«یکی از دوستان دو ماه پیش من را دید و گفت من فکر میکردم تو الان ژولیده و افسردهای، موهات بلند شده و فکر نمیکردم که اینقدر فعال باشی. من الان در حال تکمیل تحصیلات خلبانیام هستم و قصد دارم در شش ماه آینده این تحصیلاتم رو تکمیل کنم.»
چهار یا پنج سال قبل وقتی رضا رشیدپور جایی در برنامههای تلویزیونی نداشت، این جمله را در مصاحبهای به آفتاب گفته بود. او در اواخر دهه ۸۰ و بعد در اوایل دهه ۹۰ احتمالا دوره خلبانی سپری کرده است.
کجا و برای چه نوع از پرواز؟ کمتر دربارهاش چیزی نوشته یا گفته شده. البته عکسهایش با لباس خلبانی را زیاد میشود در اینترنت پیدا کرد.
عشق پرواز
اما در یکی دو سال گذشته و در دو حادثه سقوط هواپیما، او با برنامه «حالا خورشید» سعی کرد تخصصی به حوادث بپردازد.
اسناد رو شده در برنامه این مجری و تهیهکننده، در ماجرای سقوط دردناک هواپیمای ای تی آر تهران -یاسوج هنوز جدیترین افشاگری درباره آن حادثه شوم بوده است. دزست مثل برنامهای که بعد از سقوط هواپیمای ۷۰۷ ارتش در کرج داشت. آن دوره خلبانی انگار ماجرای پرواز را ماجرای مورد علاقه رشیدپور در دهه پنجم زندگیاش کرده است.
این قدر جدی که دوباره وقتی درهای سیما را خیلی بی سروصدا به رویش بستند، مدیوم رسانهای جدیدی را تجربه کند و آن مدیوم پرده سینما باشد و فیلمی با مضمون پرواز. او قرار است تهیهکننده «خارج از رادار» باشد . این خبر را خودش در اینستاگرامش منتشر کرده است و با تگ کردن پرویز پرستویی کار را به سویی برده که همه بدانند پس از «شوخی» که یکی از ماندگارهای سینمایی پرویز پرستویی است، او دوباره فیلمی با قصه پرواز را در کارنامه کاریاش خواهد داشت.
چرا تلویزیون نه؟
رشیدپور چرا بعد از وداع روز ۲۲اسفند با سیما، دیگر با «حالا خورشید» برنگشته؟ مگر قرار نبود او کمی استراحت کند و برگردد؟ این غیبت چرا طولانی شده؟
پاسخ پرسش به نظر میرسد این باشد: «او حالا حالاها قرار نیست برگردد. »
انگار نسخه پیچیده شده برای عادل فردوسیپور درمورد او هم پیچیده شده است که آنتنش را به گروه برنامهساز دیگری دادهاند، استودیوی برنامهاش را تعطیل کردند و این طور که یاشار سلطانی در پیجش نوشته بود در آنجا مزرعه ارز دیجیتال راه انداختهاند.
ادعایی که البته رسانه ملی واکنشی به آن نداشت اما فاطمه ذوالقدر نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در مصاحبهای با سایت خانه ملت به آن پرداخت و خواهان شفافسازی رسانه ملی در این زمینه شد.
کسی هم در بین مدیران سیما اصلا اسمی از او نمیآورد و در حقیقت آچارفرانسه سیما در سال ۹۷، در لیست مازاد سال ۹۸ رسانه ملی قرار گرفته است تا دیگر نه وزیر جوانی روی آنتن بیاورد و از ناموفق بودن پرتاب ماهواره بگوید. نه علی فروغی روی آنتن باشد تا برنامههایش را تبلیغ کند. نه فرصت به آقا محسن رضایی برسد که اشتباه توئیتریاش درباره کربلای ۴ با استفاده از محبوبیت سردار سلیمانی جمع شود!
در همه این روزهای جدایی از آنتن، رشیدپور که برای برنامههای اوایل دهه ۹۰ خود برای دولت روحانی زیر حملات سنگین طیف حمید رسایی بود، فقط یک بار پستی با مضمون دلتنگی و تصویری از لوگوی «حالا خورشید» منتشر کرد.
پستی که درست در اولین روز پخش برنامه صبحگاهی جایگزین «حالا خورشید» منتشر شد و یکبار هم با عکسهای جدیدی که نشان میداد ریش گذاشته و چاق شده، هوادارانش را شوک زده کرد. او به عکس عادل انگار روزه سکوت گرفته و کسی هم خیلی چیزی درباره نبودش نمیگوید اما انتقاد اصلی به برنامهاش که اتفاقا پربیننده هم شده بود، همین طعنههای سیاسی تندی بوده که میزده و برآیند تصمیم سیما درباره او اقلا مدتی استراحت اجباری برایش بوده است.
هدف جدید پرده سینما
رشیدپور حالا سه ماه پس از این گوشهنشینی بیرون از تهران، تصمیم به ساخت پروژهای جدید گرفته که تلفیقی از علایق شخصیاش با هم است. او قرار شده پس از اجرا، بازیگری و تهیهکنندگی در تلویزیون، تهیهکنندگی در سینما را هم تجربه کند و خودش دربارهاش میگوید: «من شغلم تهیهکنندگی است و تهیهکنندگی پروژه سینمایی هم کاری بوده که به من پیشنهاد شده است.»
او علاقهای به حرف زدن ندارد و درباره ماجراهای نبودن در تلویزیون که اصلا اشارهای نمی کند اما تنها درباره تهیهکنندگی فیلم سینمایی آن هم با موضوع سانحه هوایی، به خبرآنلاین میگوید: « انتخاب این سناریو قطعا به علاقه خودم ارتباط دارد و اصولا فکر میکنم که اتفاق رسانهای و فرهنگی خاصی در حوزه هوانوردی در کشورمان تا حالا نبوده است. من به اندازه توانم تلاش میکنم که قدم کوچکی بردارم. البته هنوز به مرحله شروع پیشتولید هم نرسیدیم و همه چیز روی کاغذ هست که امیدوارم زودتر عملیاتی بشود.»
سابقه هواپیما روی پرده سینما
دراین سالها سینمای ایران دو ماجرای سینمایی در فضای هواپیما را تجربه کرده است. یک بار «شوخی» همایون اسعدیان با بازی پرویز پرستویی، فاطمه معتمد آریا و جواد یحیوی. یک بار هم فیلم ستایش شده «ارتفاع پست» ابراهیم حاتمیکیا با فیلمنامهای از اصغر فرهادی، بازی حمید فرخنژاد و مرحوم اینانلو و لیلا حاتمی.
اولی قصهای کپی شده از فیلمی هالیوودی بود که هواپیمایی جلوی پای یک سارق سقوط میکند و سارق به جای دزدی ناچار به نجات جان مسافران میشود.
دومی هم بر گرفته از قصه معروف هواپیماربایی دهه ۸۰ است که یک هموطن جنوبی به دلیل مشکلات زندگی قصد داشت با دزدیدن هواپیما، به خارج از کشور مهاجرت کند. اقدامی که با هوشیاری پلیس امنیت پرواز ناکام ماند.
رشیدپور چه میسازد؟
فیلم رضا رشیدپور درباره پروازی است که در ارتفاع چندهزارپایی خلبان مجبور میشود خبر اتفاق وحشتناکی که روی زمین افتاده را به مسافرانش بدهد. او بیش از این جزئیاتی از فیلمش منتشر نکرده و چیزی هم نمیگوید اما محتوای پست اینستاگرامی اش این گمانه را میافزاید.
چرا چاق شدی آقای مجری؟
رشیدپور این روزها حسابی وزن اضافه کرده، او این افزایش وزن را به دلیل پروژه جدید سینماییاش داشته یا دوری از کاری که دوستش داشته دلیل این افزایش چشمگیر وزن است؟
از او پرسیدیم و جوابمان شد: «این استایل جدید خودم (درباره تغییر چهره و گذاشتن ریش) ارتباطی به فیلم ندارد، همینطور اضافه وزن.» او شکلک خندهای را هم پیوست پایانی جملهاش کرده است تا احتمالا گمانه اولمان قوت بگیرد، غم باد است!
این جملات کوتاه از این مجری باسابقه یعنی فعلا پروژه تلویزیونی او تعطیل است. ولی رشیدپور میخواهد کاری جدید را تجربه کند. این بار در سینما و با سوژهای اجتماعی در حوزه پرواز که فکر میکند تخصصش را دارد. آیا موفق میشود؟ تنها زمان است که میتواند قاضی منصفی برای پاسخ این سوال باشد.
به گزارش خبرآنلاین، تب یا جوزدگی؛ هر چه میخواهید اسمش را بگذارید، علتش اما تنها یک چیز است: استیصال! این دردی است که به جان تمام مدیاها افتاده است. استیصال در جذب مخاطب. اتفاقی که انگار قرار است همه را به یک مسیر براند: استفاده از شاخهای فضای مجازی، از آنها که مخاطب میلیونی دارند تا آنهایی که فقط ویدئوهایشان در فضای مجازی بارها و بارها بازنشر شده است.
در تازهترین مورد هم خبر رسیده که یک فیلم سینمایی آماده اکران شده با عنوان «اژدر» ساخته رضا سبجانی. فیلمی که در خبری که برایش منتشر شده آمده: این اثر یک فیلم کمدی است و الگوی جدیدی از طنز ارائه میدهد که در سینمای کمدی ایران به ندرت شاهد آن هستیم.
فیلمی با بازی بازیگرانی مثل میرطاهر مظلومی، بهاره رهنما، علی انصاریان، نعیمه نظامدوست، شهره لرستانی، مرحوم لوون هفتوان و .... و البته برای اولینبار دیجی حسین فسنقری و رضا پرستش!
دو چهره مطرح در فضای مجازی. اولی برای ویدئوهای سبک عجیب غریبش در دیجی بودن و دومی به خاطر شباهتش با مسی ستاره فوتبال آرژانتین!
البته این اولینبار نیست که دو چهره اصطلاحا شاخ فضای مجازی روی پرده سینما میآیند. پیش از این سهیل مستجابیان که با دابسمشهایش مطرح شد در یک فیلم بازی کرد که در جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد.
شروع این اتفاق اما شاید از تلویزیون بود. از آنجایی که برنامههای مجریمحور تلویزیون برای عقب نماندن در کورس رقابت با یکدیگر هر سوژهای که در فضای مجازی بولد میشد را به سوژه خودشان تبدیل میکردند. از پسرکی که کچلیک دوست داشت تا ایرج ملکینامی که فیلمهای کوتاهش مدت مدیدی دستاویز خنده اهالی فضای مجازی شده بود. از پسری که خود را طراح خودرو میدانست تا زنی که با یک ویدئو از خانه نداشتنش و عدم رسیدگی به زلزلهزدهها میگفت یا پدری که برای درمان بیماری پسرش پول نیاز داشت.
این تب اما عوارضی هم داشت. گاهی هم پیش میآمد که بعضی از این سوژهها برای تلویزیون دردسرساز میشدند. وقتی کذب ادعاهایشان باز هم در فضای مجازی بولد میشد و تلویزیون و برنامه مذکور مجبور به عذرخواهی میشدند. اما به نظر میرسد این موجی که به راه افتاده قرار نیست به این زودیها تمام شود.
در سینمایی که سالی بیش از ۷۰ فیلم تولید میشود و در جریان اکران فیلمها با اکران همزمان حداقل هفت فیلم، اغلب تنها دو، یا سه فیلم دیده میشوند و بقیه فیلمها حتی هزینههایشان را هم برنمیگردانند، رقابت دیگر نمیتواند فقط هنری باشد. فیلمها گاهی برای عقب نماندن از این موج و از سر استیصال در جذب مخاطب دست به کارهای عجیب غریبی میزنند. کارهایی مثل همین تبی که حالا انگار مدتی است تلویزیون از آن عبور کرده اما به سینما سرایت کرده است. مثل تب جذب مخاطب با کچلیکها و دیجی فسنقریها و رضا پرستشها!
«مارال فرجاد» بازیگر نقش مهتاب در سریال «برادرجان» در گفتوگو با فارس، درباره حضور خود در این سریال گفت: آن زمان که آقای نعمت اله از من دعوت به همکاری در این سریال کرد 4 قسمت فیلمنامه داشتیم و به خاطر همکاری و شناخت قبلی از وی قبول کردم.
وی درباره قصه این سریال نیز افزود: مهتاب به خاطر عشقی که به همسرش داشته هر کاری کرد تا بتواند او را به راه راست بیاورد، اما عشقش مانع از دیدن حق و حقیقت و آوردن مال حرام سر سفره و زندگیش نشد و از خود گذشتگیهایی داشت که مختص زنان جامعه ما است.
این بازیگر با اشاره به اینکه در انتخاب نقشهایم بیشتر به متن توجه دارم، اظهار داشت: من در این سالها کمتر در تلویزیون بازی کردم و بیشتر روی تئاتر متمرکز بودم. به این خاطر که فیلمنامهها بسیار ضعیف است و به خاطر چارچوبهای موجود در تلویزیون سانسور میشوند. همچنین همیشه دوست دارم تا نقشهای جذابی را ایفا کنم.
وی با بیان اینکه سانسور در سریال «برادرجان» جایگاهی نداشت، بیان داشت: خوشبختانه در سریال برادرجان هیچ سانسوری نداشتیم و جا دارد از این بابت از پخش شبکه سه سیما تشکر ویژهای داشته باشم که به گریم، فیلمنامه، بازی و ... اصلاحیه نزدند.
این بازیگر ضمن اشاره به اینکه در تئاتر راحتتر میتوان کار کرد، افزود: تئاتر را بیشتر دوست دارم چونکه به واقعیت نزدیکتر است، اما در تلویزیون انواع و اقسام ممیزیها وجود دارد و مخاطب را از اصل ماجرا دور کرده و قدرت باورپذیری را کاهش میدهد.
فرجاد ضمن بیان اینکه در این سریال با پدرم همبازی بودم و از این بابت بسیار خوشحالم، گفت: در گذشته و کودکی بیشتر با پدر در سریالها همبازی میشدم و آخرین باری که با هم بازی کردیم سال 78 در یک تئاتر بود.
وی در پایان درباره سایر فعالیتهای خود نیز گفت: قرار است 18 تیر به همراه گروه تئاتر «آیراک» به ایتالیا رفته و چند اجرا در میلان داشته باشیم. همچنین مشغول بازی در فیلم سینمایی «زنبور کارگر» نیز هستم که به نویسندگی سعید نعمت اله تولید میشود.