«فدریکا موگرینی" عصر روز گذشته (سه شنبه) در کنفرانس خبری با «شاه محمود قریشی» وزیر خارجه پاکستان در بروکسل با اشاره به برگزاری جلسه کمیسیون مشترک برجام در جمعه این هفته گفت: از زمان امضای توافق هستهای، پس از آغاز اجرای توافق و بعد از تصمیم آمریکا به خروج از توافق هستهای تلاش کرده ایم و همچنان در کنار کشورهای عضو اتحادیه اروپا و همچنین چین و روسیه و جامعه بین المللی برتداوم اجرای برجام اصرار داریم چنانکه تا امروز اینگونه بوده است.
وی افزود: به انجام این کار در این روزها که شاید دشوارترین شرایط (برای برجام) باشد که بتوانید تصور کنید، ادامه خواهیم داد.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ادامه داد: چنانکه قبلاً هم گفتهام توافق هستهای برجام در درون خود مکانیزم ها و گامهایی دارد که میتوان آنها را در موارد عدم پایبندی به توافق اجرا کرد. اما تمرکز ما در این روزها که شاید دشوارترین روزها برای توافق هستهای باشد، بر حفظ توافق هستهای و تداوم اجرای کامل آن است.
وی افزود: احتمالاً در روزهای آینده بیشتر از ما خواهید شنید اما همانطور که میدانید ما با کشورهای عضو کار زیادی برای برقراری مکانیزمهای ادامه تجارت مشروع با ایران انجام دادهایم. اعتقاد دارم که این (مکانیزم اینستکس) برای عملیاتی شدن آماده است و امیدوارم این چیزی باشد که بتواند به تداوم پایبندی ایران به برجام کمک کند همانطور که تا کنون پایبند بوده و میخواهیم که شاهد تداوم آن باشیم.
در پی تداوم سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران و کارشکنی این کشور علیه برجام و نیز عدم تمدید معافیتهای هستهای مندرج در توافق هستهای، جمهوری اسلامی ایران ۱۸ اردیبهشت ماه و در سالروز خروج آمریکا از برجام طی بیانیهای از سوی شورای عالی امنیت ملی از کاهش تعهدات برجامی خود خبر داد.
جمهوری اسلامی ایران در واکنش به نقض تعهدات طرفهای دیگر برجام و عدم بهره مندی از مزایای پیش بینی شده در توافق هسته ای، فرایند کاهش تعهدات خود را مطابق شروط پیش بینی شده در توافق هسته ای آغاز و تاکید کرد که درصورت انجام نشدن اقدامات جدی و عملی مراحل بعدی کاهش تعهدات ایران با جدیت اجرا خواهد شد.
«سید عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر خارجه در همین ارتباط، عصر سه شنبه در دیدار «لوکاش پاریزک» معاون وزیر امور خارجه اسلواکی در تهران، با اشاره به صبر راهبردی ایران ظرف یک سال گذشته در قبال اقدام غیر قانونی و یکجانبه آمریکا در خروج از برجام و نیز تاکید بر تعلل و کوتاهی کشورهای اروپایی در عمل به تعهدات خود در توافق برجام گفت: متأسفانه توازن موجود میان تکالیف و حقوق جمهوری اسلامی ایران در برجام اکنون از بین رفته است و با توجه به وعدههای انجام نشده طرف اروپایی دلیلی برای اجرای تعهدات یکجانبه ایران باقی نمانده است.
«بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز با تاکید بر اینکه مهلت دوماهه ایران به طرف های باقی مانده در برجام قابل تمدید نیست گفت: اگر اروپایی ها حقوق مصرح ما در برجام را به رسمیت بشناسند ما هم تعهدات خود را اجرا می کنیم در غیر این صورت برای ایجاد توازن از تعهدات خود کم می کنیم.
در همین ارتباط و برای بررسی آخرین تحولات مرتبط با برجام، جلسه کمیسیون مشترک برنامه جامع اقدام مشترک «برجام» روز جمعه ۲۸ ژوئن (هفتم تیر) در وین تشکیل خواهد شد.
اتحادیه اروپا در بیانیه ای اعلام کرد کمیسیون مشترک به ریاست «هلگا اشمید» دبیر کل سرویس اقدام خارجی این اتحادیه به نمایندگی از فدریکا موگرینی نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزار میشود و ایران و E3+2 (چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلیس) در آن حضور خواهند داشت.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری آر. تی، برهم صالح، رئیس جمهور عراق گفت که بغداد به واشنگتن اجازه نخواهد داد تا از پایگاههای نظامی این کشور برای انجام دادن حملهای علیه ایران استفاده کند.
صالح در گفتوگو با شبکه سی. ان.ان گفت: ما نمیخواهیم که قلمرومان یک صحنهای برای هرگونه اقدام خصومتآمیز علیه همسایگانمان از جمله ایران باشد.
وی تاکید کرد که هیچ توافقی میان بغداد و واشنگتن مبنی بر این که باعث شود دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا فکر کند میتوان از این [قلمرو عراق] چنین استفادهای کند وجود ندارد.
ترامپ در ماه فوریه گفت که ۵ هزار سرباز باید در عراق بماند تا از نزدیک ایران را رصد کنند و در همین حال ترامپ گفته بود که از عراق به عنوان سکویی برای حمله به ایران استفاده نخواهد کرد.
به گزارش انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: با اینکه شبح پاسخ نظامی واشنگتن به سرنگونی پهپاد آن توسط ایران دور شده، اما تنش ها در خلیج فارس همچنان ادامه دارد. همانطور که ترامپ هشدار داده است که وی پاسخ نظامی را تنها به تاخیر انداخته است. با این حال، می توان گفت این به تاخیر انداختن پاسخ نظامی و صحبتهای ترامپ در مورد اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، نشان دهنده تمایل وی به استفاده از گزینه جنگ سرد، به جای حمله نظامی است.
در این میان، دولت ترامپ لازم دانست که به هم پیمانان خود اطمینان بدهد و این مایک پمپئو بود که با عجله این مأموریت را بر عهده گرفت و با دو طرف عربستان و امارات گفتگو کرد که محوریت آن، چگونگی ایجاد یک ائتلاف جهانی برای مقابله با دولتهای حامی تروریسم در جهان بود.
در شرایطی که نیروهای یمنی، اهداف سعودی را بار دیگر هدف حمله خود قرار دادند و حمایتی از سوی آمریکا صورت نگرفت، پیش بینی میزان اثرگذاری سفر پمپئو در راستای تغییر پیامهای مربوط به ساقط شدن جنگنده در آبهای خلیج فارس و انعکاس های منفی آن بر ریاض، دشوار است.
این در حالی است که تهران نیز در فاصله چند روز مانده به مهلتی که برای التزام به توافق هسته ای تعیین شده، درگیر مذاکرات با اروپایی هاست. همانطور که اندرو موریسون، وزیر امور خاورمیانه انگلیس به تهران رفت، اما موفق به دیدار با ظریف نشده و در جریان دیدارش با عباس عراقچی، با سرزنش شدید او مواجه شد و عراقچی تاکید کرد که ایران قصد دارد از التزامهای خود به توافق هسته ای بکاهد.
به این ترتیب، با توجه به صحبتهای مسئولان ایرانی می توان گفت نتیجه سفر وزیر اروپایی برای نجات توافق هسته ای، شکست کامل بود؛ همانطور که کمال خرازی، رئیس شورای استراتژیک روابط بین المللی ایران با ابراز نا امیدی از دیدار با موریسون گفت: مذاکرات تکرار صحبتهای قبلی بود.
نشریه آمریکایی نیویورک تایمز طی روزهای گذشته نوشت «رئیسجمهور آمریکا از اقدامی متقابل که منجر به افزایش تنشها میشد، عقبنشینی کرد. ترامپ پس از یک روز پرتنش، حملات نظامی علیه ایران در تقابل با ساقطکردن پهپاد تجسس آمریکا را تائید، اما از اجراشدن آنها عقبنشینی کرد.
این خبر پس از جلسه فوری ترامپ با مقامات ارشد کنگره منتشر شده است.» براساس گفته چند مقام آمریکایی، مقامات دیپلماتیک و نظامی پس از بحث و مذاکرات جدی در کاخ سفید، در جلسه مشاورهای که میان مقامات ارشد امنیت ملی ریاستجمهوری و رهبران کنگره آمریکا برگزار شد، در آن شامگاه در انتظار یک حمله بودند. رئیسجمهور ابتدا با حمله به چند هدف ایرانی مانند رادار و آتشبارهای موشکی موافقت کرده بود. همچنین یک مقام ارشد آمریکایی مدعی شد که عملیات در مراحل اولیه خود بود که کنسل شد.
هواپیماها به راه افتاده و کشتیها مستقر شده بودند اما زمانی که دستور توقف آمد هیچ موشکی شلیک نشده بود. اما مشخص نیست که آیا دونالد ترامپ نظرش را در مورد حملات ادعایی تغییر داد یا اینکه کاخ سفید مسیر را به دلایل لجستیک و استراتژیک عوض کرد. به همین منظور «آرمان» گفتوگویی را با صادق زیباکلام استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ترتیب داده که در ادامه میخوانید.
با توجه به آنکه طی روزهای گذشته اخباری در خصوص حمله نظامی ایالات متحده از سوی رسانههای آمریکایی منتشر شد گمانهزنیهای فراوانی در خصوص علل عدم حمله واشنگتن مطرح شد. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
در درجه اول باید به مردم کشورمان حق دهیم که تا حدودی نگران هستند و بسیار دقیق این تحولات را دنبال میکنند. البته این استثنا را باید قائل شویم چون عدهای این پدیدههای سیاسی را با شک و شبهه دنبال کرده و بر این نظرند که همه این مسائل بازی از پیش طراحی شده بوده و بهدنبال تئوریهای توطئه هستند. همچنین عدهای بر این قول هستند که همه این مسائل چیزی بیش از جنگ زرگری از سوی آمریکا نیست.
اما بهنظر میرسد شما با هیچیک از این تئوریها در خصوص تنش میان تهران-واشنگتن موافق نیستید.
آنچه که در صحنه در حال وقوع بوده کاملا حقیقی است و دقیقا آنچه که افکار عمومی نیز دنبال میکنند واقعی بوده و در پشت پرده گفتوگوهای پنهانی میان تهران-واشنگتن نیست. واقعیت همین مسائلی است که افکار عمومی دنبال میکنند.
برای بسیاری از ایرانیان رفتار واشنگتن در قبال تهران قابل درک نیست. بهگونهای که رسانههای آمریکایی اعلام کردند که دونالد ترامپ دستور حمله نظامی به ایران را صادر کرده بود اما پس از آن اعلام شد که وی در لحظات آخر از این اقدام منصرف شده است. آیا واقعا ترامپ بهدنبال حمله به ایران بود؟ همچنین مکانیسم تصمیمگیری در ایالات متحده در این خصوص چگونه است؟
رسانههای معتبر آمریکایی همچون نیویورک تایمز و واشنگتن پست این مساله را تائید کردهاند. در ایالات متحده مکانیسم تصمیمگیری وجود دارد. همچنین بهنظر میرسد ترامپ یک هدفی از مطرحکردن مسائل به این گونه را دنبال میکند. همچنین بهنظر میرسد ایالات متحده بهدنبال آن است تا یک اجماع جهانی علیه ایران بهوجود آورد.
باید بدانیم که اینگونه نیست که پنتاگون وزارت دفاع ایالات متحده و یا مشاوران رئیسجمهور برنامهریزی کنند که روزی مشخص قرار است اهدافی در ایران مورد هدف قرار گیرد. پس از آن در دقیقه 90 اندکی قبل از آنکه عملیات آغاز شود ترامپ دستور لغو حمله را صادر میکند. بعید بهنظر میرسد اینگونه باشد. اینکه چنین حمله احتمالی به ایران ساختگی بوده و یا نه خیلی نمیتوان به آن پرداخت. اما نکتهای که حائز اهمیت بوده این است که ترامپ بهدنبال اجماع جهانی در همراهی خود باید ایجاد کند.
چرا ترامپ نیاز دارد علیه ایران اجماع جهانی در همراهی با ایالات متحده ایجاد کند؟
اساسا ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری رادیکال و جنگطلب چه خود و یا کابینهاش شناخته میشوند. اگر دقت کنیم در خود آمریکا نیز بهطور اخص در میان دموکراتها مخالفان ترامپ ابراز نگرانی میکنند از اینکه باید مراقب بود تا ترامپ آمریکا را وارد یک جنگ گسترده جدید در خاورمیانه نکند. از سوی دیگر شاهدیم که متحدان همیشگی ایالات متحده در اتحادیه اروپا به جز بریتانیا که همواره همراه آمریکا بوده است، اما فرانسه، آلمان و ایتالیا و در مرحله بعدی روسیه و چین به هیچعنوان با آمریکاییها بهخصوص شخص دونالد ترامپ همراهی نکرده و مخالفت خودشان را با خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هستهای اعلام داشتهاند.
همچنین در آمریکا نیز کم نیستند دموکراتها و منتقدانی که مقصر اصلی افزایش تنشها را ترامپ میدانند که ایشان از برجام بهصورت یکجانبه از توافق هستهای (برجام) خارج شد. لذا اگر در حال حاضر و تحت این شرایط ترامپ وارد یک درگیری نظامی با ایران شود هم در خود آمریکا خیلی از او حمایت نمیشود چون با انتقادات خیلی زیادی همراه است و همچنین در اروپا نیز همینگونه است بهگونهای که بسیاری از متحدان آمریکا نیز با واشنگتن همراهی نمیکنند. از سوی دیگر روسیه و چین نیز با واشنگتن همراهی نمیکنند. همچنین ممکن است بسیاری از کشورهای دیگر نیز با واشنگتن همراهی نکنند. بنابراین با واشنگتن احتمالا عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی همراهی خواهند کرد.
باید بدانیم که کابینه ترامپ از چنین مسالهای آگاهی دارند. بنابراین بهدنبال آن هستند تا افکار عمومی را خیلی بیشتر علیه ایران همراه کنند. به همین دلیل بهنظر میرسد ترامپ دارد تلاش میکند تا ایران را جنگافروز و فراری از مذاکره نشان دهد و اینگونه مطرح دارد که این ایران است که تن به مذاکره نمیدهد. بنابراین در نتیجه هیچ راهی بهجز درگیری نظامی باقی نمانده بود. لذا این مساله بسیار مهم است که جمهوری اسلامی ایران در تلهای که آمریکاییها طراحی کردهاند گرفتار نشود. در حال حاضر اجماع جهانی علیه ایران نیست.
این در حالی است که در سالهای گذشته اینگونه بود همچنین با توجه به قطعنامههایی که در شورای امنیت علیه ایران صادر شد در زمان دولت احمدینژاد به اتفاق آرا بود. بهگونهای که بهجز بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده حتی چین و روسیه نیز علیه ایران رای دادند. تمام قطعنامههایی که علیه ایران در شورای امنیت در آن زمان صادر شد به اتفاق آرا بود یعنی حتی یک کشور نبود که با محکومیت ایران مخالفت کند. این در حالی است که در حال حاضر آن اجماع وجود ندارد.
نهتنها آن اجماع در حال حاضر علیه ایران وجود ندارد بلکه کم نیستند کسانی که انگشت اتهام را به سوی ترامپ نشانه گرفتهاند و صراحتا اعلام میدارند که در این افزایش تنشها و درگیری که ممکن است بهوقوع بپیوندد واشنگتن نیز مقصر بوده است، بهگونهای که بزرگترین تقصیر ترامپ این بوده است که با بیرون آمدن یکجانبه از توافق هستهای (این در حالی است که همه کشورهای امضاکننده برجام مخالف خروج ایالات متحده از توافق هستهای بودند) از سوی دیگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس گزارشاتی که داده است تائید میکند که ایران بر اساس مقررات بینالمللی عمل کرده و طی این مدت به تعهداتش در برجام متعهد بوده است. لذا این مساله باعث میشود برخلاف گذشته که علیه ایران اجماع وجود داشت چنین اجماعی در حال حاضر وجود ندارد. بنابراین دونالد ترامپ، جان بولتون و مایک پمپئو تلاش زیادی میکنند تا ایران را بهگونهای در میان افکار عمومی جهانی بهخصوص در آمریکا محکوم کرده و اینگونه وانمود نمایند با توجه به آنکه ایران تمامی درها را به روی صلح و مذاکره بست، این کشور دیگر چارهای برای آمریکا بهجز حمله نظامی باقی نگذاشت. این همان نکتهای است که باید به آن توجه داشت آمریکاییها اینگونه مطرح داشتند که واشنگتن بهدنبال حمله نظامی به ایران بود اما اصطلاحا در دقیقه 90 ترامپ اعلام کرد دست نگه دارید. بهنظر میرسد این مسائل بخشی از آن تلاشهایی است که واشنگتن سعی میکند اعلام دارد که ما همهگونه همراهی و تلاش را به کار بردیم تا کار به درگیری نظامی نکشد اما این ایران بود که خود بهدنبال درگیری نظامی بود.
شواهد و قرائن دیگری نیز میتوانید بر اثبات چنین سناریوی احتمالی از سوی واشنگتن ارائه کنید؟
دلیل دیگری که میتوان مطرح کرد این است که اگر دقت کنیم بعد از آنکه تهران اعلام کرد پهپاد آمریکایی توسط پدافند ایران در پاسخ به تجاوز این پرنده ایالات متحده به حریم هواییاش با دادن اخطار قبلی این پهپاد را منهدم کرد. ترامپ بلافاصله اعلام داشت که ایران مرتکب اشتباه فاحشی شد. معنی این موضع چیست؟ معنی آن این است که واشنگتن به تهران درسی خواهد داد که منهدمکردن پهپاد آمریکایی چه معنایی دارد. اما چند ساعت بعد ترامپ در دیدار نخستوزیر کانادا موضعش را اصطلاحا 180 درجه تغییر داده و اعلام داشت به احتمال زیاد این اشتباهی بوده که ایرانیان مرتکب شدهاند بهگونهای که ممکن است یک فرد نظامی به اشتباه دستور انهدام را صادر کرده است.
یعنی بهگونهای که این حرف را در دهان ایرانیها میگذارد که ایرانیها خیلی مقصر نبودهاند. بهنظر همه این مسائل همان تلاشهایی است که آمریکاییها و بهخصوص دونالد ترامپ انجام میدهند تا احتمالا اینگونه مطرح دارند که ایالات متحده تا حد ممکن با ایران همراهی کرد حتی من بهعنوان رئیسجمهور آمریکا حاضر شدم به ایرانیها بگویم که به اشتباه پهپاد آمریکایی را منهدم کرده است. بنابراین بهنظر میرسد ترامپ بهدنبال آن است که اینگونه وانمود نماید که این واشنگتن نبود که به استقبال جنگ رفت بلکه این تهران بود که خواستار جنگ بود. لذا این نگرانی وجود دارد که ترامپ و مشاورانش در کاخ سفید بهگونهای دقیق و از پیش طراحی شده ایران را در چنین دامی بیندازد و همانند گذشته یک اجماع جهانی علیه ایران ایجاد نماید.
در نتیجه آن ممکن است همه کشورها اینگونه مطرح دارند که درست است که با بسیاری از مواضع ترامپ موافق نیستیم و بسیاری از دیدگاههایش مورد قبول نیست، اما ایران راه دیگری برای آمریکاییها بهجز درگیری نظامی باقی نگذاشت. بنابراین شکلگیری چنین فضایی کاملا به نفع ترامپ است. حال ترامپ لبخند میزند و اینگونه ادعا میکند همان کسانی که پهپاد آمریکایی را منهدم کردند همانها به نفتکشها آسیب زدند. لذا واشنگتن بهدنبال آن است تا ایران را ستیزهجو نشان دهد. تاکنون نتوانسته فضا را در حد مطلوب علیه ایران کند. بنابراین بهنظر میرسد خیلی فاصله وجود دارد تا چنین فضایی به منظور درگیری نظامی ایجاد شود. اما واقع ماجرا این است که ترامپ در حال تدارک دیدن مقدمات لازم به منظور جنگ روانی و پس از آن یک جنگ را با ایران آماده میکند. هدف اولیه ترامپ آن است که افکار عمومی را علیه ایران بسیج کند.
اگر درگیری احتمالی میان تهران- واشنگتن با ایجاد اجماع جهانی (که البته خیلی مشکل است) و آمادهسازی افکار عمومی جهانی بهوقوع بپیوندد موقعیت و رفتار احتمالی ایران در قبال چنین درگیری تحمیلی احتمالی چه خواهد بود؟ همچنین آیا آمریکاییها قدرت بازدارندگی ایران را دستکم گرفتهاند؟
با توجه به آنکه این پهپاد پیشرفته آمریکایی که در ارتفاع خیلی بالایی پرواز میکرده است منهدمکردن آن کار سادهای نبوده است اما ایران با دارابودن موشکهای دقیق موفق شد این پهپاد را منهدم کند. بنابراین بهنظر میرسد که آمریکاییها هم قدرت بازدارندگی کشورمان را دستکم فرض نکردهاند. یعنی اینگونه نیست که آمریکاییها بر این تصور باشند که ایران هدفی آسان از لحاظ نظامی است. بعید بهنظر میرسد چنین تصویر و تصوری از ایران داشته باشند. بدون شک ایران توانایی ضربهزدن به آمریکاییها و متحدانش را دارد، اما با توجه به آنکه من نظامی نیستم بنابراین نمیتوانم در مورد مسائل نظامی نظر کارشناسی بدهم. اما بهنظر میرسد بدون شک حزبا... لبنان میتواند موشکهای زیادی به سوی سرزمینهای اشغالی پرتاب کرده و خسارات و تلفاتی را به رژیم صهیونیستی وارد کند. همچنین بدون شک متحدان منطقهای ایران میتوانند در هر صورت صدماتی را به نیروهای آمریکایی در منطقه وارد کنند. از سوی دیگر در خلیج فارس هم به همین ترتیب است بهگونهای که موشکهای میانبرد و دوربرد ایران میتوانند اهدافی را در عربستان، امارات و بحرین هدف قرار دهند. بنابراین ایران میتواند ضرباتی را به آمریکا و متحدانش وارد کند. البته آمریکاییها و متحدانش هم بیکار نمینشینند.
یعنی از دیدگاه شما آمریکاییها بهدنبال تکرار سناریوی افغانستان در 2001 و عراق در سال 2003 هستند؟
باید بدانیم که آمریکاییها به گفته خودشان بهدنبال تغییر حکومت در ایران نیستند. البته آنها علاقه بسیاری دارند تا تغییر در ایران صورت گیرد. اما آمریکاییها خودشان که میگویند قصد چنین کاری ندارند.
توان آمریکاییها در پیادهکردن چنین سناریویی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهنظر میرسد آمریکاییها نمیتوانند چنین سناریویی را عملیاتی کنند. بهدلیل آنکه برخلاف عراق و افغانستان، اشغال ایران کار سادهای نیست. بنابراین آمریکاییها بهدنبال آن نیستند که نیروهای نظامی خودشان را وارد ایران کنند. چون به خوبی میدانند نظام جمهوری اسلامی ایران از حمایت مردمی برخوردار است. بنابراین آمریکاییها به هیچعنوان بهدنبال اشغال خاک ایران و پیادهکردن نیرو همچون افغانستان و عراق نیستند بلکه آنها از طریق شلیک موشکهایشان از خلیج فارس و از پایگاههایشان در منطقه، بهعلاوه بمبارانهای هوایی زیرساختها و مراکز ارتباطی کشور را مدنظر دارند. باید بدانیم که ایالات متحده حتی یک سرباز هم وارد خاک ایران نخواهد کرد.
هدف آمریکاییها از چنین حمله نظامی احتمالی چیست؟
هدف آنها کاملا مشخص است. آمریکاییها به خیال خودشان در پی واردکردن آسیبهایی به کشور هستند که تا سالیان سال بازسازی آنها طول بکشد. البته امیدوار هستیم که چنین سناریویی هیچوقت بهوقوع نپیوندد. البته خیلی روشن نیست که آنها بهدنبال عملیاتیکردن چنین سناریویی باشند، چون زمان تاکنون به نفع آمریکاییها بوده است. اینکه ایران وارد جنگ نظامی نشده و جنگی میان تهران-واشنگتن بهوقوع نپیوندد و همچنین مذاکرهای هم در مقابل انجام شود این دقیقا به نفع آمریکاییها خواهد بود. بهدلیل آنکه زمانی که نه مذاکره و نه جنگ صورت نمیگیرد اما متاسفانه تحریمها و فلجشدن اقتصاد ادامه مییابد.
بنابراین این مساله دقیقا به نفع آمریکاییهاست، بهدلیل آنکه براساس تخمینها و گمانهزنیهای صورت گرفته وضعیت اقتصادی کشورمان وضعیت مطلوبی ندارد. تخمینهای موجود نشان میدهد که رشد اقتصادی ایران در سال 98 ممکن است به منفی 6 برسد. تورم بسیار بالا است.
همچنین عملا آمریکاییها با تحریمهایی که اعمال داشتهاند جلوی صادرات نفت ایران را گرفتهاند. بهگونهای که هیچکشوری بر اساس تحریمهای آمریکاییها حاضر نیست و یا نمیتواند از ایران نفت خریداری کند. لذا ایران در بهترین حالت با استفاده از سایر راههای غیرمرسوم و معمول همچون قاچاق نفتش را به فروش برساند. همچنین پس از فروش نیز ایران نمیتواند پولش را بازگرداند. بهعنوان نمونه مسئولان فوتبال کشورمان خیلی سعی کردند تا پول سرمربی فوتبال پرسپولیس را پرداخت کنند و در نهایت مسئولان فدراسیون فوتبال مجبور شدند تا بهصورت نقدی (اسکناس) به ایشان پول بدهند. بنابراین نقل و انتقال ارزی از شبکه بینالمللی بانکی بسیار سخت و پیچیده است.
با توجه به آنکه اروپاییها در پی راهاندازی اینستکس بودند اما تاکنون اقدام عملی انجام ندادهاند. آیا امکان راهاندازی سازوکار مالی میان ایران و کشورهای اروپایی با توجه به فشارهای آمریکاییها وجود دارد؟
واقعیت آن است که مساله حقوق بشر برای اروپاییها بسیار حائز اهمیت است. اروپاییها بسیار اصرار داشتند که ایران از برجام خارج نشود. بنابراین گذشت زمان بهبودی برای یافتن راهحلی میان ایران و کشورهای اروپایی نخواهد کرد. لذا زمان به نفع ترامپ است. متاسفانه تحریمها به نفع واشنگتن تمام میشود.
در حال حاضر تحریمهای ظالمانه آمریکاییها دردسرساز شده است. هرچند عدهای بهدنبال آن هستند که کاسه و کوزه را بر سر دولت بشکنند اما چنین تحلیلی کاملا سادهانگارانه است که فقط مشکل ناتوانیهای دولت دکتر روحانی است. ابعاد مساله بسیار بیشتر از این مسائل است. زمانیکه هیچ کشوری بهدلیل تهدیدات آمریکاییها حاضر نیست از کشورمان نفت خریداری کند همچنین اگر تازه نفتی هم از راه نامتعارف به فروش برسد معلوم نیست پول آن چگونه و در چه زمانی وارد کشور خواهد شد دیگر فرق نمیکند چه کسی رئیسجمهور باشد. لذا بهنظر میرسد وضعیت کنونی وضعیت متعادلی نیست. به همین دلیل هم است که ترامپ درحال حاضر به گزینه نظامی نمیاندیشد، چون تمرکز خود را در بخش اقتصادی گذاشته است.
آیا این امکان وجود دارد در صورت پیروزی احتمالی ترامپ در دور دوم انتخابات در سال 2020 گزینه نظامی علیه تهران را عملیاتی کند؟
همه شواهد و قرائن نشان میدهد که متاسفانه شانس دونالد ترامپ خیلی زیاد است. آمار بیکاری در حال حاضر در دوره ترامپ کمترین و رشد اقتصادی نیز در بالاترین میزان و همچنین تورم در پایینترین نقطه قرار دارد. از سوی دیگر طبقه متوسط در آمریکا وضعیت نسبتا مطلوبی دارند. بنابراین بهنظر میرسد به ایشان رای خواهند داد. اما از سوی دیگر روشنفکران در آمریکا بهدلیل عقاید خاص نژادپرستانه ترامپ خیلی موافق با او نخواهند بود. لذا ممکن است این برخورد نظامی احتمالی در صورتی که ترامپ در انتخابات موفق شود بهوقوع بپیوندد اما چنین برخورد احتمالی در آینده نزدیک نخواهد بود.
آرمان/ مرتضی رفیعی
به گزارش ایرنا از تارنمای شبکه تلویزیونی روسیا الیوم، هوک مدعی شد: نباید تهدیدی برای دریانوردی در تنگه باب المندب وجود داشته باشد.
رئیس گروه ویژه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا افزود: باید با تلاشهای ایران در استفاده از نیروهای نیابتی اش در منطقه مقابله کرد.
هوک در اظهاراتی تکراری مدعی شد: تهران به تشدید تنشها در منطقه ادامه میدهد و هرگونه تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها را رد میکند.
وی با تکرار سخنان چند روز گذشته خود ادامه داد: دیپلماسی ما نباید این حق را در اختیار ایران قرار دهد تا این کشور، پاسخ ما را با اقدام نظامی بدهد؛ بلکه تهران باید پاسخ آمریکا را از طریق دیپلماتیک دهد.
رئیس گروه ویژه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا اضافه کرد: کارزار حداکثری فشار بر ایران تأثیر گذار و تهران این را کاملاً درک کرده است.
هوک گفت: عربستان به آمریکا در تأمین (کمبود) نفت، کمک شایان توجهی کرده است.