به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی شبکه سه سیما، علی فروغی مدیر شبکه سه در حکمی ناصر کریمان را به عنوان مشاور عالی خود منصوب کرد.
فروغی در بخشی از این حکم ضمن بیان مأموریتهای گسترده شبکه سه و لزوم بهرهگیری از منابع سختافزاری و نرمافزاری برای تولیدات؛ آورده است: «این ضرورت ایجاب مینماید تا فردی باتجربه، مدبر و آشنا به مسائل رسانه، مسئولیت کمک فکری و اجرایی به مدیران محترم گروهها و برنامهسازان را برعهده بگیرد. از این رو انتظار دارم ضمن پیگیری جدی، برنامهریزی مناسبی را برای تحقق این موارد به عمل آورید».
فروغی همچنین در حکم جداگانهای، محمدرضا نجارزاده را به سمت مدیریت گروه اجتماعی شبکه سه منصوب کرد.
در بخشی از حکم فروغی به نجارزاده آمده است: «با توجه به ضرورت طی مراحل درمانی برادر عزیز و گرانقدر، مدیر مجرب و موفق گروه اجتماعی شبکه سه جناب آقای مهندس کریمان و نظر به تعهد، تخصص و تجربههای ارزشمند شما در امور رسانه، به سمت مدیر گروه اجتماعی شبکه سه سیما منصوب می شوید».
در بخش پایانی این حکم نیز آمده است: «از زحمات و تلاشهای مجدانه و موفق برادر عزیزم جناب آقای مهندس کریمان در زمان تصدی این مسئولیت که صفحات ماندگاری از موفقیتهای رسانهای را رقم زدند، صمیمانه قدردانی و تشکر می نمایم».
جعفر عبدالملکی هم که قبلاً قائممقام مدیر شبکه سه بود، امروز رئیس رسانه ملی به پیشنهاد معاون امور استانهای صداوسیما در حکمی، جعفر عبدالملکی را به عنوان مدیرکل صداوسیمای مرکز کردستان منصوب کرد.
به گزارش خبرآنلاین، پرستو گلستانی با انتشار متنی در اینستاگرام، درباره مردان نوشت: «کم کم دارم به این نتیجه میرسم که با هیچ آقایی نباید خندید، یا صمیمانه رفتار کرد، بس که این موجودات بیظرفیت، بی جنبه و نادان هستند. پیر و جوان هم نداره.»
او سپس در توضیح این پست خود اینطور نوشت: «البته همیشه و در همه موارد استثنا هست. اونایی که خوبن هیچ، به خودشون نگیرن، اما .... .»
به گزارش خبرآنلاین، یک ماه پس از جنجال حضور یک زن و شوهر در برنامه «هزار راه نرفته» که آن چه رو به دوربین تلویزیون گفتند، با عکسها و فیلمهای منتشر شده در اینستاگرامشان تفاوت داشت، اینک حضور یک زوج دیگر در برنامه «وقتشه» حاشیهساز شده است. این برنامه تلویزیونی که روی آنتن شبکه نسیم میرود، چند روز پیش شاهد حضور زوج مهمانی بود که محتوای صفحه اینستاگرام آنها هم دردسر ساز شده است.
در همین رابطه، روابط عمومی برنامه «وقتشه»، توضیحات زیر را منتشر کرده است:
«تیم تحقیق و پژوهش «وقتشه» همواره پیش از دعوت هر مهمانی به تحقیق و بررسی در خصوص سوابق آنها میپردازد و ذکر این نکته ضروری است نه تنها در جستجویی که پیش از ضبط در فضای مجازی شکل گرفته بود، چنین پیشینهای از آنها یافت نشده بود، بلکه هم اکنون نیز صفحهای به این نام وجود ندارد.
لازم به ذکر است با توجه به انتخاب مهمانان «وقتشه» از بین اقشار مختلف عامه مردم، اساسا امکان جستجویی بیش از صفحات فضای مجازی برای بررسی سوابق ایشان توسط تیم تحقیق مقدور نیست بنابراین بر فرض اگر مهمانان برنامه پس از حضور در «وقتشه» به انتشار تصاویر و ویدئوهای خارج از عرف از خود اقدام کرده باشند نیز مسئولیتی به گردن برنامه نمیگذارد، بماند که اشاعه و بازنشر این تصاویر یک منکر به حساب میآید و ترویج چنین مطالبی حال مرتبط یا بی ارتباط با برنامههای تلویزیونی، چیزی جز ترویج اباحهگری نیست؛ وقتی منکری زیاد نشان داده شود، کانهو آن را مباح کردهایم. این رفتاری است که همیشه خط قرمز تلویزیون بوده و «وقتشه» نیز تاکنون جزو پیشروان ترویج فرهنگ حجاب و عفاف بوده است.»
به گزارش تسنیم، این روزها اهالی موسیقی نگران وضعیت اجراهای صحنهای این هنر هستند. کنسرتهایی که یک قانون، برگزاری آنها را با مشکلات بسیاری روبهرو کرده است. تقریبا همه اهالی موسیقی یک صدا نسبت به این قانون اعتراض کردهاند و طی هفتههای گذشته هم نامهای اعتراضی به امضای دو هزار تن از اهالی موسیقی رسید و منتشر شد.
آنها معترضند که چرا دولت میخواهد 10 درصد از درآمد کنسرتها را به نفع خودش مصادره کند. اهالی موسیقی معترضند که چرا وزیر ارشاد و معاون هنریش هیچ واکنشی نسبت به این اتفاق ندارند. در این میان تنها علی ترابی مدیرکل دفتر موسیقی بود که استعفا داد.
به هر روی در میان همه این اعتراضها، علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر ایرانی با نوشتن نامهای خطاب به وزیر ارشاد، انتقادهای تندی را نسبت به سیدعباس صالحی مطرح کرده است.
در ادامه نامهی علی رهبری خطاب به وزیر ارشاد را میخوانید:
جناب اقای صالحی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام؛
ای کاش به جای قبول استعفای آقای ترابی خود شما استعفا میدادید.
استعفا دادن کار مشکلی است و در اغلب اوقات باید از منافع شخصی صرفه نظر کرد. استعفا یا با میل شخصی یا اجبار و یا برای دفاع از حق پایمال شده دیگران است.
ولی تصمیم گیری قبول کردن استعفای دیگران به مراتب سختتر است، به خصوص استعفای افراد مسئول، مفید و با وجدانی مانند اقای علی ترابی.
آقای وزیر، خیلی از هنرمندان از این تصمیم یک شبه شما دلگیر و نگران شدهاند. دو هزار تن از هنرمندان نامهای اعتراضی نوشتند و شما آن را بیپاسخ گذاشتید.
بسیاری دیگر از هنرمندان، دلنوشتههای پر از گلایهشان را برای من نوشتهاند.
آقای ترابی که از انتصابش در دفتر موسیقی بیشتر از یک سال و نیم نمیگذشت، شخصی است که در جایگاههای مختلفش حمایت بسیاری از استادان بزرگ موسیقی ایرانی مانند استادحسین علیزاده را داشته است.
جناب آقای وزیر، سالهاست که وضع موسیقی و موسیقیدانان در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها از جمله کشور همسایه ما ترکیه بسیار بد است و سالها عقب ماندهایم .
در این میان کسی به غیر از شما و وزیران پیشین مقصرِ این ماجرا نیست. شما و وزیران پیش از شما سرنوشت موسیقی را به طور کل در دست بنیاد رودکی قرار دادهاید؛ بنیادی که به هیچ وجه صلاحیت تصمیم گیری درباره موسیقی؛ نه سنتی و نه کلاسیک را ندارد.
در نارضایتیهای اخیر اهالی موسیقی، آقای ترابی بنا به وظیفهای که داشت طرف اهالی موسیقی را گرفت.
ایا این وظیفه شما و معاون هنریتان نبود، که طرف موسیقیدانان را بگیرید. آیا بهتر نبود معاون هنریتان و یا خود شما به خاطر همدلی با اهالی موسیقی استعغا میدادید؟ راستی از شما چه چیزی به جز از دست دادن میزتان کم میشد؟
جناب آقای وزیر
بیشتر موسیقیدانان با کیفیت و دور از گروه مافیای اطراف وزارت فرهنگ وارشاد، از این عمل نسنجیده شما که خواسته و یا نخواسته انجام دادهاید، ناراضی هستند.
آقای وزیر کاری که به عنوان یک وزیر میتوانید انجام بدهید برگرداندن آقای ترابی و گوش دادن به درد دلش است. شما و معاون هنریتان با این کار به هیچ وجه کوچک نمیشوید.
جناب وزیر وقتی شما این شغل را قبول کردید همه امید داشتند که وضع موسیقی و موسیقیدانان بهتر شود؛ اما گویا شما هم مانند وزرای بیست سال گذشته بازیچه چند مشاور زنجیرهای شدهاید که کارها را به صورت اتوماتیک اداره میکنند. تنها تفاوت شما با دیگر وزیران این است که شما مهارت فراوانی در سکوت اختیار کردن دارید که نه شما بکار کسی کاری داشته باشید و نه دیگران با شما. هر کس هم که میخواهد استعفا بدهد، بدهد و برود، برای شما خیلی مهم نیست .یک روزه هم جانشینش را انتخاب میکنید.
آقای وزیر شما و معاون هنریتان آنقدر پشت میزهایتان احساس قدرت میکنید که حتی جواب هنرمندان را هم نمیدهید.
شما نامهی اعتراضی دو هزار هنرمند نسبت به تصویب قانون کسر 10 درصد از درآمد کنسرتها را بیپاسخ گذاشتید.
خود من دو بار به شما و 2 بار به آقای معاون هنریتان نامه نوشتهام، اما هر دوی شما فکر کردید که یا از ما خیلی مهمتر و بالاتر هستید و یا اصلا نمیدانید مخاطبانتان چه کسانی هستند.
البته حق دارید، چرا جواب بدهید؟
ما که از مقامات دیگر توصیهای نشدهایم و پارتی هم نداریم؛ پس چرا جواب ما را بدهید؟
شما نمیدانید ما کجاییم و شما کجایید در هر صورت با این سبک ما را وادار کردهاید نامه سرگشاده بنویسیم. چونکه بازکردن نامه سربسته بدون پارتی و بدون دستور تا زمانی که پشت این میز هستید در شان شما نیست.
آقای وزیر
آنچه امروز در فرهنگ و هنر ایران رخ میدهد، در حالی است که کشورهای دیگر مانند کره جنوبی به دنبال هنرمندان بین المللی خود هستند که در اغلب کشورهای مترقی جهان آنها را جزئی از خودشان میدانند. اگر ما هنرمندان برای هر شخصیتی نامهای بنویسیم معمولا یا خوشان جواب میدهند و یا حداقل از طرف دفترشان پاسخی ارائه میشود.
نمیدانم چرا شما را پشت این میزها مینشانند که کسی را آدم حساب نمیکنید. به خاطر همین است که از حال و روز دهها هنرمند بزرگ خارج از ایران بی خبر هستید، هنرمندانی که در رشتههای مختلف نام ایران عزیز را در کشورهای مختلف سر بلند نگه داشته اند. خیلی خجالتآور است که وزراتخانه شما هیچگاه برای این افراد احترامی قائل نشده است.
پیشنهادی برای شما دارم که هزینهی مالی برای دولت در پی نخواهد داشت؛ لطفا بخاطر عشقی که به طور قطع به مملکت و فرهنگ دارید، فعالیتهای موسیقی را از وزارت فرهنگ و ارشاد جدا کنید و در عین حال قدمی بزرگ برای تغییرات در امور بنیاد رودکی انجام بدهید و اگر هم نمیتوانید این کارها را صورت دهید، لطفا با استعفایتان این فرصت را به یک ایرانیِ وطن پرست بدهید تا شاید او بتواند در جهت اعمال تغییرات گام مثبتی بردارد.
در خاتمه باید خدمتتان عرض کنم که بنده نظر منفی به جانشین آقای ترابی ندارم.
با احترام
علی رهبری
وین
به گزارش تسنیم، این کتاب با ترجمهٔ انگلیسی مریلین بوث در سال 2019 برندهٔ جایزهٔ جهانی مَن بوکر (Manbooker)، معتبرترین جایزهٔ ادبی در بریتانیا، شد. جوخه الحارثی نویسندهٔ 40سالهٔ عمانی دانشآموختهٔ ادبیات کلاسیکِ عربی از دانشگاه ادینبورگ است و در دانشگاه سلطان قابوسِ عمان مشغول تدریس است. الحارثی، با بردن این جایزه، اولین نویسندهٔ عرب است که موفق به کسب جایزهٔ بینالمللیِ مَن بوکر میشود.
کتاب با نام عربی «سیدات القمر» که از زمان انتشار مورد تحسین قرار گرفته، دربارهٔ زندگی سه خواهر و خانوادههایشان و تغییرات اجتماعی در عمان است. ماجراهای کتاب در روستای العوافی عمان میگذرد. سه خواهر به نامهای مایا، اسماء و خوله شخصیتهای اصلی کتاب هستند. این کتاب با ظرافت و زیبایی خاصی به بیان اوضاع اجتماعی کشور عمان، از زمانی که بردهداری در آن رایج بوده تا زمانی که به لطف درآمدهای نفتی وارد دورانِ بهاصطلاح مدرن میشود، میپردازد.
ترجمهٔ انگلیسی این کتاب را خانم مریلین بوث انجام داده است که در مؤسسهٔ اورینتال و دانشکدهٔ مگدالنِ دانشگاه آکسفورد، کرسیِ خالد بن عبدالله السعود برای مطالعات دنیای معاصر عرب را در اختیار دارد. او علاوه بر تألیفات دانشگاهی، رمانهای بسیاری را از عربی ترجمه کرده است که آخرین آنها «آوای پنگوئن» و «راهی به بهشت نیست» بوده است که هردو از آثار رماننویس لبنانی، حسن داوود هستند. ترجمهٔ این اثر به انگلیسی مورد تأیید کامل نویسنده که خود به این زبان نیز تسلط دارد، قرار گرفته و از سوی بسیاری از کارشناسان مورد تحسین قرار گرفته است.
انتشارات مهراندیش کتاب «اجرام آسمانی» را که دارای نثری زیبا و زبانی قدرتمند است، با ترجمهٔ اکبر بتوئی بهزودی منتشر میکند. بتوئی فارغالتحصیل زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه شهید بهشتی و کارشناسی ارشد زبانشناسی همگانی از دانشگاه تهران است و ترجمهٔ کتابهایی چون «لیبرالیسم و امپراتوری»، «دیپلماسیِ صلح عادلانه در سیرهٔ پیامبر»، «عملیات پرش بلند» و «آخرین دختر» ـ نوشتهٔ نادیا مراد، برندهٔ جایزهٔ نوبل صلح 2018 را در کارنامهٔ کاری خود دارد.