به گزارش خبرآنلاین، مهناز افشار نسبت به انتشار یک گفتوگوی جعلی که در آن اعتراف میکند برای حمایت از مسائل زنان از برخی افراد و جریانها پول گرفته است، واکنش نشان داد. او در متنی با تیتر «امروز از آن روزهایی است که بقول قدیمیا از در و دیوار برات میبارد» تاکید کرد که حق شکایت از کانالهای منتشر کننده این اخبار زرد را برای خود محفوظ میدارد.
او در کانال تلگرامیاش نوشته است: «تازه از یادداشتم به بهانه آزادی زکا و پاسخ به ادعای صبا آذرپیک فراغت حاصل کرده بودم که خبر رسید در«بولتن ویژه خبری» و «آنتی نفوذ قم» و نیز«شبکه ایران زنان» البته با هشتگ خیانت!، که ناسلامتی یک زمانی خود ما هم از دستاندرکارهای آن شبکه در ائتلاف اسلامی زنان بودیم! گفتوگوی مهناز افشار با یکی از حامیانش! درج شده که ساختگی و جعلی بودن از سر و روی آن میبارد و یکی از محورهای آن اشاره به این موضوع دارد: «اینکه من از اصلاحطلبان پول گرفتم که توییت بزنم یا در صفحات چیزی برای آنها بنویسم دروغ است و من فقط برای حمایت از مسایل زنان چند بار از خانم مولاوردی پول گرفتم که مبالغ آن زیر یک میلیارد تومان است!»
اولا- طبق اصل حقوقی«البینه علی المدعی»، از ارائه هر گونه مدرک و سند که دال بر پرداخت حتی یک ریال باشد و انتشار آن در فضای مجازی بشدت استقبال میکنیم.
ثانیا- به احتمال قریب به یقین این ادعا برای خنثی کردن خبر مربوط به لو رفتن فهرست دریافتیهای توییتهای ۴۰هزار تومانی علیه دولت و چهرههای مردمی طراحی شده که مصداق بارز «از قیاسش خنده آمد خلق را» محسوب میشود.
نه مهناز افشار به این پولها نیاز دارد و نه مولاوردی به این توییتها!
ثالثا- حق شکایت و پیگرد قضایی از کانالهای زرد و کانالهای بازنشر دهنده ادعاهای سراسر کذبشان برای طرفین ماجرا البته محفوظ است.»
سریال «بدون شرح» این شبها روی آنتن شبکه آیفیلم است و محمود بصیری قش آقا منوچهر را بازی میکرد. مدتهاست که در هیچ فیلم، سریال و تله فیلم و حتی برنامههای زنده و تولیدی تلویزیونی هم دیده نمیشود. البته بازپخش سریالهای پرمخاطب او علاوه بر «بدون شرح»، «آرایشگاه زیبا»، «هتل» و فیلمهایی سینمایی چون «مادر»، «دستفروش»، «زرد قناری» و «مهریه بیبی» کمی از دلتنگیهایمان را کاهش میدهد.
اما اینکه کاراکتر کَرَم زبر و زرنگ «هتل» یا منوچهر تیز و بز «بدون شرح» حال کجاست و چه میکند سوال بسیاری است. حتی کسانی که ترجیح میدهند به جای پرس و جو و واگذاری نقشهای مناسب و درخور شأن به چنین هنرمندان کاربلد و پیشکسوتی چون محمود بصیری، استوری و پست اینستاگرامی منتشر کنند یا هرازگاهی چند نقش کوتاه و بدون خاصیت پیشنهاد کنند.
البته خوبهای دیگر سینما و تلویزیون همچون فتحعلی اویسی هم بیکار شده است. یا کار جدیدی از مرضیه برومند نمیبینیم. بازیگران و یا کارگردانانی که در جغرافیایشان چیزی به نام پسرعمو و پسرخاله نمیشناسند و در دامنه اندیشههایشان فقط هنر حرف اول را میزند. اتفاقاً وقتی با این پیشکسوتان همچون فتحعلی اویسی هم در تلویزیون هم صحبت میشد همین نکته را میگفتند که نقش ماندگار اهمیت دارد که بازیگر از خودش به جا میگذارد. نقش یا کاراکتری که هیچوقت از یاد مردم نمیرود؛ شاید هیچگاه نقش محمود بصیری در «مهریه بیبی» یا «هتل»، «گل پامچال» و یا «هزاردستان» و «آرایشگاه زیبا» از خاطر کسی نرود.
یا فتحعلی اویسی که در آثار فیلمسازان مطرحی همچون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، علی حاتمی و مسعود کیمیایی به ایفای نقش پرداخته و البته علیرغم بازیگری و کارگردانی در عرصه خوانندگی وارد شده و آهنگ «میزند باران به شیشه» او بارها از تلویزیون پخش شده است. با تمام این تفاسیر در حال حاضر خبری از فعالیتهای تازه این هنرمند در دسترس نبوده و آخرین فعالیت او به بازی در مجموعه «معمای شاه» مربوط میشود که سال 95 روی آنتن تلویزیون رفت. امیدواریم هرچه زودتر او را در قاب تلویزیون یا روی پرده نقرهای ببینیم و از تجارب امثال او به عنوان پیشکسوتان عرصه هنر و هنرمندی بهره لازم برده شود.
محمود بصیری در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری تسنیم مبنی بر ماجرای ممنوعالکاری و کمکاری در دنیای بازیگری به این جمله بسنده کرد که: «از هرکسی جلوی کار من را گرفت تشکر میکنم و خدا را شاکرم من در این برنامهها و سریالها بازی نکردم. الان 14 سال است که در تلویزیون و سینما کاری نداشتهام. خدا را شکر میکنم آبرویم در تلویزیونی که 51 سال در آن به ایفای نقش پرداختم، نرفت و هر سریالی را بازی نکردم؛ چند کار هم پیشنهاد شد و من بازی نکردم.»
البته این بازیگر پیشکسوت در نمایش هادی مرزبان روی صحنه رفت. تئاتر بنگاه تئاترال در سنگلج و تالار شهرزاد که نویسنده آن علی نصیریان بود با استقبال بینظیر مخاطبین مواجه شد. در کنار محمود بصیری، ایرج راد، مجید مظفری، سعید امیرسلیمانی، رسول نجفیان، فرزانه کابلی و داود فتحعلی بیگی حضور داشتند.
این سوال مطرح میشود که چرا تهیهکنندگان امروز سراغ بازیگران کاربلد و پیشکسوتی که سالها اندوخته هنری غنی دارند نمیروند؟ امروز جای امثال محمود بصیری، فتحعلی اویسی، غلامحسین لطفی و خیلیهای دیگر در قاب تلویزیون و سینمای ما خالیست. قابی که آنها سالها برایش تلاش کردهاند و مردم با ایفای نقشهای موثر و هنرمندانهشان خاطره دارند.
بهار نیوز
در روزهایی که خبر قتل «میترا استاد» فضای مجازی را قبضه کرده بود و اخبار درست و نادرست یکی پس از دیگری دستبهدست میچرخید، «صادق پروین آشتیانی» کارگردان فیلم مستند واران بهواسطه همکاریاش با میترا استاد در گفتگو با روزنامه شهروند درباره شخصیت او در دوران بازیگری روایتهایی را بیان کرد.
به گزارش شهروند، حالا بعد از گذشت دو هفته از چاپ این مصاحبه، رسانه غیر رسمی آمدنیوز با دستکاری این روایت و چاشنی دروغ، پیامدهایی را رقم زده تا این کارگردان سینما را مجبور به شکایت کند. آمدنیوز که خودش را رسانهای اپوزیسیون میداند با نسبت دادن وجود روابط خصوصی میان میترا استاد با صادق پروین آشتیانی و مسعود دهنمکی باعث شد تا کاربران فضای مجازی به صفحه آشتیانی در اینستاگرام حمله کنند تا جایی که او ضمن بستن پیجش، از آنهایی که این شایعات را منتشر کردند به پلیس فتا شکایت کرد.
آقای آشتیانی! حاشیههای زیادی پیرامون انتشار مصاحبه اولی که داشتیم به وجود آمد. خودتان درباره اتفاقات چند روز گذشته بیشتر توضیح دهید.
چند روز پیش، از طرف چند نفر از دوستانم شنیدم که یکی از این رسانههای غیر رسمی (آمدنیوز) مطلبی را منتشر کرده است که بخشی از آن را از مصاحبه اول من با روزنامه شما که رسانهای کاملا رسمی است، برداشته بود. مطالبی که از این مصاحبه گرفته بود را به شکلی کاملا ناجوانمردانه تغییر داده بود و درواقع باید بگویم که اساس قضیه دروغ و تهمتی بود که نهتنها به من بلکه به چند نفر دیگر هم نسبت داده شد. نمیدانم چه تفکر یا رویکردی پشت این مسأله وجود دارد که این افراد و رسانههای آنها را واداشته تا ذیل تسویهحسابهای جناحی و سیاسی به تخریب بپردازند و دیگران را قربانی امیال و خواستههای پلید خود کنند.
آنچه نوشته بودند این بود که خانم استاد در چندسال گذشته در جریان فیلمهایی که نقش بازی کرده (فیلم من و فیلم اخراجیهای دهنمکی) با این افراد در ارتباط بوده؛ آن هم زمانی که او همسر داشته است؛ نخست اینکه میخواستم طی مصاحبه و برای تنویر افکار عمومی مشخص کنم و بگویم که متاسفانه بخشی از مردم گویی آمادهاند که یک مسأله دروغ را بدون اینکه به اصل ماجرا توجه داشته باشند، سریع قضاوت کنند و عکسالعمل نشان دهند؛ حتی کلی پیام عجیب هم برای من فرستاده بودند. من قصد دارم با سند و مدرک واقعیات را روشن کنم.
اصل ماجرا چه بود؟
من در سال ٩٢ با خانم استاد فیلمی را به اسم «واران» به پیشنهاد او کار کردم که خود او هم در این فیلم به ایفای نقش پرداخت.
شهریور ٩٢ بود که کار فیلمبرداری ما در کرمانشاه به اتمام رسید و روزی که من سکانس آخر را گرفتم، وسایلم را به همراه دیگر عوامل فیلم جمع کردم و به تهران برگشتم. درواقع آخرین باری بود که من خانم استاد را دیدم (یعنی از شهریور ٩٢ تا الان) و بعد از آن دیگر خبری از او نداشتم. البته در ارتباط با مبلغی که در فیلم به ایفای نقش پرداخته بود و ادعا میکرد، به من و تهیهکننده پیامک میداد و حالا اتفاقاتی افتاد که همان مبلغ پیشنهادی از طریق وکیل خودمان به او داده و تسویه شد. الان ما از او رضایت کامل داریم که نوشته من درواقع حق و حقوقی از این فیلم و از این اشخاص ندارم و مبالغ مدنظر خودم را دریافت کردم و البته خوشبختانه مدارکش را هم داریم.
اما در متن این خبر کذایی نوشته شده که تا سال ٩٥ با هم در ارتباط بودند. درواقع اگر من کار خلافی کرده باشم، الان باید محاکمه شوم. فارغ از همه این مسائل، دادسرا، نیروی انتظامی، آگاهی و دیگر عوامل امنیتی و اطلاعاتی میتوانستند با شگردهای مختلف حقیقت را روشن کنند.
ناراحتی من از مردمی است که بدون اطلاع از واقعی یا غیرواقعی بودن این اخبار به صورتی مستمر در شبکههای اجتماعی دست به انتشار آن میزنند که این مسأله واقعا ناراحتکننده و عذابآور است. مردم زمانی این شرایط را درک میکنند که تکتک آنها مورد قضاوت دروغ دیگران قرار گیرند. میخواهم به مردم بگویم زمانی که اطلاعی در مورد مسألهای ندارند، قضاوت نکنند.
در جایی به جایزهای اشاره کردهاید که خانم استاد سال ٩٦ بابت بازی در فیلمی دریافت کرده بودند، پیامکی به شما داده بودند از شمارهای که شما آن را نداشتید و درواقع شماره را تغییر داده بودند و این آخرین تماس یا ارتباط شما با خانم استاد بود و بعد از آن دیگر هیچ ارتباطی نداشتید و درواقع کات کردید، درست است؟
البته ازسال ٩٢ که به دلیل مشکل حقوقی سر آن فیلم داشتیم او را ندیدم، ولی الان همه مدارک و البته وکیل من هم حضور دارد که درواقع او در مورد آن ماجرای مالی که با ما داشتند مدتی به من و تهیهکننده پیام میدادند البته از طرف ما هیچ جوابی داده نمیشد.
درنهایت ما مجبور شدیم مبلغی را بابت بازی او یا مشاورههایی که در بحث تولید و لهجه داده بودند به او بدهیم و درنهایت با او تسویه کرده و رسید رضایت را هم گرفتیم. دیگر از آن زمان به بعد خبری از او نداشتیم. سال ٩٦ بود که خانم استاد دو پیامک دادند؛ یکی این بود که گفت: بابت اذیتهایی که من در حق شما مرتکب شدم، حلالم کنید و بعد پیامی با این مضمون فرستاد که من در فلان جشنواره جایزه گرفتم و این جایزه را مدیون راهنماییهای شما هستم و درواقع تشکر کرد. این آخرین پیامی بود که من از او داشتم و بعد از آنسال ٩٧ بود که خبر ازدواجش با آقای نجفی را و سال ٩٨ هم متاسفانه خبر فوت او را شنیدم. این مجموعه اتفاقاتی بود که گفتم و این رسانهها ناجوانمردانه آبروی دیگران را بردند و از همه مهمتر آبروی خانم استاد که دستش از دنیا کوتاه شده است.
بازتاب این شایعات و تهمتهایی که منتشر شده به زندگی شخصیتان هم لطمهای زده است؟
ما ایرانیها یک مسأله کذب و حاشیهساز را زود باور میکنیم، بدون اینکه تلاشی در راستای رسیدن به واقعیت اینکه مسأله چه بوده، کرده باشیم. کامنتهایی که من پای خبری که در رسانهای، چون آمدنیوز انتشار پیدا کرده خواندم، اغلب آنها فحش و ناسزا بود و چه اندازه تلخ است که مردم زود باور میکنند. طبیعتا تبعات بدی هم برای من داشت و مجبور شدم صفحهام را ببندم، چون مشکلات خانوادگی برای من به وجود آمد. البته بعد از این ماجرا از طریق وکیلم به دنبال کارهای حقوقی و قضائیام هستم.
وکیل من شکایتنامهای را نوشتهاند. با توجه به اینکه منبع انتشار دهنده این خبر خارج از کشور است، اما کار خودمان را انجام میدهیم و تا جایی که لازم باشد از هیچ تلاشی در محکومیت این افراد و رسانهها دریغ نمیکنیم. البته از طریق پلیس فتا هم به دنبال رسیدگی به حاشیهها و مسائلی هستیم که در فضای مجازی اتفاق افتاده است. کسانی که این اخبار را منتشر میکنند چه در اینستاگرام و چه در دیگر شبکههای اجتماعی آنها را هم پیگیری میکنیم. حتی آقای ده نمکی هم میتوانند شکایت کنند. درواقع ما دو نفر قربانی این فضای بد شدیم.
به گزارش ایلنا، سید عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) سهشنبه (بیست و یکم خرداد) با حضور در مجموعه تئاترشهر همراه با شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی به تماشای نمایش «کمیته نان» به کارگردانی لیلی عاج در تالار قشقایی دیدن کرد.
سیدعباس صالحی پس از پایان اجرای نمایش با کارگردان و بازیگران نمایش «کمیته نان» دیدار کرده و از آنها به جهت اجرای این اثر نمایشی در تالار قشقایی قدردانی کرد.
لیلی عاج نیز در پایان اجرای این اثر نمایشی ضمن قدردانی از حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار قشقایی گفت: آثار نمایشی که با مضامین کارگری روی صحنه میروند همواره نیازمند حمایت هستند و امروز حضور شما عزیزان نشان دهنده این نکته بود که این حمایتها صورت میگیرد و امیدوارم شرایط به گونهای هدایت شود که چنین پشتیبانیهایی استمرار پیدا کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قبل از آغاز اجرای نمایش در دیدار کوتاهی که از تئاتر شهر به عمل آورد با سعید اسدی مدیر مجموعه تئاتر شهر نیز دیدار کرده و در جریان تازهترین اقدامات وی و مدیریت ادارهکل هنرهای نمایشی پیرامون اتفاقات اخیر محیط پیرامونی تئاتر شهر که طی روزهای گذشته موجب بروز مشکلات و حاشیههایی شده بود، قرار گرفت.
صالحی پس از بازدید از عملیات بازسازی و بهسازی تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر با محمدعلی سلیمانی مدیر پروژه بازسازی پیرامون جزییات عملیات بازسازی به گفتگو پرداخته و از آنها خواست تا با تلاشهایی که توسط وی و همکارانش در حال انجام است، پروژه بازسازی و بهسازی ماشینری تالار اصلی در وقت مقرر به پایان برسد.
به گزارش ایسنا، فیلم سینمایی «دختر شیطان» به کارگردانی قربان محمدپور با جذب ۲۲ هزار مخاطب پس از یک هفته نمایش، در مجموع تهران و شهرستان ۲۷۴ میلیون تومان فروش داشته که از این مقدار ۱۶۴ میلیون ۵۰۰ هزار تومان حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است. این فیلم سینمایی تاکنون در ۸۹ سینما روی پرده رفته است.
فیلم «شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار که از هفته گذشته ۱۵ خردادماه روی پرده رفته ، در تهران یک میلیارد و ۶۴۳ میلیون تومان و در مجموع با جذب ۱۹۷ هزار مخاطب و نمایش در ۱۱۵ سینما، دو میلیارد و ۵۰۰ هزار تومان فروش داشته است.
«سرخپوست» نیما جاویدی در تهران و شهرستان دو میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان فروش کرده است که نیمی از این مقدار یعنی یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است. این اثر را تاکنون ۱۵۴ هزار نفر در ۹۹ سینما تماشا کردهاند.
فیلم سینمایی «ما همه با هم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی با جذب بیش از ۲۴۷ هزار مخاطب در مجموع پس از یک هفته نمایش نزدیک به سه میلیارد تومان(دو میلیارد و نهصد و هشتاد میلیون تومان) فروش داشته که به تفکیک یک میلیارد و ۷۹۰ میلیون از آن حاصل فروش در سینماهای تهران بوده است. این فیلم سینمایی در ۱۳۹ سینما در تهران و شهرستان نمایش داشته است.
فیلم «سامورایی در برلین» ساخته مهدی نادری که اکران آن از ۱۸ اردیبهشت ماه آغاز شده، در تهران دو میلیارد و چهارصد و هشت هزار تومان و در مجموع تا کنون با داشتن ۱۶۴ سینما و نزدیک به ۴۰۰ هزار مخاطب چهار میلیارد تومان فروش داشته است.
همچنین دیگر فیلمهایی که در جدول اکران ماه رمضان قرار داشتند و از ۱۸ اردیبهشت ماه روی پرده رفتند مانند «وکیل مدافع» سلمی بابائی و ونداد دوشن ۷۶ میلیون تومان، «تولدت مبارک» ساخته سمیه زارعی حدود ۳۸ میلیون تومان، «خانه دیگری» به کارگردانی بنوش صادقی نزدیک به ۷۹ میلیون تومان، «نبات» پگاه ارضی بیش از ۶۴۳ میلیون تومان، «به دنیا آمدن» ساخته محسن عبدالوهاب نزدیک به ۱۲۴ میلیون تومان فروش داشتهاند.
فیلم «تگزاس۲» به کارگردانی مسعود اطیابی نیز که از ۲۸ فروردینماه روی پرده رفته است و همچنان در برخی سینماها نمایش دارد، با جذب یک میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب، در مجموع نزدیک به ۱۶ میلیارد تومان فروش داشته است.
آمار و ارقام استفاده شده در این گزارش بر اساس اطلاعات موجود در سامانه فروش سینمای ایران تا امروز ( ۲۲خردادماه) نوشته و تهیه شده است.