به گزارش شفقنا به نقل از روسیا الیوم، این دادگاه در جزئیات حکم خود آورده است: منافع سیاسی عمومی جمهوری آلمان فدرال می تواند توجیهی برای لغو مجوز فعالیت هوایی و یا تعلیق آن باشد.
براساس این گزارش، دادگاه مذکور مدعی شده است که توقف پروازهای ماهان ایران به دلایل مرتبط با سیاست خارجی و امنیتی اتخاذ شده است.
به این طریق دادگاه مذکور به شکایت شرکت ماهان ایر در خصوص ممنوعیت پروازهای این شرکت در آلمان که ۲۱ ژانویه گذشته اتخاذ شد، پایان داد. دادگاه همچنین اعتراض شرکت مذکور در خصوص عدم تعیین زمان مشخص برای تحریم پروازهای این شرکت به دوسلدورف و مونیخ را نپذیرفت.
وزارت خارجه آلمان ژنویه ۲۰۱۹ میلادی ادعا کرد که دلیل اتخاذ ممنوعیت پروازهای شرکت مذکور، فعالیت های عناصر اطلاعاتی ایران در آلمان و انتقال تجهیزات نظامی از سوی این شرکت به سوریه بوده است.
به گزارش دنیای اقتصاد مشاوران املاک مناطق مختلف شهر تهران با تایید این موضوع عنوان میکنند: یکی از مهم ترین دلایل کسری واحدهای نوساز در میان آپارتمانهای کوچک و میان متراژ، کمبود عرضه و تقاضای بیش از حد خریداران مسکن برای این گروه متراژی طی دوره رونق گذشته بوده است. به گفته آنها افزایش دو برابری قیمت مسکن طی یکسال گذشته و عدم تناسب قدرت خرید متقاضیان مصرفی خرید مسکن با شرایط جدید بازار سبب میشود که بخش زیادی از این خریداران امکان خرید واحدهای نوساز با متراژ بالا را نداشته باشند از این رو بخش زیادی از این آپارتمانها چندین ماه بدون متقاضی باقی میمانند و فروش نمیروند.
به ویژه آنکه قیمت پیشنهادی ارائه شده برای این گروه از آپارتمانهای مسکونی نیز در بسیاری مواقع بسیار بیش از قیمت میانگین منطقه تعیین میشود. مشاوران املاک عنوان میکنند در حال حاضر قیمت پیشنهادی آپارتمانهای نوساز در بسیاری از مناطق پایتخت به یکدیگر نزدیک شدهاند و تفاوت اندکی با یکدیگر دارند این در حالی است که آپارتمانهای هر منطقه با توجه به ویژگیهای جغرافیایی و.... شرایط متفاوتی از یکدیگر دارند و از این رو باید قیمتگذاری آنها متفاوت از یکدیگر باشد.
در جدول نبض بازار امروز قیمت پیشنهادی آپارتمانهای مسکونی نوساز در متراژها و مناطق مختلف شهر ارائه شده است.
سید فرید موسوی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه سال گذشته اتفاقات خوشایندی را در بازار مسکن شاهد نبودیم و بخش اعظمی از شهروندان با مشکلاتی مواجه شدند، اظهار داشت: با کاهش ارزش پول ملی وضعیت بازار مسکن پیچیده تر از قبل شد و در این خصوص انتظار این بود که دستگاه های مسئول سریعاً اقداماتی را جهت کنترل وضعیت صورت دهند.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ادامه داد: نهایتاً دولت اخیراً طرح ملی مسکن را پیشنهاد داده که بر اساس این طرح مقرر است که حدود ۴۰۰ هزار مسکن جدید در طی امسال و سال بعد تولید شود. با وجود اینکه این موضوع اقدام مثبتی است اما این طرح برای حل مشکل بازار مسکن بر اساس کمبود عرضه حادث شده طراحی شده است، طرح های قبلی هم که پیش از این در بازار مسکن شاهد بودیم بر آن فرض بنا شده بود که متاسفانه اثر بخش نبودند.
موسوی گفت: در گذشته هم هر زمان که در بازار مسکن مشکلی به وجود می آمد و یا هر طرحی که برای ساماندهی بازار مسکن در کشور طراحی شده، اقدامات معطوف به افزایش عرضه بوده است، اگر تعریف این فرض و نسخه های مبتنی بر آن موفق بود الان نباید شاهد نابسامانی در وضعیت مسکن می بودیم. متاسفانه ما هیچگاه از اشتباهات درس نمی گیریم. علت همه نابسامانیهای موجود در بازار مسکن، کمبود عرضه نیست، هرچند این موضوع هم ذی مدخل است.
رییس فراکسیون جوانان مجلس شورای اسلامی مجلس همچنین گفت: نکته ای که وجود دارد این است که در بازه زمانی سال ۸۵ تا ۹۵ حدود ۱۰ میلیون و پانصد هزار واحد مسکن به موجودی مسکن کشور اضافه کردیم اما در همین بازه زمانی آمار صاحبان املاک را که ارزیابی می کنیم، متوجه می شویم صرفاً دو میلیون و چهارصد هزار نفر صاحب خانه شده اند. این موضوع به این معناست که طی این فاصله زمانی ۱۰ ساله، ۷۷ درصد از عرضه مسکن به تقاضای غیرمصرفی اختصاص پیدا کرده است و افزایش عرضه تغییری در بازار مسکن ایجاد نکرده و صرفاً بخشی از جامعه که قبلاً صاحب مسکن بود، مجدد آن را در اختیار گرفته است.
وی ادامه داد: بنابراین افرادی که باید نیاز آنها مرتفع می شد و اصلاً به همین سبب زمین رایگان و ارزان و تسهیلات بانکی اختصاص یافت و در مجموع تمام امکانات بسیج شدند، همچنان خانه دار نشده اند اما برخی که به عنوان گزینه سرمایه گذاری مسکن نگاه می کنند از این امکانات و تمهیدات بهره مند شدند. در اقتصاد ایران سرمایه گذاری در بخش مسکن در شرایطی که ریسک کمتر و بازدهی بالاتری نسبت به سایر بخش های مولد اقتصاد در کشور دارد و با درنظر گرفتن حجم نقدینگی بالای کشور، در اولویت سرمایه گذاران قرار دارد. در این میان طبیعی است که تعدادی سوداگر نیز وارد این بازار می شوند.
این نماینده مجلس یادآور شد: طبق آمار در بازار مسکن از سال ۱۳۷۱ تا سال ۱۳۹۴ بهای مسکن ۴/۱ برابر و اجاره بها ۷/۱ برابر سطح عمومی قیمت ها افزایش پیدا کرده و قیمت زمین نیز ۲ برابر افزایش پیدا کرده است. بنابراین زمانی که کنترل و نظارت در این بخش وجود نداشته و ابزارهای کنترل صرفاً بر روی کاغذ تعریف شده باشند، عمده فعالان نیازمندان نخواهند بود.
موسوی تاکید کرد: اقدامات سوداگرانه در بازار مسکن بخش قابل توجهی از افراد جامعه علی الخصوص جوانان را هر روز بیشتر از قبل از به مسکن رسیدن و صاحب خانه شدن دور می کند.
وی در ادامه با بیان اینکه متاسفانه در طرح ملی مسکن به این نکته به عنوان یک موضوع مهم توجه نشده است، افزود: در طرح ارائه شده برای این سوال که چه تضمینی است این چهارصد هزار واحد به سرنوشت خانه های قبلی دچار نشود پاسخ مشخصی وجود ندارد. بنابراین با عدم توجه به این مهم، بیم آن می رود که مجدد شاهد همان اتفاقات سابق باشیم و قطعاً با کاهش قدرت خرید مسکن با ادامه روند فعلی بخش بیشتری از جامعه درگیر معضل تهیه مسکن خواهند شد.
موسوی تاکید کرد: پیش بینی میکنم که این طرح به اهداف تعریف شده دست نیابد، بنابراین اقدامات تکمیلی و اصلاحی در این طرح باید هرچه زودتر تعریف شود. برای هرچه بهتر شدن این اقدامات تکمیلی هم میتوانیم از تجارب دیگر کشورها در این زمینه کمک بگیریم. اجرای برخی مصوبات مجلس مانند مالیات بر اجاره خانه های خالی که قبلاً مصوب شده و دولت از اجرای آن سر باز زده است، می تواند در تحقق اهداف این طرح مفید واقع شود.
وی اضافه کرد: هرچند در این خصوص آمار دقیقی وجود ندارد اما پیش بینی می شود فقط در تهران نزدیک به پانصد هزار خانه خالی وجود داشته باشد؛ اگر مدیریت مناسبی در این خصوص وجود داشته باشد، میتوانیم از آنها برای پاسخ به بخشی از نیاز جامعه استفاده کنیم.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه در دیگر کشورها موضوع مالیات بر عایدی مسکن به خوبی تعریف شده است، گفت: مالیات ها فقط برای جبران درآمد دولت ها تعریف نمی شود. مالیات یک ابزار سیاست گذاری است. بنابراین تعریف پایه جدید مالیاتی مبنی بر اعمال مالیات بر عملیات سوداگرانه در بازار مسکن می تواند مفید واقع شود. کلیات این طرح هم در کمیسیون اقتصادی تصویب شده است اما دولت با قول طراحی یک لایحه جامع این موضوع را مسکوت باقی گذاشته است، اما هنوز از این لایحه خبری نیست؛ هرچند اقدامات اولیه کارشناسی در این خصوص صورت گرفته ولی به تعبیر من این موضوع «از نان شب هم واجب تر است» و باید با سرعت بیشتری نسبت به اجرای مراحل قانونی تا تصویب هرچه سریعتر قانون اقدام کرد.
به گفته موسوی یکی از معدود راه هایی که میتوان رشد قیمت ها در بازار مسکن را کنترل کرد توجه و اجرای طرح مالیات بر عایدی مسکن است.
وی اضافه کرد: با عملیاتی کردن این طرح علاوه بر کنترل قیمت بازار مسکن، تعداد قابل توجهی از دلالان و سوداگران از بازار خارج شده و نیازمندان واقعی مسکن در بازار حضور خواهند داشت. بنابراین هرچه سریعتر این ابزارها باید تعریف و اجرا شود و هر کوتاهی در این زمینه خیانت در حق جوانان جامعه است که دل در گروی پیشرفت و توسعه این کشور دارند اما با عدم سیاست گذاری مناسب هر روز از نیاز اساسی خودشان که داشتن مسکن و سرپناه است دورتر شدهاند.
خیلیها فکر میکنند که این دیگر پایان خط همکاری این دو طیف با یکدیگر است. غلامعلی جعفرزاده اما میگوید هنوز امکان احیای این ائتلاف وجود دارد، به شرطی که اصلاحطلبان برخی واقعیتها را بپذیرند؛ مهمترین اش اینکه بدون این ائتلاف خطر تندروها جدیتر از قبل خواهد شد.
به نظر شما با اتفاقات اخیر در انتخابات هیأت رئیسه مجلس، کار ائتلاف مستقلین و اصلاحطلبان را باید پایان یافته بدانیم؟
غلامعلی جعفرزاده روههای دیگر و جریانهایی که پتانسیل دارند اجماع و ائتلاف کند؛ یعنی اگر اصلاحطلبان تصور کنند که به تنهایی قادر به پیروزی در انتخابات هستند، این اشتباه است.
اما اصلاحطلبان معتقدند که اگر فشارهایی مثل نظارت استصوابی و امثال اینها برداشته شود این امکان در همین شرایط برایشان موجود است.
من میگویم نیست، ناظر به حرف آقای خاتمی هم میگویم که به نظرم ارزیابی درستی داشتند. من هم به عنوان فردی که احساس میکنم با اصلاحطلبان اشتراکات بسیار جدیتری دارم اصلاً از این وضعیت خشنود نیستم. ما چه بخواهیم وچه نخواهیم یک قسمتی از کارنامه دولت به دلایل مختلفی پایگاه رأی اصلاحطلبان را دچار آسیب کرد و یک مقداری عملکرد خودشان در مجلس و یک مقدار زیادی هم تخریبهایی که واقعیت نداشتند.
بنابراین خیلی طبیعی است که این دوره با دوره قبل برای اصلاحطلبان فرق میکند و آنها باید حرف آقای خاتمی را جدی بگیرند؛ اینکه بحث نظارت استصوابی را در این مقوله پیش بکشیم هم درست نیست؛ چون این واقعیت صحنه است. بله، میشود که به آن فرآیندها اعتراض کرد و نقد وارد دانست و برای اصلاح آنها تلاش کرد. اما جای این کارها در صحنه صفکشی انتخاباتی نیست. در صف کشی انتخاباتی باید واقعیت را دید و براساس آن تصمیم گرفت؛ یعنی در این انتخابات پیش رو امکان تجدید نتیجه انتخاباتهای 92، 94 و 96 برای اصلاحطلبان جز با اجماع و ائتلاف وجود ندارد.
برای خود شما در اردوگاه اعتدالیون و مستقلین چه؟ همین وضعیت برای شما وجود ندارد؟ همان آسیبها به پایگاه رأی شما وارد نشده؟
قطعاً شده و بسیار غیرواقعبینانه است اگر فرض کنیم که ما هم فکر میکنیم میتوانیم در این انتخابات پیش رو بدون ائتلاف نتیجه خوبی بگیریم. من معتقدم جریان میانه هم نمیتواند بدون ائتلاف و فقط با تکیه بر جریان خودش رأی بگیرد مگر اینکه افرادی با تکیه به مشخصات و موقعیت شخصی خود این کار را بکنند.
حالا سؤال این است که اگر اصلاحطلبان در این انتخابات، با توجه به ترسیمی که شما از صحنه رقابت داشتید، با شما ائتلاف نکنند احتمال دارد که جریان اعتدالیون و مستقلین به سمت ائتلاف با اصولگرایان بروند؟
به هر حال جامعه ما را میشناسد؛ ما قطعاً با یک سری جریانهای تندرو در هر دو جناح کاری نداریم و کنار نمیآییم.
در انتخابات داخلی مجلس اما این اتفاق افتاد و با هم کنار آمدید.
نه، ما آتش به اختیار گذاشتیم و در این وضعیت برخی به سمت اصولگرایان متمایل شدند. در نهایت آقای مصری هم که جایگزین آقای مطهری شد، آدم معقولی است در جریان اصولگرا. شما میدانید که آقای دهقان خیلی تند و تیزتر است و نتوانست رأی بیاورد. ولی این هست که بالاخره قسمتی از این طیف اعتدالی و مستقل به سمت اصولگرایانی که همچنان مرزبندی خود را با دولت حفظ کردهاند متمایل شود و با آنها همکاری کند. مسأله الزاماً رفتن به سمت تندروها نیست و بعید هم هست جریانهایی مثل پایداری با همان اصولگرایانی که منتقد دولت هستند اما روش آرامتری دارند کنار بیاید. اما چیزی که عیان است این است که جریانها در این انتخابات نیاز به ائتلاف دارند و باید شریک پیدا کنند. به هر حال انتخابات میدان رقابت است و این رقابت نیاز به یک محاسبهگری دارد.
الان حداقل بخشی از امیدیها فراکسیون شما را متهم میکنند که زمینهساز به هم خوردن ائتلاف شده است. مخصوصاً بلافاصله بعد از رأی آوردن در انتخابات مجلس دهم که راه خود را جدا کردید و به سوی دیگری رفتید...
ما راهمان را جدا نکردیم. از همان اول لیست امید قرار نبود به یک فراکسیون واحد ختم شود. قرار بود این لیستی باشد برای جلوگیری از تسلط تندروها بر مجلس که همینطور هم شد. یعنی فلسفه ارائه لیست امید همین بود و اگر به صحبتهای همان زمان سران اصلاحات برگردید این را میبینید. مخصوصاً در دور دوم این مسأله خیلی جدیتر شده بود؛ وگرنه آقای لاریجانی را چرا در لیست گذاشتند؟ او که با هیچکس نه جلسه گرفته بود و نه مذاکره کرده بود.
خیلیها خصوصاً در شهرهایی که رد صلاحیت بالا بود یا در دور دوم چرا در لیست بودند؟ چون میخواستند رقیب تندرو و افراطی آنها رأی نیاورد. این متأسفانه برداشت اشتباهی بود که اصلاحطلبان همان اول بعد از نتایج تهران جا انداختند که لیست امید یعنی اصلاحات و یعنی یک فراکسیون و بعد هم خودشان باور کردند این را. ما در همین انتخابات هم تمام راهها را رفتیم که بتوانیم با دوستان فراکسیون امید ائتلاف کنیم اما یا نخواستند یا برایشان اهمیت نداشت و این کار را نکردند. جوابی ندادند و در نهایت ما باید چه میکردیم؟
شما از همان اول با پیش کشیدن موضوع آقای لاریجانی برای این کار خط قرمز تعیین کرده بودید.
ائتلاف یعنی اینکه شما گزینهها را بگذارید روی میز و ما هم بگذاریم. ما فقط روی آقای لاریجانی بحث داشتیم، آن هم به این دلیل که اساساً آقای عارف را با کمال احترامی که برایشان قائل هستیم در حد اداره مجلس نمیدانیم. خب میآمدند مذاکره میکردیم و آنها هم گزینه میدادند و میگفتند چه میخواهند. سیاست دنیای یارکشی و وزن کشی است. ما نمیتوانیم منتظر منویات فراکسیون امید باشیم، ما هم براساس موقعیت، نفرات و توان خودمان تصمیم میگیریم؛ ما که نمیتوانیم یک طرفه ائتلاف کنیم.
با این تفاسیر معتقدید زمینه ائتلاف برای انتخابات 98 از بین رفته یا هنوز امیدی هست که این اتفاق بیفتد؟
این انتخابات مجلس باید یک بار بازخوانی شود و اصلاحطلبان بر اساس مختصات صحنه رقابت تصمیم بگیرند. این اتفاق اگر بیفتد بله امکان ائتلاف هست. ببینید ما باید محاسبه سود و زیان را در سیاست بلد شویم و یاد بگیریم. بله، خیلیها از خیلیها در این صحنه دلگیر و ناراحت میشوند، از همدیگر احساس کم توقعی میکنند اما در لحظه تصمیمگیری باید چیزی که عمل کند، فقط و فقط محاسبه سود و زیان تصمیم باشد.
بعد از این اتفاقات، سران دو فراکسیون علیه همدیگر حرف زدهاند. در فراکسیون و جریان شما چقدر تمایل برای فاصله گرفتن و تمام کردن ائتلاف سال 94 وجود دارد؟
ما تمام تمایل مان این است که معتدلین چپ و راست در یک ائتلاف وارد انتخابات شوند. ما هیچ تمایلی برای پایان دادن به این ائتلاف نداریم مگر آنکه مجبور شویم و طرف مقابل مایل به ائتلاف با ما نباشد؛ وگرنه اصلاً دوست نداریم از یک همکاری که نتایج خوبی هم داشته تا اینجا، کنار بکشیم.
با این وصف شاید باز هم متهم شوید که میخواهید از سبد رأی اصلاحطلبان سود ببرید.
اصلاً فلسفه ائتلاف همین است که طرفین از داشتهها و تواناییهای همدیگر سود ببرند و آن را برای هم به اشتراک بگذارند. البته خود مستقلین و اعتدالیون هم آنطور که برخی آقایان اصلاحطلب تبلیغ میکنند بدون پایگاه رأی نیستند و البته توانمندیهایی در سطوح دیگر هم دارند. کما اینکه من بعید میدانم این پایگاه رأی در انتخابات پیش رو همان وضعیت قبلی را داشته باشد و باز هم معتقدم حرف آقای خاتمی در این زمینه ارزیابی درستی بوده و اصلاحطلبان باید آن را درک کنند. ما خودمان هم میدانیم که بهطور مستقل نمیتوانیم در انتخابات کار چندانی انجام دهیم، اما این را هم میدانیم که خطر تندروها و روی کار آمدن آنها جدی است.
برای تجدید آن ائتلاف چه اتفاقی باید بیفتد، یعنی فکر میکنید اصلاحطلبان باید چه کنند و خود شما چه تکلیفی دارید؟
اصلاحطلبان باید واقعیت صحنه را ببینند؛ اینکه ما میخواهیم به جامعه فلان پیام را بدهیم و فلان سیگنال را بفرستیم، برداشت درستی از سیاستورزی نیست. ما سال 94 وقتی ائتلاف کردیم، ائتلاف ما برای ابد که نبود، برای همان مقطع انتخابات بود. اگر اینقدر پایدار بودند ائتلافهای ما که خب حزب تشکیل میدادیم. ائتلاف یعنی یک پروژه، ائتلاف یعنی فرآیندی که مرتب نیاز به تجدید دارد و مرتب باید برای زنده نگه داشتن آن کار کرد، داخل آن بده بستان داشت و گفتوگو داشت. ما گفتوگویی نداریم فعلاً با هم و این بسیار بد است.
خود شما چه باید بکنید که نکردید؟
این را دوستان اصلاحطلب باید بگویند. ما فکر میکنیم تا جایی که میتوانستیم کم نگذاشتیم. ما با دوستان اصلاحطلب ائتلاف کرده بودیم اما دوستان تصور میکردند ائتلاف کردن یعنی همجنس شدن با هم؛ نه ائتلاف یعنی با حفظ ویژگیها و تفاوتها یک گفتوگوی مستمر بر سر مسائل مختلف در برهههای مختلف ایجاد شود. ائتلافی که گفتوگوی داخل آن چند سال است که تعطیل شده مشخص است به مشکل میخورد.
چه کسی جلوی گفتوگو را گرفته؟
مقصر همه ما هستیم؛ بهتر است مقصر تعیین نکنیم. همه ما آن اهمیت لازم را نداشتیم. حالا یکی کمتر، یکی بیشتر.
و فکر میکنید برای انتخابات 98 تکلیف این ائتلاف چه شود؟
ما برای این انتخابات به ائتلاف عقلا نیازمندیم چون خطر تندروها جدی و مشهود است. ما تلاش میکنیم که فراگیرترین ائتلاف را مقابل این خطر از همه طیفها تشکیل دهیم. دوست هم داریم دوستان اصلاحطلب را هم در این جمع داشته باشیم. مسأله واقعاً بحث آقای عارف و لاریجانی نیست، مسأله خیلی فراتر از اینهاست و چه خوب است که دوستان اصلاحطلب هم موضوع را در یک چارچوب ملی و کلان ببینند.
ایران /احسان بداغی
مرکز اطلاع رسانی پلیس پایتخت درباره اخبار منتشر شده در خصوص خودکشی عبدالرضا داوری، مشاور محمود احمدینژاد، اعلام کرد: با بررسیهای صورت گرفته تاکنون خبری در این رابطه در یافت نشده است.
صبح امروز خبری در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر اینکه عبدالرضا داوری، مشاور محمود احمدینژاد صبح امروز بر اثر خودکشی در منزل خود درگذشت. عبدالرضا داوری طی روزهای اخیر تحت افشاگری بیسابقه رسانهای همسرش قرار داشت.