اسفندیار امینی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص نتایج امروز نوزدهمین جلسه شورای هماهنگی مدیریت بهم پیوسته منابع آب حوضه آبریز زاینده رود که در وزارت نیرو برگزار شد، اظهار کرد: براساس صحبت ها و جمع بندی جلسه امروز قرار شد آب جهت کشت صیفی جات در تابستان به کشاورزان حقابه دار اصفهان تخصیص یابد.
وی افزود: در این جلسه مقرر شد حقابه صیفی کاری کشاورزان و باغات حوضه زاینده رود به میزان 350 تا 360 میلیون مترمکعب با رعایت نیازهای شرب و صنعت و همچنین رعایت اطمینان کشت پاییزه در سال آبی آینده از سد زاینده رود رهاسازی شود.
دبیر اجرایی نظام صنفی کشاورزان استان اصفهان گفت: قرار شد نحوه زمان بندی و توزیع آب در کمیته 15 نفره صنف کشاورزی شهرهای حوضه زاینده رود با حضور نمایندگان جهادکشاورزی و آب منطقه ای مشخص شود.
وی تاکید کرد: خوشبختانه جلسه امروز نتیجه مطلوبی برای کشاورزان حقابه دار به همراه داشت و هم چنین مقرر شد 450 میلیون مترمکعب برای کشت پاییزه 99-98 تخصیص یابد.
استانداری اصفهان نیز با تایید این موضوع اعلام کرد که در جلسه شورای سازگاری با کمآبی که امروز با حضور استاندار اصفهان در تهران برگزار شد، رهاسازی آب برای کشت بهاره کشاورزان با رعایت خط قرمز حجم آب و نگهداشت کشت پاییزه، به تصویب رسید.
به گزارش ایسنا، محمدعلی مطلب زاده ظهر امروز (یکشنبه) در نشست خبری، اظهار کرد: در هفته مبارزه با مواد مخدر امسال در شهرستان اردستان بیش از ۲۰ برنامه تدارک دیده شده که اجرا میشود.
وی با بیان اینکه هماکنون سه مرکز درمان مواد مخدر در شهرستان فعالیت میکنند، افزود: در حال حاضر بیش از هزار نفر معتاد در مراکز درمان شهرستان اردستان پرونده دارند.
رئیس اداره بهزیستی اردستان با بیان اینکه انتشار برخی اخبار با موضوع مواد مخدر نباید در جامعه پخش شود گفت: انتشار اخبار مصرف مواد مخدر در مدارس باعث میشود همه خانواده نگران وضعیت فرزند خود شوند. انتشار اینگونه گزارشها اشتباه است.
مطلب زاده اضافه کرد: انتشار خبر مصرف مواد مخدر در مدارس باعث میشود باور و اطمینان خانوادهها نسبت به مدارس از بین برود.
وی در خصوص آخرین وضعیت کودکآزاری دو هفته پیش در اردستان، افزود: هماکنون این کودک در بیمارستان امام حسین (ع) اصفهان تحت درمان است و وضعیت جسمانی به مراتب بهتر از روزهای اول است. با هماهنگیهایی که انجام شده این بچه به محض اینکه از بیمارستان ترخیص شود تحت نظارت سازمان بهزیستی قرار میگیرد.
رئیس اداره بهزیستی اردستان با اشاره به دلایل کودک آزاری گفت: ظاهراً ناپدری این بچه معتاد بوده و سابقه کودکآزاری و همسرآزاری داشته است. نظر اداره بهزیستی این است که بچه تحت نظر بهزیستی قرار گیرد و ناپدری روانه زندان شود، ولی باید منتظر رأی دادگاه باشیم.
مطلب زاده با بیان اینکه دادگستری اردستان نظر داشته که باید حتماً پزشک قانونی موضوع کودک آزاری را تأیید کند، گفت: با هماهنگیهای انجام شده پزشکی قانونی اصفهان به صراحت موضوع کودک آزاری را تأیید کرده است و منتظر تأیید دادگستری اردستان برای اعلام رأی هستیم.
به گزارش ایران، کاربرانی که اکانت تلگرام خود را حذف کنند یا از آن خارج شوند، دیگر امکان ورود مجدد به تلگرام را ندارند، چرا که کد تاییدی برای ورود مجدد دریافت نخواهند کرد.
بهتازگی هردو پوسته فارسی تلگرام، هاتگرام و طلاگرام، سرورهایشان را بستند و برای همیشه از دسترس خارج شدند.
جعفر منتظری، دادستانکل کشور، هم ۲۹خرداد در سنندج گفتهبود «از ابتدای تیر امسال اتفاقات و تحولات نیکی در حوزه فضای مجازی خواهیم بود.»
یک شهروند تهرانی با ارسال اسکرینشات پیامک معروف به «کشف حجاب» برای شماره تلفن همراه خود نوشته است: این پیامک مدعی است که در خودروی این جانب در ساعت 20:28 دقیقه روز شنبه اول تیر ماه «کشف حجاب» رخ داده است و ساعت مخابره آن نیز 20 و 29 دقیقه است! چگونه در عرض یک دقیقه چنین چیزی امکان دارد؟ یعنی در یک دقیقه، امکان انجام سه پروسه «ارسال گزارش کشف حجاب»، «راستیآزمایی آن» و سپس «ارسال پیامک برای مالک خودرو»، وجود دارد؟ تصویر پیامکهای ارسالی برای شهروند مذکور را در زیر میبینید.
این شهروند در تماس با خبرنگار ما همچنین با مقایسه تفاوت نگاه رسیدگی به مسائل شهروندان جامعه توسط مسئولان نظارتی گفت: همین چند روز پیش یک خودرو، جلوی پارکینگ ما پارک کرده بود و راه را بسته بود، دو - سه ساعت زنگ زدیم پلیس ۱۱۰ که بعد از سه بار تماس گرفتند و گفتند راننده را دویست هزار تومان جریمه میکنیم، گفتم جریمه اون به چه درد من میخورد وقتی راه ورودی ما بسته؟ آخرش هم حتی به راننده زنگ نزدند تا بالاخره خودش اومد ماشینشو برداشت!
بهار نیوز
یک هفته پس از سقوط دختربچه هشتساله به رودخانه کرج، پدر او میگوید که برای پیدا کردن جسد دخترش به همه جا رفته، اما تنها جوابی که شنیده این است: «ما نه غواص داریم و نه قایق.» درحالیکه دادستانی به همه نهادهای امدادی استان البرز دستور داده نسبت به اعزام غواص و جستوجو برای پیدا کردن جسد دختربچه هشتساله اقدام کنند، اما پدر فاطمه دل پردردی از عملیات کُند جستوجو دارد. بعدازظهر یکشنبه 26خردادماه بود که دختربچهای هشتساله به نام فاطمه، هنگام بازی در کنار رودخانه کرج پایش لیز خورد و به داخل آب افتاد.
بهدنبال این حادثه، جریان شدید رودخانه او را با خود به دریاچه پشت سد کرج برد و از آن زمان پدر او کار و زندگیاش را رها کرده و به هر دری میزند تا بتواند جسد دخترش را پیدا کند، اما با گذشت یک هفته از حادثه، هنوز به نتیجه نرسیده است. میکائیل گلشنی که در روزهای نخست به هر جا میرفت با این جمله که «ما نه غواص داریم و نه قایق» روبهرو میشد برای پیدا کردن جسد دخترش دست به دامان دادستانی کرج هم شد. او با پیگیری بیوقفه خود توانست دستور دادستانی به همه نهادهای امدادی مبنی بر جستوجو در دریاچه سد را بگیرد، اما به گفته خودش: «دستور دادستانی هم نتوانسته تا حالا کمکی به ما بکند. چون کسی به حرف من گوش نمیکند و میگویند امکانات لازم برای جستوجو در دریاچه را ندارند.»
او در گفتوگو با همشهری میگوید: «ما ساکن فردیس کرج هستیم و روز حادثه همراه خانواده برادرم و بچهها برای تفریح به جاده چالوس رفته بودیم. در کنار رودخانه یک باغ بود که داخل آن سکوهایی ساخته بودند و به خانوادهها اجاره میدادند. ما هم یکی از آنها را کرایه کردیم و بچهها سرگرم بازی شدند. دقایقی بعد اما، زمانی که رفته بودم دستم را بشویم، صدای داد و فریاد همسرم و بقیه را شنیدم و فهمیدم که دخترم فاطمه، زمانی که با بچهها کنار رودخانه بازی میکرده، پایش لیزخورده و به داخل آب افتاده است.» فاطمه و خواهر دوقلویش زهرا تنها فرزندان میکائیل و همسرش بودند. پس از این حادثه 2برادر میکائیل به داخل رودخانه پریدند تا فاطمه را نجات دهند اما بخت یارشان بود که مردم به کمکشان رفتند و آنها را از غرق شدن نجات دادند. میکائیل میگوید: «جایی که حادثه رخ داد، حوالی پل خواب بود و من دیدم که آب دخترم را تا زیر پل برد و بعد ناپدید شد. در همان ساعات اولیه حادثه، نیروهای هلالاحمر و مردم محلی به کمک آمدند و با جستوجو در رودخانه تلاش کردند دخترم را پیدا کنند اما نتوانستند و آب دخترم را به دریاچه پشت سد کرج برد.»
کسی جوابم را نمیداد
میکائیل که باورش نمیشد به همین راحتی دخترش را از دست داده باشد، برای پیدا کردن او به هر دری زد. تنها راه پیدا کردن فاطمه استفاده از غواص و جستوجو در اعماق دریاچه بود، اما در روزهای نخست به هر جا که میرفت با در بسته روبهرو میشد. او میگوید: «باورم نمیشد استان البرز با این وسعت هیچ امکاناتی برای پیدا کردن جسد دخترم نداشته باشد. به آتشنشانی، هلالاحمر، ستاد بحران و مسئولان سد مراجعه کردم، اما همهشان میگفتند که نه قایق دارند و نه غواص. از طرفی مردم محلی که آنجا بودند میگفتند که جسد دخترم پیدا نمیشود مگر اینکه غواص خصوصی استخدام کنم. پرسوجو کردم و گفتند که آنها ساعتی 5 میلیون تومان برای جستوجو میگیرند. حتی یکی گفت که اگر 100میلیون تومان بدهم، 48ساعته جسد دخترم را پیدا میکنند. اما من یک کارگر سادهام و اگر همه زندگیام را بفروشم، 100میلیون تومان نمیشود. برای همین تصمیم گرفتم از دادستانی کمک بگیرم.»
دستور جستوجو
پیگیریهای میکائیل جواب داد و او پس از مراجعه به اداره آگاهی و پس از آن دادسرا، توانست دستور دادستانی برای پیدا کردن جسد دخترش را بگیرد. «دادستانی به همه نهادهای امدادی، از هلالاحمر گرفته تا ستاد بحران دستور داد که به هر طریق ممکن، با جستوجو در دریاچه، جسد دخترم را پیدا کنند. اما نتیجه دستور این شد که دو، سهبار یک قایق با دو، سه غواص آمدند و یکی از غواصها به داخل آب رفت و نیمساعت بعد بیرون آمد و با ادعای اینکه اکسیژن داخل کپسولشان تمام شده، آنجا را ترک کردند. در بقیه موارد هم چند نفر با تنها قایقی که در سد کرج است، میآمدند و در دریاچه دور میزدند و عکس میگرفتند و میگفتند که مأموریتشان تمامشده و برمیگشتند. وقتی به آنها میگفتم که چرا اعماق دریاچه را جستوجو نمیکنند، میگفتند که غواص ندارند. باید صبر کنیم که جنازه باد کند و خودش روی آب بیاید. اما اگر جسد دخترم در داخل دریاچه و میان گلولای گیر کرده باشد چه؟ یعنی ممکن است جسدش هیچوقت پیدا نشود؟»
نمیتوانم به خانه برگردم
میکائیل با بغض ادامه میدهد: «هرچند مردم محلی خیلی کمک کردند اما من از مسئولان وزارت نیرو در تهران بهشدت گلایه دارم. اینجا میگویند که سد کرج زیرنظر تهران است. با اینکه خبرها از فرمانداری و استانداری کرج بهاطلاع آنها رسیده ولی اصلا کمکرسانی نکردند و هیچ تجهیزانی ندادند. حتی یک نفر از مسئولان تهران به اینجا نیامد که ببیند ماجرا از چه قرار است. دیگر نمیدانم که شکایتم را نزد چهکسی ببرم. تنها چیزی که میخواهم جسد دخترم است. میخواهم جواب خواهر دوقلویش و مادرش را بدهم. اما تا زمانی که او پیدا نشود، روی رفتن به خانه را ندارم.»
روزنامه همشهری