به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی شبکه سی.ان. ان، مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در گفتوگوی روز گذشتهاش با برنامه Face the nation شبکه سی. بی. اس گفت: آمریکا در حال بررسی طیف گستردهای از انتخابها است. ما چند بار به رئیس جمهور [دونالد ترامپ] اطلاعرسانی کردهایم و [اطلاعات او را] بهروز نگه خواهیم داشت. ما مطمئنیم میتوانیم اقداماتی انجام دهیم که بتوانند بازدارندگی مأموریت ما را بازگردانند.
وی در این باره ادامه داد: رئیس جمهور همه چیز را برای ایجاد اطمینان بررسی خواهد کرد درست است؟ اما او چه گفته است؟ ما نمیخواهیم که ایران به یک سلاح هستهای دست پیدا کند.
پمپئو تاکید کرد: رئیس جمهور به وضوح گفته که نمیخواهد وارد جنگ شود.
بر اساس این گزارش، دولت آمریکا در چند وقت اخیر علیرغم تحمیل «جنگ اقتصادی» به ملت ایران که آخرین نمونه آن تحریم بخشی از صنایع پتروشیمی این کشور توسط وزارت خزانهداری آمریکا بوده است، تمایل خود را برای مذاکره با ایران آشکارا ابراز کرده است و از طرفی با اظهاراتی ضد و نقیض و اتهامزنیهایی بیاساس درباره نقش ایران در منطقه، این رویکرد دیپلماتیک را که مدت زیادی هم دوام نیاورد بیاعتبار ساخت.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان پیش از این در گفتوگو با شبکهای عربی اظهار کرد: ما به آمریکاییها اجازه نخواهیم داد که به طور یکجانبه علیه ملت ما جنگی را تحمیل کند و حتماً در جنگ همه خسارت میبینند.
وی افزود: هیچ فرقی میان جنگ نظامی و جنگ اقتصادی وجود ندارد؛ همانطور که گفتم در جنگ نظامی اهداف جنگی است اما در جنگ اقتصادی هدف شهروندان بی گناه است. در شرایط تنش همه چیز وارد است و منطقه بیشترین آسیبها را از این وضعیت خواهد دید به خصوص کشورهایی که به دنبال ایجاد جنگ علیه ایران هستند.
ظریف افزود: ما در درازمدت نشان دادیم که در برابر فشارها مقاوم هستیم و از این فشارها عبور کردیم. در کوتاهمدت نیز ما باید تأثیر تروریسم اقتصادی آمریکا بر ملت را کاهش دهیم. در میانمدت نیز معتقدیم که همه کشورها به این نتیجه میرسند که مقاومت در برابر سرکشی نتیجه خوبی خواهد داد و کشورها به دنبال این هستند که دلار را کنار بگذارند که این مساله بر اقتصاد آمریکا تأثیر منفی خواهد گذاشت.
وفیق إبراهیم در البناء نوشت: آیا حمله به کانتینرهای نفتی در نزدیکی تنگه هرمز به این معناست که آمریکا درصدد اجرای طرحی برای بازگرداندن سیطره سیاسی، اقتصادی و سیاسی خود بر منطقه شرق عربی است؟
به گزارش انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: در ابتدا باید بر این مهم تاکید کنیم که هدف گرفته شدن نفت کشها به این شکل دقیق، نیازمند امکانات چند دولت است و همین مساله، انصارالله یمن، حزب الله و حشد الشعبی را از دایره اتهامات دور میکند. بنابراین، تنها اسرائیل، عربستان، امارات، آمریکا و ایران، در لیست باقی میمانند.
در مورد اسرائیل، به راه افتادن جنگ آمریکا و کشورهای حلشیه خلیج فارس علیه ایران، به نفع آن است؛ تا به این شکل، عربها به جای اسرائیل، ایران را دشمن خود دانسته و بر آن متمرکز شوند.
در سطح عربستان و امارات، این دو حکومت منافع استراتژیکی در انفجار جنگ آمریکا و ایران دارند؛ که منجر به حمله آنها به حوثیهای یمن میشود. در واقع، با توجه به اینکه توان این دو کشور عربی اندک است، به همکاری با اسرائیل و آمریکا نیازمند هستند.
در مورد ایران چطور؟ منفعت ایران در انفجار نفت کشها در خلیج فارس، بسیار ضعیف است؛ به دو دلیل: اول آنکه روسیه، چین و ژاپن همچنان به خرید نفت از ایران ادامه میدهد و این برای به راه انداختن دولت ایران کفایت میکند؛ دلیل دوم به پهپادها و موشکهای یمنی مربوط است که پرونده نفتی خلیج فارس را گشودند؛ به نحوی که در ان، امنیت عراق، سوریه، یمن و ایران با ادامه جریان یافتن ۲۰ میلیون بشکه نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس در روز، ارتباط دارد. این خطر به صورت تدریجی شروع شد و گسترش یافت و به سمت تبدیل شدن به شمشیر برّانی در حرکت است که منطقهای را هدف میگیرد که از سال ۱۹۴۵ در قلب ژئوپلتیک آمریکا قرار دارد.
بنابراین، دو منطق متقابل وجود دارد که هر دو حاکی از آن است که معرکه در خلیج، منطقهای است و ایران با تنش خلیجی با عقلانیتی تعامل میکند که براساس آن ائتلافهایش را حفظ کند. اما آمریکاییها ادامه هیمنه خود در خاورمیانه را با ضرورت حفظ امنیت خلیج فارسو اسرائیل مرتبط میدانند. به این ترتیب، چنین فضایی ایجاد میشود:
حفظ امنیت خلیج فارستوسط آمریکا، اقتضا میکند که حلقه دومی که از طرف یمن و عراق و مرزهای ایران خلیج فارسرا احاطه کرده اند، تضعیف شود. همچنین، حمایت از اسرائیل و اردن مشروط به نابودی سوریه، حزب الله، قوای عراقی و سازمانهای فلسطینی است.
ایا این همان نقشهای نیست که آمریکاییها در سرزمینهای شرقی سعی در اجرای آن دارند؟ ایشان قصد دارند اهداف «ژئوپلتیک» صرفی را عملی کنند تا در ادامه آن، اهداف اقتصادی و نفتی شان در منطقه تاریخیِ شرق عملی شود؛ منطقهای که از ایران تا ترکیه در نزدیکی دروازه اروپا امتداد دارد.
عواملی وجود دارد که باعث خشم آمریکاییها و ترس انها از روزهای پیش رو میشود؛ بویژه زمانی که میزان گسترش نفوذ روسیه در جهان را میبینند که از سوریه آغاز شده و این آمادگی را دارد تا از طریق روابط پراگماتیست متوازن بین ریاض و مسکو و اژدهای چینی، توسعه بیشتری داشته باشد. علاوه بر اینکه آمریکا شاهد عمق ائتلافهای ایران در شرق است: حزب الله، انصارالله، حشد الشعبی و دولت سوریه، ایرانی نیستند و بخشی از سپاه پاسداران این کشور هم محسوب نمیشوند؛ اما دو هدف مهم آنها را تحت ائتلاف عمیقی با ایران قرار داده است: دشمن اسرائیلی و هیمنه آمریکایی.
مطالب پیش گفته نشان دهنده دقت درگیریها در خلیج فارسو منطقه و ارتباط آن با طرح ژئوپلتیک آمریکا برای توقف فروپاشی تک قطبی بودن این کشور است و همچنین بر آمادگی واشنگتن برای معرکههای محدودی برای تغییر موازین قوای جدید در منطقه تاکید میکند.
این توازنها که در نتیجه پیروزی بزرگ سوریه در برابر تروریسم ایجاد شد. آمریکاییها تلاش کردند از طریق تروریسم، دولت اسد را نابود کنند، اما نقشه آنها در سوریه شکست خورد. از این رو، تروریسم خود را به سمت لبنان حرکت دادند تا در نقش حزب الله خلل ایجاد کرده و پس از آن، عراق را وارد یک طرح تقسیم برپایه اصول مذهبی و نژادی کنند.
در یمن، آمریکاییها ابزاری نیافتند تا با کمک آن مانع از ورود انصارالله بعنوان طرفی از معادله تولید نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس شوند؛ نه به این دلیل که توان نظامی نداشتند؛ بلکه از این جهت که میدانند نابودی یمن یک طرح جنگ منطقهای را به دنبال دارد که هیچ کس به سلامت از آن خارج نمیشود. علاوه بر اینکه واشنگتن به خوبی از دشواری هدف گرفتن ایران، بعنوان جزئی از طرح منطقهای خود، به دلیل توانایی نظامی این کشور، آگاه است.
بدین شکل، آمریکا به کدام سو میرود؟ به سمت یک ساختار ژئوپلتیک جدید، برای حمایت از گاو شیرده «خلیج فارس» و قدرت بازدارندگی برای تامین امنیت اسرائیل؛ که این مهم تنها با یک جنگ سخت حاصل میشود. اما مذاکرات، تنها میتواند موجب رفع محاصره ایران و بازگشت به توافق استکوهلم سوئدی در یمن، مذاکره با روسها در سوریه و عقب نشینی از تلاشها برای تقسیم عراق شود؛ آنچه که به معنای ادامه کاهش هیمنه امریکا و شکست قطعی طرح ژئوپلتیک آن است.
به گزارش مهر به نقل از سیانان، «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در گفتگویی تاکید کرد که آمریکا هیچ علاقهای به جنگ با ایران یا انجام اقدام تحریکآمیز در شرایطی که ممکن است منجر به پاسخ اشتباه شود، ندارد.
پلوسی همچنین با انتقاد از سیاستهای ضد ایرانی دولت آمریکا اظهار داشت: چرا رئیس جمهور به توافق هستهای با ایران پشت کرد؟ این اقدام چه منطقی میتواند داشته باشد به جز آنکه این توافق توسط رئیس جمهور اوباما مورد مذاکره قرار گرفته بود؟
به گفته رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، کارشناسان امنیت ملی بسیاری که همگی سفیر، ژنرال و دریادار هستند، از این توافق حمایت کردهاند.
پیش از رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه این کشور نیز تاکید کرده بود که واشنگتن خواهان جنگ با ایران نیست.
با این حال وزیرخارجه آمریکا در حالی مدعی شده بود که به دنبال جنگ جدید در منطقه نیست که به اعتقاد برخی کارشناسان اقدامات آمریکا در منطقه علاوه بر دامن زدن به تنشها زمینه ایجاد بی ثباتی بیشتر را ایجاد کرده است.
وزیرخارجه آمریکا پیش از این نیز مدعی شده بود که کشورش خواهان مذاکره بدون پیش شرط با تهران است، ایران این ادعاهای مقامات آمریکایی را به دلیل نقض تعهدات پیشین در موضوع برجام و همچنین سیاستهای خصمانه ضدایرانی واشنگتن رد کرده است.
به گزارش انتخاب ؛ در ادامه این مطلب آمده است: در هفته های اخیر شاهد افزایش تنش ها بین ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه بوده ایم. بدون شک در چنین شرایطی بدبینی جامعه و تحلیلگران سیاسی نسبت به دولت ترامپ افزایش پیدا می کند. این روزها برای بسیاری از ما یادآور ماه های پیش از جنگ عراق است.
دولت بوش رژیم صدام حسین را به تلاش برای تولید تسلیحات کشتار جمعی متهم کرد. اما بعدا مشخص شد که این ادعا کاملا ساختگی بوده است. در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما نیز بسیاری از کارشناسان نسبت به ادعاهای دولت در مورد استفاده رژیم بشار اسد از تسلیحات شیمیایی علیه مردم غیر نظامی تردید داشتند. دولت ترامپ نیز در حال حاضر با مشکل مشابهی روبرو شده است.
جان مک لافلین، معاون سابق رئیس سیا در دوره ریاست جمهوری جرج بوش در این ارتباط گفت: «اعتبار دولت ترامپ در مقایسه با دولت های قبلی بیشتر زیر سوال رفته است. البته مردم همیشه در مورد صحت گزارش های نهادهای اطلاعاتی کشور تردید دارند. اما دروغ های متعدد دولت ترامپ در سال های گذشته کار را برای آن ها دشوارتر کرده است.»
اما نکته جالب توجه این است که حتی خود ترامپ نیز در سال های گذشته بارها اعتبار نهادهای اطلاعاتی آمریکا را زیر سوال برده بود. او در دوران کمپین انتخاباتی خود در سال 2016 نهادهای اطلاعاتی آمریکا را با دوران آلمان نازی مقایسه کرده بود. ترامپ همچنین بارها اشاره کرده است که نتایج تحقیقات آن ها در مورد مداخلات حکومت روسیه در انتخابات سال 2016 را باور ندارد. امسال نهادهای اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند که ایران به توافق هسته ای برجام پایبند بوده است. روسای نهادهای اطلاعاتی کشور در جلسه شنود مجلس در مورد این موضوع شهادت دادند. اما ترامپ تاکید کرد که نهادهای اطلاعاتی کشور اشتباه می کنند.
اما بدون شک اعتبار حرف های رئیس جمهور در شرایط پرتنش کنونی در خاورمیانه بیشتر زیر سوال خواهد رفت. حملات روز پنج شنبه به نفت کش های ژاپن و نروژ باعث شد که نگرانی جامعه جهانی در مورد ایجاد اختلال در مسیر ترانزیت تنگه هرمز در آب های آزاد خلیج فارس افزایش پیدا کند. ترامپ در مصاحبه روز جمعه با شبکه خبری فاکس نیوز ادعا کرد که تردیدی در مورد نقش ایران در این حملات وجود ندارد.
بسیاری از مقامات کاخ سفید حاضر به مصاحبه با ما در مورد اعتبار ادعاهای ترامپ نشدند. اما یکی از مقامات ارشد دولتی گفت که آقای ترامپ به دنبال بهانه ای برای شروع جنگ با ایران نیست. ترامپ بارها در گذشته از ماجراجویی های نظامی آمریکا در دوره ریاست جمهوری بوش و باراک اوباما انتقاد کرده بود. ترامپ در مصاحبه تلفنی خود با شبکه فاکس نیوز از تهدید ایران پرهیز کرد. ترامپ حتی دوباره تاکید کرد که آماده گفت و گوی مستقیم با رهبران ایران است.
در هر صورت، ترامپ در دو سال گذشته سابقه خوبی در گفتن حقایق نداشته است. مطابق با گزارش روزنامه واشنگتن پست، آقای ترامپ تاکنون 10,796 مورد ادعای کذب یا گمراه کننده را در مورد مسائل مختلف بر زبان آورده است.
ترامپ بارها خبرنگاران و رسانه های کشور را دشمن مردم خطاب کرده است. او معتقد است که رسانه های آمریکا بی طرف نیستند و برای بد جلوه دادن او اخبار جعلی منتشر می کنند. ترامپ این هفته در مصاحبه تلویزیونی خود با شبکه ای بی سی نیوز گفت : «من واقعیت را دوست دارم. به نظرم من فرد بسیار صادقی هستم». اما مطابق با نظرسنجی منتشر شده توسط دانشگاه کونیپیاک، فقط 35 درصد از مردم کشور به ترامپ اعتماد دارند. در مقابل،52 درصد مردم اعلام کردند که بیشتر به گزارش های رسانه ها می توان اعتماد کرد.
مایک پمپئو، وزیر خارجه کشور اولین مقام آمریکایی بود که بعد از حملات اخیر انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه کرد. ترامپ نیز روز بعد ایران را متهم کرد که در این حوادث نقش داشته است. پنتاگون نیز همان روز ویدئویی را منتشر کرد که در آن ظاهرا یک قایق گشت دریایی نیروی سپاه پاسداران ایران در حال جدا کردن یک مین عمل نکرده از بدنه نفت کش است. ترامپ ادعا کرد که این ویدئو دخالت ایران در این حملات را اثبات میکند.
اما مقامات ایرانی دخالت در این حملات را رد کرده اند. آن ها می گویند واشنگتن و متحدانش در منطقه این عملیات ساختگی را به منظور توجیه اقدامی نظامی علیه ایران پیاده سازی کرده اند. البته ایران نیز سابقه طولانی در دروغ گویی و انتشار پروپاگاندا دارد. به همین خاطر حتی منتقدان سرسخت ترامپ نیز تمایلی به پذیرش ادعاهای تهران ندارند.
جنگ عراق نقش مهمی در افزایش بی اعتمادی مردم نسبت به دولت آمریکا داشت. جرج بوش و نهادهای اطلاعاتی به مردم در مورد وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق اطمینان داده بودند. بدین ترتیب این اقدام آمریکا اعتبار سازمان سیا و دیگر نهادهای اطلاعاتی را زیر سوال برد. مشکل اصلی گزارش های اطلاعاتی این است که هیچ نمی توان به طور قاطع در مورد صحت آنها اظهار نظر کرد.
به گزارش مهر به نقل از دویچه وله، نشست وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه در لوکزامبورگ با هدف بررسی تنشهای فزاینده در منطقه خاور میانه و بحث بر سر حادثه انفجار دو نفتکش در دریای عمان برگزار خواهد شد.
همچنین گفته شده یکی از موضوعات مهم دیگر این نشست اولتیماتوم ۶۰ روزه برجامی ایران خواهد بود.
قرار است سران اتحادیه اروپا نیز دو روز بعد از نشست وزرای خارجه نشست خود را برگزار کنند.
حدود چهل روز پیش از این، شورای عالی امنیت ملی ایران با انتشار بیانیهای، ضمن محکوم کردن آمریکا به خاطر خروج از برجام، از کشورهای اروپایی باقیمانده در این توافق نیز به خاطر کندی و کم کاری در تأمین تعهداتشان به شدت انتقاد کرد.
ایران همچنین در بیانیه هشدار آمیز خود به کشورهای باقیمانده در برجام شصت روز فرصت داده بود تا به تعهداتشان به ویژه در حوزههای بانکی و نفتی عمل کنند و چنانچه در این مهلت کشورهای مزبور قادر نباشند مطالبات ایران را تأمین کنند، در مرحله بعدی تهران رعایت محدودیتهای مربوط به سطح غنی سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرنسازی رآکتور آب سنگین اراک را نیز متوقف خواهد کرد.
با این حال پیش از این اتحادیه اروپا در واکنش به مهلت ۶۰ روزه ایران برای اجرای تعهدات بانکی و نفتی اعلام کرده بود که هیچ ضربالاجلی را از سوی تهران نمیپذیرد.