«اصلاحطلبان باید به خوشحالیشان بابت نتیجه انتخابات هفتم اسفند 94 پایان بدهند و شرایط را طوری مدیریت کنند تا بتوانند تا در پایان سال جاری و موعد برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، مردم را از پشیمانی بهدلیل رایهایی که دادند، دور کنند. واقعیت این است همان مردمی که بعد از اعلام نتیجه انتخابات مجلسدهم سرمست و خوشحال بودند، این روزها ناراضی و البته نگراناند.»
مهندس مصطفی هاشمیطبا با طرح اظهارات بالا، بر این باور است که با وجود اینکه باید مجلس را در راس امور دید، لازم است تا سازوکاری برای پاسخگویی نمایندگان در نظر گرفته شود.
گفتوگوی «همدلی» با کاندیدای انتخابات دوازدهمیندوره ریاستجمهوری در زیر میآید:
جایی خواندم، اینطور گفته بودید که لازم است نمایندگان مجلس هم در موقع بروز خطا یا اشتباه باید استیضاح شوند.
خب! وقتی مجلسی که وزیر و حتی رئیسجمهور را استیضاح میکند، چرا نباید خودش به جایی پاسخگو باشد. بهعنوان مجلسیها قانون بودجه را بهشکلی تصویب کردهاند که حتی رئیسشان به ایرادهای آن قانون اذعان دارد. خب! در چنین شرایطی این سوال پیش میآید که آیا لازم نیست نمایندگان هم در قبال تصمیمهای اشتباهی که میگیرند، پاسخگو باشند؟
این موضوع اقتدار و صلابت مجلس و مجلسنشینان را زیر سوال نمیبرد؟ به هرحال اقتدار لازمه نظارت است.
نه. ما رهبری را هم در راس کل نظام داریم و قرار نیست که کسی نتواند به ایشان نقدی را وارد کند. حرف من این است، اگر قرار بر اصرار به استیضاح باشد، خودِ مجلس هم باید استیضاح شود. در کلهمه حرف من این است که نه مجلسیها و نه هر کس دیگری که مسئولیت دارد، نباید خودش را از جواب دادن بهنهادهای رسمی و افکار عمومی مبرا بداند. بههمین دلیل لازم است که در قانون بازنگری شود.
بهعنوان مثال، مجلسنشینان در شرایطی از دولت ایراد میگیرند که در تصویب قانون بودجه دچار اشتباه شدهاند، اما اشتباه-های خود را نمیبینند و از دولتیها ایراد میگیرند. انگارنهانگار که سیستم اجرایی امور را بر اساس قانونِ مصوب مجلس به-پیش میبرد. بهعنوان مثال طبق قانون بودجه، دولت باید حدود 340هزار میلیاردتومان بههزینههای جاری اختصاص بدهد. سوال این است، دولت این منبع مالی را از کجا تامین کند؟ از فروش ارز و اخذ گمرکیها یا...؟ خب! در چنین شرایطی معلوم است که دولت بهمشکل بر میخورد و بههمین دلیل باید ایرادهای قانونهای مصوب گرفته شوند. البته طرح این اظهارنظرها بهمعنی دفاع همهجانبه از دولت نیست.
مجلس دهم در انجام رسالت نظارتی چقدر موفق عمل کرده است؟
این مجلس هم بهمانند 9 دوره پیش هم سیاستهایی اصولی داشته و هم تصمیمهای هزینهسازی گرفته است. بهنظر من باید به 290نمایندهای که در صحن هستند، این طور گفت که وظیفه نمایندگی فقط به استیضاح این وزیر و آن وزیر خلاصه نمی-شود و باید بدانند که ضعف یا ایراد هر وزارتخانهای ناشی از علل متعدد است. بهعنوان مثال نوسانات اخیر ارز، هم میتواند به بانک مرکزی ربط داشته باشد و هم بهوزارتخانههای اقتصادی دولت. بههمین دلیل مجلسیها باید برای بررسی شرایط و مشکلات نگاهی همهِبُعدی داشته باشند تا از این طریق راهحلهای متناسب با مشکلها برای عبور از بحران پیشبینی شود.
میتوان گفت، ترویج فضای معاملهگیری خسارتهای غیرقابل جبرانی را در پی دارد؟
در ادواری که من با مسئولیتهای مختلف در دولت بودم، همیشه نمایندهها توقعهایی را مطرح میکردند تا از اینطریق بتوانند مردم حوزه انتخابیه خود را راضی کنند تا بلکه به رایآوری در انتخابات بعدی اطمینان داشته باشند. بهنظر من شورای نگهبان بهجای حساسیت نشان دادن به المانهایی که مهم نیستند، در تعیین صلاحیتها باید افرادی را تایید کنند که سلامتشان برای مردم شهر و دیارشان به اثبات رسیده باشد. نمایندگیِ مجلس جایگاهی نیست که بتوان بهراحتی در اختیار کسی گذاشت و با سرنوشت یک ملت به راحتی بازی کرد.
انتخاب نمایندگان با رای بالا چقدر میتواند در نوع عملکرد آنها تاثیرگذار باشد؟
عملا در روابط و فعالیتهای سیاسی، اینکه مشارکت مردم در چه حدی بوده است، فراموش شده و از اهمیت میافتد که این، قاعده مجلس دهم را هم شامل میشود. پس اینکه توقع داشته باشیم، مجلس دهم خودش را متعهد خالص بهرای مردم بداند، غلط است. همانطور که در این نزدیک به 30ماهی که از عمر این دوره میگذرد، بهکرات رفتار غلط و حتی خرابکارانه مشاهده شده است و گویی نباید از مجلسنشینان در هر دورهای که باشند، انتظار رفتاری معقول داشت.
استیضاحهایی که معمولا بهسرانجام نمیرسند، پهنکردن طومار در صحن، اظهارنظرهایی که نابخردیشان برای همه مسلم است، دادوبیداد و حتی اتهام و فحش و.... باعث میشود تا در کمال تاسف بهاین نتیجه برسیم که سیستم غلط انتخابات و تعیین کاندیداها، سطح یکی از مهمترین نهادهای نظام را روزبهروز بیشتر کاهش داده است که چنین حالتی، در بحرانهایی که این روزها بهوجود آمده و همه درگیرش هستیم، سهمی قابل توجه دارد. آن هم در شرایطی که دنیا با هدایت آمریکا و آمریکاییها کمرهمت بسته است تا ایران را تحتفشارهای عدیدهای قرار بدهد. آنوقت ما بهجای اینکه روزبهروز بیشتر به عقلگرایی روی بیاوریم، بهفضاهای احساسی دامن میزنیم و بهنوعی یاریرسان دشمنان قسمخورده در راستای بههمریختن نظم و آرامش میشویم. شانِ مجلس این نیست که نمایندگانش نسبت بهشرایط کشور بیاطلاع باشند و سازوکار پیگیری امور را بلد نباشند.
چرایی رواج رفتارهای افراطی را در چه چیزی میبینید؟
«از کوزه همان برون تراود که در اوست» وقتی نوع تعیینصلاحیتها با سیاسیکاری همراه میشود و نخبگان بهدلیل تضاد عقیده از حضور در انتخابات منع میشوند، طبیعی است که ناکارآمدها فرصت پوشیدن قبای نمایندگی را بهدست میآورند و مجلس، هم بهمجلسی ناکارآمد بدل میشود که میتوان بهکرات رفتارهایی دونِ شان مجلس را در آن مشاهده کرد.
بهشرایط اصلاحطلبان برسیم. اینکه آنها سهدوره حاشیهنشینی مطلق را تجربه کردند، دلیل خوبی است تا صرفِ داشتن 105 کرسی را برای خود موفقیت بدانند؟
ببینید! بهنظر من اصلاحطلبان باید بهخوشحالیشان بابت نتیجه انتخابات هفتم اسفند 94 پایان بدهند و شرایط را طوری مدیریت کنند تا بتوانند تا پایان سال جاری و موعد برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، مردم را از پشیمانی بهدلیل رایهایی که دادند، دور کنند. واقعیت، این است همان مردمی که بعد از اعلام نتیجه انتخابات مجلسدهم سرمست و خوشحال بودند، این روزها ناراضی و البته نگراناند. ناراضی از عملکرد پارلمان و نگران از آینده پرمشکلی که انتظارشان را میکشد. بهنظر من اصلاحطلبان باید همفکری کنند تا در ادامه راهِ مجلس فعلی کارایی بیشتری داشته باشند. نکته معلوم این است که فراکسیون امید نه روش صحیحی برای تاثیرگذار بودن دارد و نه برنامهای برای ترمیم فضای فعلی ارائه میدهد. متاسفانه امیدیهای مجلس دهم منفعل هستند و حتی گاهی دیده شده است که با همدیگر هم ارتباط خوبی ندارند.
این شرایط موجب میشود مردم نسبت به تکرار رایهای سالهای اخیر خود تردید داشته باشند؟
بههر حال شرایط با سالهای گذشته فرق کرده و این کار را برای تکرار موفقیتهای جریان اصلاحات دشوار کرده است. چون این طور نیست که مردم «تحتِ هر شرایطی» بهیک گروه سیاسی اعتماد کنند و به آنها رای بدهند.
هنوز هم میتوانند روی «تکرار» سیدمحمدخاتمی حساب کنند؟
معلوم نیست، ایشان دوباره شخصا حاضر بهتایید گروه یا افرادی میشوند یا نه. وضعیت بهقدری بد شده است که حتی امکان دارد آقای خاتمی هم بهفکر تغییر در رویکرد خودشان بیفتد.
آقای عارف بهعنوان لیدر فراکسیون امید، سوالها و ابهامهای زیادی را حول خودش میبیند. باتوجه به همکاریهایی که با ایشان در قالب دولت داشتید، عملکرد ایشان پس از ورود بهمجلس را چطور ارزیابی میکنید؟
همه میدانند آقای عارف یکچهره برجسته سیاسی اما بهدور از هیجانها است. ایشان شخصیتی علمی-دانشگاهی است و حتی اگر رئیس مجلس هم میشد، بازهم با همین روش فعلی که به آن اصرار دارد، رفتار میکرد. بهنظر من فراکسیون امید مشکلاش این است که مدیریت واحد و قویای ندارد که همین موجب تضییع رای مردم میشود.
برای سوال پایانی؛ مجلس دهم کارآمد است یا...؟
من از روزهای تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری تا به امروز بارها و بارها عنوان کردهام، برزگترین مشکل ایران از بین رفتن «سرزمین» است، بهطوریکه منابع آبی و خاکیمان رو به انقراض است. پس قاعدتاً بهنمایندگانی که بهاین مساله مهم ورود نکردهاند و برایشان مهم نیست منابع طبیعی کشور در حال نابودی است، نمیتوانم نمره خوبی بدهم. البته در برنامه ششم -توسعه از صدها ماده، یکیدو ماده را بهاین موضوع اختصاص دادند که آنها هم مغفول ماندند. این در حالی است که تکتک مجلسیها در شهرها و روستاهای خودشان این مشکل را بهطور ملموسی حس میکنند.
همدلی/سارا سردار