اند

* جریان اصلاحات با توجه به شرایط فعلی، انتخابات را در پیش‌رو دارد. به نظر شما راهکار اصلاح‌طلب‌ها با در نظر گرفتن صحبت‌هایی که درباره ریزش بدنه اجتماعی آنها مطرح است، برای اینکه بتوانند این بدنه را دوباره به صندوق رای برگردانند چیست؟

مسئله خیلی اساسی‌تر و گسترده‌تر از این است که اصلاح‌طلبان چه باید انجام دهند تا قریب به 9 ماهی که به انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه باقی مانده بتوانند آب رفته را به جوی برگردانند و بدنه اجتماعی خود را همچون گذشته مجاب کنند تا باز پای صندوق رای برگردند.

من معتقدم که اصلاح‌طلبان با یک بحران پیچیده و عمیق روبه‌رو شده‌اند که ظرف بیش از دو دهه‌ای که از به‌وجودآمدن جریان اصلاحات می‌گذرد، بی‌سابقه بوده است.

دو دلیل اصلی را برای این بحران متصور هستم. اول اینکه اگر شما امروز از بسیاری از جوانان و نسل‌های بعد از انقلاب و دهه‌های هفتادی و هشتادی بپرسید که اصلاحات یعنی چه و اصلاح‌طلبی چیست؟ نمی‌توانند پاسخ مشخص و منسجمی به شما بدهند. اگر از آنها بپرسید چه تفاوتی بین یک اصلاح‌طلب و یک اصولگرا وجود دارد باز هم نمی‌توانند به شما پاسخ مشخصی بدهند. چون اصلاح‌طلبان ظرف دو دهه گذشته صرفاً کلی‌گویی کردند و شعار دادند و به جز یک مشت کلیشه‌های قشنگ حرف دیگری ارائه ندادند. نظیر اینکه ما به رای مردم احترام می‌گذاریم، به حاکمیت قانون احترام می‌گذاریم، باید با مفاسد اقتصادی مبارزه شود و نکاتی از این دست. اگر دقت کنید می‌بینید خیلی از اصولگرایان هم همین‌ها را می‌گویند و هیچ اصولگرایی نیست که بگوید ما به قانون احترام نمی‌گذاریم، با مفاسد اقتصادی نباید مبارزه شود، برای رای مردم ارزش و اعتباری قائل نیستیم. خب، اصولگرایان هم همین حرف‌ها را می‌زنند. پس چه چیزی موجب می‌شود اصلاح‌طلبی از اصولگرایی جدا شود؟ متاسفانه این بزرگ‌ترین ضعف و خطای استراتژیک اصلاح‌طلبان بوده که نتوانستند هیچ خط‌مشی مشخصی برای جریان اصلاحات به وجود آورند.

نکته دوم به رهبری اصلاحات برمی‌گردد. واقعا معلوم نیست رهبر اصلاحات چه کسی، چه شخصیت‌هایی و یا چه نهادی است؟ آقای خاتمی به عنوان رهبر سمبلیک جریان اصلاحات شناخته می‌شود. آیا اصلاح‌طلبان و جریان اصلاحات به عنوان یک جریان سیاسی و اجتماعی نباید یک رهبری مشخص و معین داشته باشند؟

رای‌دهندگان بیشتر از عدم حضور تندروها در مجلس از جریان اصلاحات انتظار داشته‌اند

* چرا معتقدید که وجود رهبری مشخص و معین ضرورت دارد؟ در این سال‌ها اصلاحات به همین روش عمل کرده است؟

چون در جامعه ایران مسائل بسیار مهم سیاسی و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روابط خارجه و... اتفاق می‌افتد که یک جریان سیاسی باید در قبال آنها موضع‌گیری کند و ما متاسفانه این را، که در قبال مسائل مهم جامعه چنین موضوعی اتفاق بیفتد، از جانب اصلاح‌طلبان نمی‌بینیم.

آنچه که می‌بینیم و می‌شنویم این است که به فرض آقای تاجزاده، کرباسچی، خاتمی، مرعشی، عارف و... یک مطلب را مطرح می‌کنند؛ این نمی‌شود. باید یک رهبری مشخص وجود داشته باشد که در قبال مسائل مهم جامعه اظهارنظر کند. این دو اشکال و دو ضعف اساسی جریان اصلاحات است.

در عین حال جریان اصلاحات ظرف سه سال گذشته، در عمل هم با دو بحران اساسی مواجه شده که عملا این جریان را فلج کرده است. بحران اول عملکردِ ناکارآمدِ فراکسیون امید است که در آخرین اقدام و ضربه‌ از راهیابی آقای علی مطهری به هیات‌رئیسه مجلس جلوگیری کرد. برای عملکرد بیش از یکصد نماینده‌ای که چه بخواهیم، چه نخواهیم با اعتبار جریان اصلاحات به مجلس شورای اسلامی راه یافته‌اند، بهترین لغتی که می‌شود به کار برد چیزی حدود صفر است. اینکه دلمان را به این خوش کنیم که رفتن نمایندگان فراکسیون امید به مجلس دهم باعث شد تندورها و جبهه پایداری‌ها نتوانند به مجلس دهم راه یابند، درست است، اما به هر حال رای‌دهندگان بیشتر از این‌ها انتظار داشته‌اند. وقتی بررسی کنیم می‌بینیم فراکسیون امید کوچک‌ترین و کمترین موضع‌گیری در قبال مسائل مهم جامعه نداشته و این به هیچ شکل برای رای‌دهندگان قابل توجیه نیست.

بدتر از فراکسیون امید عملکرد دولت آقای روحانی بود که آن هم مصیبت دیگری به اصلاح‌طلبان وارد کرد. به هر حال اصلاح‌طلبان، چه بخواهند و چه نخواهند، نمی‌توانند دست‌شان را از دولت روحانی بشویند و به رای‌دهندگان بگویند به ما مربوط نیست. اینکه آقای روحانی و محمود واعظی چه می‌گویند، به کنار اما واقعیت امر این است که اگر حمایت قاطع، جدی و همه‌جانبه و تلاش‌های چهره‌های اصلاح‌طلب نبود، آقای روحانی 10 درصد آن 24 میلیون رای را هم به دست نمی‌آورد. بالای 80 درصد از 24 میلیون رای آقای روحانی مدیون حمایت اصلاح‌طلبان از او بود. به همین خاطر است که با وجود مصیبت‌ها و ضعف‌های دولت روحانی و اینکه او به مطالبات 24 میلیون نفر پشت کرد، مردم بیش از آنکه این مسائل را به حساب شخص روحانی بنویسند آن را به حساب اصلاح‌طلبان می‌نویسند و این درست هم هست، چون 24 میلیون نفر به اعتبار اصلاح‌طلبان رفتند و به آقای روحانی رای دادند.

اصلاح‌طلبان در قبال دولت روحانی هیچ استراتژی مشخص و منسجمی نداشتند

* به وجود آمدن این وضعیت را برای جریان اصلاحات نشأت گرفته از چه چیزی می‌دانید؟

اینجا به مشکل جدی‌تر اصلاح‌طلبان ظرف دو سال گذشته می‌رسیم. آن هم این است که متاسفانه اصلاح‌طلبان نتوانستند در قبال دولت روحانی هیچ استراتژی مشخص و منسجمی را ارائه دهند. بخشی به کمپین پشیمانی پیوستند، بخشی سکوت کردند و بخش اندکی- که من خودم را هم جزو آن بخش اندک می‌دانم- ضمن پذیرش مسئولیت خود در قبال اینکه از مردم خواستیم به آقای روحانی رای دهند، در عین ‌حال به صورت مداوم از آقای روحانی انتقاد و به او یادآوری کردیم که مطالبات 24 میلیون نفر چه می‌شود؟

این نقشی بود که باید رهبری اصلاحات انجام می‌داد. رهبری اصلاحات به جای سکوت در قبال سوءعملکرد آقای روحانی باید قرص و محکم به مردم می‌گفت اینکه پای صندوق رفتیم و به آقای روحانی رای دادیم، کار درستی بود. چون اجازه ندادیم که کشور دوباره به دست جریانی بیفتد که از 84 تا 92 قوه مجریه را در دست داشت و آن مصیبت‌ها را بر سر کشور آورد. این شفاف‌سازی‌ها موجب می‌شد تا مردم بدانند که رفتن‌شان پای صندوق رای درست بوده است. در عین حال رهبری اصلاحات باید مرتب به آقای روحانی یادآوری می‌کرد که مطالبات مردم چه شد؟ اما ما چیزی جز سکوت از رهبری اصلاحات ظرف دو سال گذشته ندیدیم. رهبری اصلاحات در قبال خیلی از مسائل ظرف دو سال گذشته باید موضع‌گیری می‌‌کرد.

فقط عارف در قبال مسائل سکوت نکرد، رهبری اصلاحات هم سکوت کرد

* منظورتان از رهبری جریان اصلاحات شخص سیدمحمد خاتمی است یا چهره‌های شاخص این جریان؟

منظورم شخص آقای خاتمی و همه افرادی است که ما، خودشان و یا جامعه آنها را به عنوان اصلاح‌طلبان می‌شناسند. منظورم خاتمی، سعید حجاریان، موسوی‌لاری و... است؛ جریانی که در جامعه به عنوان جریان اصلاحات شناخته می‌شوند. فقط آقای عارف و فراکسیون امید نبود که در قبال مسائلی که در دو سال گذشته اتفاق افتاد، سکوت کردند. رهبری اصلاحات هم سکوت کرد. رهبری اصلاحات باید مدام مطالبات بخشی از بدنه اجتماعی جریان خود مانند رفع حصر، زندانی سیاسی و... را به آقای روحانی یادآوری می‌کرد و می‌گفت آقای روحانی شما نه تنها هیچ حرکتی در قبال زندانیان سیاسی انجام ندادید بلکه کارگران، دانشجویان، معلمان و... هم به آنها اضافه شدند.

باید به آقای روحانی فشار می‌آورد که کسر قابل‌توجهی از 24 میلیون نفری که به شما رای دادند، خواهان تنش در سیاست خارجی نیستند. باید به آقای روحانی می‌‌گفتند خیلی از موضع‌گیری‌های سیاست‌ خارجی ما در کشورهای دیگر مورد تایید آن 24 میلیون نفری که به شما رای دادند، نیست. منتها جز سکوت چیز دیگری را از رهبری اصلاحات نشنیدیم. رهبری اصلاحات یک بار در این دو سال در قبال مسائل مهم و سرنوشت‌ساز کشور اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی موضع‌گیری نکرد. بنابراین واقعا یک تحول اساسی باید در رهبری اصلاحات به وجود بیاید تا مشخص شود که خواسته و مطالباتش چیست.

رهبری و اهداف و آرمان‌های اصلاحات مشخص نیست

* اگر بخواهید با توجه به همین صحبت‌ها به بحران روبه‌روی اصلاح‌طلبان اشاره کنید، رهبری جریان اصلاحات بحران است یا نکاتی مهم‌تر از رهبری هم برای جریان اصلاحات وجود دارد؟

هم رهبری اصلاحات است که دچار مشکل اساسی است و هم اهداف و آرمان‌های جریان اصلاحات هستند که مشخص نیست.

من حدود دو ماه پیش، بعد از اینکه آقای خاتمی در دیدار با فراکسیون امید گفتند مردم دیگر به تقاضای ما توجه نخواهند کرد تا در انتخابات شرکت کنند، نامه‌ای سرگشاده به ایشان نوشتم که آقای خاتمی عزیز؛ زمان آن فرا رسیده و دیر هم شده که شما دموکراسی‌خواهی و آزادی‌خواهی را اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین خواسته جریان اصلاحات کنید. یعنی ظرف سال‌های آینده اگر از یک دهه هفتادی و هشتادی بپرسند که اصلاحات به دنبال تحقق کدام آرمان است که آن را از اصولگرایان متفاوت می‌کند، باید این پاسخ را بشنوند که فرق مهم اصلاح‌طلبان با جریانات سیاسی دیگر ایران این است که اصلاح‌طلبان به شدت به دنبال تقویت نهاد آزادی و دموکرسی در جامعه هستند. اصلاح‌طلبان به شدت به دنبال این هستند که در کشور انتخابات آزاد برگزار شود و شورای نگهبان نتواند هر که را خواست رد صلاحیت کند. به دنبال حاکمیت قانون و استقلال قوه قضائیه هستند. اینها باید اهداف و آرمان‌هایی باشد که اصلاحات با آنها شناخته شود نه یک‌سری مقولات مبهم و کلی. بنابراین بنده هم بحران را در رهبری اصلاحات می‌بینم، یعنی افراد و اشخاصی که- چه آقای خاتمی و چه دیگران- به عنوان اصلاح‌طلبان در جامعه شناخته می‌شوند و هم بحران اساسی‌تر و مهم‌تر را در این می‌بینم که خواسته جریان اصلاح‌طلب بعد از دو دهه مشخص نیست و اصلاح‌طلبان ظرف دو، سه سال گذشته به جز سکوت و مماشات با اصولگرایان هیچ گام دیگری بر نداشتند.

هستند کسانی که قطع‌ امیدکردن و سرخوردگی مردم را از جریان اصلاحات می‌بینند

* به نظر شما در حال حاضر رقیب جریان اصلاحات برای آینده این جریان کدام گروه است؟

هستند کسانی که قطع‌ امیدکردن و سرخوردگی مردم را از جریان اصلاحات می‌بینند. این شعار اصلاح‌طلب و اصولگرا یک واقعیت تلخ است که برای اولین‌بار در دی 96 توسط معترضین سر داده شد و تا به امروز ادامه پیدا کرده است. اما من رقیبی را برای جریان اصلاح‌طلب در سپهر سیاسی ایران نمی‌بینم.

براندازها از به بن‌بست رسیدن رهبری اصلاحات بسیار خوشحال‌اند

* حتی خارج از ایران؟

حتی خارج از ایران. چون خارج از ایران تنها گروه‌هایی که وجود دارند، براندازها و فرشگرد‌ها هستند که اینها در حقیقت از اینکه اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیدند و دچار بحران شدند، خوشحال‌اند. یعنی همه کسانی که معتقدند این نظام باید برانداخته شود و امیدی به اصلاح و تغییر از درون در این نظام نمی‌رود، اتفاقا خیلی خوشحال هستند چون به مصداق آفتاب آمد دلیل آفتاب، شکست جریان اصلاحات را درستی نظریه خود می‌دانند.

به هر حال به جریانی که ظرف 40 سال گذشته قدرتی را در دست داشته و ما امروز به عنوان اصولگرایان از آنها یاد می‌کنیم، امید زیادی نبود. اما به اصلاح‌طلبان امید داشتیم که بتوانند با تغییرات و با اصلاحاتی که درون نظام به وجود می‌آورند، راه را برای بقا و تفکیک آینده نظام هموار کنند. منتها با به بن‌بست رسیدن رهبری اصلاحات الان براندازها هستند که بسیار خوشحال‌اند و به صادق زیباکلام و امثال صادق زیباکلام که همچنان معتقدند تنها گزینه موجود اصلاح نظام است، می‌گویند دیدید اشتباه می‌کردید و این نظام اصلاح‌پذیر نیست؟ دیدید نمی‌شود از طریق سازوکارهای قانونی تغییری در این نظام به وجود آورد؟! الان آنها خیلی خوشحال هستند و بازارشان خیلی پررونق شده است.

اجازه دهید بدون رودربایستی به شما بگویم که امروز هم با عملکرد اصلاح‌طلبان و هم با عملکرد اصولگرایان دفاع از نظام و اینکه همچنان امید داشته باشیم نظام را می‌توان اصلاح کرد، کار دشواری شده است. کما اینکه براندازها- در مناظره‌هایی که من با آنها دارم- خیلی راحت به من می‌‌گویند شما و هم‌فکرانت در حال فریب مردم هستید تا مردم را پای صندوق‌های رای بکشانید. کار شما هر چهار سال به چهار سال این است. شنیدن این جمله بسیار دردناک است. این منعکس‌کننده شکست جریان اصلاحات است. اما همچنان معتقدم که اصلاح نظام از درون تنها راه چاره است. من هر فکری را که بخواهد در جهت سرنگونی نظام باشد محکوم می‌کنم، چون معتقدم که ما به عقب خواهیم رفت.

دموکراسی باید سرلوحه جریان اصلاحات قرار گیرد

* پس چرا بعد از سال‌ها که برای این امر تلاش شده، محقق نشده است؟

اجازه دهید یک ملاک عددی بدهم. چیزی که برای صادق زیباکلام بسیار مهم است و باید سرلوحه جریان اصلاحات قرار گیرد، دموکراسی است. ریشه همه معضلات و مشکلات کشور اعم از مفاسد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، خطر جنگ با آمریکا و مشکلات‌مان با عربستان و... را من ذیل کم‌رنگ‌بودن نهاد دموکرسی در ایران خلاصه می‌کنم. معتقدم که داریم چوب کم‌رنگ‌بودن آزادی و دموکراسی را در کشور می‌خوریم و تا این نهاد را تقویت نکنیم، نمی‌توانیم وضعیت اقتصادی، اوضاع سیاست داخلی و سیاست خارجی را بهبود دهیم. روزبه‌روز ناامیدی، سرخوردگی، رکود، سقوط اقتصادی و مهاجرت تحصیلکرده‌ها بیشتر خواهد شد.

نمره‌ای که من در حال حاضر به دموکراسی در ایران می‌دهم، بالطبع نمره بالایی نیست. به اندازه نروژ، هند، ژاپن و حتی به اندازه ترکیه هم نیست. من در مقایسه با همه این کشورها که نام بردم یک نمره 10 یا 11 می‌دهم. اما اگر این نظم نباشد، همین نمره 10 یا 12، مطمئن باشید که در فردای این نظام بالاتر نمی‌رود. بلکه یک، دو و سه می‌شود و مشخص نیست که چه زمانی دوباره به همین نمره 10 و 12 برسد. قدر مسلم این است که در کوتاه‌مدت جامعه به سمت تباهی، بی‌ثباتی و هرج‌ومرج می‌رود و آن نمره 12 که امروز من به دموکراسی می‌دهم دست‌کم بعد از سقوط نظام و در کوتاه‌مدت خیلی کمتر خواهد شد. به همین دلیل من با تمام توان معتقدم که جریان اصلاح‌طلب و همه افرادی که آینده کشور برایشان مهم است باید تلاش کنند که ضمن حفظ نظام با تمام توان، بر تقویت بنیان دموکراسی در ایران بیفزایند.

هیچ جریان دیگری را در جمهوری اسلامی ایران نمی‌بینم که دموکراسی‌خواه باشد

* شما درباره بدون رقیب بودن جریان اصلاحات صحبت کردید...

بله، رقیبی ندارد. من هیچ جریان دیگری را در جمهوری اسلامی ایران نمی‌بینم که دموکراسی‌خواه باشد. رقبای پراکنده وجود دارد، معلمان و کارگرانی که اعتصاب می‌کنند، رهبران جنبش‌های دانشجویی، برخی از روزنامه‌نگاران و برخی از روشنفکران هستند، اما اینکه یک جریان متشکل و سازمان‌یافته سیاسی و اجتماعی را بگوییم رقیب جریان اصلاحات است، نه، چنین رقیبی وجود ندارد. البته افرادی سعی می‌کنند خودشان را به عنوان جریان سوم مطرح کنند. مثلا آقای احمدی‌نژاد اصرار زیادی دارد که خود را به عنوان جریان سوم مطرح کند. برخی از اصولگرایان که ناامید و سرخورده از جریان اصولگرا هستند و می‌بینند که اصلاح‌طلبان هم با بحران مواجه شدند، می‌خواهند خودشان را به عنوان جریان سوم مطرح کنند.

زمانی آقای قالیباف صحبت از نئواصولگرایی می‌کرد، زمانی هم آقای احمدی‌نژاد می‌خواست خودش را به عنوان خط سوم مطرح کند. اینها هم متوجه شده‌اند که مردم چقدر از جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا ناامید و سرخورده شده‌اند. می‌خواهند به نحوی سرشیر نارضایتی مردم را برای خودشان جمع‌ کنند و بگویند که ما نه اصولگرا هستیم و نه اصلاح‌طلب. در واقع قصد دارند از این بغض و کینه‌ای که مردم علیه هر دو جریان دارند بهره‌برداری کنند و آن را تبدیل به حمایت از خود کنند. ولی من هیچ شانسی برای این افراد نمی‌بینم نه برای آقای قالیباف و نه برای آقای احمدی‌نژاد و نه برای هیچ شخصیت دیگری که می‌خواهد خود را به عنوان جریان سوم مطرح کند. جریان سومی نداریم فقط و فقط یک جریان می‌تواند ناجی سیاسی ایران از این وضعیت باشد. آن هم جریانی است که دغدغه‌اش برای آزادی و دموکراسی و هدفش ایجاد و تقویت نهادهای دموکراتیک نظام فعلی باشد.

دانشجویان، کارگران ومعلمان، تک‌ستاره‌هایی هستند که نمی‌توانند جای احزاب و تشکل‌های سازمان‌یافته سیاسی را بگیرند

* درباره کارگران، معلمان و... صحبت کردید من این‌طور برداشت کردم که اگر رقیبی برای جریان اصلاحات متصور باشد نهادهای مدنی یا گروه‌های مردمی هستند که...

بله، این افراد به صورت پراکنده هستند.

* البته پراکنده‌هایی که تعدادشان به نظر زیاد می‌آید.

زیاد است، ولی مثلا معلمان چطور در انتخابات شرکت کنند؟ یا مثلا دانشجویان؟ و یا در مورد سایر فعالان دیگری که یقینا محبوبیت اجتماعی زیادی دارند؟ این افراد چطور می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند و لیست نامزد در تهران، رشت، اصفهان بدهند. بنابراین اینها تک‌ستاره‌هایی هستند که خیلی نمی‌توانند جای احزاب و تشکل‌های سازمان‌یافته سیاسی را بگیرند.

* اما می‌توانند منفعل شوند که این اتفاق خیلی خطرناک است؟

بله، به عنوان مثال اگر به فرض محال‌تر شورای نگهبان این افراد را تایید کند، یقینا به طرز وحشتناکی اینها رای می‌آورند. معلمان در تهران، رشت، شیراز و اصفهان رای می‌آورند. منتها تعداد این افراد انگشت‌شمار است و از سازماند‌هی سیاسی لازم برخوردار نیستند.

جامعه مدنی معترض دیگر به افرادی که رهبری اصلاحات و یا صادق زیباکلام بگوید، رای نمی‌دهند

* البته منظور من بدنه اجتماعی است که از نهادهای مدنی هر کدام حمایت می‌کند و اگر منفعل شود خطرناک است...

فعلا این افراد بنا ندارند در انتخابات شرکت کنند. هرگاه چهره‌ها و شخصیت‌هایی که مورد تاییدشان باشند بتوانند در انتخابات شرکت کنند، بله این افراد در انتخابات شرکت خواهند کرد، اما اینها دیگر حاضر نیستند به افرادی که رهبری اصلاحات و یا صادق زیباکلام بگوید، رای بدهند. این همه حرفی است که می‌خواستم بگویم.

لیست حداقلی اصلاح‌طلبان تایید نشود، نباید در انتخابات شرکت کنند

* شما در مورد دموکراسی‌خواهی صحبت می‌کنید که باید به مرور زمان جا بیفتد. بعضی از اصلاح‌طلبان می‌گویند ما به هر قیمتی در انتخابات سال 98 نباید شرکت کنیم. این را قبول دارید؟

بله. من قبول دارم و معتقدم اولین کاری که اصلاح‌طلبان باید انجام دهند این است که یک خواسته حداقلی را شامل چهره‌ها و شخصیت‌هایی که می‌خواهند در تهران، رشت، مشهد، شیراز و در مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها و حوزه‌های انتخابی مقابل شورای نگهبان بگذارند. اگر شورای نگهبان اجازه نداد این حداقل در انتخابات شرکت کنند، اصلاح‌طلبان هم باید بگویند ما هم در انتخابات شرکت نمی‌کنیم.

اصلاح‌طلبان به عکس 96 و 94 نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنند

* فکر می‌‌کنید این راه چاره بازگشت بدنه اجتماعی برای اصلاح‌طلبان است؟ به هر حال خروج‌شان از قدرت را استارت می‌زند...

نه. این شروع آن است و اصلاح‌طلبان به عکس 96 و به عکس 94، نباید به هر قیمتی حاضر شوند در انتخابات شرکت کنند. یک حداقلی را باید بگذارند و اگر نظام حاضر نشد این حداقل را برآورده کند اصلاح‌طلبان نباید برای شرکت در انتخابات اصراری داشته باشند.

* این به معنای خروج آنها از حاکمیت برداشت نمی‌شود؟

نه. به هیچ‌وجه از حاکمیت خروج نکردند. چون اصلاح‌طلبان کاره‌ای نیستند که بگوییم از حاکمیت خروج کردند.

قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی ابلاغ شد



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , حسن روحانی حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهور، یک قانون مصوب مجلس شورای اسلامی را برای اجرا به وزارتخانه های صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصادی و دارایی و سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ کرد.

به گزارش ایسنا، بر این اساس، در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور «قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی» را جهت اجرا به وزارتخانه های صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصاد و دارایی و سازمان برنامه و بودجه ابلاغ کرد.

نماینده رشت: چه اشکالی دارد در مسائل هسته‌ای و غیر هسته‌ای نظر مردم را جویا شویم؟



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,غلامعلی جعفرزاده الان خود ما نمی‌دانیم در مسائل هسته‌ای،غیر هسته ای، ارتباط با آمریکا یا جنگ با این کشور نظر عامه مردم چیست؟

غلامعلی جعفرزاده در مورد پیشنهاد رییس جمهور برگزاری رفراندوم در کشور برای مسائل مختلف گفت: معتقدم باید از همه ظرفیت‌های قانون اساسی استفاده شود از جمله ظرفیت‌های خوب قانون اساسی این است که وقتی مباحثی به صورت گسترده در جامعه مطرح می شود به جای رفتارهای غیور مابانه به آراء عمومی مراجعه کنیم .

نماینده مردم رشت در مجلس در گفت‌وگو با عصرایران ادامه داد: الان ما نمی‌دانیم در مسائل هسته‌ای،غیر هسته ای، ارتباط با آمریکا یا جنگ با این کشور نظر عامه مردم چیست؟ مگر ما نمایندگان این مردم نیستیم؟ چه مکانیزمی داریم که نظر مردم را در مسائل مختلف بدانیم؟ یکبار نمایندگی می‌گیریم و تا آخرهم فکر می کنیم هرچه می گوییم عین نمایندگی است.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات تصریح کرد: خیلی خوب بود که از همه ظرفیت های قانون اساسی استفاده می شود و آراء مردم اخذ می شد. چه ایرادی دارد در مسائلی همچون مذاکره و یا جنگ با آمریکا و ماندن در برجام یا پاره کردن و آتش زدن آن نظر مردم را جویا شویم و همه آنها را به رای بگذاریم،آیا این که نظر مردم را بدانیم چیز بدی است.

این نماینده مجلس افزود: اینکه به آراء مردم مراجعه نمی شود به این دلیل است که از چیزهای دیگری می ترسیم،شاید فکر می کنند آراء مردم می تواند چیز دیگری باشد که به صلاح نیست .

وزیر دفاع : ادعای آمادگی ‌آمریکایی‌ها برای مذاکره بدون پیش‌شرط با ایران، دروغین و حیله‌گرانه است



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,وزیر دفاع وزیر دفاع با بیان اینکه دشمنان ایران اسلامی به ویژه شیطان بزرگ آمریکا و صهیونیست‌ها از هر حادثه‌ای در منطقه مانند انفجار چند نفت‌کش در بندر فجیره در امارات متحده عربی به دنبال اتهام زنی و فضاسازی سیاسی بر علیه کشورمان هستند، گفت: نخستین منفعت ناامنی و بی ثباتی در منطقه ‌به رژیم صهیونیستی و سپس به آمریکایی‌ها می‌رسد.

به گزارش ایسنا به نقل از وزارت دفاع، امیر سرتیپ حاتمی در نشست راهبردی وزارت دفاع که با حضور مدیران ارشد برگزار شد با تبریک عید سعید فطر، این عید ‌را عید پاکی، بندگی، آزادی ‌و رهایی از عذاب الهی دانست و اظهار کرد: انسان در این ماه تقرب ویژه‌ای در پیشگاه خداوند متعال احساس می‌کند و با دعا، نیایش و تضرع‌بیشتر به خدا مانوس می شود و خداوند هم درهای لطف و رحمت واسعه اش را بر روی بنده گان خود گشوده و مقدمات آمرزش و مغفرت مومنان را فراهم می سازد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به 14 خرداد ایام جانسوز ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: 30 سال از رحلت، فراق و وداع تاریخی، باشکوه و بی‌نظیر ملت ایران با ‌امام خمینی (ره) می‌گذرد؛ روزهایی که ‌یادآور ‌حزن و اندوه فقدان بزرگ مرد الهی و مبارزی بود که توانست اسلام را از مهجوریت و انزوا خارج ساخته و روح تازه ای به کالبد آن بدمد.

امیر سرتیپ حاتمی با بیان اینکه امام خمینی ( ره ) با تکیه بر قدرت لایزال الهی طومار ننگین 2500 ساله شاهنشاهی را برای همیشه درهم پیچید، تصریح کرد: امام عظیم الشان‌(ره) با نهضت حماسه‌ساز خود در قرن معاصر و پی‌ریزی حکومتی‌مبتنی بر آموزه‌های قرآن و عترت و معرفی نظام مردم‌سالاری دینی مبتنی بر ولایت فقیه ،‌ قرن جدید را به عنوان قرن طلوع مجدد خورشید اسلام ناب و شکوفایی تمدن اسلامی و مبداء سقوط جاهلیت مدرن و قدرت‌های فرعونی نوین معرفی کرد.

امیر سرتیپ حاتمی تلاش برای براندازی ، کودتا، تجزیه، ترور، تهاجم نظامی، جاسوسی ، نفوذ ، استحاله و... ... را از مهم‌ترین توطئه‌های نظام استکبار علیه انقلاب اسلامی طی 40 سال گذشته عنوان کرد و گفت: در هر دوره ای از حیات پر برکت و نورانی انقلاب اسلامی، دشمنان ایران اسلامی به ویژه آمریکایی‌هایی ها متناسب با اقتضائات زمانی برای تضعیف و براندازی جمهوری اسلامی از حوزه‌های امنیتی، نظامی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی بهره برده ووارد شده‌اند.

وزیر دفاع با طرح این سئوال که اصلی‌ترین علت دشمنی غرب و نظام سلطه با ایران بعد از گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی چیست؟ خاطرنشان کرد: مخالفت و دشمنی نظام سلطه با ایران را می‌بایست در نوع نظام سیاسی ایران یعنی"جمهوری اسلامی ایران" و مزیت برتر آن یعنی " نفی سلطه" و " عدم وابستگی" به قدرت ها دانست و طرحمسائلی چون پرونده هسته‌ای، حقوق بشر، توان موشکی ، حضور منطقه ای و امثالهم تنها بهانه‌ای برای دشمنی با ایران بوده وعلت اصلی ‌تمامی دشمنی ها و کینه توزی ها ،‌ارائه مدل جدید حکومت‌ مردم سالاریدینی توسط معمار کبیر انقلاب اسلامی به جهان بود که ‌موجب بیداری و حیات مجدد اسلام ناب و افول قدرت های شرق و غرب شد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان ناگفته‌هایی از حمله گروههای تروریستی و جنایتکاری چونداعش به سوریه و عراق پرداخت و ‌اظهار داشت‌: دشمنان ، داعش را برای مقابله با تفکر منبعث از اندیشه امام راحل ( ره ) و اسلام حقیقیو نهایتا تهدیدی بر استقلال و امنیت جمهوری اسلامی راه‌اندازی کرده بودند، اما ‌با لطف الهی و ‌تدابیر حکیمانه فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنه ای ( مد ظله العالی ) ، ‌همت و ایستادگی نیروهای مردمی و محور مقاومت در این دو کشور و همکاری مستشاری جمهوری اسلامی ایران این شجره خبیثه و ملعونه نابود شد.

امیر سرتیپ حاتمی با بیان اینکه غربی‌ها به ویژه آمریکا ئیها و حامیان منطقه ای داعش هرگز گمان نمی‌کردند با این حجم از حمایت و پشتیبانی مادی و معنویاین جنایتکاران تروریست به این راحتی مضمحل و متلاشی شوند، تصریح کرد: آمریکایی‌ها در ظاهر بارها اعلام کرده بودند 30 تا 40 سال طول می‌کشد تا بتوانیم ‌تروریست را ‌از بین ببریم، اما در صحنه عمل شاهد بودیم که در رفتاری منافقانه و بی شرمانه ، بیشترین حمایت ها را از گروههای تروریستی تکفیری با تامین بودجه وتسلیحات مود نیاز آنها بعمل می آورند.

وی با بیان اینکه آمریکا و حامیانش با راه‌اندازی داعش ‌به دنبال تشکیل غده سرطانی دیگری چون رژیم جنایتکار صهیونیستی دیگری در دل کشوری‌ مسلمان بودند، تاکید کرد: ‌برچیده شدن بساط داعش معجزه و لطف خداوند سبحان بود و این پیام را به دنیا اعلام کرد که پشتیبانان واقعی تروریسم و داعش نمی‌توانند با دروغ و فریب برای ناامنی منطقه نقشه بکشند و هر طرح و دسیسه ای با نقش آفرینی و حضور ایران محکوم به شکست است .

امیر سرتیپ حاتمی با بیان اینکه دشمنان ایران اسلامی به ویژه شیطان بزرگ آمریکا و صهیونیست‌ها از هر حادثه‌ای در منطقه مانندانفجار چند نفت کش بندر فجیره در امارات متحده عربی به دنبال اتهام زنی و فضا سازی سیاسی بر علیه کشورمان هستند، خاطرنشان کرد: ‌نخستین منفعت ناامنی ، بی ثباتی و آشوب اینچنینی در منطقه ‌به رژیم صهیونیستی و سپس به آمریکایی‌ها می‌رسد چرا که با این رفتار به دنبال ایران‌هراسی و به تاراج بردن و نابود ساختن منابع سرشار این کشورها و متشنج نشان دادن وضعیت منطقه و به فراموشی سپردن مسئله اصلی جهان اسلام یعنی قدس شریف هستند.

‌وزیر دفاع با بیان اینکه در جریان ‌توطئه گروه‌ تروریستی ‌داعش در سوریه و عراق نیز رژیم صهیونیستیحمایت‌های همه‌جانبه‌ای از این گروه‌ برای تحقق اهداف شوم و پلیدش داشت، خاطر نشان ساخت : یکی از منافع دشمنان در ایجاد آشوب و نا امنی در منطقه را علاوه بر ایران‌هراسی ، فروش میلیاردها دلارتسلیحات و جنگ افزار کارخانجات ورشکسته خود به برخی کشورهای منطقه و چپاول ثروت مردم منطقه عنوان کرد و ادامه داد: از طرفی با افزایش قیمت نفت، سود هنگفتی به جیب کارتل‌های نفتی شرکت‌های بزرگ آمریکایی_صهیونیستی ریخته می‌شود و از این حیث آمریکا خواهد توانست در یک رقابت و جنگ اقتصادی غیرمستقیم با چین و سایر رقبا و حتی اروپا آنها را تحت فشار قرار داده و متضرر ساخته ‌و صحنه معادلات بین المللی را در جنگ اقتصادیبه نفع خود تغییر دهد.

وزیر دفاع به ادعای آمادگی ‌آمریکایی‌ها برای مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی ایران بدون پیش‌شرط واکنش نشان داد و اضافه کرد: این نوع اظهارات مقامات کاخ سفید ‌دروغین،عوام‌فریبانه و بسیار حیله گرانه است چرا که تاکنون نیز دهها شرط و پیش شرط را یک جانبه و غیر قانونی بر علیه کشورمان به مرحله اجرا گذاشته و هر آنچه که در حوزه جنگ اقتصادی ، افزایش تحریم‌ها و تشدید فشارها ی سیاسی متصور بوده انجام داده‌اند و از هیچ تلاشی برای دشمنی و کینه توزی و ضربه زدن به جمهوری اسلامی فروگذار نکرده اند.

وزیر دفاع‌جلوگیری از فروش نفت ایران، ممانعت از تعاملات بانکی بین‌المللی، تحریم اشخاص و شرکت‌های جمهوری اسلامی در مراودات بین الملل ، اعمال تحریم ها در حوزه طلا و فلزات گرانبها ، مس ، روی و آلومنیوم ، هواپیمایی و تروریست خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و... را از اقدامات خبیثانه آمریکا علیه ملت و دولت ایران دانست و گفت: همان گونه که مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) بارها در تبیین سیاست های راهبردی نظام بیان فرمودند "«سازش» با دشمنی که با تمام توان جنگ اقتصادی را به ملت ایران تحمیل کرده هزینه‌ای به‌مراتب بیشتر و دردناک‌تر از «ایستادگی» در مقابل زورگویی‌ها ی او داشته و دارد"؛لذا با قدرت به مسیر حق‌طلبی و مقاومت خود ادامه خواهیم داد و توطئه‌ها و خباثت‌های دشمنان در راه پیشرفت ایران اسلامی خللی ایجاد نخواهد کرد.

امیر سرتیپ حاتمی توانمندی نظامی و دفاعی کشور رایکی از مهم‏ترین محورهای راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تهدیدات دانست و تصریح کرد: ‌در این شرایط پیچیده‌، وزارت دفاع به عنوان متولی پشتیبانی و حمایت از نیروهای مسلح به دنبال ارتقاء قدرت بازدارندگی دفاعی کشور و مقابله با قدرت‌نمایی آمریکایی‌ها در منطقه است و تا کنون توانسته ایم به لطف حق و همت و مجاهدت فرزندان عزیز امام به قدرت تهاجمی و دفاعی واقعی دست پیدا کنیم و بازدارندگی امروز حاصل همین قدرت است. ‌

وی با اشاره به حضور ناوها و جنگنده‌های آمریکایی در سطح منطقه تاکید کرد: ‌قدرت بالای دفاعی و تهاجمی جمهوری اسلامی جرات هرگونه تعدی و ‌تعرض نظامی را از دشمن گرفته و آنها از هرگونه جنگ و درگیری احتمالی با ایران در هراس اند.

وزیر دفاع با بیان اینکه دشمن امروز با جنگ اقتصادی و فشار بر آحاد مردم ‌، مقاومت، صبر و تحمل مردم ایران اسلامی هدف و نشانه گرفته است، خاطرنشان کرد: راه مقابله با این جنگ‌ حفظ و ارتقاء وحدت و انسجام داخلی و حمایت از"رونق تولید" و "کالای ایرانی "و تکیه بر "توانمندی‌ها" و" ظرفیت‌های داخلی" و "چشم ندوختن به بیگانگان" است و بحمداله مفتخریم که با هدایت های امام خامنه ای ( مد ظله العالی ) و حمایت های بی دریغ دولت خدمتگزار و شخص رئیس جمهور محترم وزارت دفاع تمام تلاش خود را برای خود کفایی کامل و قطع هر گونه وابستگی و پشتیبانی همه جانبه از نیروهای مسلح مقتدر کشورمان معطوف کرده‌ است .

موسوی: تنها یک هفته صبر برای اثبات پوچ بودن ادعای ترامپ برای مذاکره نیاز بود



 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به تحریم شرکت‌های پتروشیمی ایران گفت: تنها یک هفته صبر نیاز بود تا پوچ بودن ادعای رئیس‌جمهور آمریکا برای مذاکره با ایران ثابت شود.

به گزارش ایسنا، سیدعباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به اقدام تازه وزارت خزانه داری آمریکا در تحریم شرکت های پتروشیمی ایران، این اقدام رژیم آمریکا را شدیداً محکوم کرد و آنرا مصداق تروریسم اقتصادی و در ادامه خصومت های مستمر کاخ سفید علیه ملت ایران دانست.

موسوی اضافه کرد: تنها یک هفته صبر نیاز بود تا پوچ بودن ادعای رئیس‌جمهور آمریکا برای مذاکره با ایران ثابت شود. سیاست فشار حداکثری آمریکا یک سیاست شکست خورده است که بارها توسط روسای جمهور پیشین آن کشور امتحان شده بود. این مسیری اشتباه است و دولت آمریکا می‌تواند مطمئن باشد که به هیچ یک از اهداف تعیین شده برای این سیاست نخواهد رسید.

موسوی ادعاهای برخی مقامات آمریکایی برای مذاکره با ایران را فریبکارانه، غیرواقعی و صرفا برای جلب توجه افکار عمومی دانست و افزود: این اقدام ایالات متحده مغایر با اصول و قواعد اساسی روابط و حقوق بین‌الملل و نیز تعهدات بین المللی این رژیم بوده و موجبات مسئولیت بین‌المللی آنرا فراهم خواهد آورد.

سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین تاکید کرد: همه کشورها مسئولیت دارند تا در برابر نقض آشکار اصول بنیادین حقوق بین الملل واکنش نشان داده و اجازه ندهند دستاوردهای جامعه بین المللی در زمینه چندجانبه گرایی به واسطه اقدامات زورمدارانه و یکجانبه هیات حاکمه آمریکا بیش از پیش از بین برود.