به گزارش ایسنا، دهقانی در این دیدار با تشریح مبانی تصمیم اخیر ایران درخصوص توقف برخی اقدامات داوطلبانه خویش تحت برجام، بر ضرورت اقدامات عملی اعضای باقی مانده برجام به منظور حفظ آن، تاکید کرد.
وی با تصریح به این که برگشت پذیری اقدامات ایران به اقدامات عملی دیگران بستگی دارد، تصریح کرد: وظیفه آژانس در این شرایط این است که به هنگام گزارش واقعیتهای صحنه نیز به طور جامع عمل کرده و بدون پیش داوری، تمامی جوانب موضوع را ببیند.
آمانو نیز در این دیدار، برجام را یک دستاورد مهم برای راستیآزمایی خواند.
با واژه "مذاکره" سر سازگاری ندارند و تا نامی از "مذاکره" به میان میآید موافقان را متهم به وابستگی و خیانت کرده و بوی نفوذ به مشامشان میرسد. این گروه را شاید بتوان مهم ترین آسیب زنندگان به امنیت ملی و آرامش کشور قلمداد کرد، "مذاکرههراسانی" که حاضرند منافع ملی را قربانی منافع جناحی کنند.
اگرچه مذاکره شرایط و اقتضائاتی دارد که باید مسئولان نظام درباره آن به یک مفاهمه جمعی برسند اما زیر سوال بردن همه نوع گفت و گو و در هر سطحی بازی دلواپسانهای است که در خوشبینانهترین حالت شاید بتوان علت آن را نبود درک سازوکار حاکم بر نظام و روابط بین الملل و البته ناآشنایی با فن مذاکره و بده و بستانهای حاکم بر آن دانست.
مذاکره اگرچه به معنای پایان اختلافات نبوده و نیست اما به عقیده موافقان نوعی «فرصتسازی» است که باید از آن به بهترین شکل در فضای بین الملل به نفع خود بهره گرفت، فرصتی که مخالفان آن را «فرصت سوزی» قلمداد کرده و تنها به دلیل محاسبات جناحی بر آن می تازند.
علی صوفی درباره علت نگرانی عدهای و مخالفت با هر نوع مذاکره به خبرآنلاین می گوید: ببینید در شرایطی که کشور با بحران عظیمی روبرو است باید به فکر راه خروج از بحران بود که یکی از راههای خروج از بحران ترک مخاصمه بین طرفین است. در شرایطی که امروز کشور درگیر جنگ واقعی اقتصادی است به طور طبیعی شرط نخست برای خروج از این موقعیت آتش بس است تا بعد بتوان درباره حضور در پای میز مذاکره تصمیم گرفت.
وی با تاکید بر اینکه نخستین گام آمریکا باید حذف تهدیدات و رفع تحریم ها علیه ایران باشد، ادامه داد: بعد از این شرایط و شکل گیری آتش بس می توان درباره مذاکره تصمیم گرفت و پای میز مذاکره نشست. اگر در مذاکرات به نتیجه رسیدیم که موفقیت حاصل شده اما اگر نرسیدیم باز هم راه مشخص است و ما به مسیر خود ادامه می دهیم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب درباره علت نگرانی عده ای در داخل از شکلگیری هر نوعی از مذاکرات، تاکید کرد: آنهایی که در داخل همیشه نگران مذاکره هستند رفتارشان منطقی نیست، ببینید برای مدیریت شرایط کنونی دو راه بیشتر وجود ندارد، یا جنگ یا مذاکره؛ مقام معظم رهبری هم در فرمایشات اخیرشان تاکید کردند که "جنگ نمی شود، مذاکره هم نمی کنیم زیرا آمریکایی ها قابل اعتماد نیستند."خب در این شرایط اگر باب مذاکره باز شد و کشوری مانند ژاپن در این زمینه ورود کرد باید از فرصت به بهترین شکل به نفع خودمان بهره ببریم.
وی با بیان اینکه در مذاکرات برجام هم رهبر معظم انقلاب تدبیر کردند، تصریح کرد: مقام معظم رهبری در آن مقطع زمانی با بکاربردن تعبیر "نرمش قهرمانانه" اجازه ورود به مذاکره را صادر کردند البته یکسری اقدامات و میانجی گریهایی قبل از مذاکرات برجام صورت گرفته بود، در شرایط کنونی هم بحث میانجی گری دولت ژاپن است که در پی سفر به ایران است و همین قضیه هم باعث شده که لحن صحبت آقای ترامپ در ژاپن در رابطه با ایران 180 درجه تغییر کند.
مخالفان مذاکره با نتیجه برد- برد یا جنگ طلبند یا فرصت طلب
صوفی ادامه داد: اگر تغییر لحن ترامپ از روی حسن نیت و نشانه ای از خواست آنها برای مذاکره با رعایت اصول احترام و حقوق متقابل و با نتیجه برد- برد باشد این بهترین راه حل برای خروج از بحران است، در چنین شرایطی اگر فردی یا گروهی با این راه حل مخالفت کند مشخص است که یا یکسری منافع در استمرار شرایط بحرانی کشور دارد یا اینکه اساسا جنگ طلب است یعنی به دنبال آن است که مذاکره انجام نشده و شق دیگر یعنی جنگ در دستور کار قرار گیرد که با توجه به خسارات ناشی از جنگ و اگرچه ما کشوری جنگ ازموده هستیم اما به هیچ وجه قابل قبول نیست.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه به دلیل اقتدار ایران در سطح منطقه و حتی بین الملل ترس از مذاکره معنا ندارد، تصریح کرد: کشور ایران امروز دست بالا را دارد به طوریکه در منطقه نسبت به اوایل انقلاب نه تنها نفوذ بسیار بالا بلکه از قدرت دفاعی بسیار پیشرفته تری برخوردار است و دقیقا به همین دلیل است که آمریکا با وجود تهدیدها هیچ گاه بحث جنگ را به صورت جدی دنبال نکرده و همواره تاکید دارد که قصد جنگ ندارد، بنابراین از این جهت اگر باب مذاکره به صورت اصولی و با رعایت موارد مورد قبول سازمان ملل و در جهت تامین منافع ملی ما و البته حاصل آن نتیجه برد - برد باشد باید از آن استفاده کرد.
سبحانی نیا: به دلیل اقتدار ایران نگرانی از مذاکره وجود ندارد
حسین سبحانینیا عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در اداوار مختلف نیز درباره دلایل نگرانیها از هر نوع مذاکره به خبرآنلاین گفت: در اینکه مذاکره در روابط بینالملل اصلی پذیرفته شده برای حل وفصل مسائل بین کشورها تردیدی وجود ندارد و اتفاقا بر همین اساس بود که جمهوری اسلامی در موضوع هسته ای پای میز مذاکره ای که چندین سال طول کشید نشست و در نهایت برجام حاصل شد، بر این اساس هیچ نگرانی از اصل مذاکره وجود ندارد تنها محل نگرانی نابرابری در مذاکره است.
وی ادامه داد: واقعیت نشان داده که آمریکا در عمل ثابت کرده عزمی بر حل مسائل ندارد و به دلیل همین تجربه است که راجع به شکل گیری مذاکرات مجدد نگرانی هایی وجود دارد والا در اصل مذاکره مناقشه نیست.
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه عدم پایبندی آمریکا برجام را دچار آسیب کرد، ادامه داد: در حالی که حدود 7 کشور در مذاکراتی طولانی مدت شرکت کرده و شورای امنیت سازمان ملل هم به آن ورود داشت اما دیدیم که در نهایت پایبندی به مذاکره از سوی آمریکا وجود نداشت. حال هم که بحث سفر نخست وزیر ژاپن و موضوع مذاکره و واسطه گری بین ایران و آمریکا مطرح شده نگرانی هایی نسبت به عملکرد آمریکا وجود دارد.
سبحانی نیا تصریح کرد: همان طور که عرض کردم گفت وگو و مذاکره اصلی قابل قبول در روابط بین الملل و اصلی از اصول دیپلماسی است به طوریکه مسائل دو جانبه کشورها قاعدتا از طریق همین گفت و گوها قابل حل و رفع است، با این تفاسیر اصل گفت و گو و مذاکره پذیرفته شده است اما اینکه گفت وگو و مذاکره با چه شرایطی و با چه کسانی باشد محل نگرانی است.
وی با بیان اینکه ما با مردم آمریکا مشکل نداریم بلکه مشکل مان با هیات حاکمه آمریکا است، تاکید کرد: مشکل ما با افراد تندروی بی تعهد در هیات حاکمه آمریکا است وگرنه اصل مذاکره و اینکه مذاکره بین کشورها متداول است را پذیرفتیم.
این نماینده ادوار مجلس با تاکید بر وضعیت مطلوب ایران در مراودات بینالمللی افزود: به دلیل همین جایگاه و توانمندی، نگرانی از مذاکره وجود ندارد، باز هم تکرار میکنم ما معتقدیم که مذاکره اصل متعارف و متداول بین المللی است به طوریکه بر همین اساس شاهدیم وزیر خارجه ما به بسیاری کشورها از جمله چین و هند و روسیه سفر کرده و با مقامات آنها مذاکره می کند تا مسائل فی مابین را تسهیل کنند. بنابراین ما از مذاکره با شرایط موجود نگرانی نداریم و قایل به انجام آن هستیم اما باید ببینیم طرف ما چه کسی است.
خبرانلاین/زهره ترسایی
یک مهندس ژاپنی به نام «کنیاکو سایتو»، وسیله نقلیه ساده و قابل حمل شخصی در اندازه کوچک به نام WalkCar اختراع کرده است که درست مثل یک رایانه شخصی به راحتی در کوله پشتی و کیف شما جا میشود. این مینی خودرو با 4 چرخ و یک بدنه آلومینیمی، 10 کیلومتر در ساعت سرعت دارد، با یو.اس.بی برای مدت سه ساعت شارژ میشود و وزن افراد را تا 120 کیلوگرم تحملمی کند.
روزنامه خراسان
متن کامل یادداشت اردکانیان وزیر نیرو که در روزنامه ایران منتشر شده به این شرح است:
روز 12 خرداد به دعوت خبرگزاری ایلنا از این خبرگزاری بازدید کرده و با کارکنان این رسانه ملاقات کردم. این دیدار فرصتی بود که در آن بیش از 60 دقیقه با خبرنگار محترم این خبرگزاری گفتوگو کنم. متن انتشار یافته این گفتوگو (که کل آن بیش از چند هزار کلمه است و مباحث بسیاری در آن مطرح شده) فقط در 331 کلمه روی خروجی خبرگزاری قرار گرفت و یک عبارت کمتر از 20 کلمهای از آن درباره اشارهای به عادات و رفتار مردم کشور چین، پررنگ شد و به محتوای غالب رسانهها و شبکههای اجتماعی تبدیل شد. شایسته دیدم به احترام ملت ایران که مفتخرم خادم ایشان هستم و نیز وظیفه پاسخگویی، توضیحاتی در این باره ارائه کنم:
اول، خرسندم از اینکه در نظام و دولتی خدمت میکنم که تا حد ممکن پاسدار آزادی رسانهها بوده است به نحوی که شبکههای اجتماعی گسترش فزایندهای یافتهاند تا دسترسی عمومی به گردش آزاد اطلاعات به حدی برسد که حتی عبارتی چند کلمهای از میان مصاحبهای مفصل نیز از چشمها دور نمیماند و حساسیت عمومی را برمیانگیزد.
دوم، من به زیستن در جامعهای که در آن میلیونها شهروند با اذهانی حساس و چشمانی تیزبین کوچکترین کردار مسئولان را زیر نظر دارند، افتخار میکنم. زندگی در دنیایی شفاف، حتی اگر فشار رسانهای ناشی از برداشت مردم از یک عبارت کوتاه بسیار سنگین باشد، به نفع همه شهروندان و ایران ماست.
سوم، در مصاحبه با خبرنگار محترم خبرگزاری ایلنا درباره این موضوعات سخن گفتم: اول، سدها، تاریخچه سدسازی در قرن بیستم، نقش و کارکرد سدها در کاربردهای مختلف؛ دوم، آبرسانی به روستاها؛ سوم، مدیریت سیلاب و چندرشتهای بودن این عرصه و ضرورت اجتناب از قضاوتهای زودهنگام درباره سیلاب، علل و مدیریت آن؛ چهارم، مهندسی رودخانهها و اقداماتی که باید در این زمینه صورت گیرد؛ پنجم، آثار مثبت بارشهای اخیر برای تالابها، تأمین آب مناطق مختلف، بهبود محصولات در کشاورزی؛ ششم بحث مفصلی درباره مدیریت مصرف و تقاضای منابع آب و برق و نوع نگاه وزارت نیرو به تعرفهها و اصلاح آنها به نحوی که در خدمت اصلاح الگوی مصرف باشد؛ هفتم، ظرفیتهای تولید و صادرات انرژی برق فسیلی و تجدیدپذیر کشور؛ هشتم، الحاق ایران به اتحادیه اوراسیا و منافع آن برای کشور و نهم، انتقال آب بینحوضهای و شرایط لازم برای تحقق این کار. هیچ کدام از این مباحث تا این لحظه منتشر نشده و بازتابی نیافته است.
چهارم، در آن مصاحبه بیش از هر چیز تلاش کردم توضیح دهم که اگر تاکنون وزارت نیرو نگاه درآمدی به افزایش تعرفههای آب و برق داشته (که البته نگاه درآمدی هم نبوده و به علت یارانهای بودن آب و برق، هر افزایش تا قبل از رسیدن به قیمت تمامشده، صرفاً کاستن از میزان زیان است و نه کسب درآمد و سود) نگاه جدید ما به اصلاح تعرفهها، افزایش تعرفه به منظور بازدارندگی است. تعرفه بازدارنده یعنی تعرفهای که وضع میشود تا مصرفکننده کمتر مصرف کند و حتی به قیمت کمتر شدن درآمد تولیدکننده آب و برق (به علت مصرف کمتر مصرفکننده) مقدار مصرف کم شود نه اینکه درآمد تولیدکننده افزایش یابد. توضیح دادم تعرفه بازدارنده برای آن است که حدود 25 درصد مصرفکنندگان که از الگو بالاتر مصرف میکنند تشویق شوند که 10 درصد مصرفشان را کاهش دهند.
پنجم، برای خبرنگار محترم توضیح دادم که برخی مصرفکنندگان خیلی بیشتر از الگو مصرف میکنند و گفتم که اگر از مصرفکننده پرمصرف، قیمت واقعی دریافت کنیم، هم او عقلانیتر مصرف میکند و هم میتوانیم برای اقشار ضعیف آب و برق ارزانتر ارائه کنیم. تصریح کردم که «دنبال اصلاح خودمان و پایبندی به اخلاقیات و ایمن کردن جامعه از حیث شیوههای مصرف باشیم.» به مقتضای بحث رایج این روزهای جامعه درباره تحریمها به خبرنگار محترم گفتم «تحریم روی جامعهای اثر میگذارد که آلوده به بدمصرفی باشد.
اگر جامعهای آلوده به بدمصرفی و بیمار نباشد، تحریم کنند چه اتفاقی میافتد؟ ...وقتی وابستگیمان به نفت کمتر شود یعنی کارآییمان را بالا بردهایم، یعنی تولیدمان را بالا بردهایم یعنی میزان کار و بهرهوری را افزایش دادهایم.» موضوع بدمصرف بودن جامعه ایران اولاً با توجه به اینکه همه ایرانیان پرمصرف نیستند و برخی مصرفکنندگان خارج از الگو مصرف میکنند را طرح کردم و در ضمن بر ضرورت کاستن از وابستگی به نفت تأکید نمودم.
ششم، بهواقع به بدمصرف بودن جامعه و اقتصاد ایران اعتقاد دارم. ما در مصرف بنزین، آب، برق، گاز و مواد غذایی بدمصرف هستیم. شهرهایی با آلودگی هوا، انبوه نان خشک، سطلهای زباله مملو از مواد غذایی هدر شده و شدت بالای مصرف انرژی در این کشور نشانه بدمصرفی است. بدیهی است مردم تنها مقصر بدمصرفی نیستند. ساختارهای صنعتی، شهرسازی، کشاورزی و آب و انرژی ما به اندازه کافی کارآمد نیست، اما به واقع اخلاق و عادات رفتاری نادرست ما هم در بدمصرفی سهیم است.
آن یک عبارت درباره غذا خوردن مردم چین نباید سبب شود ایده اصلی بدمصرفی جامعه و اقتصاد در ایران امروز را به فراموشی بسپاریم. از مردم تشکر میکنم که آنقدر به سخنم حساسیت نشان دادند تا برای روشن شدن مسأله در اینجا مقصودم را با صراحت بیشتری تشریح کنم و حتی فرصت مجددی برای گفتوگو درباره آن دست دهد، اما از همین مردم هشیار تقاضا میکنم از کنار ایده بدمصرفی جامعه ایرانی و ضرورت مطالبه برای اصلاح آن به سادگی عبور نکنند.
هفتم، 17 سال از نزدیک با چینیهای بسیاری ارتباط داشته و به مدت 10 سال در سمتهای مدیریتی در مجموعههای مرتبط با آب سازمان ملل متحد فعالیت کرده و پروژههایی را نیز در چین اجرا کردهام. شناخت خوبی از چین دارم و کاملاً آگاهم که چینیها به علل مختلف از جمله برخی سیاستهای صنعتی، جمعیت زیاد اقتصادی، قدرت اتمی بودن و سطح گسترده تجارت با جهان، آسیبپذیری کمتری در مقابل تحریم دارند. اما سختکوشی و کممصرفی جامعه چینی را هم از نزدیک دیدهام بالاخص در دورانی که سالهای آغازین حرکت به سمت توسعه صنعتی امروزین را پشت سر میگذاشتند و عزم خود را جزم کرده بودند تا به قدرتی اقتصادی در جهان بدل شوند.
عبارتی که درباره چین بیان کردم اولاً بدان معنا نبود که ایرانیان باید یک وعده غذا بخورند، بلکه معنایی نمادین داشت و تأکید بر سختکوشی و ظرفیت تحمل جامعه چینی برای رسیدن به اهداف متعالیتر را بیان میکرد. ثانیاً کماهمیت جلوه دادن سایر ابعاد سیاستهای دولت و جامعه چین برای توسعه را نیز مدنظر نداشتم. ثالثاً، در عرصهای بیارتباط با حوزه فعالیت تخصصی خودم سخن نمیگفتم، بلکه بحث کاملاً در ارتباط با مسأله مصرف آب و انرژی بود.
مثالی را برای خبرنگار محترم ایلنا ذکر کردم که ماهیت رویکرد من به بدمصرفی را نشان میداد و اتفاقاً نگاه انتقادی آن مثال هم متوجه مسئولان بود. برای ایشان گفتم من در سفری که به یکی از شهرهای گرمسیری داشتم، در پاویون فرودگاه، دفتر مقامات استانی و حتی دفتر مدیر شرکت تابعه وزارت نیرو، در حالی که دمای محیط در آن زمان 35-34 درجه بود و دمای آسایش هم 25-24 است، بدون استثنا دمای کولر گازی تمام ساختمانها روی 16 و 17 درجه تنظیم شده بود. این یعنی وضع مدیریت مصرف خیلی نامناسب است و خیلی بدعادت و بدمصرف شدهایم. آن عبارت درباره چین بر بستر چنین بحثی و در حد چند کلمه ذکر شده و نه تنها نکته محوری و پیام مصاحبه نبوده، بلکه حاشیهایترین نکته مصاحبه بهشمار میرود.
هشتم، بازتاب زیاد چند کلمه از یک مصاحبه چند هزار کلمهای، واقعیت جامعه رسانهای و شبکهای شده، میزان حساسیت مردم و تحت نظارت بودن مسئولان و ضرورت در نهایت دقت سخن گفتن را یادآور شد. دنیای رسانههای امروز بسیار حساس و پرغوغاست و باید هر مسئولی با ملاحظه بسیار و با احساس مسئولیت فراوان در قبال افکار عمومی و اعتماد جامعه سخن بگوید. در ضمن، از خبرگزاری وزین ایلنا هم خواستهام که متن دقیق و کامل مصاحبه را منتشر کنند تا ماهیت واقعیت آنچه در آن مصاحبه مدنظر بوده است، برای افکار عمومی آشکار شود. همه منتقدان را به دقیق خواندن متن کامل آن مصاحبه دعوت میکنم.
مصاحبهها و متنها فرصتی برای گفتوگو هستند، حتی اگر نسخه ناقص و نادقیقی از آنها، در معرض سوء تعبیرها و حتی بداخلاقیهایی نظیر تاختن بر زندگی خصوصی و نسبتهای ناروا به گوینده سخن قرار گیرد. بازتاب رسانهای این مصاحبه خوشایند نبود، اما با رویکردی مثبت، میتوان آن را به عنوان نشانهای از ظرفیتهای عظیم گفتوگو در جامعه ایرانی تلقی نمود. مهم این است که از این میان، فرصتی برای گفتوگو بسازیم و راهی به سوی آینده بهتر بگشاییم.